جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 489
فلسفه اخلاق کانت و قراردادگرایی راولز
نویسنده:
فرشته شکور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در نظرگاه اول در فلسفه ی کانت مورد توجه قرار می گیرد جنیه ی شخصی آموزه ی اخلاقی وی می باشد .اما با یک نگرش عمیقتر می توان جنبه ی اخلاقی فلسفه ی کانت را برجسته تر دید . وی در حوزه ی اخلاق شخصی وظیفه گرا می باشد درحالیکه در حوطه ی اجتماعی به مقوله ی قرارداد اجتماعی اعتقاد دارد . البته دیدگاه قراردادگرایانه ی او مبتنی بر وظیفه گرایی می باشد. با توجه به اهمیت کانت به اصل کرامت انسانی و استقلال فردی ، به زعم وی انسان باید در مملکت غایات نه تنها تابع قانون ، بلکه واضع قانون نیز باید باشد. وی برای جلوگیری از هرگونه هرج و مرج اجتماعی ، ایده ی قرارداد را مطرح می سازد که در آن ، افراد برای تامین آزادیهای یکدیگر و اصول عدالت با یکدیگر به اجماع می رسند.راولز یکی از فیلسوفان برجسته می باشد که از نظریه ی کانت با اسلوب و روشی متفاوت بهره می جوید . راولز با انتقاد به دیدگاههای غالب در زمانه ی خویش و با پیروی از کانت به طرح نظریه ی عدالت می پردازد .مرکز ثقل نظریه ی وی ، وضع اصیل می باشد .او وضع فرضی را به تصویر می کشد که در آن افراد در پس پرده ی چهل دست به انتخاب می زنند. بدیهی است آنچه در این شرایط پذیرفته می شود منصفانه است. بدینگونه راولز به دو اصل عدالت خویش یعنی آزادیهای برابر و تمایز فرصتهای برابر می رسد.شباهت اصلی هر دو در این می باشد که به شخص به مثابه غایت نگاه می کنند اما اصول عدالت کانت نشات گرفته از عقل محض و برای هدفی محدود می باشد ، در حالیکه در نظریه ی راولز ، عنصر تجربه دخالت دارد و اصول عدالت وی برای پی ریزی ساختار کلان جامعه می باشد .بدینگونه است که کانت و راولز جامعه ی بسامان خویش را ترسیم می کنند.
فلسفه اخلاق لویناس در نگاه دریدا
نویسنده:
سعید اسمعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف: موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف):در این رساله ضمن بررسی اجمالی اندیشه‌های امانوئل لویناس به خوانش مقاله‌ی طولانی «خشونت و متافیزیک» نوشته‌ی ژاک دریدا می‌پردازیم، که نگاهی ژرف‌تر به استلزامات تفکر بدیع لویناس درباب امر اخلاقی را میسر می‌کند. نقد دریدا بر فلسفه‌ی اخلاق لویناس که ناظر بر جنبه‌های ناپیدا و لوازم و نتایج ناخواسته‌ی فلسفه‌ی اوست، گامی موثر در پیشبرد پروسه‌ی لویناس و تنقیح آن است. لویناس در حکمی غریب اعلام می‌دارد اخلاق فلسفه‌ی اولی است و نه هستی‌شناسی. او همچون بسیاری از فیلسوفان پس از نیچه، در پی گریز از محدودیت‌های سوژه‌گرایی در تفکر غربی ست. لویناس سوژه‌گرایی را بنیان جنگ با دیگری می‌داند و در این میان بر هایدگر خرده می‌گیرد که هستی شناسی ابزارِ مناسبی برای غلبه بر متافیزیک غربی، که اساسش بر سوژه‌محوری و خودگرایی ست، نیست. لویناس با تکیه بر اخلاق می‌کوشد تا بر این متافیزیک که همه چیز را در قیاس با «خود» و بر اساسِ تمامیتِ هویتِ «من» درک می‌کند فائق آید. دریدا به واسازینظریات اخلاقی لویناس می‌پردازد، او برآن است که «بیرون» همان «درون» است و اساساً هیچ جایی در بیرون برای تفکر وجود ندارد، در واقع نمی‌توان قائل به یک «بیرون» برای سنت اروپایی شد چرا که در نهایت هر اندیشه‌ی متعارض با آن در دام استعاره پردازی‌های آن می‌افتد و به حیطه‌ی متافیزیکِ آن درمی‌غلتد. لویناس در پیِ رهایی از سلطه سنت یونانیِ «امرهمان» و «فرد» است، اما تفکر خود او نیز سرانجام خود را یک متافیزیک تعریف می‌کند که البته مفهومی یونانی است.ب: روش تحقیقمطالعه‌ی آثار اصلی و مهم دریدا و لویناس، برای درک کلیت نظری و فلسفه‌ورزی این دو فیلسوف. ترجمه مقالات و شرح‌های انگلیسی درمورد مقاله‌‌ی خشونت و متافیزیک. رجوع به متون متفکرانی که دریدا در مقاله‌ی خود مورد مداقه قرار می‌دهد، به ویژه آثار افلاطون، هایدگر و هوسرل، مطالعه‌ی آثار نیچه، کریچلی، رورتی، بدیو و غیره برای دست یافتن به فهمی بهتر از نظریات دریدا، سعی در تبیین و تحلیل موضوع مورد بحث و توجه به ارتباطات و پیوستگی موضوعات مطرح شده در این آثار. ج: نتیجه‌گیری و پیشنهادها:باید پیش از اظهار نظر درباره‌ی متفکران غربی از جمله دریدا، و فهم کلی آنها با قرار دادن‌شان زیر چارچوبی کلی همچون پست‌مدرنیست یا پساساختارگرا، آثارشان را با دقت و سخت‌کوشی خواند. خواندن خلاقانه تنها راه برای فلسفه‌ورزی است. ما نیز در جامعه‌ی خود و در دانشکده‌های فلسفه به جای انتخاب‌های جهت‌مند باید خواندن خلاقانه و صبورانه را اشاعه دهیم. تفکری پیش از خواندن وجود ندارد که بخواهیم از تفکرِ خودمان یا تفکرِ آن‌ها سخن بگوییم. مطالعه‌ی آثار دریدا ما را با نمونه‌ای از این خوانش خلاقانه آشنا می‌کند که از مرزهای تفکرِ آگاهانه و موجود فراروی می‌کند، و تفکر چیست جز همین فراروی؟
بررسی تطبیقی خودفریبی در فلسفه اخلاق غرب و آموزه‌های دینی اسلام
نویسنده:
مرضیه کلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با هدف تبیین و مقایسه‌ی خودفریبی در فلسفه اخلاق غرب و آموزه های دینی اسلامی به روی‌کردهای مختلف تبیین خودفریبی می پردازد. مهم‌ترین روی‌کردهایی که در فلسفه‌ی غرب، مورد بررسی قرار گرفته است، روی‌کردهای مفهومی و تجربی است؛ این دو روی‌کرد در اسلام، اگرچه به طور غیرمستقیم، نیز به کار گرفته شده است، اما در آموزه‌های اسلام امکان وجود خودفریبی به عکس غرب مورد تردید نیست، بلکه در آیات، روایات و در اخلاق اسلامی در ضمن بحث از رذایل، ماهیت و مفهوم، مصداق و راه حل رهایی از فریب نفس را می‌توان یافت و یا استنباط نمود. هم‌چنین در اسلام هنگامی که از واقعیت در مقابل باور کاذب بحث می‌شود، گستره‌ی نگاه تنها به امور محسوس و دنیوی نیست بلکه خودفریبی، در مورد امور واقعی اخروی و معنوی و معتقَدات مذهبی مطرح می‌شود، در حالی که در غرب، بیشتر به مسایل مربوط به این دنیا پرداخته است.با وجود تفاوت در رو‌کردهای تبیین ماهیت خودفریبی، هر دو حوزه‌ی تفکر اسلام و غرب به نکات مشترک و نتایج مشابهی در مورد ماهیت خودفریبی اشاره می‌کنند و دست یافته‌اند؛ در هر دو دیدگاه، داشتن باور متعصبانه و کاذب غیر موجهی که به صورت باور صادق نزد نفس جلوه می کند، مصداقی از خودفریبی است.
بررسی ابعاد عرفانی و اخلاقی در آثار کاستاندا
نویسنده:
رحیمه بیرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران پست مدرن، بر اثر ظهور معرفت‌شناسی جدید و درهم شکسته شدن اقتدار علمو روش‌های تجربی و کم‌رنگ شدن جزمیت و اثبات‌گرایی در علوم، راه بر مکتب‌های عرفانی و معنوی، که انسان را به درک شهودی و یقینی فرا می‌خواند، گشوده شده است. برخی از این مکاتب ریشه در نیازهای انسانِ مدرن به فضای زندگی معنویِ فارغ از پیش‌فرض‌هایِ دینی و غیر دینی دارد. از جمله‌ی این عرفان‌ها، عرفان سرخپوستی است که با آثار کارلُس کاستاندا ، رهبر نوزایی معنوی آمریکا، به جهان شناسانده شده است. هدف انجام پژوهش حاضر، بررسی درون‌مایه‌های عرفانی و اخلاقیِ آثار این نویسنده جهانی است. عرفانی که وی معرف آن است، مشابهت‌های غیرقابل انکاری با مضامین و محتوای اساسی تمامی طریقت‌های عرفانی دارد. درون‌مایه‌های عرفانی مطرح شده در آثار وی، دارای آموزه‌های عرفان نظری و عملی و شامل مقدمات، اهداف، موانع و نتایجی می‌باشد که سالک در طریق معرفت با آن‌ها مواجه می‌شود. هدف سالک در عرفان سرخ‌پوستی، کسب معرفت است و این تنها از طریق غلبه بر خود بزرگ بینی و رسیدن به بی‌عیب و نقصی به دست می‌آید. بر این اساس، در این نظام، عرفان و اخلاق رابطه تنگاتنگی با هم پیدا می-کنند. اما آن‌چه موجبانجام فعل اخلاقی می‌شود، ذخیره‌ی انرژی است؛ در این عرفان، انسان میدانِ انرژی است و طبق آن امر مسلم هم رفتار می‌کند. روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و به شیوه کتابخانه‌ای می‌باشد.
بررسی ماهیت اخلاقی، حقوقی اتانازی و تحلیل آن
نویسنده:
نرگس حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع "اتانازی"(Euthanasia) یا "پایان دادن آسان به زندگی بیماران درحال مرگ" از بحث ‌برانگیزترین موضوع‌های اخلاق پزشکی است. مطرح شدن این موضوع طی چند دهه ی اخیر ناشی از پیشرفت‌های پزشکی و تلاش هدفمند جنبش‌های اجتماعی مرتبط با آن است که باعث طرح ضرورت بازگشت به سوی فلسفه و مسائل اخلاق پزشکی، در دنیای جدید شده است. متاسفانه در آثار مکتوب فارسی، اتانازی مسبوق به سابقه ای نه چندان دور است، به طوری که در چند سال اخیر، تنها یک کتاب غنی و چند مقاله به زبان پارسی دراین باب در دسترس بوده است که دست آویز محکمی برای شکل دادن و پرداختن به موضوع پژوهش بوده است از این روی رساله از نظر منبع و محتوا در مضیغه و تنگنا بوده است. مسئله ی زیستن ومرگ دراین جهان، یکی ازجنبه های اصلی فلسفه ی اخلاق و اخلاق پزشکی است و ازجمله پدیده هایی که اخلاق پزشکی دنیای جدید با آن رو به رواست، مسئله ی "اتانازی" یا "به مرگی" است. بنابراین "اتانازی" یکی ازمباحث بسیارتامل برانگیزاخلاق زیستی است که ازدیربازموضوع مباحث داغ فلسفی-دینی وحقوقی-اخلاقی بوده است. درحال حاضراین مساله مطرح است که آیا پزشک این حق را دارد که بیماران غیرقابل درمان را با درخواست آن ها یا بدون درخواست آن ها به علت رهایی ازدرد و رنج از زندگی ساقط کند. در این خصوص دیدگا ه های متفاوتی مطرح گردیده است. اتانازی انواعی دارد که از حیث اخلاقی، حقوقی و قانونی از یکدیگر متفاوت‌اند. تمایز دو نوع عمده آن، یعنی اتانازی فعال و منفعل، این است که در نوع اول، بیمارغیرقابل درمان و با رنج زیاد را بدون امید به بهبودی می‌کشیم، اما دردومی، می‌گذاریم که بمیرد. موافقان چنین عملی را اخلاقی دانسته و در توجیه نظرخود به دلایلی همچون خود مختاری انسان، کیفیت زندگی و...استناد می کنند. اما مخالفان دامنه گسترده‌ای از استدلال‌های اخلاقی و دینی تا نگرانی‌های کاربردی را مطرح می‌کنند. و معتقدند پذیرش آن ما را درسراشیبی سقوط اخلاقی قرار می دهد. از منظر اخلاقی عمل اتانازی مرگ شیرین یا آسان تعبیر شده و ازمنظر حقوقی قتل ترحم آمیز تعبیرمی شود، عالمان مذهبی اتانازی را مخالف آموزه های دینی می دانند، زیرا مطابق نظر آن ها مرگ و زندگی در حیطه ی اختیار و قدرت خداوند است. این رساله سعی دارد به بیان ماهیت اخلاقی و حقوقی اتانازی و نقد وتحلیل نگرش های مختلف اخلاقی و حقوقی این مسالــه ی مناقشه برانگیز بپردازد. رهیافت اصلی تحقیق حاضر، رهیافتی فلسفی-الهیاتی، تئوریک و ناظر به مقام نظر است و سعی شده است از منابع معتبر به ویژه کتب فلسفه اخلاق و دیدگاه های متخصصان اخلاق زیستی و آثار مرتبط با این موضوع استفاده شود.
فلسفه اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و کی یر کگور
نویسنده:
زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلی این رساله شامل نظرات فلسفی ملاصدرا و کی یر کگو درباره اخلاق می باشد که هر کدام را جداگانه بررسی نموده ایم. در این رساله سعی بر این است که مجموعه ها باید ها و نباید ها و همچنین هست ها و نیست ها در مورد اخلاق و رفتار انسان و مرز بین آن ها مشخص شوند و کار اخلاقی از غیر اخلاقی متمایز گردد و نیز راه های رسیدن به یک زندگی مطلوب و سراسر اخلاقی را به انسا ها بنمایانیم. در این پژوهش از روش کتابخانه ای استفاده شده و از منابع فلسفی فیش برداری شده است. این رساله از یک مقدمه و چهار بخش تشکیل شده است. در بخش اول و دوم به توصیف فلسفی اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و کی یر کگور پرداخته ایم و در بخش سوم به مقایسه توجه کرده ایم و در بخش چهارم نتیجه گیری نموده ایم.به طور خلاصه می توان گفت که آگاهی بر مسائل مطرح شده در فلسفه اخلاق و مشخص شدن جایگاه فلسفه اخلاق از جمله نتایج این پژوهش می باشد
مفهوم تکلیف در فلسفه اخلاق کانت
نویسنده:
ندا محجل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکانت معروف‌ترین فیلسوف اخلاق وظیفه‌گراست که بر انگیزه و نیت فاعل فعل اخلاق تأکید می‌کند. او با اعلام عدم شناخت نومن‌هایی مثل اختیار، روح و خدا از جانب عقل نظری آنها را به عرصه عقل عملی می-آورد. در اخلاق از امکان مابعدالبیعه اخلاق صحبت می‌کند. در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به تشریح فلسفه اخلاق خویش همت می گمارد. او معتقد است که اراده نیک منشأ ارزش اخلاقی یک عمل محسوب می‌شود نه نتایج یک عمل. در بخش اول این پایان نامه سعی شده ساختار فلسفه اخلاق کانت تشریح شود تا تصویری از اخلاق وظیفه‌گرای کانت به دست آید لذا در این بخش مسائلی از قبیل رابطه دین و اخلاق و امر مطلق و اراده نیک تشریح شده‌اند. در بخش دوم که به مفهوم تکلیف و انواع آن پرداخته شده با ذکر مثال‌هایی نگاه عقل‌گرایانه کانت به این مساله به تفصیل بیان گردیده است در این بخش مساله خودکشی، تکالیف بدن و غیره مورد بحث قرار گرفته‌اند. در این بخش تکالیف شخص نسبت به خودش اساس و پایه تکالیف ما نسبت به دیگران معرفی شده است. همچنین در بخش سوم دو نظریه رایج در فلسفه اخلاق یعنی وظیفه‌گرایی و نتیجه‌گرایی به تفصیل بیان شده تا موضع کانت نسبت به این دو امر روشن گردد. هرچند کانت صراحتاً اعلام کرده که در اخلاق وظیفه‌گراست ولی می‌توان نشانه‌هایی از نتیجه‌گرایی را در اخلاق او پیدا کرد و لذا به نظر می‌رسد که تعارض و ناسازگاری چندانی در جمع کردن این دو دیدگاه در اخلاق کانت وجود نداشته باشد. در این بخش فرضیه ما مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش نتیجه و ارزیابی اشاره گردیده که هرچند کانت فیلسوفی وظیفه‌گرا محسوب می‌شود ولی می‌توان رگه‌هایی از نتیجه‌گرایی را نیز در اخلاق او پیدا نمود.
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
انسان خود سرنوشت خود را می نگارد
نویسنده:
محمدهادی معرفت
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران ,
چکیده :
خلق به معنای خوی و صفت نفسانی است که منشأ رفتار نیک و بد آدمی است. پرسش مهم این است که آیا صفت نفسانی خود منشأ ذاتی دارد ؟ بدین معنی که از ساختار درونی انسان سرچشمه می گیرد تا هر کاری انجام می دهد نمودی از صفات درونی و ساختار باطنی وی باشد و در واقع چهره درونی خود را آشکار می سازد و مقهور ساخت باطنی خود است در این صورت چه نقشی می تواند ایفا کند؟ تعالیم انبیاء چه تأثیری می توانند داشته باشند؟ آیا صفات نفسانی، اکتسابی و تغییر پذیر بوده و اساسا بر اثر تربیت خانواده و جامعه و پیروی از عادات موروثی حاصل گشته و در نتیجه قابل تبدیل است؟ همچنین حسن و قبح عقلی و فعل و فاعلی و نقش فطرت و عقل و به طور اجمالی مبانی اخلاق و ایمان در قرآن چگونه است ؟ این پرسش ها و پرسش های دیگری در این زمینه را با حضرت آیت الله محمد هادی معرفت از اساتید مبرز و نامی حوزه در میان گذاشته ایم.
صفحات :
از صفحه 30 تا 36
شرایط کمال توبه از نظر حضرت علی علیه السلام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
  • تعداد رکورد ها : 489