جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 152
معرفت‌شناسی زهد از دیدگاه ملاصدرا، علامه طباطبایی و امام خمینی
نویسنده:
فاطمه‌ مرتضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت اصول پذیرفته شده در هر نظام معرفتی، بر گونه نگرش آن در تبیین نظری و عملی مسائل تاثیر خواهد گذاشت ، چراکه انسان بدون شناخت و تفسیر صحیح از اصول و مبانی، ممکن است دچار افراط یا تفریط گردد، لذا ارئه معرفت شناسی شایسته از بهترین راهکارها در تبیین نگرش‌هاست. از این جهت «زهد» -که خود از مولفه‌های حکمت عملی است – مساله ای است که با تمام گستردگی خود در حوزه عرفان، حکمت و اخلاق، در همه زمان‌ها در معرض آسیب افراط یا تفریط قرار گرفته و آفات فردی و اجتماعی فراوانی را به دنبال داشته است. بنا بر این بررسی و تحلیل مبانی معرفتی آن، در تفسیر صحیح و اصلاح فرد و جامعه تاثیرگذار خواهد بود. این نوشتار بر آن است تا به پژوهشی در رابطه با «معرفت شناسی زهد» از دیدگاه امام خمینی، صدرالمتالهین و علامه طباطبایی به روش توصیفی، تحلیلی و کتابخانه ای بپردازد. در این راستا پس از ارائه «معنا شناسی» مختصر، مبانی «انسان شناختی» و «جهان شناختی» هر یک از دانشمندان فوق مورد بررسی قرار گرفته است. «زیبایی شناسی» زهد شامل آثار معرفتی و تجربی آن در آثار صدرالمتألهین به دست آمد و مطلب بسزایی در نوشته‌های سایر دانشمندان فوق موجود نبود. بعلاوه در همه فصول سعی شده به آسیب شناسی «زهد» و «ریاضت» که در ارتباط بسیار تنگاتنگی با ان قرار می‌گیرد، پرداخته شود. لکن در فصل دوم، این مطلب در ضمن سایر مطالب و در فصول سوم و چهارم به نحو جداگانه ای مطرح شده است.
تحلیل و بررسی خیال از نظر ابن‌ سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیال از جمله مفاهیم عام و گسترده‌ای است که در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر تفاوت معنای خیال در هریک از این حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان، به‌ویژه ابن‌سینا و صدرالمتألهین، در مورد آن نیز متفاوت است.در معرفت شناسی، خیال هم مرحله‌ای از مراحل ادراک هم یکی از قوای مدرک که وظیفه آن حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیبت آنهاست، به شمار می‌رود. در فلسفه‌های معاصر، نقش معرفتی خیال به‌عنوان واسطه‌ای بین احساس و عقل مغفول مانده است و تنها تخیلات واهی و غیر واقعی به آن نسبت داده می‌شود.ابن‌سینا در بیشتر مکتوبات خود بر مادی بودن خیال و صورخیالی استدلال کرده است؛ اما از بعضی عبارات وی تجرد مطلق ادراک، حتی ادراک حسی و خیالی استفاده می‌شود. در المباحثات، دلیلی را در قالب یک شبهه بر تجرد صور خیالی ارائه نموده است. به نظر می‌رسد در جمع بین آنها، می‌توان گفت قول به مادی بودن خیال یا بیان دیدگاه ارسطو است، یا قول نخست وی بوده که به‌تدریج از آن عدول کرده است.صدرالمتألهین با اعتقاد به این که شکل و مقدار از عوارض جسم و قابل جمع با تجرد مثالی است، براهین متعددی بر تجرد مثالی خیال اقامه کرده است؛ وی هم‌چنین فعل و انفعالات مادی را معدات ادراک ـ نه خود ادراک ـ دانسته است.در مباحث هستی شناسی، با این‌که ابن‌سینا به‌طور مستقیم درباره عالم خیال سخن نگفته است، اما دلایل وی بر انکار مثل افلاطونی عالم مثال را نیز شامل می‌شود. در مقابل، صدرالمتألهین وجود عالم خیال را برای حفظ پیوستگی فیض از عالم عقل تا عالم طبیعت، لازم می‌داند.در مباحث انسان‌شناسی، صدرالمتألهین با استفاده از تجرد قوه خیال، مرتبه مثالی نفس و بدن مثالی را اثبات کرده است. این دیدگاه منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس گردیده‌ است. اثبات مرتبه مثالی نفس در تبیین بعضی از آموزه‌های دینی و حل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر افتاده است.
رویت قلبی خداوند در قرآن و مبانی فلسفی آن
نویسنده:
سیده‌خدیجه سیدنور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وجود انسان وجودی اعتباری و فرعی است که به اعتبار وجود اصیل و در سایه فیضان واجب تعالی موجود گشته است و می­تواند قوای ضعیف خویش را در سایه وجود شدید او به فعلیت برساند. در واقع انسان در مسیر تکامل و حرکت اشتدادی خود به مرتبه­ای می­رسد که می­تواند حضرت حق را با قلب خود مشاهده کند. رویت قلبی نوعی علم به خداوند و ارتباط با اوست. البته مراد از رویت، رویت حسی نیست که در مادیات صورت می‌گیرد، بلکه منظور رویت با چشم دل است. که مرتبه‌ای از علم حضوری است. علم حضوری قسمی از علم است که معلوم بدون واسطه در احاطه عالم است. قلبی بودن رویت مشعر به وجدانی و غیر مادی بودن این نوع از علم و ادراک است که بدون فکر و استدلال برای اولیاء الله که به مقام عبودیت رسیده‌اند، حاصل می‌شود. در واقع رویت و نظری که در برخی از آیات قرآن کریم درباره خداوند بیان شده است به این معناست که هر کس به اندازه سعه وجودی خود می‌تواند به مرتبه‌ای از این نوع علم و ادراک برسد. به این ترتیب که نفس انسان براساس حرکت جوهری که دارد باید مراحلی را طی کند و در این مسیر عقل نظری و عملی خود را به تکامل برساند تا در نهایت با کنار زدن حجابها به اندازه سعه‌ی وجودی و تجردی که پیدا کرده به شهود و رویت قلبی حق نائل شود.
بررسی تطبیقی اخلاق فضیلت مدار ارسطو و وظیفه‌گرای کانت
نویسنده:
الهام سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، در زمینه‌ی فلسفه اخلاق به تبیین و تطبیق دو گرایش، از تئوری اخلاق هنجاری مبنی بر وظیفه‌گرایی وفضیلت-مداری پرداخته است. دو نماینده اصلی این دو حوزه به ترتیب کانت و ارسطو می‌باشند.مفهوم محوری اخلاق ارسطو، سعادت و کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی‌نفسه مطلوب باشد، نه آنکه به دلیل چیز دیگر مطلوب باشد؛ به تعبیر دیگر ارسطو، در پی خیر برین است. ارسطو، انسان سعادت‌مند را انسان فضیلت‌مند و راه دستیابی به سعادت را اکتساب فضایل می‌داند؛ اما توجه کانت، بر وظیفه و انجام آن به خاطر خود وظیفه و بدون در نظر گرفتن هر نوع انگیزه و میل و غایت دیگر است؛ به عبارت دیگر کانت، صورت اعتبار ‌دهنده و اخلاقی کننده عمل اخلاقی را امر مطلق عقل می‌داند و پنج صورت از آن ارائه می‌دهد. عمل اخلاقی را عمل بر طبق این پنج صورت معرفی می‌کند.بر این اساس، در این پژوهش، ابتدا بعد از ذکر کلیاتی در باره‌ی فلسفه اخلاق، به بررسی نظریه اخلاقی ارسطو و سپس به نظریه اخلاقی کانت، پرداخته شده و در نهایت، تطبیقی از این دو گرایش مبنی بر کاربرد آن‌ها در زندگی ارائه شده است.
گزارش بررسی و نقد کتاب معرفت در فلسفه‌ی اسلامی متأخّر بر اساس آراء حکمت متعالیه‌
نویسنده:
سمانه یغمایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر ترجمه و شرح کتابKNOWLEDGE IN LATER ISLAMIC PHILOSOPHY نوشته ی ابراهیم کالین می باشد. که در آن مسأله معرفت از دیدگاه ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است. فلسفه ی صدرا ، فلسفه ای با محوریت وجود است. وجود در فلسفه ی صدرا نقش اساسی و محوری به عهده دارد و سایر مسائل فلسفی حول محور وجود می چرخد. از جمله مسائل فلسفی، معرفت شناسی است که در آن صدرا معرفت را نحوه ای از وجود و کیفیتی از کیفیت های آن تعریف می کند. ملاصدرا چگونگی کسب معرفت را در طی نظریه ی اتحاد عقل و عاقل و معقول بیان می دارد. بدین ترتیب زمانی که عقل انسان به مرتبه ی عقل مستفاد نائل گردید قادر می گردد با عقل فعال به عنوان مخزن معقولات متحد شود؛ و علوم و معارف را از آن کسب کند..صدرا تجرد را به عنوان شرط معقول بودن می داند و با اعمال اصل تجرد بر معرفت بشری، ارتباط قوی میان معرفت شناسی و شناخت عرفانی بیان می کند. صدرا با استمداد از وحی ، امکان وجود معرفتی ماورای عقل و حس را اثبات می کند و معتقد است منشاء متافیزیک نه برهان است و نه شهود بلکه وحی است. ازطرفی سعادت و لذت را نتیجه ی معرفت به وجود می داند. زیرا که وجود خیر محض است و معرفت به آن ، سعادت ، لذت و بهجت ابدی را به دنبال دارد.با این توضیحات، نویسنده جهت تبیین مسائل طرح شده ، تاریخچه یبحث اتحاد عقل و عاقل و معقول را در فصل یک بیان می دارد و مخالفان و موافقان این نظریه را بر طبق آن چه در اسفار ذکر گردیده مشخص می کند. در فصل دوم به مبانی فلسفی معرفت شناسی صدرا می پردازد و اصول هستی شناسی او را که پایه ی معرفت شناسی اش می باشد معرفی می کند.در فصل سوم ، شهود و علم حضوری رابیان می دارد و طی عنوان اصلی معرفت به عنوان نحوه ای از وجود و امکان حضوری را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد و در انتها نتیجه می گیرد معرفت شناسی بدون هستی شناسی بیهوده و پوچ است.
بررسی حرکت‌پذیری مجردات
نویسنده:
محمدرضا طالبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اين‌ تحقيق‌، «حركت‌ پذيري‌» و وجود حركت‌ در مجردات‌ مورد بررسي‌ قرار داده‌ و مي‌كوشد تا به‌ اين‌مسأله‌ پاسخ‌ روشن‌ و مستدلي‌ بدهد. هدف‌ واپسين‌ نگارنده‌ آنست‌ كه‌ نشان‌ دهد حركت‌ و تغيّر در امورمجرد، به‌ لحاظ‌ فلسفي‌ و عقلي‌ امري‌ پذيرفتني‌ و قابل‌ قبول‌ است‌ و از ديگر سو، تعارض‌ و ناسازگاري‌اي‌ كه‌در نظر ابتداي‌ ميان‌ متون‌ ديني‌ و يافته‌هاي‌ عقل‌ فلسفي‌ به‌ نظر مي‌رسد زدودني‌ است‌. براي‌ دستيابي‌ به‌ اين‌هدف‌ ابتدا در يك‌ فصل‌ سير بحث‌ حركت‌ در نقاط‌ اوليه‌ فكر فلسفي‌ دنبال‌ شده‌ سپس‌ در فصلي‌ ديگر به‌ايضاح‌ معناي‌ لغوي‌ و اصطلاحي‌ حركت‌ پرداخته‌ شده‌ است‌. تبيين‌ اقسام‌ و احكام‌ مربوط‌ به‌ حركت‌ هم‌بخشي‌ از تلاش‌هاي‌ مقدماتي‌ رساله‌ بوده‌ است‌. و اما بنياد اين‌ رساله‌ و محور و كانون‌ آن‌ توجه‌ به‌ ادله‌ ومباني‌ فلسفي‌اي‌ است‌ كه‌ حركت‌ در امور مجرد را ناممكن‌ و ناشدني‌ مي‌نمايانند به‌ لحاظ‌ فلسفي‌ دو برهان‌اساسي‌ در اين‌ باره‌ موجود است‌: برهان‌ فصل‌ و وصل‌ و برهان‌ قوه‌ و فعل‌. در اين‌ رساله‌ با مراجعه‌ به‌ متون‌دست‌ اول‌ فلسفي‌ در طي‌ يك‌ فصل‌ تبييني‌ كامل‌ و وافي‌ از اين‌ دو برهان‌ كه‌ سنگ‌ بناي‌ قول‌ به‌حركت‌ناپذيري‌ مجردات‌اند ارائه‌ شده‌ و آنگاه‌ براهين‌ ديگري‌ هم‌ كه‌ ممكن‌ است‌ در اين‌ راستا به‌ آنهاتمسك‌ شود طرح‌ و بيان‌ شده‌اند. سپس‌ در فصلي‌ جداگانه‌ تمامي‌ اين‌ براهين‌ و ادله‌ نقد شده‌ و سستي‌ وكاستي‌ و تردامني‌ آنها نمايان‌ گشته‌ است‌. نيز نگاهي‌ درون‌ ديني‌ به‌ بحث‌ شده‌ و دو افق‌ ديگر به‌ آن‌ افزوده‌گشته‌ است‌. اول‌ بحثي‌ در باب‌ تكامل‌ برزخي‌ انسان‌ كه‌ در آن‌ هم‌ از برهان‌ عقلي‌ و هم‌ از دلايل‌ نقلي‌ بهره‌گرفته‌ شده‌ است‌. دوم‌ بحثي‌ در دلايل‌ درون‌ ديني‌ تغيّر در مجردات‌ با تكيه‌ بر آيات‌ و روايات‌. بنابراين‌نوشتار حاضر در سه‌ فصل‌ به‌ همراه‌ يك‌ مقدمه‌ و پيشگفتار سامان‌ يافته‌ است‌.
تبیین آفرینش عالم از دیدگاه مکتب تفکیک
نویسنده:
خدایار خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب تفکیک قائل به جدایی سه جریان معرفتی یعنی عقل، وحی و عرفان می‌باشد این مکتب، اولین بار (به طور مصطلح) توسطمحمدرضا حکیمی در زمان معاصر مطرح گردید. از آن جایی که پیروان این مکتب یکی از مخالفان جدی مباحث فلسفی می‌باشند و اکثر نظریات فلسفی را مورد نقد قرار می‌دهند در بحث پیرامون چگونگی آفرینش عالمنیز به طرح نظریات ویژه‌ای می‌پردازند که با آراء فلاسفه تفاوت دارد. بحث آفرینش عالم و چگونگی آن از مباحث مهمی است که همواره ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. در حوزه‌ی اندیشه‌ی اسلامی، فلاسفه و متکلمان به طرح نظریات خاصی در این مورد (آفرینش) پرداخته‌اند. این مباحث عمدتا تحت عنوان حدوث و قدم عالم مطرح شده است. باید گفت فیلسوفان اسلامی در بحث آفرینش عالم، معتقد به حدوث ذاتی عالم بوده و متکلمان حدوث زمانی عالم را می‌پذیرند.با توجه به این که پیروان مکتب تفکیک بیشتر به آیات و روایات نظر داشته، گرایش به نظریه حدوث زمانی عالم دارند. این نظر در مورد آفرینش عالم هماهنگی زیادی با گفته‌های متکلمان به ویژه غزالی دارد، که همان مطالب را به شکل دیگری بیان می‌کند.مکتب تفکیک کل جهان را حادث به حدوث زمانی می‌داند. به عقیده‌ی این مکتب نور حضرت ختمی مرتبت اولین مخلوق خداوند می‌باشد. هم‌چنین آفرینش عالم جسمانی از شیء لطیفی به نام "ماء" صورت گرفته است.
سعادت در حکمت اشراق و مشاء (مطالعه موردی افلاطون، ارسطو، فارابی، سهروردی)
نویسنده:
اکبر عروتی موفق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله سعادت به عنوان يکي از مباحث اصلي اخلاق و فلسفة اخلاق، از بنيادي‌ترين و قديمي‌ترين مباحث فلسفي بشر است. تمامي انسان‌هاي صاحب انديشه پيوسته در جستجوي آن بوده و هستند. به همين جهت اکثر فلاسفه و انديشمندان در طول تاريخ سعي نموده‌اند تا در نظام فلسفي خود جايي براي بحث از آن باز نموده و ابعاد و زواياي مختلف آن را از ديدگاه خود مورد بررسي قرار دهند .در اين رساله ديدگاه حکمت اشراق و حکمت مشاء (افلاطون ،ارسطو ، فارابي و سهروردي) در باره سعادت در محدوده سئوالات پژوهشي ارائه شده در اين رساله يعني روش-شناسي بحث از سعادت، ماهيت سعادت، مؤلفه‌هاي دروني وعوامل بيروني سعادت و رابطه عوامل الاهياتي و متافيزيکي با سعادت، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. سعادت در هر دو ديدگاه فعاليتي عقلي است اما در باره دخالت عناصر دبگر در چيستي سعادت و نيز در تفسيري که از فعاليت عقلي دارند، داراي اختلاف مي‌باشند.از نظرافلاطون سعادت آدمي در معرفت عقلي و لذت بدني و حسيبي ضرر ، مشروع و معتدل است. ارسطو يودايمونيا (سعادت) را با بهره‌گيري از برهان کارکرد، فعاليت اخلاقي و نظري(تأمل) مي‌داند. البته در باره تفسير نظريه ارسطو دو ديدگاه وجود دارد: جامع که دراين رساله از آن دفاع مي‌شود و غالب(عقل گرايانه)که در اين رساله رد مي‌شود.از نظر فارابي سعادت حقيقي، غايت نهايي انسان بوده و فضيلت‌هاي نظري، فکري، خلقي و صناعات عملي لازمة آن مي‌باشد. فارابي از ديدگاهي در باره سعادت دفاع مي‌کند که امروزه در فلسفة اخلاق معاصر به ديدگاه غايت جامع معروف است. از نگاه سهروردي سعادت حالت و وضعيت خوبي است که در نهايت انسان را به سوي بهشت جاوداني هدايت مي‌کند. از نظر او سعادت قصوي تشبه به مبادي عاليه است و از جمله نتايج آن اتصال عقلي به عالم علوي است.برخلاف ارسطوکه معتقد بود سعادت را در همين جهان بايد جست و جو کرد، از نظر فارابي و سهروردي سعادت قصوي در آخرت متحقق مي‌شود.
بررسی تطبیقی مبانی فکری و آراء کلامی علامه حلی و ابن تیمیه در باب شرک و بدعت
نویسنده:
عبدالمحمد شیروانی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم که جهان اسلام به آن دچار شده است، خشونت دینی است. خشونت دینی از سوی کسانی انجام می شود که خود را موحد واقعی و سایر مسلمانان را مشرک و بدعت گذار می دانند. این اندیشه منحرف ، ریشه در آراء محمد بن عبد الوهابو قبل از وی به صورت مفصل و تبویب شده در آراء ابن تیمیه دارد. ابن تیمیه به مفهوم شرک و بدعت توسعه داده و هرگونه توسل و دعا را از پیامبران و ائمه شرکو بدعت می داند. وی گرچه در این زمینه به مشرکین تاخته ولی با پذیرش رویت خداوند و قائل شدن اعضا برای ذات کبریایی خداوند، نا خواسته به دام آنچیزی افتاده است که خود آن را بهانه ای برای تکفیر مسلمانان می داند. علامه حلی شرک و بدعت را در مفهوم اصیل اسلامی اشمی پذیرد و با مصادیقی که مطرح می نماید دقیقاً به بدعت هایی که امت اسلامی در طول تاریخ با آن مواجه شده است می پردازد. وی بدعت شرعی را یک نوع بیشتر نمی داند و آن را حرام می داند. ولی ابن تیمیه بدعت را به دو دسته خوب و بد تقسیم می نماید و در مصادیق آن دچار تعارض آشکاری می شود..
اصل تعمیم‌پذیری در فلسفه اخلاق کانت و هیر
نویسنده:
کورش مولایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل تعمیم‌پذیری، که ما را ملزم می‌دارد تا در وضعیت‌های مشابه، داوری‌های مشابه داشته باشیم، به عنوان یک اصل مهم در فلسفه اخلاق مطرح است؛ اصل تعمیم‌پذیری جایگاه ویژه‌ای در فلسفه‌ی اخلاق کانت دارد، کانت با بیان امرمطلق و صورت‌های مختلف آن، معیاری برای اخلاقی بودن یک عمل به دست می‌دهد، وی معتقد است تعمیم‌پذیری مهم‌ترین بعد اخلاقی بودن یک عمل است و در واقع تعمیم‌پذیری به عنوان یک معیار گزینش احکام اخلاقی، تعبیری از امرمطلق کانت است که در صورت‌بندی قانون کلی تجلی می‌یابد. ریچارد مروین هیر نیز از فیلسوفانی است که تعمیم‌پذیری نقش کلیدی در فلسفه‌ی اخلاق وی دارد و آن را از ویژگی‌های حکم اخلاقی می‌داند؛ هیر معتقد به توصیه‌گرایی است و به باور وی، تفاوت بین توصیه‌های اخلاقی و غیر‌اخلاقی یا اوامر، در تعمیم‌پذیر بودن توصیه‌های اخلاقی است؛ هیر با ورود اصل تعمیم‌پذیری به فلسفه‌ی اخلاق، استدلال اخلاقی را موجه و راه ورود عقل به حوزه‌ی اخلاق را هموار می‌سازد و هم اینکه سهمی برای آزادی در نظر می‌گیرد. این دو فیلسوف احکام اخلاقی را تعمیم‌پذیر می‌دانند، اگرچه در روش و مبانی فلسفه اخلاق خود متفاوتند، هیر ناشناخت‌گرا و کانت شناخت‌گراست؛ هر دو تکلیف‌نگر و غیرواقع‌گرا هستند. روش کانت نقد شناخت و توانایی و کاربرد آن و پی‌افکندن اخلاقی فارغ از هرگونه اتکا به تجربه است و روشی که هیر به کار می برد تحلیل زبان است.
  • تعداد رکورد ها : 152