جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 138
تفسير يحيى بن سلام
نویسنده:
يحيى بن سلام التيمي البصري القيرواني؛ محقق: هند شلبی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون,
چکیده :
تفسير يحيى بن سلام التيمي البصري القيرواني تأليف يحيى بن سلام (سلاّم) بن ابى ثعلبه تيمى بصرى مغربى (متوفى 200ق)، از جمله تفاسير قرن دوم هجرى است. در درستى نام كتاب و صحّت انتساب آن به مفسر هيچ شكى نيست؛ زيرا بر روى اغلب نسخه‌هاى خطى آن اين نام‌ها آمده است: تفسير ابن سلام (نسخه عبدليه)، تفسير يحيى بن سلام (نسخه قيروان، نسخه سوم، قطعه 180)، تفسير القرآن تأليف يحيى بن سلام (قيروان، نسخه پنجم، قطعه 163) و التفسير (قيروان، نسخه ششم، قطعه 247). همچنين بعضى از مترجمان نام اين تفسير را جزو آثار او آورده‌اند. در تفسير و مفسران ذهبى (209/1) آمده: جامع البيان طبرى از نظر زمانى و اشتمال بر علم تفسير، نخستين تفسير به شمار مى‌رود. مراد از ذهبى از نخستين يعنى قديم‌ترين تفسيرى كه به دست ما رسيده است. ولى محمد بن عاشور مى‌گويد: قديم‌ترين تفسير موجود به‌طور مطلق تفسير يحيى است. مقصود ابن عاشور آن است كه يحيى نخستين مفسرى است كه همه آيات و سور قرآن را تفسير كرده است. آن‌هم به روش روايى و عقلى الآن هيچكس مدعى وجود چنين تفسيرى جز تفسير يحيى نيست. پس اعتراض بعضى بر ابن عاشرو بى‌مورد است كه گفته‌اند: چنين تفسير كاملى از تابعين كه چاپ شده باشد وجود دارد و به تفسير مجاهد مثال مى‌زند. در حالى‌كه طبرى از تفسير مجاهد تفسير سوره حمد را نقل نكرده است. از طرفى ديگر تفسير مجاهد شامل همه آيات قرآن نيست.مثلاً از 110 آيه سوره كهف تنها تفسير 38 آيه و از 118 آيه سوره مؤمنون فقط 21 آيه را تفسير كرده است. همچنين تفسير سفيان ثورى نيز كامل نيست. بخشى از آن تفسير كه به‌دست ما رسيده اگرچه آغاز و انجامش افتادگى دارد، ناقص‌تر از تفسير مجاهد است. او فقط تفسير 9 آيه از سوره كهف و 14 آيه از سوره مؤمنون را دارد. از اين نتيجه گرفته مى‌شود كه پرداختن به تفسير كليد آيات قرآن توسط يحيى امر جديدى در آن زمان بوده و ابن سلام نخستين يا جزو نخستين مفسرانى است كه شيوه تفسير كامل قرآن را بنا نهاده‌اند. در روش تفسير اگرچه ابن سلام همچون ديگر مفسران به روش تفسير روايى گرايش داشته، به روايات و اسانيد آنها، لغت و علوم قرآن اهتمام مى‌ورزد؛ ولى مسائل جديدى وارد تفسير كرده كه ديگران اعتقادى به آن نداشتند. برخى از ابتكارات روش تفسيرى وى به شرح زير است: 1-نقل همه روايات در شرح و تفسير آيه. 2-گسترش علم تفسير به بيان حكم شرعى، رفع ابهام، بيان قصه و حكايت و طرح مسائل جديدى كه به بيان و تفسير آيه كمك مى‌كرد. 3-اهتمام به اعراب كلمات و قرائات گوناگون آن و بيان دليل و حجت آنها. 4-اهتمام به بيان نظم آيه و تاثير آن در معنا. 5-نقد و نظر روايات و ترجيح آنها. از روش تفسيرى ابن سلام روشن مى‌شود كه نقل قول‌هايى كه در تفسير مطرح مى‌شده به‌طور عمومى در نوع تفاسير آن زمان وجود داشته است؛ به‌همين‌خاطر از ميان تفاسيرى كه پيش از او نوشته شده، نمى‌توان تفسير ابن سلام را گردآورى كرد. در نتيجه تفسير وى مرحله‌اى را تشكيل مى‌دهد كه در تفاسيرى چون تفسير مجاهد به كمال رسيد و زمينه شكل‌گيرى مرحله سومى را فراهم مى‌سازد كه در تفسير طبرى تحقق يافت؛ تأييد آن اين است كه طبرى به تفسير ابن سلام آگاهى داشته است. شايد هنگامى‌كه طبرى به مصر رفته آن‌را از مشايخ مصر دريافت كرده است. از مقايسه بين تفسير طبرى و ابن سلام شباهت واضح در روش و روايات بين آن‌دو به خوبى روشن مى‌شود. در بسيارى از موارد اسناد هر دو يكى است. هر دو يك قرائت را اختيار مى‌كنند.از اين‌رو در تحقيق اين تفسير به تفسير طبرى بسيار ارجاع داده شده است. در اين‌جا سؤالى مطرح است كه چه مسائلى باعث شد كه ابن سلام به نگارش چنين تفسيرى روى بياورد. جوابى كه از لابه‌لاى تفسير او به‌دست مى‌آيد به دو امر برمى‌گردد: يكى اساتيد بسيار است كه يحيى از آنان روايت مى‌كند. اين مسئله اگرچه اختصاص به او ندارد ولى دور شدن از عصر پيدايش تفسير سبب مى‌شود كه گرايش به گردآورى روايات از ترس نابودى، زياد شود. ديگرى كه مهمتر است، تشكيل درس تفسير در قيروان، مكان دورافتاده از مراكز اسلامى است. مردم قيروان به يادگيرى زبان عربى به‌طور عمومى و شناختن تفسير و معانى قرآن به‌طور خاص نياز داشته‌اند. همانگونه كه به روايات جديد تفسيرى نياز داشتند؛ زيرا قيروان در آن زمان شاهد شكل‌گيرى فرهنگ اسلامى بود. هنگامى‌كه ابن سلام به آن‌جا رفت، تعداد محدثان آن‌ديار اندك بود. عبدالله بن فرّوخ (176ق793/م) معاصر ابن سلام اولين كسى است كه از مغرب اسلامى به مشرق براى تحصيل علم آمد. وى با ابن سلام در شمار دانشمندان طبقه دوم از فقيهان قيروان مى‌باشد. طبقه اول ده تن از تابعين بودند كه عمر بن عبدالعزيز در سال 99-100ق718/-719م به قيروان فرستاد تا مردم را با اسلام و قرآن آشنا كنند. اهتمام فراوان يحيى به حديث از نقل روايات بسيار در تفسير به خوبى روشن مى‌شود. از اين‌رو ابن ابى زمنين تصميم به خلاصه كردن تفسير او مى‌گيرد. او مى‌گويد: تفسير يحيى را خواندم. تكرار بسيار و احاديث بى‌شمار در آن يافتم كه با كمتر از آن مى‌توان علم تفسير را تدوين كرد. از اين‌رو بعضى از احاديث آن‌را خلاصه كردم. از اين‌ها سخن ابن عاشور روشن مى‌شود كه مى‌گويد: تفسير طبرى ناگهان به‌وجود نيامد بلكه دنباله و نتيجه مرحله‌اى بود كه تفسير يحيى آن‌را آماده ساخت؛ زيرا تفاسير قبل از يحيى نقلى و روايى محض بودند. تفسير يحيى روش روايى را با فهم و استنباط عقلى درهم آميخت. يكى از دلايل اهميت اين تفسير خلاصه‌هايى است كه توسط دانشمندان انجام گرفته است. دو تفسير مختصر از آن به‌دست ما رسيده است: 1-مختصر ابن ابى زمنين (ت 399ق1009/م). 2-مختصر هود بن محكّم هوارى از دانشمندان قرن سوم هجرى. مختصر ابومطرّف عبدالرحمن بن مروان قنازعى (ت 413ق1023/م) به‌دست ما نرسيده است. اهتمام فراوان به تفسير ابن سلام باعث شد، بعضى به حفظ آن چون قرآن بپردازند. تنى چند از دانشمندان به آن اعتماد نمودند؛ مانند: ابوعبدالله قرطبى، ابوالفرج ابن جوزى، ابن حجر، مكى بن ابى‌طالب، سيوطى و ديگران. متأسفانه نام اين تفسير پس از مدتى به فراموشى سپرده شد. شايد دليل آن نابودى نسخه‌هاى آن باشد.
أصول التفسير و التأويل
نویسنده:
کمال حیدري؛ ویراستار: عبدالرضا افتخاري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق/ کاظمین: مؤسسة الإمام الجواد علیه السلام للفكر و الثقافة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «أصول التفسير والتأويل»، جز مهمّی از مباحث قرآنیِ آیت الله سید کمال حیدری، ناظر به کیفیت بیان معارف قرآنی از طریق رویکرد تفسیری و تأویلی قرآن کریم، به شمار می رود. این اثر، جهت بررسی اصول و مبانی تفسیری و تأویلیِ علامه حیدری، نگارش شده است. مباحثی که در این کتاب گردآوری شده است، عبارتند از: ۱. بررسی حجیت ظواهر قرآن ۲. نظریۀ تفسیر قرآن به قرآن ۳. تفسیر به رأی قرآن ۴. محکم و متشابه ۵. تأویل در قرآن سخن پایانی: مصونیت قرآن از تحریف
منطق فهم القرآن المجلد 1
نویسنده:
کمال حیدري؛ تقریرنویس: طلال حسن؛ ویراستار: عبدالرضا عبدالحسین
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار فراقد,
چکیده :
منطق فهم القرآن، سلسله مباحث قرآنی «سید کمال حیدری» به قلم «طلال حسن» است. نویسنده در این اثر به شیوه تفسیر قرآن به قرآن با استفاده از روایات، به تفسیر و تأویل «آية الكرسي» پرداخته است. ساختار کتاب در ضمن یک مقدمه و سه باب تألیف شده است. مقدمه، قریب به 20 صفحه از اثر را به خود اختصاص داده است. باب اول کتاب تمام جلد اول، باب دوم جلد دوم و قریب دو ثلث جلد سوم را فراگرفته است. باب سوم نیز در ثلث آخر جلد سوم ارائه شده است. مطالب هر باب در ضمن فصولی و در مجموع در 15 فصل مطرح شده است. جلد1 باب اول کتاب مقدمه‌ای برای فصول دیگر اثر است. در فصل اول معنای لغوی و اصطلاحی قرآن، تفسیر و اهمیت آن، شیوه‌های تفسیر، تفاوت بین شیوه و اسلوب مفسرین، تأویل و دلیل نیاز به آن مطرح شده است. نویسنده در ابتدای این مباحث تذکر می‌دهد که تصور نشود که این مباحث مقدماتی مختص به تفسیر آية الكرسي است، بلکه در تمام مباحث تفسیری به‌ کار می‌آید وی تأکید می‌کند که در این باب که مقدمه برای تفسیر آية الكرسي است، تصمیم به تأسیس شیوه جدید تفسیری نداریم. سپس به هفت روش تفسیری اشاره می‌کند که عبارتند از: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به روایت، تفسیر عقلی اجتهادی، تفسیر علمی تجربی، تفسیر ارشادی، تفسیر به رأی و تفسیر جامع. سپس شیوه‌ خود در تفسیر آية الكرسي را شیوه تفسیر قرآن به قرآن می‌داند؛ البته با کمک روایات؛ یعنی با محوریت قرآن و مداریت سنت.
ت‍رج‍م‍ه‌ ت‍ف‍س‍ی‍ر ال‍م‍ی‍زان جلد 5
نویسنده:
‌از م‍ح‍م‍د‌ح‍س‍ی‍ن‌ طب‍اطب‍ائ‍ی‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ه‍م‍دان‍ی‌.
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ق‍م: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه تفسیر نفیس المیزان توسط شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» انجام گرفت ابتدا آقایان مکارم شیرازی، مصباح یزدی، محمد علی گرامی، عبد الکریم نیری بروجردی، محمدرضا صالحی کرمانی، سید محمد خامنه‌ای، محمد جواد حجتی کرمانی، ۱۲ جلد آن را ترجمه کردند. آقای موسوی همدانی خود می‌گویند: «روزی مرحوم علامه به من امر فرمودند که تفسیر ایشان را ترجمه کنم، وقتی ترجمه را ملاحظه نمودند، فرمود: آن ۱۲ جلد دیگر را نیز ترجمه کن تا یکدست گردد من هم دوباره آنها را ترجمه کردم. بنابراین بعضی مجلدات تفسیر المیزان، دو ترجمه دارد. البته ایشان در مقدمه ترجمه تفسیر المیزان چاپ جامعه مدرسین می‌نویسند: «۱۰ جلد آن قبلا ترجمه شده بود و آن ترجمه ۵ جلد عربی المیزان می‌باشد.» ایشان ضمن ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه‌ای نیز از آیات قرآنی ارائه داده‌اند، و بطور مستقل نیز می‌تواند، مورد استفاده واقع شود. بنابر نقل دانشنامه قرآنی ایشان در ترجمه قرآن به ترجمه مرحوم پاینده نظر داشته است. ایشان بدلیل اینکه از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» بوده، و با مبانی فکری استاد خود در جنبه‌های مختلف، آشنایی داشته، توانسته‌اند، ترجمه خوبی از این تفسیر ارائه دهند، ترجمه‌ای که در رساندن معنا و منظور مفسر، تقریبا موفق بوده‌اند.
ت‍رج‍م‍ه‌ ت‍ف‍س‍ی‍ر ال‍م‍ی‍زان جلد 20
نویسنده:
م‍ح‍م‍د‌ح‍س‍ی‍ن‌ طب‍اطب‍ائ‍ی‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ه‍م‍دان‍ی‌.
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ق‍م: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه تفسیر نفیس المیزان توسط شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» انجام گرفت ابتدا آقایان مکارم شیرازی، مصباح یزدی، محمد علی گرامی، عبد الکریم نیری بروجردی، محمدرضا صالحی کرمانی، سید محمد خامنه‌ای، محمد جواد حجتی کرمانی، ۱۲ جلد آن را ترجمه کردند. آقای موسوی همدانی خود می‌گویند: «روزی مرحوم علامه به من امر فرمودند که تفسیر ایشان را ترجمه کنم، وقتی ترجمه را ملاحظه نمودند، فرمود: آن ۱۲ جلد دیگر را نیز ترجمه کن تا یکدست گردد من هم دوباره آنها را ترجمه کردم. بنابراین بعضی مجلدات تفسیر المیزان، دو ترجمه دارد. البته ایشان در مقدمه ترجمه تفسیر المیزان چاپ جامعه مدرسین می‌نویسند: «۱۰ جلد آن قبلا ترجمه شده بود و آن ترجمه ۵ جلد عربی المیزان می‌باشد.» ایشان ضمن ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه‌ای نیز از آیات قرآنی ارائه داده‌اند، و بطور مستقل نیز می‌تواند، مورد استفاده واقع شود. بنابر نقل دانشنامه قرآنی ایشان در ترجمه قرآن به ترجمه مرحوم پاینده نظر داشته است. ایشان بدلیل اینکه از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» بوده، و با مبانی فکری استاد خود در جنبه‌های مختلف، آشنایی داشته، توانسته‌اند، ترجمه خوبی از این تفسیر ارائه دهند، ترجمه‌ای که در رساندن معنا و منظور مفسر، تقریبا موفق بوده‌اند.
ت‍رج‍م‍ه‌ ت‍ف‍س‍ی‍ر ال‍م‍ی‍زان جلد 12
نویسنده:
م‍ح‍م‍د‌ح‍س‍ی‍ن‌ طب‍اطب‍ائ‍ی‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ه‍م‍دان‍ی‌.
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ق‍م: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه تفسیر نفیس المیزان توسط شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» انجام گرفت ابتدا آقایان مکارم شیرازی، مصباح یزدی، محمد علی گرامی، عبد الکریم نیری بروجردی، محمدرضا صالحی کرمانی، سید محمد خامنه‌ای، محمد جواد حجتی کرمانی، ۱۲ جلد آن را ترجمه کردند. آقای موسوی همدانی خود می‌گویند: «روزی مرحوم علامه به من امر فرمودند که تفسیر ایشان را ترجمه کنم، وقتی ترجمه را ملاحظه نمودند، فرمود: آن ۱۲ جلد دیگر را نیز ترجمه کن تا یکدست گردد من هم دوباره آنها را ترجمه کردم. بنابراین بعضی مجلدات تفسیر المیزان، دو ترجمه دارد. البته ایشان در مقدمه ترجمه تفسیر المیزان چاپ جامعه مدرسین می‌نویسند: «۱۰ جلد آن قبلا ترجمه شده بود و آن ترجمه ۵ جلد عربی المیزان می‌باشد.» ایشان ضمن ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه‌ای نیز از آیات قرآنی ارائه داده‌اند، و بطور مستقل نیز می‌تواند، مورد استفاده واقع شود. بنابر نقل دانشنامه قرآنی ایشان در ترجمه قرآن به ترجمه مرحوم پاینده نظر داشته است. ایشان بدلیل اینکه از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» بوده، و با مبانی فکری استاد خود در جنبه‌های مختلف، آشنایی داشته، توانسته‌اند، ترجمه خوبی از این تفسیر ارائه دهند، ترجمه‌ای که در رساندن معنا و منظور مفسر، تقریبا موفق بوده‌اند.
ت‍رج‍م‍ه‌ ت‍ف‍س‍ی‍ر ال‍م‍ی‍زان جلد 18
نویسنده:
م‍ح‍م‍د‌ح‍س‍ی‍ن‌ طب‍اطب‍ائ‍ی‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ه‍م‍دان‍ی‌.
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ق‍م: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه تفسیر نفیس المیزان توسط شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» انجام گرفت ابتدا آقایان مکارم شیرازی، مصباح یزدی، محمد علی گرامی، عبد الکریم نیری بروجردی، محمدرضا صالحی کرمانی، سید محمد خامنه‌ای، محمد جواد حجتی کرمانی، ۱۲ جلد آن را ترجمه کردند. آقای موسوی همدانی خود می‌گویند: «روزی مرحوم علامه به من امر فرمودند که تفسیر ایشان را ترجمه کنم، وقتی ترجمه را ملاحظه نمودند، فرمود: آن ۱۲ جلد دیگر را نیز ترجمه کن تا یکدست گردد من هم دوباره آنها را ترجمه کردم. بنابراین بعضی مجلدات تفسیر المیزان، دو ترجمه دارد. البته ایشان در مقدمه ترجمه تفسیر المیزان چاپ جامعه مدرسین می‌نویسند: «۱۰ جلد آن قبلا ترجمه شده بود و آن ترجمه ۵ جلد عربی المیزان می‌باشد.» ایشان ضمن ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه‌ای نیز از آیات قرآنی ارائه داده‌اند، و بطور مستقل نیز می‌تواند، مورد استفاده واقع شود. بنابر نقل دانشنامه قرآنی ایشان در ترجمه قرآن به ترجمه مرحوم پاینده نظر داشته است. ایشان بدلیل اینکه از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» بوده، و با مبانی فکری استاد خود در جنبه‌های مختلف، آشنایی داشته، توانسته‌اند، ترجمه خوبی از این تفسیر ارائه دهند، ترجمه‌ای که در رساندن معنا و منظور مفسر، تقریبا موفق بوده‌اند.
ت‍رج‍م‍ه‌ ت‍ف‍س‍ی‍ر ال‍م‍ی‍زان جلد 19
نویسنده:
م‍ح‍م‍د‌ح‍س‍ی‍ن‌ طب‍اطب‍ائ‍ی‌؛ م‍ت‍رج‍م‌ م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ه‍م‍دان‍ی‌.
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ق‍م: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه تفسیر نفیس المیزان توسط شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» انجام گرفت ابتدا آقایان مکارم شیرازی، مصباح یزدی، محمد علی گرامی، عبد الکریم نیری بروجردی، محمدرضا صالحی کرمانی، سید محمد خامنه‌ای، محمد جواد حجتی کرمانی، ۱۲ جلد آن را ترجمه کردند. آقای موسوی همدانی خود می‌گویند: «روزی مرحوم علامه به من امر فرمودند که تفسیر ایشان را ترجمه کنم، وقتی ترجمه را ملاحظه نمودند، فرمود: آن ۱۲ جلد دیگر را نیز ترجمه کن تا یکدست گردد من هم دوباره آنها را ترجمه کردم. بنابراین بعضی مجلدات تفسیر المیزان، دو ترجمه دارد. البته ایشان در مقدمه ترجمه تفسیر المیزان چاپ جامعه مدرسین می‌نویسند: «۱۰ جلد آن قبلا ترجمه شده بود و آن ترجمه ۵ جلد عربی المیزان می‌باشد.» ایشان ضمن ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه‌ای نیز از آیات قرآنی ارائه داده‌اند، و بطور مستقل نیز می‌تواند، مورد استفاده واقع شود. بنابر نقل دانشنامه قرآنی ایشان در ترجمه قرآن به ترجمه مرحوم پاینده نظر داشته است. ایشان بدلیل اینکه از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی «ره» بوده، و با مبانی فکری استاد خود در جنبه‌های مختلف، آشنایی داشته، توانسته‌اند، ترجمه خوبی از این تفسیر ارائه دهند، ترجمه‌ای که در رساندن معنا و منظور مفسر، تقریبا موفق بوده‌اند.
مناهج البيان في تفسير القرآن - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة: 141)
نویسنده:
محمد باقر الملكي الميانجي؛ تنظیم: محمد البیابانی الاسکوئی؛ اشراف: حسین درگاهی؛ تصحیح: عزیز آل طالب
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: موسسة النبأ الثقافیة,
چکیده :
مناهج البيان في تفسير القرآن، حاصل تدريس تفسیر مؤلف آن، مرحوم ملكى ميانجى است كه از اوان ورود به شهر مقدس قم، به سال 1378ق، آغاز گرديده است و نخستين جلد آن، تفسير سوره فاتحة الكتاب در سال 1413ق، به چاپ رسيده است. مجموع مجلدات آن، 6 مجلد و 6 جزء (دو جزء از آخر قرآن و چهار جزء از اول قرآن) است. مفسر محترم، در مقدمه جلد اول، پس از اشاره مختصر به روش تفسيرى خود، به مباحث علوم قرآن، فضيلت و شناخت قرآن و اهميت تفسير مى‌پردازد و نيز درباره حجيت ظواهر قرآن، تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به حديث، محكم و متشابه، تأويل و تفسير، تفسير به رأى، ناسخ و منسوخ، اعجاز و تحدى و حدوث قرآن سخن مى‌گويد و نكات ظريف و قابل توجهى در طرح مباحث و نقد ديدگاه‌هاى ديگران ارائه مى‌دهد. شيوه كلى مفسر، موجزگويى و در حد اشاره به مبانى تفسير و كلام و توضيح معانى و احيانا طرح و تحليل مباحث اعتقادى است. ترتيب مباحث در اين تفسير بدين شكل است كه در هر قسمت، مجموعه‌اى از آيات را مطرح مى‌كند و آن را از نظر بيان آيه و واژه‌شناسى، كلمه كلمه رسيدگى مى‌كند، سپس كلمات و جملات را توضيح مى‌دهد. در جايى كه حديثى رسيده باشد و به فهم كلام كمك كند يا در كليت بحث مفيد افتد، متعرض مى‌شود و از ديدگاه‌هاى مفسران شيعه و سنى، به‌ويژه شيخ طبرسى، شيخ الطائفه طوسى، جارالله زمخشرى، فخرالدين رازى استفاده مى‌كند. البته در بسيارى از موارد، اين نقل همراه با نقد و تحليل و مناقشه اقوال است. اين نقدها بيشتر نسبت به زمخشرى و فخر رازى است، گرچه كسانى مانند علامه طباطبايى و شيخ محمد عبده در تفسير المنار از اين نقدها بى‌نصيب نيستند و با تكيه كلام «و من العجيب»، آنان را مورد نقد قرار مى‌دهد. بدين سان از ويژگى‌هاى اين تفسير، همين قسمت از مباحث تفسير است كه به شكل گسترده و اجتهادگونه با نقادى و زير و رو كردن مطالب، به تحليل و بررسى آيات مى‌پردازد. به‌هرحال، طبق روال بسيارى از تفاسير كه مباحث، به ترتيب سوره و آيه به آيه شروع مى‌شود. اين تفسير نيز چنين است و در آغاز هر سوره، كلياتى از مطالب درباره سوره، مانند: مكى و مدنى بودن و ترتيب نزول را به نقل از مجمع البيان ارائه مى‌دهد، آنگاه به توضيح واژه و تبيين كلام و استشهاد روايت مى‌پردازد. مرحوم ملكى از منابع تفسيرى بسيارى استفاده مى‌كند. از مهم‌ترين منابع اين تفسير، مجمع البيان طبرسى، مفاتيح الغيب رازى، كشاف زمخشرى، تبيان شيخ طوسى و المنار رشيد رضا و الميزان علامه طباطبايى است. ضمنا يكى از تأليفات مفسر كتاب «بدايع الكلام» است كه به تفسير و تبيين آيات احكام - كتاب طهارت و قسمت‌هاى مهم صلات - مى‌پردازد و چنان‌كه از مقدمه اين اثر استفاده مى‌شود، حاصل بحث و تدريس مؤلف در جمع شاگردان خود در حوزه علميه بوده است و چون مباحث اين كتاب در بخش‌هاى زيادى با تفسير مشترك است، مى‌توان اين كتاب را مجموعه‌اى از اين تفسير به حساب آورد (چنان‌كه «توحيد الإمامية» ايشان نيز همين خصوصيت را دارد). به‌هرحال، در اين كتاب افزون بر مباحث تفسيرى و جمع ميان آيات و تطبيق و طرح مطلب فقهى و اصولى، به مباحث اعتقادى و معارف، همچون مباحث: امامت (ص80-123) شفاعت (ص199-204) و عصمت (ص125) مى‌پردازد و با همان مشرب مباحث را به‌طور استدلالى و تحليلى مورد توجه قرار مى‌دهد. از نكات قابل پيش‌بينى در اين كتاب، نقد آراى فلاسفه و طرح ديدگاه عرفا و نقد آنهاست. از نمونه بحث‌هاى مفسر در پژوهش‌هاى اصولى و ادبى، بحث طهارت اهل كتاب، حقيقت شرعيه و مفهوم «إنما المشركون نجس» (توبه، 28/9) است. طبق شواهد و ارجاع‌هاى تفسير، كتاب «بدايع الكلام» پيش از تفسير، نگارش يافته است. از نكات جالب توجه اينكه ايشان در تفسير قرآن، در جاى‌جاى اين كتاب از آيات ديگر، براى فهم و تفسير قرآن استفاده كرده و به موارد مختلف استشهاد كرده‌اند. مرحوم ملكى يكى از كسانى است كه به‌طور گسترده از روايات اهل‌بيت در تفسير و فهم معناى آيه و اشاره به مصاديق كلام استفاده مى‌كند و از جهتى مى‌توان احاطه مفسر به روايات اهل‌بيت و مراجعه به آن‌ها را از جنبه‌هاى مختلف، يكى از مشخصه‌هاى بارز اين تفسير دانست. از نكات قابل يادآورى، اهتمام مفسر به نشان دادن منابع روايى است و چون ايشان از منابع فراوانى در حديث و تاريخ و سيره استفاده مى‌كند، همواره مشخصات اين منابع را يادآور مى‌شود. از مهم‌ترين منابع روايى وى، كتب اربعه، تفسير البرهان، نور الثقلين، الدر المنثور، بحار الأنوار، سيره ابن هشام و مروج الذهب است. مرحوم ملكى يكى از كسانى است كه در آغاز تفسير، ضمن تأكيد بر اجتهادى بودن تفسير، به اهميت عقل در كار تفسير اشاره مى‌كند و در كتاب توحيد الإمامية، بحثى گسترده درباره عقل و حجيت آن در كتاب و سنت دارد و عقل را، به عقل اصطلاحى و عقل فطرى تقسيم مى‌كند و موارد تعارض ميان عقل و نقل را توضيح مى‌دهد. به‌هرحال تفسير مناهج پر است از استدلالات عقلى بر اثبات مطالب اعتقادى و اخلاقى و حتى فقهى. بى‌گمان كسى كه اجتهاد مى‌كند و به ظاهر الفاظ بسنده نمى‌كند و از چند و چون مطالب سؤال مى‌كند و كاوشى در مضمون و دلالت آيات دارد، در حقيقت كنكاشى عقلانى دارد و عقل خود را در مفهوم و پيام آيه به كار مى‌برد. مرحوم ملكى در تفسير، به لغت توجه بسيار گسترده دارد. در هر مورد، به‌ويژه در كلمات مشكل و غريب و بحث‌انگيز، استفاده از لغت و اقوال مفسران عصر پيامبر و تابعان، كار جدى اوست. ايشان در استناد به كلام لغويان، مانند ابن منظور در لسان العرب، ابن فارس در مقاييس اللغة، فيروزآبادى در قاموس المحيط، طريحى در مجمع البيان، راغب در مفردات يا كتاب‌هاى لغت معاصر، مانند: أقرب الموارد عنايت دارد و در مواردى به نظر مجمع البيان در بحث لغت‌شناسى‌ها، به‌ويژه گفتار تابعان در معناى واژه اهميت مى‌دهد؛ گرچه از نكات جالب اين بحث، استناد به معانى آيات ديگر و حتى روايات رسيده در تفسير است. البته گاه استفاده از روايت براى كاوش‌هاى واژگانى نيست و ارتباطى با تعيين مصداق و موارد معناى كلمه پيدا مى‌كند. مرحوم ملكى نسبت به تفسير آن دسته از آيات كه به علوم روز مربوط مى‌شود، بسيار مستنكف است و هر جا كه به آياتى اين چنين مى‌رسد، تنها با توجه به آيات مرتبط ديگر، تفسير مى‌كند و سعى دارد، از داخل شدن در بحث‌هاى علمى و فنى پرهيز كند و اگر در مواردى هم اشاره‌اى دارد، با توجه به گفته‌هاى مفسران پيشين است. مرحوم ملكى، از تربيت‌يافتگان مكتب تفكيك و از مخالفان روش تفسير فلسفى است. او با تفسير عقلانى، مخالفتى ندارد و همان‌طوركه در مقدمه تفسير اشاره مى‌كند يكى از منابع فهم قرآن را عقل مى‌داند؛ اما در جاى‌جاى تفسير به نقد فلاسفه و شيوه برداشت آنان در مسائل معروف و مورد اختلاف، ميان متكلمان و فلاسفه مى‌پردازد. از آنجا كه تفسير مناهج بسيار موجز است، طبعا بحث‌هاى مرتبط با تفسير در آن به شكل گذرا و در محدوده‌اى خاص مطرح شده است؛ لذا در زمينه علوم قرآن مباحثى را به‌طور فشرده و در سايه تفسير مطرح كرده است.
التفسير الكاشف - المجلد الاول (الحمد - البقرة)
نویسنده:
محمد جواد مغنية
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالانوار,
چکیده :
التفسیر الکاشف، تفسیر کامل قرآن به زبان عربی، اثر عالم شیعه محمد جواد مغنیه، در ۷ جلد. این تفسیر با رویکرد تربیتی و با گرایش تقریب‌گرایانه تألیف شده است. / انگیزه او از این تفسیر، برطرف کردن نیاز مسلمانان به فهم کتاب الهی برای هدایت و نجات از ضلالت و گمراهی بیان شده و شیوه تربیتی و ارشادی این تفسیر، ناشی از همین هدف است. وی هدف اصلی خود را از ارائه این تفسیر، پاسخگویی به نیازهای جهان معاصر و اقناع نسل جدید و جوان می‌داند. مقدمه این تفسیر، حاوی مطالبی درباره عظمت قرآن، توقعات و نیازهای عصر و نسل جدید است. / روش مفسر اینگونه است که در آغاز، واژه‌های مشکل را معنا می‌کند، سپس اِعراب و نکات ادبی را توضیح می‌دهد، آنگاه به آیه و معنا و پیام آن می‌پردازد. همچنین مفسر، اهتمام فراوان به کمک گرفتن ازآیات دیگر و تفسیر قرآن به قرآن و احادیث مورد اطمینان دارد. بحث‌های موضوعی (تاریخی، اعتقادی، اخلاقی) درباره آیه هم مطرح شده است. / شیخ مغنیه در تفسیر آیات قرآن تا اندازه بسیاری تحت تأثیر مسائل سیاسی و اجتماعی است و از دسیسه‌ها و جنایات دشمنان اسلام در تحریف قرآن و اسلام سخن می‌گوید. وی در تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی کوشیده و خطر تعصب مذهبی برای وحدت اسلامی را بیان می‌کند. / دیگر ویژگی‌های ساختاری و محتوایی تفسیر الکاشف: ساده‌نویسی و روان‌نگاری؛ حذف تفاسیر برگرفته از روایات جعلی؛ حذف تفاسیر غیرعلمی و مستند؛ حذف تفاسیر غیرمرتبط با موضوع و ناکارآمد؛ پرهیز از پُرگویی در مباحث تخصصی؛ معتبر بودن اسباب نزول یقین‌آور؛ قائل بودن به نزول تدریجی قرآن و باور نداشتن به نزول دفعی؛ بهره‌گیری از پرسش و پاسخ میان خود و مخاطبان؛ بیان قصص قرآنی؛ بررسی آیات الاحکام؛ / محمد جواد مغنیه به اقوال دیگر مفسران شیعه و سنی، تنها در صورتی اشاره کرده که نظر آنها را قبول داشته. گاهی اقوال آنان را در تایید قول خویش می‌آورد. برخی تفاسیر مورد استفاده وی عبارتند از مجمع البیان طبرسی، تفسیر فخر رازی، المنار، البحر المحیط، تفسیر طبری، آلاء الرحمن شیخ محمد جواد بلاغی، الدرّ المنثور سیوطی، روح البیان بروسوی، بیان السعاده، تفسیر مراغی، فی ظلال القرآن، و الکشاف. / این تفسیر نخستین بار در ۷ جلد در بیروت در انتشارات دارالعلم للملایین و در سال ۱۹۶۸م منتشر شد و پس از آن بارها تجدید چاپ گردید. نسخه مؤسسه دارالکتاب الاسلامی، در سال ۱۴۲۴ق مطابق با ۲۰۰۳م برای اولین بار در ایران، در تهران، در ۷ جلد به بازار عرضه شد.
  • تعداد رکورد ها : 138