جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
و سایر علوم انسانی
>
زبان شناسی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
تعداد رکورد ها : 179
عنوان :
بررسی استعارههای "بهشت و جهنم" در ترجمه فارسی قرآن، انجیل، و تورات با رویکرد معنیشناسیشناختی
نویسنده:
فاطمه یگانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
کتاب مقدس (عهدین)
,
دوزخ
,
ترجمه
,
بهشت و جهنم
,
انجیل
,
تورات
,
زبان فارسی
,
استعاره مفهومی (زبان شناسی)
,
بهشت
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
قرآن مجید
,
استعاره
,
زبان شناسی
,
معنیشناسی شناختی
,
نظریه آمیختگی مفهومی
چکیده :
استعاره نقش محوری در اندیشه دینی دارد بدین معنا که برای بیان حقایق مجرد از واژههای ملموس و مادی بهره میگیرد. مهمترین کارکرد شناختی استعاره نیزفراهم ساختن درک یک مفهوم انتزاعی از طریق مفهومی ملموستر است. با این نگاه پایاننامه حاضر به بررسی استعارههای بهکار رفته در توصیف «بهشت و جهنم» در قرآن، انجیل و تورات میپردازد تا ضمن معرفی این استعارهها، انواع استعارههای مفهومی بهکار رفته در آنها (ساختاری، هستیشناختی، جهتی) معین شود و مشخص شود در توصیف هر کدام از بهشت و جهنم چه نوع استعارهای کاربرد بیشتری دارد و نیز بسامد بهکارگیری این استعارهها در قرآن، انجیل و تورات به چه شکل است. تمام آیاتی که در توصیف بهشت و جهنم ساختار استعاری داشتند بهعنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند، برخی آیات نماینده چند «نگاشت استعاری» بودند. به این شکل 852 مورد عبارت استعاری از آیات قرآن و 140 مورد عبارت استعاری از آیات انجیل مورد بررسی قرار گرفتند. و در مورد تورات تنها به معرفی استعارهها پرداخته شد. روش تحلیل دادهها به صورت توصیفی در قالب شناختی بر اساس رویکرد لیکاف و جانسون (1980) به استعاره و نیز به صورت کمی و در قالب نمودار بوده است. نمودارها برحسب تعداد استعارههای ساختاری، هستیشناختی و جهتی که در توصیف بهشت و جهنم در قرآن و انجیل بهکار رفتهاند، ترسیم شد. بررسی نتایج نشان داد در کاربرد هر سه نوع این استعارهها، قرآن بسامد بالاتری دارد. هم قرآن و هم انجیل در ترسیم فضای بهشت بیشتر از استعاره ساختاری بهره بردهاند. ولی در استفاده از استعاره هستیشناختی و استعاره جهتی شاهد این اتفاق نیستیم. در قرآن استعارههای هستیشناختی بیشتر در ترسیم فضای دوزخ مورد استفاده قرار گرفتهاند تا در ترسیم فضای بهشت، در حالی که در انجیل استفاده از استعاره هستیشناختی در ترسیم فضای دوزخ ملاحظه نشد. در قرآن استعاره جهتی به طور یکسان هم درمورد بهشت و هم درمورد جهنم بهکار رفتهاست، در حالی که در انجیل تنها در ترسیم فضای دوزخ، کاربرد این استعاره مشاهده شد. در مورد برخی عبارات استعاری، هم در قرآن و هم در انجیل برای توضیح مطلب از نظریه «آمیختگی مفهومی» بهره برده شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
کتاب الحروف
نویسنده:
ابونصر الفارابی؛ محقق: محسن مهدی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
فهرست
وضعیت نشر :
بیروت: دارالمشرق,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه اسلامی
,
کتب فلسفه اسلامی
کلیدواژههای فرعی :
قیاس (منطق) ,
الفاظ ,
زبان عربی ,
حدوث الفاظ ,
دستور زبان ,
تکامل زبان ,
حروف ,
اصطلاحات فلسفی ,
پرسش فلسفی ,
فلسفه ارسطو ,
مقولات ,
صناعات خمس ,
استفهام ,
زبان شناسی ,
زبان فلسفی ,
چکیده :
«کتاب الحروف» نوشته ابو نصر فارابی که بسیاری آن را تفسیری بر ما بعدالطبیعه ارسطو می دانند، متضمن برخی آراء زبان شناختی اوست که در میان زبان شناسان به طور دقیق شناخته و معرفی نشده نیست. فارابی در این کتاب به طرح و بحث راجع به اصطلاحات فلسفی پرداخته و این اصطلاحات را از یک منظر مشترک و با یک هدف مشترک بررسی کرده است. وی معتقد است الفاظ و اصطلاحات فلسفی در میان یونانیان طی یک مسیر طبیعی از معانی عرفی برای دلالت بر معانی فلسفی در میان یونانیان طی یک مسیر طبیعی از معانی عرفی برای دلالت بر معانی فلسفی به فلسفه راه یافته اند. با ورود فلسفه به عالم اسلام، لازم است اهل فلسفه با نظر به آن معانی عرفی ابتدایی در زبان یونانی و یافتن معادل یا مشابه آنها در زبان عربی مناسبت ترین الفاظ و اصطلاحات را برای دلالت بر معانی فلسفی بیابند تا بتوانند فلسفه را به بهترین نحو بیان کنند. مجموع مباحثی که فارابی در این کتاب اعم از مباحث زبانی در باب دوم و همچنین شرح اصطلاحات فلسفی در دو باب دیگر کتاب، نشان می دهد که او در کتاب الحروف در صدد انجام این کار است. کلمه حروف در کتاب الحروف ایهام دارد و هم به معنای حروف الفباست و هم بخش بزرگی از اقسام کلمه و الفاظ داله (همان که نحویان یونان آن را ادوات و نحویان عرب آن را حروف معنی می نامند) است. کتاب الحروف دارای سه فصل تحت عناوین «حروف، اسماء و مقولات»، «ظهور الفاظ، فلسفه و دین» و «حروف پرسشی» است. فصل اول کتاب در واقع نوعی دستور زبان فلسفی است. در این رویکرد تناظر صورت های زبانی و معانی آنها و ارائه تحلیل های فلسفی در تبیین این تناظر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. موضوع اصلی فصل دوم چگونگی شکل گیری و تکامل زبان هاست. در این فصل، موضوع تقدم و تأخر فلسفه و دین و چگونگی ظهور الفاظ به تفکیک در زبان روزمره و زبان علم بررسی می شود. به این ترتیب فارابی تصویر واقع گرایان های از ظهور و تکامل زبان ها در ارتباط با شکل گیری علوم به دست می دهد. تصویری که طبیعت گرایی و قراردادی بودن زبان را هر دو با هم در بر دارد. فصل سوم کتاب با توجه به گفتمان های علم، فلسفه و گفتگو، چگونگی طرح پرسش در این سه بافت را مطرح نموده و در این میان حروف پرسشی «ما»، «کیف» و «هل» بررسی می شود. معلم ثانی در فصل سوم الحروف به شرح و بسط موارد کاربرد برخی حروف پرسشی در دو گونه عمومی و علمی زبان می پردازد. اگرچه بحث فصل آخر کتاب به حروف پرسشی مربوط است، اما در باطن فارابی مبحثی گفتمانی را بیان می کند و انواع بافت های کاربردی برخی از حروف پرسشی را بر می شمارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی مبانی معناشناختی ماتریدیه و دیوبندیه در باب توحید و شرک
نویسنده:
مهدی فرمانیان، محمد الله نیا سماکوش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ماتریدیه
,
شرک
,
دیوبندیه
,
توحید(الهیات بالمعنی الاخص))
,
زبان شناسی
چکیده :
چکیده در عالَم اهل تسنن، دیوبندیه، مکتبی است که طی حدود دو قرن گذشته، از درون مذهب کلامی ماتریدیه برخاسته است. ادعای پیروی از کلام ماتریدیه، مهمترین شاخصۀ کلامی دیوبندیه است، اما این مدعا در تطبیق مباحث کلامی، دچار تزلزلهایی شده است. تطبیق آراء این دو مکتب در تحلیل مباحث توحید و شِرک، نشان میدهد که دیوبندیه در برخی موارد، دیدگاه متفاوتی را اختیار کرده که بخشی از این مغایرتها، به مبنای معناشناختی دیوبندیان در اطلاق «شرک» به هر امر دارای شائبه باز میگردد. طی یک بررسی توصیفی- تحلیلی در پاسخ به سؤال از میزان تحوّل دیوبندیه در موضوع تحقیق، این نتیجه حاصل شد که دیوبندیان به توسعۀ مفهومی در تعریف شرک و اقسام آن قائلاند و بر بدعتزدایی بر پایۀ اموری که شائبۀ شِرک دارند و تسرّی مصادیق شرک به اعمالی که پیش از آن شرک شمرده نمیشد، تمرکز کردهاند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 108 تا 127
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فلسفه زبان در قرآن
نویسنده:
فاطمه سادات خلیلی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ذهن
,
قرآن
,
طبیعت گرایی
,
ماهیت
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
زبان شناسی
,
لوگوس (فلسفه)
,
لوگوس (فلسفه)
چکیده :
تلاش برای شناخت ماهیت و منشأ زبان، این توانایی ذاتی انسان، در طول تاریخ امری رایج و مورد توجه دانشمندان بوده است، چرا که موهبت زبان به گونه ای که ما آن را مورد استفاده قرار می دهیم تنها مختص انسان است که او را به لحاظ ژنتیکی مشخص و از سایر موجودات زنده متمایز می سازد. گوناگونی آراء دانشمندان در این زمینه گواهی است بر پیچیدگی بیش از حد زبان چه در عرصه ی ماهیت و چه منشأ، تا آن جا که زبان شناسان و فیلسوفان و عرفا همگی بر آن شده اند تا پاسخ این پرسش همیشگی بشر را دریابند. از سوی دیگر، قرآن کلام خداوند و کتاب هدایت بشر دارای جایگاهی ویژه نزد مسلمانان است. لذا بر آن شدیم تا پاسخ پرسش های خود را در قرآن این کتاب مقدس جستجو کنیم. در این پژوهش، از یک سو به مطالعه ی آراء گوناگون بسیاری از برجسته ترین زبان شناسان و فیلسوفان راجع به منشأ و ماهیت زبان در طول تاریخ پرداختیم. از سوی دیگر، آراء برخی دانشمندان اسلامی در این باره را مورد مطالعه قراردادیم و در نهایت آن چه را که از قرآن و آراء دانشمندان اسلامی به دست آوردیم با آراء دانشمندان غیر مسلمان مقایسه کرده و به نتایجی دست یافتیم. لازم به ذکر است که علاوه بر دو موضوع مطالعه شده در این پژوهش، لایه لایه بودن زبان و نیز برخی تئوری های معنایی از دیدگاه زبان شناسان بررسی شدند. در اصل، هدف از این بررسی مطالعه ی برخی مباحث زبان شناختی از منظر قرآن کریم بوده است. آنچه در نهایت بدان دست یافتیم تأییدی بود بر استقلال استعداد ذاتی زبان از نمود آن که به صورت گفتار متجلی می شود و بنابراین، لایه لایه بودن زبان نیز به همین ترتیب اثبات گردید. به علاوه دریافتیم که قرآن، زبان را ابزار اندیشه و تفکر معرفی می کند و تجلی اندیشه را در زبان می داند و بدین وسیله بر ارتباط تنگاتنگ این دو عنصر حیاتی برای زندگی رو به رشد بشر، صحه میگذارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جایگاه سیاق در تفسیر المنار
نویسنده:
مرضیه رستمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
آیه قرآن
,
محمد عبده
,
زبان شناسی
,
اهل بیت(ع)
,
قرآن
,
پیوستگی
,
هرمنوتیک
,
حدیث
,
قرآن
,
زبان شناسی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
,
حدیث و علم الرجال
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
,
تفسیر المنار (کتاب)
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
حدیث و علم الرجال
,
حدیث و علم الرجال
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
,
تفسیر المنار (کتاب)
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
,
تفسیر المنار (کتاب)
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
چکیده :
سیاق به عنوان مبنای اصلی ساخت کلام نقش عمده ای در فهم مراد متکلم دارد. از همین رو سیاق، مطمئن ترین و مهم ترین ابزار مفسر برای ورود به نصوص، به ویژه آیات قرآنی است. در این میان بررسی جایگاه سیاق در تفاسیر معتبر باعث کاربردی شدن اصل سیاق می شود. از برجسته ترین تفاسیر سده چهاردهم تفسیر المنار اثر محمد عبده و محمد رشید رضا است که با توجه به رویکرد تحول گرایانه مولفان آن به روش های تفسیری دارای اهمیت بسزایی است. این پژوهش به منظور بررسی مقدمات و انواع سیاق و بررسی جایگاه سیاق در تفسیر المنار و میزان تأثیرگذاری رویکرد سیاقی عبده بر تفسیر المیزان انجام یافته است. نگارنده در این پژوهش کوشیده است تا پس از بررسی سیاق(بافت) از ابعاد مختلف با بهره گیری از مبحث بافت در زبان شناسی جدید، جایگاه سیاق را در تفسیر المنار به دقت بکاود.در نتیجه ی این پژوهش می توان گفت که از سیاق در تفسیر المنار جایگاه والائی داشته و این نگرش عبده به آیات بدون تأثیر بر مفسران متأخرتر خصوصاً علامه طباطبائی نبوده است
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
دریدا و نظریه معنا در هوسرل
نویسنده:
عبدالکریم رشیدیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
پدیدار شناسی ( نهضت فلسفی هوسرل )
,
فلسفه زبان
,
زبان شناسی
,
فلسفه هوسرل
,
درباره هوسرل
کلیدواژههای فرعی :
دستور زبان ,
نشانه ,
بیان ,
پیشابیانی ,
پیشا زبانی ,
روابط معنایی ,
فلسفه غربی ,
الفاظ ,
خطابه ,
فن سخنوری ,
درهم تنیدگی معنا ,
بافت نظامی ارجاع ,
فراسوی خود - حضوری معنا ,
اعمال معنابخش ,
حضور بشخصه ,
اکنون مممتد ,
تنهاگویی ,
چکیده :
موضوع این مقاله بررسی نقد دریدا بر نظریه معنا نزد هوسرل است. از میان سه جزو زبان در تقسیم بندی کلاسیک آن (دستور زبان، منطق، فن سخنوری) هوسرل معنا را در جزو دوم یعنی منطق استوار می سازد. او معنای منطقی را از جنس "بیان" می داند اما میان بیان و بروز خارجی آن در "نشانه ها" و در ارتباط میان انسان ها پیوندی ذاتی مشاهده نمی کند. از نظر هوسرل ارتباط و نشانه اقشاری خارجی نسبت به بیان اند و بنابراین، می توان بیان (معنا) را مستقل از ارتباط نشانه ای تصور کرد. شکل خالص بیان که در دیالوگ آلوده نشده است سخن بدون مخاطب خارجی یا "تنهاگویی" یا حضور بی واسطه معناست. اما به عقیده دریدا میان معنا (بیان) و نشانه های آن نوعی درهم تنیدگی ذاتی وجود دارد. معنا هرگز نمی تواند مجرد از بافت زبان شناختی، نشانه شناختی و تاریخی اش در نظر گرفته شود. هر یک از این بافتها نظامی از ارجاع است که به فراسوی خود - حضوری معنا اشاره دارد. دریدا می کوشد با نشان دادن پیوند ذاتی نشانه و معنا، کل برنامه پدیده شناسی هوسرل را مورد سوال قرار دهد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 1 تا 11
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقش بافت درونزبانی در توجیه آیات مشابه
نویسنده:
محمدرضا ستوده نیا, مهدی حبیب اللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
آیات متشابه
,
زبان شناسی
کلیدواژههای فرعی :
الفاظ قرآنی ,
استلزام معنایی (منطق) ,
سوره آل عمران ,
سوره جاثیه ,
سوره بقره ,
کلمات ظاهر قرآن ,
ارجاعات ,
آیات متشابه لفظی ,
ازپیشانگاری ,
مقصود گوینده ,
ارجاع ضمیر ,
اسم اشاره ,
پیش انگاشت وجودی ,
پیش انگاشت واژگانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
از جمله موضوعات بحث شده در علوم قرآن و تفسیر، موضوع آیات متشابه لفظی یا به ظاهر تکراری قرآن است. این موضوع که چرا در قرآن برخی از آیات بدون هیچگونه تفاوت و گاه با تغییری اندک دو یا چند بار تکرار شده، توجه ادیبان و مفسران مسلمان را به خود جلب کرده و سبب پدیدآمدن آثاری ارزشمند در این موضوع گردیده است. عمده تلاشهای انجام گرفته در این موضوع، محوریتی بلاغی و زیباشناختی دارند و بر این اساس جنبههای معناشناسانه و بافتی آیات کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. از آنجا که تبیین اختلاف دو جمله مشابه بیشتر به سطح مراد جدی گوینده یا نویسنده مربوط میشود، بررسی آیات مشابه نیز باید از این دریچه انجام گیرد. در علوم زبانشناختی، دانشی که به بررسی منظور نویسنده و گوینده با توجه به شرایط بافتی تولید کلام میپردازد علم کاربردشناسی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی مؤلفههای بافت درونزبانی مطرح شده در کاربردشناسی یعنی مفهوم ارجاعات و ازپیشانگاری و چند نمونه از آیات مشابه لفظی را بررسی کرده و کاربرد این مؤلفهها در تبیین مراد جدی نشان داده شود.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 55 تا 79
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی معنایی آیه 26 بقره و نقد علمی ترجمه های آن
نویسنده:
محمد رضا ابن الرسول، فاطمه گلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
سوره بقره
,
آیه 026 بقره
,
ترجمه قرآن
,
زبان شناسی
,
بعوضه فما فوقها
,
آیه 026 سوره بقره
کلیدواژههای فرعی :
ترجمه های فارسی قرآن ,
فوق ,
ترجمه های کهن قرآن ,
ترجمه انگلیسی قرآن ,
تحت ,
عنکبوت ,
مگس ,
پشه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
,
ناصر مکارم شیرازی
چکیده :
عبارت شریفه «بعوضه فما فوقها» (پشه و فراتر از آن) یکی از عبارت های قرآنی است که فهم دقیق معنای آن، در دریافت گوشه ای از معارف قرآنی و مفاهیم کلام باری تعالی از این آیه کریمه، نقش بسزایی دارد. این عبارت از دیر باز موضوع بحث مفسران و مترجمان قرآن کریم بوده است. به نظر می رسد واژه «فوق» در آیه شریفه 26 سوره بقره در معنای متداول آن «بالاتر و بزرگتر» استعمال نشده است، بلکه با توجه به این که در مقام تمثیل است، در معنی متضاد آن یعنی «کمتر و پائین تر» به کار رفته است؛ بنابراین، با استناد به کتب لغت، نحو و تفسیر، و با عنایت به تفاوت های ظریف واژه های «ف»، «ما» و «فوق» از منظر زبان شناسی و نحو، همچنین با توجه به بافت سخن، برآنیم در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، به بررسی، نقد و تحلیل عبارت یاد شده از رهگذر بیش از 60 ترجمه از ترجمه های قرآن کریم، اعم از ترجمه های کهن و معاصر، منظوم و منثور، فارسی و انگلیسی پرداخته، مقصود این عبارت را مشخص کنیم.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
کاربرد روش های معناشناسی نوین در پژوهش های قرآنی
نویسنده:
قاسم بستانی، وحید سپه وند
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مسایل جدید روش شناسی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
زبان شناسی
,
معناشناسی قرآن
,
معناشناسی نوین
کلیدواژههای فرعی :
بافت موقعیتی ,
هم معنایی ,
شمول معنایی ,
معناشناسی تاریخی ,
بافت زبانی ,
روابط معنایی ,
تفسیر به رأی ,
تفسیر اجتهادی ,
استعارات قرآن ,
کنایات قرآن ,
توسیع معنایی ,
تقابل معنایی ,
تباین معنایی ,
ساختار قران کریم ,
تخصیص معنایی ,
معناشناسی ساختارگرا ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
از گذشته دور قرآن پژوهان و مفسران از روش های تفسیری گوناگونی که در طول سالیان بلند از مواجهه با فهم خطاب الهی استخراج کرده بودند، برای دست یابی به معانی آیات قرآن استفاده می کردند و تاکنون نیز خدمات ارزنده ای در این زمینه ارائه داده اند که راه گشای فهم معانی این کتاب آسمانی بوده است.از سویی دیگر، دوره معاصر با آغاز روش های نقد ادبی، زبان شناسی و معناشناسی، روش هایی بعضا جدید و متفاوت و با کارکردهایی نو در کشف معانی قرآن فراروی محققین و قرآن پژوهان قرار داده است. این روش ها هر چند حاصل کار زبان شناسان جدید است، ولی می تواند کمک بسیاری در جهت فهم دقیق تر معانی قرآن کریم به مفسر کند. اما این روش ها کدامند؟ چه دلایلی بر ضرورت بهره مندی از این روش ها در کنار روش های کهن و کلاسیک سنتی در تفسیر قرآن وجود دارد؟مقاله پیش رو، با روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها، سعی دارد این روش ها را شناسایی کرده و دلایل دال بر ضرورت کاربرد آن ها در تفسیر قرآن را بیان دارد؛ به امید آن که بتواند در این راه گامی ولو کوتاه بردارد
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 165 تا 186
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نیچه و زبان
نویسنده:
محمدعلی محمدی ارهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
زبان
,
هستی شناسی(فلسفه)
,
نیچه
,
شناخت شناسی
,
پوچ گرایی
,
فلسفه زبان
,
زبان شناسی
,
نیچه، فریدریش ویلهلم
,
نیچه، فریدریش ویلهلم
چکیده :
الف: موضوع و طرح مسئله ( اهمیت موضوع و هدف ): با وجودی که اکثر ما نیچه را یکی از بزرگترین فلاسفۀ دوران اخیر میدانیم، شایان ذکر است که وی از آرای زبانشناختی در خور توجهی برخوردار بوده که بررسی آنها نیز به نوبۀ خود ضروری مینماید. نیچه برای همۀ جهانیان فیلسوفی بارز و معروف به حساب میآید حال آن که آرای او در آنچه بعدها وی را فیلسوف برمیشمارد، تحت تأثیر تحصیلات و رشتۀ تخصصیاش، یعنی زبانشناسی تاریخی، بوده است. نگارنده سعی بر آن دارد تا در رسالۀ حاضر، تأثیر پذیری نیچه را از رشتۀ تحصیلیاش معلوم کند و مشخص سازد تا چه حد و اندازههایی فیلسوفی چون نیچه در طرح مسائل فلسفیاش از نگاهخود به زبان بهره گرفته و تأثیر پذیرفته است.نیچه بیشتر در مقام یک فیلسوف مورد توجه قرار گرفته و کمتر به آرای زبانی و دید زبانشناختی وی در فلسفه پرداخته شدهاست. به اعتقاد نگارنده بررسی آرای زبانی نیچه و احتمالأ تأثیر آن در دیدگاه فلسفی وی ضروری به نظر میرسد. از آنجا که از این منظر به آرای نیچه پرداخته نشده و تاکنون، دست کم از آنچه نگارنده در اختیار داشته است، نوشتهای در دست نیست که معلوم کند زبانشناسی تا چه حد و اندازهای در نگاه فلسفی نیچه تأثیر گذار بوده است، به نظر میرسد پژوهشی در این زمینه، هر چند ناقص، میتواند از اهمیت خاص خود برخوردار باشد. ب: مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها:از آنجا که اکثر آثار نیچه به فارسی ترجمه شده است لذا مبنای کار بر اساس آثار او، نقدهای صورت گرفته از وی و همچنین کتابهای مرجعی چون مجموعه کتابهای راتلج و تاریخ فلسفه کاپلستون است. با توجه به موضوع تحقیق جمعآوری دادهها مستلزم شیوۀ کتابخانهای است. نگارنده با استخراج آرای زبانشناختی نیچه از میان متون انتشار یافته از وی، این آراء را طبقه بندی میکند و به دنبال آن است تا معلوم کند بینش وی نسبت به زبان و مطالعۀ زبان چه بوده و چگونه در آرای فلسفی او تأثیر گذاشته است. روش گردآوری مطالب، آنگونه که پیشتر گفته شد، کتابخانهای است و نگارنده از روش توصیفی ـ تحلیلی در طرح مسائل و یافتن پاسخ برای پرسشهای خود بهره میگیرد.پژوهش حاضر مبتنی بر دو پرسش اصلی است:الف. آرای زبانشناختی نیچه کدام است؟ب. آیا آنچه نیچه در قالب رشتۀ تخصصیاش، یعنی فیلولوژی، آموخته است بر آرای فلسفی وی تأثیر گذار بوده یا نه؟پرسش های فوق بر پایه دو فرض اصلی مطرح شده اند که عبارتند از: الف.نیچه در زمینه زبانشناسی نگرش خاص خود را داشته است. ب.آموختههای نیچه در قالب رشتۀ تخصصیاش بر دیدگاه فلسفی وی تأثیر گذار بوده است.در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با توجه به دو فرض بالا به پاسخی مناسب برای دو پرسش اصلی این رساله دست یافته شود.ت. یافته های تحقیق، نتیجه گیری و پیشنهادات: در تلاش برای تایید و بررسی فرض اول، در بخش دوم ازفصل چهارم با عنوان: منشأ زبان، ملاحظه گردید که نیچه همواره در آثار خود تضاد میان یک زبان « والا » و هنری را که از مصرف کردن روی نمیگرداند و زبان «گله » را که از سر احتیاج تولد یافته است نگاه میدارد. زبان اصلی -یعنی همان زبان احساسات و اصوات که نیچه آن را زبان جهانی مینامد- که با هر چه بیشتر انتزاعی شدن به زبان مفهومی تغییر یافت، باید به عنوان اسطورهای تفسیر شود که دارای اهمیتی سنخشناسانه است. از نگاه نیچه همواره و از پیش دو نوع زبان وجود داشته است: زبان "والا" و دیگری "زبان گله". نیچه برای زبان اصوات یا همان احساسات یک منشأ ذاتی قائل است. از چنین منظر بیولوژیکی به زبان، ساختارهای دستوری، نظیر تقسیم بندی فاعل و فعل، به عنوان صورتهای نظام یافتهای از مغز تلقی میشوند. وی همچنین دربارۀ تکوین زبان بر این باور است که زبان به یکباره بسط نیافته است؛ برعکس، زبان نتیجۀ نهایی ادوار و فواصل زمانی بینهایت طولانی است، و در اینجاست که آن را با مسئلۀ تکوین غرایز قیاس میکند. حال آنکه ریشۀ زبان مفهومی را در نیاز به ارتباط میبیند. وی همچنین معتقد است ملتهایی با فرهنگ و تجارب متفاوت ممکن است زبانهای متفاوتی نیز داشته باشند که درک آن برای دیگری دشوار می نماید.در بخش چهارم از فصل چهار، تلقی نیچه از استعاره نوعی دگردیسی و از میان رفتن فردانیت است. وی دیگر به مفهوم ارسطویی آن اعتقادی ندارد چرا که باور دارد ذات اشیاء رازآلود و مبهم است و "جنس" و "نوع" -که ارسطو از آنها در تعریف خود بهره میبرد- خود استعارههایی تمامأ انسانیاند. استعاره در نگاه نیچه: تغییر شکل، تغییر، مستی، رهایی از خود و دگردیسی (که تنها هنگامی میسر است که مرزبندیهای مشخص اجناس و انواع از میان برداشته شده باشند) و افزون بر آن تغییر شکلِ حقیقتِ هستی به زبانهای نمادین است.در بخش پنجم از این فصل تعریف نیچه از "کلمه"، "مفهوم" و "زبان" عنوان میشود. نیچه شکلگیری کلمه را حاصل دو استعاره- در قدم اول محرک عصبی به یک تصویر انتقال مییابد: نخستین استعاره. آنگاه، این تصویر نیز به نوبۀ خود، به صوت بدل میگردد: دومین استعاره- و شکلگیری مفهوم را در نتیجۀ استعاره سوم، انتقال از مشابه به همانند و از همگون به واحد، میداند و در اینجاست که وی نظریهای را که بر اساس آن نوعی پیوند "طبیعی" میان اشیاء و کلماتی خاص وجود دارد ( این نظریه در رسالۀ کراتیلوس افلاطون مطرح شده است) رد میکند؛ چرا که مفهوم با سه استعاره از ذات شیئ دور است. و سرانجام اینکه از دیدگاه نیچه "زبان دستگاهی است که همانندیهای دروغین میسازد. از این رو همۀ همانندیها، به ویژه آنهایی که از مفهوم پردازیها پدید میآیند، تصویرهای وهمی و روشناییهای دروغیناند". با توجه به استدلالات ذکر شده در رسالۀ حاضر، در مورد فرض دوم، در بخش هفتم از فصل چهارم که تحت عنوان نیچه و معرفت شناسی به تدوین درآمد، نشان داده شد که نقد و اعلام بیکفایتی مفاهیم از سوی نیچه یعنی خالی کردن زیر پای علم و فلسفه و زبان و به تبع آن خالی کردن زیر پای حقیقت. اما نیچه از این همه نمیهراسد و آماده مواجهه با پیامدهای احتمالی این نقادی است و بر فلسفه، علم، زبان و حقیقت – یعنی دستگاههایی که ابزار کارشان مفهوم است به یکسان حمله میبرد. اگر مفهوم حاصل یک استعاره یعنی اتصال غیر حقیقی با جهان است پس چگونه قادر است حقیقت علمی یا فلسفی یا زبانی را باز بتاباند یا اصلاً ابزار رسیدن به حقیقت باشد؟ در بخش هشتم از این فصل با عنوان متافیزیک زبان و هستی شناسی، نیچه هستی شناسی را با متافیزیک زبان، یعنی قائل شدن به یک فاعل ضروری برای یک فعل، مرتبط میداند و می-گوید خرد ما که نوعی متافیزیک زبان است از پیش فرض و باورِ به «من» حرکت میکند و هستی جهان را از آن استنتاج میکند که همان طور که قبلاً هم بیان کرده بود نوعی قیاس به نفس انسانی است. در همانجا نیچه حتی خاستگاه شاخة دیگری از متافیزیک، یعنی الهیات را هم به زبان و رابطة فعل و فاعل منتسب میکند. به گمان او این اعتقاد که در جمله هر فعل باید فاعلی داشته باشد به این اندیشه متافیزیکی منجر شده است که پس جهان به مثابه یک فعل و کنش باید آفریننده یا فاعلی داشته باشد. در همین رابطه است که میگوید: "میترسم از دست خدا خلاص نشویم زیرا هنوز دستور زبان را باور داریم" (نیچه، 1381 الف، ص47). همانطور که در بخشهای پیشین مرور کردیم، نیچه همۀ مفاهیمی که به یاریِ آنها شناخت و بازخوانیِ متن جهان را ممکن مینمود بیاعتبار کرد. در بخش نهم از این فصل، نیچه برای سیر و کاوش در واقعیت، وسیلهای دیگر پیشنهاد میکند که همانا "تفسیر" است. در این بخشنیز میتوان تأثیر زبانشناسی تاریخی را در رویکرد "چشم اندازنگری" نیچه در دریافت معنی وحقیقت جهان، و اعتمادی که وی به رشتۀ تخصصیاش، یعنی زبانشناسی تاریخی، دارد مشاهده کرد. در بخش دهم از فصل چهارم، ریشهشناسی نیچه از مفاهیم اخلاقی چون "راست" و "دروغ" و "نیک" و "بد" نشان داده شد و اینکه وی با بهرهگیری از دانش زبانشناختی خود دست به واژگون کردن این مفاهیم و ارزشگذاری مجدد آنها میزند.در بخش یازدهم معلوم گردیدکه نیچه منشأ پیدایش "عدالت" را با منشأ پیدایش "مفهوم" یکی میداند؛ یعنی همان فعالیت استعاری و از بین بردن فردانیتها. در بخش دوازدهم رابطۀ اسطوره شناسی نیچه و تأثیرپذیری وی از ریشه شناسی واژگانی چون "میتوس" و "لوگوس" و "آپولون" و "دیونوسیوس" عنوان گردید که در نظر نیچه، به ترتیب نمادهایی از منشأ "دانش همگانی"، "اصل فردانیت"، "ایدهآلیسم" و "رئالیسم" اند. و نهایتاً در بخش پایانی این فصل، امکان مرگ خدا در زبان، از دید نیچه مطرح شد؛ اینکه نیچه سعی دارد با دگرگون کردن نگرش خود به زبان و قواعد زبانی، کلیگرایی و جایگاه خداییِ حقیقت را به چالش بکشد. از تمامی آنچه بحث شد معلوم میگردد با وجودی که اکثر ما نیچه را یکی از بزرگترین فلاسفۀ دوران اخیر میدانیم، وی از آرای زبانشناختی در خور توجهی برخوردار بوده که به عنوان نمونه میتوان به مواردی از آن اشاره داشت: نیچه برای زبان اصوات یا همان احساسات یک منشأ ذاتی قائل است. از چنین منظر بیولوژیکی به زبان، ساختارهای دستوری، نظیر تقسیم بندی فاعل و فعل، به عنوان صورتهای نظام یافتهای از مغز تلقی میشوند. وی همچنین به تکوین زبان در فواصل زمانی بینهایت طولانی معتقد است و به زبان اصوات به عنوان یک زبان اصیل و آغازین باور دارد. نیچه در چنین گفت زرتشتخود نیز چنین مینویسد: "هر ملتی با زبان نیک و بد خویش سخن میگوید. از این جهت دو انسان که متعلق به دو فرهنگ متفاوتاند ممکن است سخنان یکدیگر را درک نکنند" (نیچه،1381: 72). یا در مقالۀ خود تحت عنوان دربارۀ حقیقت و دروغ به مفهوم غیراخلاقی ، نیچهدر خصوص اینکه کلمه چیست، میگوید ما در اینجا چندین استعاره داریم؛ یعنی ازتکانۀ عصبی به تصویر ذهنی جهش میکنیم و از این محتوای ذهنی به یک نام جهش میکنیم و این جهش یک شکاف پرنشدنی است و یک لفظ متعلق به حقیقت یک شی نیست (نیچه، 1389: 164-163). در همان جاست که نیچه نظریۀ افلاطون را –که بر اساس آن نوعی پیوند طبیعی میان اشیاء و کلماتی خاص برقرار شده- رد کرده میافزاید "هنگامی که زبانهای مختلف بشری کنار هم قرار میگیرند، آنگاه روشن میشود که نه پرسشِ حقیقت و نه پرسشِ بیانِ رسا ، هیچ یک ربطی به کلمات ندارند، که اگر جز این بود این همه زبانهای گوناگون وجود نمیداشت" (همان: 163).همچنین در ادامه و با بررسی مجدد آرای فلسفی نیچه معلوم گردید فیلسوفی چون نیچه تا حد قابل توجهی در طرح مسائل فلسفیاش از نگاه خود به زبان بهره گرفته و تأثیر پذیرفته است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
تعداد رکورد ها : 179
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید