جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 126
الصوفيون
عنوان :
نویسنده:
إدريس شاه؛ ترجمه: بيومى قنديل؛ تقدیم: هالة احمد فؤاد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: المرکز القومی للترجمة,
رویش و بینش صوفیه گنابادی
نویسنده:
علی اصغر منجزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انسان پژوهی دینی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در اوایل سده دوم هجری، صوفیه با استفاده از زهد افراطی، تفسیر به رأی و تأویلهای بدعتگرایانه و بهره برداری از اندیشه‌ها، آداب و سنتهای رایج دیگر ادیان در جوامع سنی مذهب شکل گرفت. ازعوامل رشد و بالندگی آن در جامعه علاوه بر ظاهری معنوی گرا، باید به ارتباط صمیمی باسران حکومتها، درباریان و در سده اخیر با بیگانگان اشاره کرد. این جریان در فرایند تاریخ خود به شاخه‌ها و انشعابهای متنوعی تقسیم شد. از نقاط قابل توجه این فرقه گرایی درونی، پیوندی بود که برخی با مذهب تشیع ادعا کردند. نعمت‌الله ولی از برجستگان این ارتباط بود که با تشکیل سلسله موروثی و حمایت بی‌دریغ شاهان دکن هند از فرزندانش در خارج از ایران تقویت شد. نماینده دوازدهمین جانشینش در عصر قاجار فعالیت مجددی را در ایران آغازکرد و سر انجام بعد از چند دهه، مسند قطبی در گنابادی موروثی شد. از ساختار معرفتی این حزب تسلیم محض گروندگان در برابر اقطاب و مشایخ سلسله وهمچنین جایگاه فوق العاده و غیر قابل تصوری است که برای قطب مطرح می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 157 تا 190
موقف ائمة‌ الحرکة‌ السلفیة من‌ التصوف والصوفیة: الامام احمدبن حنبل - الامام ابن تیمیة الحرانی - الحافظ الذهبی - الامام ابن قیم الجوزیة - الحافظ بن کثیر - الحافظ ابن رجب الحنبلی - الامام محمد بن عبدالوهاب
نویسنده:
عبدالحفیظ‌بن‌ملک‌عبدالحق المکی.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: دار السلام للطباعة والنشر والتوزيع والترجمة,
موقف ابن تيمية من التصوف والصوفية
نویسنده:
أحمد بن محمد بناني
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
بررسی اندیشه‌های عرفانی محوی و جنبه‌های تأثیرپذیری آن از عطار نیشابوری
نویسنده:
محمد محمدی تلوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملا محمد محوی یکی از شاعران و عارفان توانای پارسی‌گوی کُرد در نیمه‌ی دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهارده هـ. ق است که دیوان اشعار او سرشار از اندیشه‌های عرفانی والایی همچون حال و مقامات عرفانی، فنا و بقای الهی، ترک هستی موهوم مجازی، وحدت وجود، اندیشه‌های حلّاج و ... است.محوی، شاعر بزرگ کُرد، از اندیشه‌های عرفانی عطار نیشابوری متأثر بوده است و در باب مضامین و اندیشه‌های عرفانی و صوفیانه از جهات بسیاری اشتراک داشته است. محوی برای بیان قدرت عشق و گذر کردن از مرحله‌ی تصوُّف عابدانه و روی آوردن به عرفان عاشقانه از داستان شیخ صنعان در منطق‌الطیر و دیوان عطار کمک می‌گیرد. به علاوه وی در زمینه‌ی مضامین عارفانه‌ی دیگری همچون فنا و بقای الهی، مجاهده با نفس، عشق محوری، شریعت مداری، احتراز از دنیا، رهایی از عقل مصلحت بین، نقد زهّاد ریاکار و زهدگرایی خشک، عزلت از خلق و ... با عطار نیشابوری دارای اشتراکات و شباهت‌های قابل توجّهی است و در این پژوهش سعی شده است که با روش ادبیات تطبیقی، شباهت‌ها و اشتراکات عرفانی محوی و عطار بیان شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه ابن سینا و مولوی درباره رابطه جسم و روح
نویسنده:
زهرا غلامی قاراب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار، پژوهشی است در برخی آثار عرفانی ابن سینا و مثنوی مولانا در جهت نشان دادن دیدگاه عرفانی آن دو در تبیین رابطه روح و جسم.آثار عرفانی مورد نظر در رابطه با ابن سینا عبارتند از رسائل تمثیلی (حی بن یقظان، رساله الطیر، سلامان و ابسال) و نیز قصیده عینیه. و در مورد مولانا، علاوه بر آراء صریح وی، آراء غیر صریح وی ضمن مشهورترین بخشهای مثنوی که شامل «نی نامه»، «داستان پادشاه و کنیزک» و «داستان طوطی و بازرگان» می باشد، مورد بررسی قرار می گیرند.این پژوهش نشان خواهد داد که ابن سینا و مولانا هر دو در آن آثار تلویحا به مضامینی از قبیل: اسارت روح در زندان تن و دنیا پس از هبوط از عالم بالا، فراموشی، بیداری، دیدار با پیر غیبی و .... اشاره داشته اند و این مضامین گنوسی بوده و مربوط به دیدگاه گنوسی که دارای سابقه تاریخی در اندیشه بشری است می باشند.به جهت کم رنگ بودن شخصیت و اندیشه شناخته شده عرفانی ابن سینا در طول اعصار گذشته، بخشی از این نوشتار به ارتباط ابن سینا و عرفان اختصاص یافت.
کتاب الانسان الکامل (مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل عزیزالدین نسفی)
نویسنده:
عزیزالدین نسفی؛ پیشگفتار: هانری کربن؛ تصحیح و مقدمه: ماریژان موله؛ ترجمه مقدمه: سید ضیاءالدین دهشیری
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الانسان الکامل»، به زبان فارسی ، مجموعه رسائل عزیز الدین نسفی و دربردارنده ی مباحث دقیق و مهمی در عرفان و حکمت است. این مجموعه، شامل یک مقدمه، بیست و دو رساله، رسائل اضافی (یازده رساله) در بعضی از نسخ کتاب «منازل السائرین»، مقدمه اول نسخه ۴۸۹۹ کتاب خانه نور عثمانیه و خاتمه کتاب « منازل السائرین » است. هر رساله، خود مشتمل بر چندین فصل است و در آن از یک یا چند موضوع به هم پیوسته سخن گفته می‌شود. نسفی، در مقدمه ی کتاب، انگیزه خود را از تالیف رسائل مورد بحث، اجابت درخواست جمعی از درویشان مبنی بر جمع چند رساله در علومی که دانستنشان برای سالکان ضروری است، دانسته و سپس در ضمن ۵ فصل، به بیان « شریعت ، طریقت و حقیقت »، «انسان کامل»، «کامل آزاد»، «صحبت» و «سلوک» پرداخته است. رساله اول در بیان معرفت انسان : این رساله دارای پانزده فصل است و پاره‌ای از مباحث مطرح شده در آن، از این قرار است: «نطفه ی انسان، جوهر اول عالم صغیر است»، «نطفه ی انسان، چون چهار ماه بر او بگذرد، جسم و روح حاصل شده و خلقت اعضا و جوارح، تمام می‌گردد»، «از عناصر و طبایع چهارگانه، موالید سه گانه معدن و نبات و حیوان پدید آمدند»، «محل روح نباتی، جگر است و جگر در پهلوی راست است»، «موضوع روح حیوانی، دل است و دل در پهلوی چپ است»، «حواس ظاهر، پنج است: سمع، بصر، شم، ذوق ، لمس. حواس باطن نیز پنج است: حس مشترک، خیال، وهم، حافظه و متصرفه»، «قوه ی محرکه بر دو قسم است: باعثه و فاعله»، «روح انسانی، از عالم علوی است»، «روح انسانی، جوهر بسیط است و مکمل و محرک جسم است بالاختیار و العقل»، «اهل وحدت می‌گویند: ترقی روح انسانی را حدی نیست»، «روح، یکی بیش نیست و جسم هم یکی بیش نیست، اما جسم و روح مراتب دارد و در هر مرتبه‌ای نامی دارد». ساله ی دوم در بیان توحید : این رساله، دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب مطرح شده در آن، از این قرار است: «مردم در معرفت واجب الوجود سه قسمند: بعضی اهل تقلیدند و بعضی اهل استدلالند و بعضی اهل کشفند»، «اعتقاد اهل تقلید ، به واسطه حس و سمع است و اعتقاد اهل استدلال، به واسطه برهان، ولی اهل کشف طایفه‌ای هستند که از تمامی حجاب‌ها گذشته‌اند و به مشاهده ی خدا رسیده‌اند و به لقای او مشرف شده‌اند و به عین الیقین دانسته‌اند و دیده‌اند که هستی مخصوص خداوند است و بس. ازاین جهت این طایفه را اهل وحدت می‌گویند که غیر خدا نمی‌بینند و نمی‌دانند، همه خدا می‌بینند و همه خدا می‌دانند». رساله سوم در بیان آفرینش ارواح و اجسام: این رساله، دارای نه فصل است و پاره‌ای از مطالب آن، از این قرار است: «روح آدمی را که از جوهر ملائکه سماوی است، به این عالم سفلی به طلب کمال فرستاده‌اند و کمال، بی آلت حاصل نمی‌شود و آن آلت، قالب است»، «جسم، جوهری کثیف و از عالم خلق است»، «ارواح هر یک دارای مقام معلوم است»، «در همه کارها، وسط، صراط مستقیم است و وسط، طریق عقل است»، «هر چیزی که در دنیا و آخرت است، در آدمی هم موجود است». رساله چهارم در بیان مبدا و معاد بر قانون اهل حکمت : این رساله، دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «وجود از دو حال خالی نباشد: یا او را اول باشد یا نباشد؛ اگر نباشد، آن واجب الوجود لذاته است و اگر باشد، آن ممکن الوجود لذاته است»، «بازگشت نفس انسانی بعد از مفارقت قالب، اگر کمال حاصل کرده است، به عقول و نفوس عالم علوی خواهد بود»، «هر که یک فن علم دارد، میدان فکر وی تنگ است و علما را که فنون علم دارند، دشمن می‌دارد». رساله پنجم در بیان سلوک: این رساله دارای ده فصل است و پاره‌ای از مطالب آن عبارت است از: «سلوک، عبارت از آن است که رونده، روی به مراتب خود می‌آورد و مراتب خود را به تدریج، تمام ظاهر می‌گرداند»، «سالکان، متفاوتند؛ بعضی، به اندک ریاضت، اثرها در خود می‌یابند و بعضی، سال‌های بسیار ریاضت می‌کشند و این اثرها را در خود نمی‌یابند»، «طریق معرفت آن است که در اول، تحصیل و تکرار باشد و درآخر، مجاهده و اذکار»، «شرایط سلوک، شش چیزاست: اول، ترک؛ دوم، صلح؛ سوم، عزلت؛ چهارم، صمت؛ پنجم، جوع و ششم، مهر». رساله ششم آداب الخلوت: این رساله دارای چهار فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «اهل تصوف سه چیز را به غایت اعتبار می‌کنند: اول، جذبه ؛ دوم، سلوک و سوم، عروج»، «چله نگه داشتن دارای شروطی است از قبیل حضور شیخ، زمان و مکان ، دائم الوضو بودن و...» ، «عروج اولیا، یک نوع است و آن به روح است بدون جسم ». رساله هفتم در بیان عشق: این رساله دارای دو فصل است و در آن، از میل و ارادت و محبت و عشق و مراتب عشق مجازی سخن گفته شده است. رساله هشتم در بیان آداب اهل تصوف : این رساله دارای هشت فصل است و در آن، به آداب اهل تصوف و فواید سفر و آداب خانقاه و ماجرا گفتن و سماع کردن و طعام خوردن و ریاضات و مجاهدات و صحبت پرداخته شده است. رساله نهم در بیان بلوغ و حریت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از معنی بلوغ و حریت و بلوغ و حریت آدمی سخن به میان آمده است. رساله دهم در بیان آنکه عالم صغیر نسخه و نمودار از عالم کبیر است: این رساله دارای پنج فصل است و در آن، از عالم کبیر و عالم صغیر، افعال خدا و افعال خلیفه خدا، ملائکه عالم صغیر، آدم و حوا و نمودار جنت و دوزخ بحث شده است. رساله یازدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای چهار فصل است و در آن، از معنی عالم و اقسام آن، ملک و ملکوت و جبروت به طور مفصل و عروج بحث شده است. رساله دوازدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از عالم جبروت و صفات ماهیت و وجود و عدم و عشق بحث شده است. رساله سیزدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از وحدت و شب قدر و روز قیامت سخن به میان آمده است. رساله چهاردهم در بیان لوح و قلم و دوات: این رساله دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «ماهیات محسوسات و معقولات و مفردات و مرکبات و جواهر و اعراض، همگی، در عالم جبروت بودند، ولی پوشیده و مجمل و نیز از یک دیگر جدا نگشته بودند و ازاین جهت، عالم جبروت را دوات می‌گویند»، «عقل اول، قلم خدا و فلک اول، عرش خداست»، « انسان کامل، زبده و خلاصه موجودات و جامع علوم و مجمع انوار است». رساله پانزدهم در بیان لوح محفوظ و در بیان جبر و اختیار و در بیان حکم و قضا و قدر: این رساله دارای شش فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «لوح محفوظ عام، آن است که هر چیزی که در این عالم بود و هست و خواهد بود، همگی در آن مکتوب است و لوح محفوظ خاص، آن است که بعضی از آنها در آن مکتوب است»، «افلاک و انجم، لوح محفوظ و کتاب خدایند». رساله شانزدهم در بیان لوح محفوظ عالم صغیر: این رساله دارای پنج فصل است و در آن، از «مجبور بودن آدمی در بعضی از چیزها»، «تاثیر زمان‌های چهارگانه (زمان وضع نطفه در رحم، زمان شکل گیری، زمان حیات یافتن و زمان خروج از رحم) در احوال فرزند»، «مختار بودن آدمی در افعال خویش» و « استعداد و سعی» بحث شده است. رساله هفدهم در بیان احادیث اوایل: این رساله دارای شش فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: « عقل ، مظهر صفات و افعال خداست»، «عقل اول، به اضافات و اعتبار، دارای اسامی مختلفی است»، «کارکنان عالم علوی و سفلی، ملائکه هستند و علم و عمل ایشان چون معلوم است، لذا زیادت و دگرگون نمی‌شود». رساله هجدهم در بیان وحی و الهام و خواب دیدن: این رساله دارای هشت فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «هر وقت آدمی درون خود را پاک کند و آیینه دل را صافی گرداند، به ملائکه سماوی نزدیک می‌گردد»، «هر چیز که از دریای عالم غیب روانه می‌شود تا به ساحل وجود رسد، عکس آن بر دل انسان کامل پیدا می‌شود و انسان کامل از آن با خبر می‌گردد»، «سبب خواب دیدن، دو چیز است: یکی از حواس درونی و دیگری از ملائکه سماوی است». رساله نوزدهم در بیان سخن اهل وحدت: این رساله دارای پنج فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «به نظر اهل وحدت، وجود، یکی بیش نیست و این یک وجود، ظاهری دارد و باطنی و باطن وجود، خود یک نور است که جان عالم، مالامال آن نور است... صفات، در مرتبه ذات و اسامی، در مرتبه وجه و افعال، در مرتبه نفسند... افراد عالم، مظاهر صفات این نورند». رساله بیستم سخن اهل وحدت در بیان عالم: این رساله دارای پنج فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: « عقل و علم، مخصوص آدمی است»، «چون عناصر و طبایع با یک دیگر بیامیزند، البته از آن میان چیزی متشابه الاجزاء پدید آید و آن را مزاج می‌گویند و مزاج مستوی و معتدل، شایسته صورت انسانی است». رساله بیست و یکم در بیان ذات و نفس و وجه و دربیان صفت و اسم و فعل : این رساله دارای نه فصل است. رساله بیست و دوم در بیان بهشت و دوزخ: این رساله دارای شش فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «حقیقت بهشت، موافقت و حقیقت دوزخ، مخالفت است»، «درهای دوزخ، هفت و درهای بهشت، هشت است؛ از جهت آنکه مشاعر آدمی هشت است»، «دوزخ و بهشت مراتب دارند»، «هر بهشتی را دوزخی در مقابله است الا بهشت اول که دوزخی در مقابل ندارد و آدم و حوا در این بهشت اول بودند»، «در اول هر بهشتی درختی است و هر درختی نامی دارد و آن بهشت را به نام آن درخت می‌خوانند». / رساله‌های اضافی در بعضی از نسخ کتاب «منازل السائرین:» ۱. رساله در بیان ولایت و نبوت و ملک و وحی و الهام و خواب راست: این رساله دارای نه فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «همه آدمیان به نبی احتیاج دارند»، «نبوت دو روی دارد: یک روی، به طرف خدا و یک روی، به طرف بندگان خدا»، «اولیای خدا در عالم ۳۵۶ نفرند و همه آنها دانا و مقرب و صاحب قدرت و مستجاب الدعوه‌اند»، «ملائکه، وجود نورانی‌اند و دارای صفات علوی و سفلی هستند». ۲. رساله در بیان فقر و زهد و توکل و محبت خدای: این رساله دارای چهار فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «بی چیزی، نعمت عظیم و توان گری، محنت عظیم است»، «زاهد مطلق آن است که یک باره ترک دنیا کند»، « ایمان هر کس قوی باشد، توکل وی درست خواهد بود»، «محبت خدای تعالی، نهایت مقامات است». ۳. رساله در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مفصل رساله یازدهم): این رساله دارای ده فصل است. ۴. رساله دوم در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مختلف رساله دوازدهم): این رساله دارای چهار فصل است. ۵. رساله سوم در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مفصل رساله سیزدهم): این رساله دارای شش فصل است. ۶. رساله در بیان لوح محفوظ و کتاب خدای و دوات و قلم (تقریر مختلف رساله چهاردهم): این رساله دارای چهار فصل است. ۷. رساله در بیان احادیث اوایل (تقریر مختلف رساله هفدهم): این رساله دارای سه فصل است. ۸. رساله در بیان سخن اهل تناسخ: این رساله دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «طریق تناسخ، طریقی قدیم است و چندین هزار سال است که در میان خلق است و بیشتر اهل عالم بر طریق تناسخ بوده‌اند و هستند»، «به نظر اهل تناسخ، هر هزار سال، دوری است و در آخر هزار سال، قیامتی»، «اهل تناسخ می‌گویند: نسخ، عبارت از آن است که نفسی، صورتی را رها کند و صورتی دیگر بالای صورت اول بگیرد». ۹. رساله در بیان وجود حقیقی و وجود خیالی: این رساله دارای چهار فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «اهل وحدت می‌گویند: وجود، بر دو قسم است: وجود حقیقی و وجود خیالی؛ وجود حقیقی، وجود خداوند سبحان است و وجود خیالی، وجود عالم است». ۱۰. سخن اهل وحدت در بیان عالم (تقریر مختصر رساله بیستم): این رساله دارای دو فصل است. ۱۱. رساله در بیان سخن اهل معرفت: این رساله فاقد فصل بندی است و بخشی از مطالب آن چنین است: «اهل معرفت که اهل منزل هشتمند، قومی‌اند که سال‌های بسیار در خدمت مشایخ، ریاضات و مجاهدات کشیده‌اند و علم صورت و علم معنی حاصل کرده‌اند». مقدمه اول نسخه ۴۸۹۹ کتاب خانه نور عثمانیه: این مقدمه، دارای دو فصل در باره «رونده و مقصد» و «منازل روندگان» است. خاتمه کتاب «منازل السائرین:» این خاتمه دارای سه فصل است و در آن، از سالکی که به مقام وحدت رسیده و دوستی سروری و پیشوایی بحث شده است. توجه: مصنف، در پایان برخی از رساله‌ها فصلی را با عنوان «در بیان نصیحت » گشوده و پند و اندرزهایی ارزش مند را در آن ذکر نموده است. / کتاب، توسط محقق فرانسوی، ماریژان موله، تحقیق و تصحیح شده است. در آغاز کتاب، مقدمات پژوهش (شامل «فهرست»، «پیش گفتار هانری کربن»، «مقدمه مترجم (سید ضیاء الدین دهشیری) بر مقدمه فرانسوی کتاب» و «مقدمه ماریژان موله با ترجمه سید ضیاء الدین دهشیری») درج شده است و در پایان آن، «تعلیقات زیادات نسخ»، «حواشی و نسخه بدل‌ها»، «نمایه»، «فهرست آیات »، «فهرست احادیث و اخبار و اقوال عربی عرفاء» و «فهرست تفصیلی» ذکر گردیده است.
كسر اصنام الجاهلية في الرد على الصوفية
نویسنده:
صدر الدین محمد بن ابراهیم شیرازی؛ مصحح: حسین طقش
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: معهد المعارف الحکمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کسرُ أصنامِ الجاهلیة اثر ملاصدرا در رد تصوف خانقاهی. ملاصدرا انگیزه خود از نوشتن این اثر را مشخص کردن عارفان حقیقی از عارفان دروغین و عارف نما بیان کرده است. سرفصل‌های این کتاب عبارت است از: شناخت خدا، هدف از عبادت، جایگاه مقربان و مذمت دنیا. در این کتاب، تلاش شده است تا با بیان ویژگی‌های عارفان حقیقی، نادرستی ادعای مدعیان دروغین عرفان تبیین شود. این کتاب با نام «عرفان و عارف‌نمایان» به فارسی ترجمه و منتشر شده است. کسر اصنام الجاهلیة، کتابی است به زبان عربی از صدرالدین شیرازی در رد تصوف دروغین. برخی نام آن را کسر الاصنام الجاهلیة فی کفر جماعة الصوفیة دانسته‌اند. با این حال خود مؤلف در دیباچۀ کتاب، آن را کسر الاصنام الجاهلیة نامیده است. انگیزۀ ملاصدرا از تألیف این کتاب، دفاع از دین در برابر ورود عقاید باطل و آگاه ساختن مردم از حیله‌گری عده‌ای است که به دروغ خود را در جایگاه اولیاء نشانده‌اند. این کتاب مشتمل است بر یک مقدمه، چهار فصل و یک خاتمه. مقدمه مقدمه این کتاب «درباره اموری است که برای شناختنِ افرادی که کرامت و فضیلتی افزون بر سایر مردم دارند، آگاهی یافتن از آنها واجب است». در این جهت، ملا صدرا با بیان دوبعدی بودن انسان و نیاز انسان به علم و عمل برای دست‌یابی به کمال، چنین می‌نویسد که علمی که انسان را به کمال مخصوص خود می‌رساند، هر علمی نیست، بلکه معرفت خداوند و صفات و افعال او و نیز معرفت آخرت و نفس انسان است. همچنین عملی که برای به کمال رساندن انسان ضروری است هر عملی نیست، بلکه ریاضات و مجاهده‌های شرعی و حِکمی است که شرایطی ویژه دارد. مؤلف کتاب در ادامه این مقدمه به طور مفصل شرایط استکمال نفس و موانع آن را به بحث می‌گذارد. در فقرات پایانی این مقدمه چنین آمده است: - - بزرگ‌ترین حجاب نفس نسبت به پروردگار، نشناختن جوهر خود، عالَم خود و مبدأ و معاد خود است. این نادانی، از زنگار و سرشتی است که به دلیل رفتارهای زشت و ناپسند و اخلاق پست با ذات او درآمیخته و در جوهر او نفوذ کرده است. چنان که در این آیه شریفه بدان استشهاد شده است: کلَّا بَلْ رَانَ عَلَیٰ قُلُوبِهِم مَّا کانُوا یکسِبُونَ (ترجمه: نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب می‌شدند زنگار بر دلهایشان بسته است.)[ مطففین–۱۴] اما انحراف آن به دلیل آراء فاسد است، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ (ترجمه: پس چون [از حق‌] برگشتند، خدا دلهایشان را برگردانید.)[ صف–۵] - - و بدان که تا زمانی که نفس از این شهوت‌های دنیوی و لذت‌های حیوانی دوری نگزیند، ذات نورانی خود را نمی‌بیند و درهای آسمان به روی آن گشوده نمی‌شود و در ذات خود اشیاء شریف، لطیف و مطلوبی را که در عالم اوست و نیز تصاویر نیکو و لذت‌های نورانی و اخروی را مشاهده نمی‌کند. اموری را که خداوند در توصیفشان فرموده است: وَ فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْینُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (ترجمه: و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و دیدگان را خوش آید [هست‌] و شما در آن جاودانید.)[ زخرف–۷۱] و نیز فرموده است: فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِی لَهُم مِّن قُرَّ‌ةِ أَعْینٍ جَزَاءً بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ (ترجمه: هیچ کس نمی‌داند چه چیز از آنچه روشنی‌بخش دیدگان است به [پاداش‌] آنچه انجام می‌دادند برای آنان پنهان کرده‌ام.)[ سجده–۱۷] فصل اول: اهمیت شناخت خدا فصل اول در این باره است که «نزد خدا هیچ مقامی برتر از شناخت ذات، صفات و افعال خدا نیست و عارف همان عالم ربانی است و آن که داناتر است، عارف‌تر در نزد خدا مقرّب‌تر است». مطالب زیر در این فصل آمده است: - هرکس قبل از کامل کردن معرفت خود ریاضت را آغاز کند گمراه و گمراه‌کننده است. - بسیاری از افرادی که متولی ارشاد گشته‌اند، راه‌های شناخت و هدایت را نمی‌شناسند. - ابطال شطحیات صوفی‌نمایان و ضرر آن شطحیات برای مسلمانان. - دیدن حقائق اشیاء تنها برای کسی جایز است که به نفس خود ریاضت داده و عقلش را تهذیب کرده است. - جاهل به نشانه‌های خدا را نمی‌توان صوفی، فقیه یا حکیم نامید. فصل دوم: هدف از عبادت فصل دوم در این باره است که «هدف نهایی در عبادت‌های بدنی و ریاضت‌های نفسانی انسان، تحصیل معارف و به دست آوردن علوم است. البته نه هر معرفت و علمی، بلکه معارف الاهی و علوم ربانی». در این فصل این مباحث مطرح شده است: - تبیین معارفی که غایت حقیقی وجود انسان است. - بسیاری از افرادی که متولی ارشاد گشته‌اند، راه‌های شناخت و هدایت را نمی‌شناسند. - فائده هر صفت کمالی برای نفس، آماده‌سازی نفس برای تطهیر خود و فیضان معارف است. - اثبات تفاوت بین علوم مربوط به مکاشفه؛ برترین و شریف‌ترینِ آنها شناخت خداست. - بیان تفاوت بین احوال. - سبب بدی عاقبت. - بیان علامت‌ها و ویژگی‌های دوست‌داران خدا. فصل سوم: جایگاه مقربان فصل سوم «بیان ویژگی‌های نیکوکاران و اهل عمل است که رتبه آنان پایین‌تر از رتبه مقربان است». مطالب مطرح شده در این فصل بدین قرار است: - راه رسیدن به منازل آنان. - ویژگی عشق و شوق. - شرح این سخن که منشأ کارهای شایسته در انسان عشق خدا و شوق به دیدار اوست. - تنها عارف حقیقی در این عالم به عبادت خدا می‌پردازد. - اثر عبادات جلب فواید روحانی و درمان بیماری‌های نفسانی است. - وجه هماهنگی در سلامتی و مرض بین ظاهر و باطن. - بیان غرض از رفتارهای انسان و غایت طاعات و عبادات شرعی. - رفتارهای زشت سبب شقاوت اخروی. - سبب نشناختن تفاوت بین خوبان و بدان، و سفیهان و عاقلان، و نادانان و دانایان. فصل چهارم: مذمت دنیا فصل چهارم «اندرزهایی حکیمانه و نصیحت‌هایی عقلی است در مذمت دنیا و اهل آن». در این فصل بدین مطالب پرداخته شده است: - سفارش‌های پیامبران و اولیاء برای ترک دنیا. - سفارش‌های فیثاغورس. - سفارش‌های حکیمان. خاتمه در خاتمه کتاب، ملاصدرا به این نکته توجه داده است که مطالب مطرح شده در این کتاب برای توبیخ فردی خاص نیست؛ بلکه هدف، توجه دادن به فساد دوران و انحراف بیشتر مردم و شیوع بیماری گمراهی در دل‌ها و ذهن‌هاست. تا حدی که تعطیل کردن امور راجع به دین و قیامت، نهایت مرتبه تقرب به خداوند دانسته می‌شود و وسوسه‌های شیطانی و تسلط خیالات فاسد، الهام حق و اشاراتی از عالم ملکوت به شمار می‌آید. پس از آن ملاصدرا یک جمع‌بندی از مطالب مطرح شده در کتاب ارائه می‌کند.
التصوف: ايجابياته و سلبياته
نویسنده:
احمد محمود صبحی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: دارالمعارف,
علامه مجلسى از دیدگاه خاورشناسان
نویسنده:
حامد الگار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بيش تر ايرانيانى كه از تاريخ خودآگاهى دارند محمدباقر مجلسى را دانشمندى بزرگ و مؤلفى پركار مى دانند كه علاوه بر خدمات شايسته علمى خود، با فعاليت هاى سياسى نيز كوشش كرد از انحطاط مملكت جلوگيرى كند. از سوى ديگر اكثر قريب به اتفاق همه نويسندگان غربى كه درباره تاريخ دوره صفويه قلم فرسايى كرده اند علامه را شخصيتى شوم معرفى نموده اند كه با دخالت هاى ناروا در امور سياسى و اجتماعى و زجر و تعقيب صوفيه و اقليت هاى دينى، يكى از مسببان انقراض و سقوط دولت صفوى به شمار مى آيد. تنها فضيلتى كه براى او قايل اند اين است كه با تأليف كتاب هاى فارسى، عقايد شيعه را بيش از پيش بين مردم ايران رواج داد. بايد پرسيد اين تفاوت عظيم بين ارزيابى دانشمندان ذى صلاح ايرانى و مستشرقان و آن عده از ايرانيان كه تحت تأثير آنان قرار گرفته اند از كجا سرچشمه مى گيرد؟ براى پاسخ به اين سؤال، نخست بايد آثار خاورشناسانى را كه درباره علامه اظهار نظر كرده اند به اختصار مرور نمود.
  • تعداد رکورد ها : 126