جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1004
دیدگاه علامه مصباح درباره حقوق و وظایف متقابل حکومت دینی و مردم
نویسنده:
محمدباقر ملکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه مصباح در سال‌های پس از پیروزی انقلاب به روشنگری در زمینه مسائل مطرح درباره حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، دیدگاه خود را شفاف در کتاب‌ها، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های متعدد ارائه داده و در برابر دیدگاه‌های غیر منطبق با نظام عقیدتی اسلامی با صراحت اعلام موضع می‌کردند. ازاین‌رو از سوی مخالفان مورد اتهام‌هایی قرار می‌گرفتند؛ از جمله اینکه می‌گفتند ایشان به استبداد دینی باور دارد و معتقد است که مردم فقط وظیفه اطاعت از ولی فقیه را دارند و بس. در این مقاله برآنیم تا با استناد به سخنان صریح ایشان، این مسأله را تبیین کنیم که از دیدگاه ایشان حکومت دینی چه تکالیف و وظایفی در قبال مردم دارد و مردم چه حقوقی بر حکومت دینی دارند تا معلوم شود ایشان به مردم‌‌‌‌‌سالاری دینی باور دارند، نه به استبداد دینی. برای پژوهش در مسأله اصلی این مقاله، ناچاریم به بررسی مسائل فرعی‌ای مثل «معنای حکومت دینی»، «معنای حق حاکمیت»، «تلازم حق و تکلیف» و... بپردازیم. روش تحقیق این مقاله هم روش استدلالی تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 225 تا 245
نظریه علامه مصباح درباره ارجاع اولیات به علم حضوری و تأثیر آن در مبانی علوم انسانی
نویسنده:
مهدی احمد خان بیگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم و مؤثر در فلسفه علوم انسانی، اثبات واقع‌گرایی در ارزش‌های انسانی و رد نسبیت است. بنا بر مبانی حکمت اسلامی در فلسفه علوم انسانی، ارزش‌های انسانی ریشه در واقعیات عینی دارد و ذهن بشر فارغ از شرایطی که آن را احاطه نموده، می‌تواند آن واقعیات را شناخته و به دیگران نیز بشناساند. این بدان معناست که اگر بخواهیم در شناخت واقعیات علوم انسانی و ارزش‌های مطرح در آن قدم برداریم، باید ذهن را از سلیقه‌ها، برداشت‌های شخصی و از سلایق عمومی و توافقات جمعی به‌طور کلی رها سازیم و به ندای عقل و استدلال‌های آن اکتفا نماییم. اما برخی بر این باورند که حتی با فرض مزبور نیز رهایی از شرایط ذهنی امکان‌پذیر نیست؛ چراکه سیر استدلال عقلی لاجرم و در نهایت به دو گزاره پایه و بدیهی ختم می‌گردد که هیچ دلیلی بر تطابق آنها با عالم واقع وجود ندارد، جز آنکه ذهن و ساختار آن فعلاً به‌گونه‌ای است که این قضایا را بر نقیضشان ترجیح داده است. پس قضایای بدیهی به‌جای مطابقت با واقع، صرفاً به دلیل مطابقت با ساختار ذهن و شرایط آن پذیرفته می‌شوند، ولذا نسبی‌اند. وقتی قضایای پایه و بدیهی نسبی باشد، پس تمامی قضایای مبتنی بر آنها، به‌خصوص علوم انسانی نیز نسبی و وابسته به ساختار ذهن تلقی می‌گردند. در مقابل، برخی اندیشمندان مسلمان با تقسیم گزاره‌های بدیهی به وجدانی و اولی، به مسأله مزبور پاسخ داده‌اند. پاسخ ایشان در قسم وجدانیات به دلیل وجود محکی آنها نزد نفس، روشن و مورد قبول است. اما معیار صدق بدیهی اولی، به دلیل قول به حکایت آنها از مصادیق محقق و عدم علم حضوری به آنها، همواره مورد بحث و مناقشات فراوان بوده و هست. در این میان، علامه مصباح یزدی ما را به سرمنزلی بدیع فرا می‌خواند. ایشان معیار صدق این‌دست از قضایا را نیز در ارجاع به علم حضوری می‌پوید. تبیینِ دقیق این نظریه در بخش اولیات و ارتباط وثیق آن با اعتبار علوم انسانی، مقصد اصلی این نوشتار است. ازاین‌رو با امید به خداوند، در این مقاله سعی داریم به روش توصیفی ـ تحلیلی به آن‌دسته از دغدغه‌های اندیشمندان در باب ارزش شناختِ علوم انسانی که به دلیل ابهام در معیار صدق اولیات ایجاد گشته، پاسخ قانع‌کننده‌ای ارائه دهیم.
صفحات :
از صفحه 183 تا 203
تحليل فلسفي «حُب» از منظر علامه مصباح يزدي
نویسنده:
سيدحجت‌الله فقيهي ، مجتبي مصباح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم «حُب» نشان‌دهنده نوعي ميل و گرايش به چيزي است که محب آن را ملائم با خود مي‌داند. مفهوم حب، مفهوم کلي از نوع معقول ثاني فلسفي است. درواقع اين مفهوم از مقايسه ميان وجود محب با امر يا اموري که با آن وجود ملائم است، انتزاع مي‌گردد. بنابراين مفهوم حب، صرفاً بيانگر نوعي رابطه وجودي و نحوه آن است و براي خود وجودي مستقل از دو طرف مقايسه ندارد. البته گاهي ممکن است حب را از حيث مصداقي يا از جهت منشأ انتزاعش در نظر گرفت و از اين جهت مفهومي ماهوي از آن انتزاع کرد و از همين روست که شماری از حکما، مفهوم حب را از اين قبيل مفاهيم ماهوي برشمرده‌‌اند. ملاک انتزاع حب، درک ملائمت است. ادراک ملائمت از دو طريق علم حضوري و يا حصولي محقق مي‌شود. با توجه به ابتنای مفهوم حب بر درک ملائمت، ضمن تحليل فلسفي حب و بررسي نحوه انتزاع آن، با بررسي انحای گوناگون درک ملائمت، به بررسي تمايز ميان بعد بينشي و گرايشي مي‌پردازيم.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
معناي زندگي از ديدگاه علامه مصباح يزدي*
نویسنده:
عباس عارفي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چيستي معناي زندگي، يعني هدفمندي و عبث نبودن حيات، از موضوعاتي است که انديشه بشري را به خود مشغول داشته است. اين مسئله از مسائلي است که شکست در پاسخ بدان موجب پيدايش بحران‌هاي فکري و اجتماعي در جوامع مختلف، به‌ويژه در جوامع غربي شده است. در اين راستا، علامه محمدتقي مصباح يزدي، از فلاسفه اسلامي معاصر، چيستي معناي زندگي را به ژرفي کاويده‌ و در نهايت معناداري زندگي را که استعاره از هدف زندگي است، مصداقاً با قرب الهي قرين دانسته‌اند. قرب الهي، يعني نزديک شدن به خدا، مقام حقيقي است که در سايه‌سار اعمال اختياري در مسير عبوديت الهي براي انسان حاصل مي‌شود. اين مقاله، پس از طرح مسئله و مفهوم‌شناسي معناي زندگي و اشاره به نگرش‌ها و چالش‌هايي که در اين‌‌باره وجود دارد، به نقد و بررسي آنها به نحو تطبيقي می‌پردازد و در ادامه، ديدگاه آيت‌الله مصباح يزدي را باره معناي زندگي تبيين کرده و ارتباط آن را با قرب الهي تشريح مي‌کند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 40
تحليلي بر واقع‌‌گرايي ديني از منظر علامه مصباح يزدي
نویسنده:
سيداکبر حسيني قلعه‌بهمن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واقع‌گرايي ديني، بي‌ترديد يکي از مهم‌ترين و بنيادي‌ترين موضوعات مورد بررسي در عرصه الهيات و فلسفه دين معاصر است. آيا حقايق ديني در عالم وجودي عيني و مستقل از آدميان و اذهان آنان دارند؟ آيا اين حقايق آن‌گونه که هستند و بدون دخالت اذهان آدميان در اين شناخت، قابل شناخت از جانب ما به ‌عنوان فاعل‌هاي شناسا هستند؟ در صورت قابل شناخت بودن، آيا اين معارف قابل انتقال به ديگران مي‌باشند؟ هدف از اين نوشتار، پاسخ دادن با اين پرسش‌ها از ديدگاه مرحوم علامه مصباح يزدي است. روش تحقيق در اين نوشتار، کتابخانه‌اي و اسنادي و در ادامه تحليل محتوايي است. علامه مصباح يزدي، براي حقايق ديني وجود عيني و مستقل قائل است و آنان را وابسته به اذهان و ساخته و پرداخته آنان نمي‌داند. همچنين آن حقايق را قابل شناخت مي‌داند و با تقريري خاص از واقع‌گرايي معرفت‌شناختي (واقع‌گرايي تقربي) امکان انتقال آگاهي از حقايق ديني را نيز مي‌پذيرد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 76
تحليل نقش خداباوري در کارکردهاي علوم انساني توصيفي از منظر علامه مصباح‌ يزدي
نویسنده:
عليرضا رجبي ، محمدعلي محيطي اردکان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علوم‌ انساني، که ابعاد انساني پديده‌ها و کنش‌هاي انسان را مي‌‌کاوند، داراي دو بعد توصيفي و دستوري‌ هستند که هرکدام کارکردهايي دارند. علوم‌ انساني در بعد‌ توصيفي بر‌خلاف بعد دستوري، به تعريف، توصيف، تفسير، تبيين و پيش‌‌بيني کنش‌‌هاي انساني مي‌پردازند. نوشتار حاضر، با روش توصيفي ـ ‌تحليلي، در‌ صدد است با توجه به مبناي آراي آيت‌الله مصباح يزدي از نقش خداباوري در کارکردهاي علوم ‌انساني‌ اسلامي بحث کند. نتايج پژوهش حاضر حاکي از آن است که از ‌نظر آيت‌الله مصباح يزدي، خداباوري که يکي از مباني و اصول ‌موضوعه علوم‌ انساني محسوب مي‌شود دست‌کم در چهار کارکرد از کارکردهاي علوم‌ انساني توصيفي مي‌تواند تأثيرگذار باشد. آيت‌الله مصباح يزدي معتقد است خداباوري مي‌تواند در تعريف مفاهيم کليدي علوم انساني مثل تعريف انسان و سياست، جهت‌دهي توصيف‌ها و ارائه نظريات توسط محقق علوم‌ انساني مؤثر واقع شود. پذيرش صفاتي مثل توحيد‌ افعالي تبيين‌هاي محقق علوم انساني را نيز تحت ‌تأثير خود قرار مي‌دهد، چرا‌‌که مؤثر نهايي و حقيقي پديده‌ها و کنش‌هاي انساني را خدا مي‌داند. از نظر علامه ‌مصباح يزدي، پيش‌بيني قطعي و يقيني کنش‌هاي انسان، با توجه به ويژگي اختيارش غير‌ممکن است، اما پيش‌بيني ظني و احتمالي براساس قرائن و شواهد، از‌‌جمله خداباوري ـ براساس ديدگاه برگزيده ـ امکان دارد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 112
بررسي انتقادي ديدگاه پايا درباره علوم انساني ديني با تأکيد بر انديشه علامه مصباح يزدي
نویسنده:
عباس گرائي ، محمدعلي محيطي اردکان ، علي مصباح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ايده علوم انساني اسلامي در ميان انديشمندان اسلامي موافقان و مخالفاني دارد که هرکدام به طيف‌هاي گوناگوني تقسيم‌پذير است. ديدگاه دکتر علي پايا در مخالفت با علم ديني و البته موافقت با تکنولوژي ديني و در نتيجه، گونه‌اي انکار علوم انساني ديني شايسته تأمل است. پژوهش حاضر با روش توصيفي تحليلي و با رويکرد انتقادي، اين ديدگاه را متکي بر انديشه علامه مصباح يزدي که از موافقان علوم انساني اسلامي به شمار مي‌آيد بررسي کرده و به اين نتيجه دست يافته است که ادعاي پايا در اين حوزه با مباني معناشناختي، معرفت‌شناختي و روش‌شناختي صحيح ناسازگار است. به نظر مي‌رسد علوم انساني ديني نه‌تنها ممکن، بلکه محقق است. اين دسته از علوم، کنش‌هاي فردي و اجتماعي انساني را به منظور توصيف، تبيين، تفسير، پيش‌بيني و جهت‌بخشي آنها مورد مطالعه قرار مي‌دهند و در مرحله مسئله‌سازي، براي گزينش مسئله تحقيق، طرح مسائل تازه، يا طرح استدلال‌هاي نو، متأثر از آموزه‌هاي اسلام‌اند و در پاسخ به مسئله، متناسب با مسئله از آموزه‌هاي اسلام في‌الجمله به‌عنوان اصول موضوعه يا پاسخ مسئله استفاده مي‌کنند و آموزه‌هاي اسلام را در ارزيابي دستاوردهاي خود، معتبر مي‌دانند.
صفحات :
از صفحه 147 تا 166
نقد نگاه هستي‌شناختي علم مدرن از منظر علامه مصباح يزدي
نویسنده:
سيدعلي حسني آملي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يکي از عناصر اصلي تمدن جديد غربي که عالم و آدم را فرا گرفته است، علم مدرن غربي است. علم مدرن که از جمله آن علوم انساني است؛ داراي بنيان‌هاي معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي، انسان‌شناختي و ارزش‌شناختي خاص به‌خود است و در آن ريشه دارد. لازمه‌ پذيرش اين علوم، تن دادن به اين مباني و پيش‌فرض‌هاست. اين تحقيق با روش توصيفي-تحليلي در صدد است در مرحله نخست به شناسايي اين مباني و در مرحله دوم بر اساس انديشه‌هاي علامه مصباح ‌يزدي به نقد ‌و ‌بررسي مباني هستي‌شناختي علم‌ مدرن بپردازد. نتايج حاصله حکايت از آن دارد که علم‌ مدرن داراي مباني هستي‌شناختي چون طبيعت‌گرايي، تسلط بر طبيعت، طبيعت منبع ابزار و وسایل، قدرت‌آفريني طبيعت، تلقي مکانيکي از طبيعت، نفي حکمت و غايت از طبيعت است و تمامي اين پيش‌فرض‌ها از ديدگاه علامه مصباح يزدي دچار اشکالات متعدد و درنتيجه ناپذیرفتنی است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
طبیعت‌گرایی روش‌شناختی در نظریه علم دینی علامه مصباح یزدی
نویسنده:
سيدمصطفي ميرباباپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بنا بر «طبيعت‌گرايي روش‌شناختي»، در علم صرفاً بايد به عوامل طبيعي بسنده کرد. طبق اين اصل روشي، معرفت معتبر از طبيعت تنها با روش طبيعت‌گرايانه به ‌دست مي‌آيد و در اين روش عوامل فراطبيعي در هيچ سطحي، حتي در مباني و اصول موضوعه نبايد حضور داشته باشند، با تحليل بيانات علامه مصباح يزدي، مي‌توان مخالفت جدي ايشان با طبيعت‌گرايي روش‌شناختي را استنباط کرد. محدوديت‌هاي روش تجربي، امکان تأثير امور ماورایي در امور خارق‌العاده، ضرورت ارتباط علم و متافيزيک و دادوستد معرفت‌ها از مواردي در ديدگاه ايشان است که مانع پذيرش طبيعت‌گرايي روش‌شناختي مي‌شود؛ اما ايشان راه شناخت امور عادي طبيعت را تجربه مي‌دانند و نوعي خودبسندگي تبييني براي طبيعت قائل هستند، چون مي‌توان با تجربه روابط اعدادي ميان امور مادي را شناخت و مي‌توان تأثيرات امور ماورایي را از متن تبيين حذف نمود. البته تجربه هم نبايد از قلمرو خود فراتر رود و در مورد امور ماورا‌ءالطبيعي و ارزش‌ها اظهارنظر نمايد. معجزات نيز از پديدهاي طبيعي هستند که قابل تبيين صرفاً طبيعي نيستند.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
بررسي معناي كنش از منظر آلفرد شوتز و علامه مصباح يزدي
نویسنده:
امين معظمي گودرزي ، علي مصباح ، مجتبي مصباح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از منظر وبر، کنش رفتاري است که کنشگر به آن، معنايي ذهني ضميمه نمايد. آلفرد شوتز بر اين باور است که مقوله‌ «معنا» در اين تعريف، مبهم بوده و نيازمند تحليلي فلسفي است. او با استمداد از «ديوره»‌ برگسون و «زمان‌‌‌آگاهي دروني» هوسرل تلاش مي‌کند که از حقيقت «معنا» پرده بردارد. در اين راستا با رويکردي پديدارشناختي به اين نتيجه مي‌رسد که تجارب زيسته اگو ذاتاً معنادار نيستند، بلکه با نگرش و توجه‌ اگو به آنها معنادار مي‌شوند. در واقع، اين اعمال آگاهي اگو هستند که به تجارب سپر‌ي‌شده‌ او معنا مي‌بخشند. براين‌اساس کنشگر، معنايي به رفتار خود ضميمه نمي‌کند، بلکه با تخيل و تجسم يک عمل پايان‌يافته، آن را به عنوان طرح يا غايت کنش در نظر مي‌گيرد تا آنکه از طريق اجراي کنش در آينده به آن دست يابد. پس، معناي کنش چيزي جز همان عمل طراحي‌شده نيست. در اين مقاله ما در ابتدا با رويکردي توصيفي به تبيين نظريه شوتز در باب معناي کنش مبادرت مي‌ورزيم، سپس در گام بعدي با رويکردي تحليلي و انتقادي به بيان اشکالات آن از منظر حکمت اسلامي مي‌پردازيم و درنهايت، در راستاي اسلامي‌سازي علوم انساني به ‌بازخواني مسائل آن براساس مباني حکمت اسلامي روي مي‌آوريم. يافته‌هاي پژوهش از اين قرار است که از منظر حکمت اسلامي، «معنا» در معناي عامش همان چيزي است که صور ذهني ما در علم حصولي از آن حکايت مي‌کنند و «معناي کنش» همان عنواني است که عقل از رابطه‌ ميان «حرکات و سکناتي معين» و «غايتي معين» انتزاع مي‌نمايد.
صفحات :
از صفحه 129 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 1004