جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 227
علت ترس از مرگ از نظر ابن سینا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تبیین وجودی مرگ از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهناز شایان فر، زهرا مقدم للکلو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله با استفاده از مبانی سه گانۀ هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد. در جهان شناسی ابن سینا مسألۀ مرگ، بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریۀ افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ به دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است، درحالی که ملاصدرا بر پایۀ نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیرد مانند انحای سه گانۀ تجرد نفس، جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانۀ هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ طبیعی ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، درحالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می کند.
مقام انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و کارل یاسپرس
نویسنده:
علیرضا دانا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر در پی بررسی شأن وجایگاه انسان از دیدگاه دو متفکر شرقی وغربی است.آرا و نظریات علامه طباطبایی به عنوان یکی از چهره های فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه و کارل یاسپرس به نمایندگی از اگزیستانسیالیسم الهی، مورد بررسی قرار گرفته است.بررسی مقام انسان در آرای یاسپرس وعلامه طباطبایی، بیشتر به موضوع ماهیت وشأن وجودشناختی انسان معطوف است وکمتر به هویت اجتماعی یا جایگاه هنجاری او در میان موجودات دیگر اشاره دارد.چیستی انسان و امکان شناخت او از منظر هر دو متفکر بررسی شده و با توجه به اشتراک آنها در متحوّل بودن وجود انسان و تلبّس دائمی او، نتیجه گرفته شده است که امکان ارائه یک تعریف دقیق وجامع نهایی از انسان وجود ندارد.در مرحله بعد، به منظور دستیابی به یک شناخت اجمالی از انسان، تحلیل کارکردها وشئون نفس مورد توجه واقع شده واصلی ترین عرصه هایی که محل ظهور وبروز آن است ارزیابی شده است. این حوزه ها عبارتند از: حوزه علم وشناخت، حوزه عواطف واحساسات وحوزه عمل، اراده وانتخاب.در حوزه علم ومعرفت، هر دو بر اتحاد عالم ومعلوم(هر یک با ادبیات خاص خود)، امکان علم ما به وجود واقعی اشیاء در خارج و بعضی مسائل دیگر تأکید دارند.ازطرف دیگر قول به ثبات و دوام حقیقت، و اعتقاد به شناخت پدیده ها بدون تصرف ذهن درآن از سوی علامه، و اعتقاد به نسبیت حقیقت و متغیر بودن آن، و پذیرش روش پدیدار شناسی از سوی یاسپرس، از جمله مسائلی است که مسیر آنها را از هم جدا نموده است.سرانجام در فصل پایانی، انواع روابط انسان از قبیل رابطه باخود، رابطه با دیگران ورابطه با خدا تبیین شده است.یاسپرس هماهنگ با سایر اگزیستانسیالیست ها، ارتباط با دیگران را یکی از ارکان به فعلیت رسیدن انسان می داند و بر رابطه انسان با خدا که آن را متعالی نامیده، تأکید می نماید. در نظام فکری علامه، چهره واقعی انسان در پرتو شناخت نفس جلوه نموده و خود شناسی بهترین وکامل ترین طریق ارتباط با خداوند و نیل به معرفت او قلمداد گردیده است.
حیات، ممات و معاد در دیوان سنایی
نویسنده:
منیره احمدی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات، ممات و معاد از جمله مهمترین موضوعاتی است که در آثار شاعران و نویسندگان زبان فارسی همچون سنایی تأثیر به سزایی داشته است. از این رو شناخت درون مایه‌های اشعار وی پیوند عمیقی با سه محور حیات، ممات و معاد دارد.سبک و شیوه جدید، افکار عرفانی، فلسفی و اوضاع مذهبی و کلامی سنایی سبب شده این موضوعات در دیوان اشعار وی دارای نمود و اهمیت بیشتری باشد. او با پرداختن به مفاهیم عرفانی به جهان هستی، مرگ و رستاخیز رنگ عرفانی و آرمانی بخشیده است. بدیهی است هر گاه یک شاعر درباری و دنیاگرا مانند سنایی به عارفی وارسته و خداجو تغییر یابد ناگریز نگرش‌های وی نیز در زمینه‌های حیات، ممات و معاد دچار تحول و دگرگونی می‌شود. سنایی در آغاز،حیات دنیوی را جایگاه عیش و نوش و کامجویی می‌دانست ولی پس از دگرگونی‌ روحی با برخورداری از نگرش‌ عرفانی دنیا را جایگاه غولان و دامگاهی پرترس و وحشت می‌خواند که آدمی باید از آن حذر کند. تلقی سنایی درباره مرگ نیز گسترده است و از جنبه‌ عرفانی و اجتماعی برخوردار است. او درباره مرگ بحثهای همچون موت ارادی، شهادت، مرگ لحظه به لحظه را عنوان کرده که این افکار عرفانی امتیاز ویژه‌ای به اشعار وی بخشیده است. او با این نگرش مرگ را با جاودانگی و بقاء الهی پیوند داده است و همگان را به سوی مرگ فرا می‌خواند. سنایی معاد را مهمترین حلقه در زنجیر زندگی دانسته و بر این باور است که معاد به تمامی زندگی و مرگ انسان و تلاش و تکاپوهایش معنا می‌بخشد. اوصاف و اهوالقیامت، بهشت و دوزخ، چگونگی روز رستاخیز و حشر آدمیان به طور گسترده در دیوان اشعار وی مطرح شده است.رساله حاضر در سه فصل تدوین شده است. فصل اول:حیات، فصل دوم: ممات، فصل سوم : معاد. در بخش‌های مختلف این فصول موضوعاتی همچون، عشق، روح، موت ارادی، فنا و بقاء، مرگ لحظه به لحظه، چگونگی معاد، اوصاف و اهوال قیامت ... از دیدگاه سنایی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان پژوهش نتایج برآمده از فصول و بخشهای مختلف تحت عنوان، نتیجه‌گیری درج گردیده است.
مرگ و زندگی در دیوان الهی قمشه ای
نویسنده:
فرخنده فلاح تفتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زندگی و مرگ به عنوان واقعیتی انکارناپذیر توجه مکاتب و مذاهب و ادیان مختلف را به خود جذب کرده است و هر کدام براساس درک و شناختی که از ماهیّت و حقیقت انسان دارند، نسبت به آن قضاوت کردهاند. نویسندگان، شاعران و دانشمندان نیز در طول تاریخ به مسئلهزندگی و مرگ پرداخته و دغدغهها و دلمشغولیهای خود را درباره آن به نثر و نظم بیان داشتهاند، شاعران معاصر هم از زندگی و مرگ سخن گفتهاند. در این میان حکیم مهدی الهی قمشه ای ، در دیوان خود نگاه تازه ای به موضوع مرگ و زندگی داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه حکیم الهی قمشه ای ، زندگی دروازه ای به سوی معاد و دستیابی به معشوق واقعی و حقیقی است. از دیدگاه حکیم مهدی الهی قمشه ای مرگ برای انسان خلقتی دوباره است و نه پایان خلقت. به نظر او انسانی که به آگاهی کامل رسیده و خود را باور داشته باشد، به پرندهای پاک میماند که جهان با همه زیباییها و جذابیتهایش برای او مانند دامی است. مرگ برای چنین انسانی پایان اسارت و آغاز پرواز دوباره است. از دید وی، مرگ پایان نیست بلکه مژده وصال عاشق و معشوق است.
آثار اخلاقی، اجتماعی توجه به مرگ از دیدگاه آیات وروایات
نویسنده:
محمد اعرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مرگ پدیده ای است که اغلب مردم از آن غفلت می کنند، اگر مرگ مورد یاد آوری قرار گیرد آثاراخلاقی، اجتماعی زیادی می تواند داشته باشد، قرآن کریم درباره مرگ تعابیر مختلفی دارد، از جملهاینکه تصور مرگ برای اولیای الهی لذت آور است، روایات معصومین )علیهم السلام( نیز از توجه بهمرگ ویاد آور شدن آن وآثار تربیتی این امر سخنان فراوانی را بیان کرده اند.این نوشتار بر آن است که نکات مطرح شده در آیات وروایات در این زمینه را گردآوری کرده وبرایاستفاده پژوهشی فراهم نماید؛ بدین ترتیب که پس از مقدمه، این موضوع به چهار فصل تقسیم شده است:فصل اول آن شامل کلیاتی است که با تعریف موضوع واهداف آن آغاز شده وسپس به پاسخ به چراییکراهت از مرگ ویاد آن پرداخته وسرانجام با ذکر برخی نظرات وگفته های عرفای مسلمان ودیگر ادیانبه پایان می رسد.فصل دوم با عنوان: پیام قرآن کریم واحادیث شریف درباره مرگ؛ شامل ذکرآیات وروایاتی است که درمورد کلیاتی درباره مرگ، مانند به وجود آورنده ومسبب حقیقی مرگ وعوالم پس از آن ونیزعامل اصلیغفلت از مرگ می باشد.فصل سوم نیز با عنوان: موضع گیری انسان ها در برابر عوامل یاد آورمرگ؛ شامل پندپذیری اخلاقیوتربیتی از دیدگاه قرآن کریم، آمادگی برای مرگ از دیدگاه معصومین )علیهم السلام(، بیان عواملیادآور مرگ وتأثیرات اخلاقی، اجتماعی آن.فصل چهارم نیز با عنوان: توجه به رخدادهای پس از مرگ وآثار اخلاقی، اجتماعی آن؛ پس از معرفیعوالم برزخ ومعاد به بیان آثار فردی واجتماعی توجه به آنها می پردازد.نتیجه تحقیق نیز در بخش خاتمه آمده است.
ارتباط بين انسان و پروردگار در تأملات ويکتور هوگو و ژوسلن آلفونس دولامارتين
نویسنده:
سمانه تابش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیشرفت علم و تکنولوژی هنوز هم نتوانسته رضایت بشریت را جلب کند. انسانی که در جستجوی چیزی از جنسدیگر، در واقع به دنبال جاودانگی است و با الهام از فطرت خویش، همواره تشنه ی اتصال به منبعی ابدی است. او مینگارد و سخن می راند و سخن منجر به عمل خواهد شد. بنابر این نویسنده عامل تحول می گردد؛ تحولی آن چنانعظیم که هیچ کس قادر به نادیده گرفتن دنیای اطراف خود نباشد.انسان قرن نوزدهم در جامعه ی نوپای پس از انقلاب، به موجودی سرگشته تبدیل شده که بار دیگر به ادبیات رویمی آورد. مسیحیت به شدت مورد انتقاد نویسندگان قرن هجدهم قرار گرفته بود در حالی که رمانتیسم، مکتبی مذهبیاست که ایمان و رابطه ی انسان با آفریننده ی خویش را به خوبی به تصویر می کشد. در این میان آثار ادبی پا به عرصهوجود می نهند که غالباً نمایاننده ی انسانی خسته از آشفتگی های اجتماعی هستند. موجودی که خود را با نگارشعواطف و مشاهده ی نشانه های پروردگار در آینه ی مخلوقاتش تسکین می دهد. پروردگار سرّ هستی است؛ انسان میتواند او را در پس نشانه های بیکرانش حاضر بیابد و به معبود خویش بپیوندد.سال های 1815 تا 1830 مقارن با ظهور شعرای رمانتیک جوانی چون هوگو و لامارتین است که شعر را به شیوه اینوین به مخاطب عرضه می دارند. نظم، به گونه ای رمزآلود انسان را قادر می سازد تا با ایده های متعالی و خدایی همراهگردد و با آنچه برایش نامرئی و ناملموس است، ارتباط برقرار سازد.در این تحقیق به مطالعه ی چگونگی رابطه ی میان خالق و مخلوق در دو کتاب ژوسلن، اثر آلفونس دولامارتین وتأملات سروده ی ویکتور هوگو، دو شاعر همعصر در قرن نوزدهم، خواهیم پرداخت. آنچه برای ما اهمیت دارد، بررسیجایگاه انسان در مقابل قدرت الهی و نیز تأثیر حوادث زندگی بر رابطه ی خالق و مخلوق است. همچنین دیدگاه لامارتینو هوگو را پیرامون مرگ و جهان آخرت مورد بررسی قرار خواهیم داد.
معاد از نظر صحیفه سجادیه
نویسنده:
احمد طیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد-که همان زنده شدن موجودات پس از مرگ برای مشاهده اصل و نتایج اعمال نیک وبددر سرای آخرت می باشد-موضوع اصلی این نوشتاراست که ازمنظرصحیفه سجادیه موردبررسی قرارمی گیرد،بدون تردیدمبحث معادازتاثیرگذارترین مباحث عقیدتی است که هرچقدردرباره آن تحقیق وبحث شودبازناچیزاست چرا که ازاصول دین مقدس اسلام شمرده شده وتاثیرفراوانی درنحوه زندگی، موضع گیری هاوچگونگی رابطه انسان باخدای متعال،جهان خلقت ودیگرانسانهادارد،کمااینکه صحیفه سجادیه کتابی است که بحق زبورآل محمد صلی الله علیه وآله لقب گرفته،این کتاب ارزشمندکه درقالب نیایش و مناجات،معارف بسیاری رابیان کرده،آنگونه که بایدوشاید،موردتوجه مجامع علمی قرارنگرفته،چراکه معارف نهفته درآن بصورت مستقل مورد تحقیق وتحلیل اندیشمندان ومحققین واقع نشده است.
عالم برزخ، ماهیت و ویژگی‌ها
نویسنده:
عبدالله واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برزخ عالمی است که در قوس صعودی بعد از عالم ناسوت و قبل از عالم قیامت کبری واقع شده، و از نظر زمانی در طول عالم ماده، و از نظر مکانی در ملکوت همین عالم قرار دارد. برزخ، عالمی حقیقی و روحانی است، که اجسام مثالیه و نوریه تا نفخ صور دوم در آن زندگی می‌کنند. عرفا در اصطلاح خود از آن به غیب محالی یا عالم مثال تعبیر کرده‌اند. مفسرین و متکلمین نیز از آن به عالم برزخ، و حکمای اسلامی به عالم خیال منفصل تعبیر نموده‌اند. ویژگی مشترک تمام این تعابیر، اشاره به عالم بعد از مرگ می‌باشد. زندگی بعد از مرگ مرحله‌ای از جریان تکامل انسان است، که در ضمن آن انسان‌ها به نتیجه تکامل کسب ‌شده خود دست می‌یابند. ماهیت عالم برزخ را می‌توان از دو جنبه ذاتی و نوع سنخیت آن با عالم ماده، مورد بررسی قرار داد. واژه برزخ که سه مرتبه در قرآن به‌کار رفته، تنها در سوره مومنون به صراحت بر عالم برزخ دلالت دارد. در آیات دیگری نیز اشاراتی را می‌توان یافت که به‌صورت غیرمستقیم بر این امر دلالت دارد؛ در این زمینه می‌توان به مواردی از قبیل زنده بودن شهیدان، عرضه عذاب و نعمت در صبح‌گاهان و شام‌گاهان، بشارت فرشتگان به نعمت‌های فعلی، وعده اجر کامل در قیامت، و دوباره مردن و زنده شدن مردگان، اشاره کرد. روایاتی را نیز که درباره برزخ وارد شده است می‌توان در انواعی مانند ماهیت عالم برزخ، قالب مثالی انسان، مکان و ارتباط عالم برزخ با عالم دنیا دسته‌بندی کرد. عالم مثال و خیال، ملکوت عالم ماده، وجود نظام شب و روز، برزخ نداشتن متوسطین و مستضعفین برخلاف مومنان و کافران خالص، فقدان شفاعت، سرنوشت‌های اختصاصی و مجزا، فشار قبر و سوال قبر، از ویژگی‌هایی است که برای عالم برزخ ذکر شده است.
بررسی تحلیلی قیامت شناسی ازدیدگاه قرآن و عهدجدید
نویسنده:
شهرزاد دهقان جبارآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خلاصه موضوع معاد، و مخصوصاً مبحث قیامت، در عصر حاضر نزدیک است به هاله ای از خیال بپیوندد. بنابراین، ما را به آن واداشت؛ غرض خود را، در وهله ی اول پاسخ به پرسش سرنوشت ساز معاد، و به خصوص روز قیامت اختصاص دهیم. اینکه؛ اصلاً قیامت چه واقعه ای است؟ چگونه به وقوع می پیوندد؟ در وهله ی دوم، در پی مقایسه ای بین قیامت از دیدگاه دو دین مقدس، اسلام و مسیحیت هستیم. در این راستا، تکیه اصلی خود را بر دو کتاب آسمانی قرآن و انجیل نهاده ایم. در قرآن کریم؛ تأکید بسیار زیادی، راجع به معاد و قیامت شده است. اگر هر کسی به قرآن مراجعه کند، به راحتی می تواند پاسخی به اکثر پرسش های خود، که راجع به قیامت و حیات پس از مرگ دارد، را جویا شود. قرآن کریم، اهمیت توجه کردن به بحث قیامت را مساوی با توجه کردن به بحث توحید دانسته است. در قرآن کریم توصیفی همه جانبه از قیامت ارائه شده است، و زندگی سرای دیگر را زندگی خیالی و اعتباری نمی داند، بلکه آن را حقیقی و واقعی می داند.اما اگر، به اناجیل چهارگانه، و حتی افزون بر کتاب مقدس مسیحیت به رساله های قدیسان مسیحیت، نیز رجوع شود، نمی توان پاسخی همه جانبه در مورد قیامت یافت. زیرا رستاخیزی که، در اناجیل به تصویر کشیده شده است، به مثابه ی نشانه ی عمل خدا و حقانیت عیسی(علیه السلام) است. پایه ی اساسی رستاخیز در اناجیل، رستاخیز عیسی(علیه السلام) است، و تنها معاد روحانی در مسیحیت مطرح است. عهدجدید، رستاخیز عالم را با رستاخیز مسیح به اثبات می رساند. قیامت، به آن معنا و مفهومی که مدنظر قرآن کریم است هیچ گاه در عهدجدید بیان نشده است. بلکه، به اعتقاد مسیحیان، عیسی مسیح بعد از کشته شدن، و دفن شدن دوباره از قبر خود برخاست و به آسمان ها رفت. مسیحیان معتقدند مسیح دوباره به زمین برخواهد گشت، و رستاخیز را در زمین برپا خواهد نمود.
  • تعداد رکورد ها : 227