جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
نقش فطرت در معناداری زندگی از دیدگاه صدرای شیرازی
نویسنده:
هاجر شارجبیان گرگابی، علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زندگی انسان زمانی معنا و ارزش می‌یابد که هدف و غایت آفرینش او تحقق یابد. بررسی نقش فطرت، به‌ معنای آفرینش ویژه‌ای که به ‌انسان اختصاص یافته است، با معناداری زندگی او مرتبط است. در این پژوهش، ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، فطرت اولیه و ثانویه از دیدگاه صدرا تبیین شده است. سپس دیدگاه‌های او درباره فطرت و بررسی نقش آن در معناداری زندگی انسان بیان گردیده و روشن شده است که دیدگاه وی درباره فطرت و تقسیم آن به اولیه و ثانویه، سبب شناخت موضوع معناداری زندگی می‌شود. علاوه ‌بر این، معلوم می‌شود که تمرکز صدرا بر تحقق ولادت ثانویه در دو حوزه فکر و عمل، دربردارنده تصویر جامع و جدیدی از معناداری زندگی است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 49
هدایت و ضلالت انسان در حکمت متعالیه صدرایی
نویسنده:
مرضیه اخلاقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
باطن انسان آمیخته‌ای از ویژگی‌های قوای متفاوت حیوانی، سبعی، شیطانی و ملکی است که پیوسته در جنگ و ستیز با یکدیگرند زیرا هدف نفس تاریک و پست رسیدن به اسفل‌سافلین و نهایت دوری از حق‌تعالی؛ و میل روح که از عالم امر و ملکوت است رسیدن به عالم خویش و هم‌جواری رب العالمین است؛ لذا پیکار با تاریکی‌های قوای نفسانی و حیوانی و تقویت و تکمیل قوه ملکی و طی مراحل سلوک و رسیدن به مقصد و مقصود ضرورت می‌یابد. صدرا انسان را مسافری تاجر پیشه می‌داند که سرمایه‌اش فطرت اولیه یعنی همان قوه و استعدادی است که بواسطه آن توانایی رسیدن به مدارج عالی و منازل رستگاری و سعادت را دارد و هدایت تنها نردبان صعود به سعادت و نیک بختی عالم آخرت است. مقاله حاضر سعی دارد که با نگاه به مبانی قرآنی صدرالمتألهین درباره هدایت و علت نیاز انسان بدان، علل و عوامل آن و راه وصول به آن را در حکمت متعالیه صدرایی نشان دهد تا چراغ راه جستجوگران عقلی و برهانی و کاوشگران روحی و معنوی گردد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 52
بررسی جایگاه نبی در حکمت عملی از نگاه فارابی
نویسنده:
علی اکبر تیموری، علی اله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت عملی بدون شک یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فلسفی فارابی است. نتیجۀ واحدی که از آثار متعدد وی دربارۀ حکمت عملی به دست می‌آید، تأکید بر نقش أنبیا در این عرصه است. شخص نبی با ورود به این عرصه و دست‌اندازی به ابعاد حکمت عملی، در استکمال و غنای آن می‌کوشد. پرسشی که در این مقاله به دنبال پاسخ آن هستیم، این است که نبی چه جایگاهی در حکمت عملی داشته و چگونه در جنبه‌های مختلف آن نقش‌آفرینی می‌کند. به طور کلی دو جنبه در حکمت عملی قابل تصور است: 1. بیان حکمت عملی 2. اجرای حکمت عملی. از منظر فارابی، حکمت عملی زمانی به سعادت می‌انجامد که در هر دو جنبۀ آن با موفقیت عمل شود. اهمیت این دو جنبۀ حکمت عملی و نقش کلیدی آن‌ها در سعادت افراد جامعه اقتضا می‌کند که کامل‌ترین افراد اجتماع به آن‌ها بپردازند. به همین دلیل، شخص نبی که در عالی‌ترین مرتبۀ انسانی قرار دارد این امور را به عهده می‌گیرد و با استعانت از وحی در آن‌ها نقش‌آفرینی می‌کند. در گام نخست او به بیان حکمت عملی می‌پردازد و فضایل و راه‌های رسیدن به آن را در قالب دین بیان می‌کند. در گام بعد، با به دست گرفتن رهبری اجتماع، حکمت عملی را اجرا می‌کند و آن را در جامعه می‌گسترد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
س1ـ فرق میان ما انسان های امروزی با انسان های زمان پیغمبر و امامان ـ علیهم السلام ـ چیست؟ (یعنی فرق میان زمان حضور ائمه ـ علیهم السلام ـ و زمان غیبت چیست؟) س2ـ چرا خیلی از احکام را نمی دانیم، چرا نسبت به اکثر چیزها نادان بوده و از صحت کاری که می کنیم مطمئن نیستیم؟ س3ـ چه فرقی میان انتخاب خلفا بعد از پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ و اقتدا و تقلید از مجتهدان و مراجع معظم تقلید است؟ س4ـ چرا ما از دیدن امام خود محروم هستیم، و چرا ما آدم های امروزی بدبختیم؟!
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
ج 1ـ سنّت و اراده حکیمانه و تغییر ناپذیر الهی که لطف عیان و منّت بی کران او بر بندگانش است این بوده که همیشه و تا پایان عمر انسان و بشریت، هادیانی را برای راهنمایی بشر و رهایی او از گمراهی و شقاوت، قرار بدهد که بر اساس روایات نبوی مجموع راهنمایانی که بیشتر ...
رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی
نویسنده:
علی صبری، محمد کاظم علوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به‌عنوان معلم اول و فارابی به‌عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم‌ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله‌ی اساسی این نوشتار بیان رابطه‌ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به‌کارگیری طرح مدینه‌ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می‌کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به‌صورت کامل به‌کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می‌دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله‌ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی‌شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می‌داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی‌شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین‌حال مهم‌ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه‌ی فاضله توجه بیش‌تری نموده‌ است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 114
بررسی دیدگاه ابن میمون درباره نقش عقل و شرع در استکمال انسان، بر مبنای رویکرد صدرایی
نویسنده:
حجت ابراهیم نجف آبادی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن میمون آندلسی "عقل" را مهمترین ممیّزه انسان از سایر حیوانات و نعمتی از جانب خداوند برای بشر می داند که مهمترین عامل پیونددهنده بین او و حق تعالی می باشد. به باور این متفکر، میزان بهره گیری از این گوهر است که مراتب افراد در قرب نسبت به باریتعالی را تعیین نموده و بهره گیری از عقل و علم در عرصه اجتماعی را نیز موجب رشد جامعه و تعاملات حسنه در میان مردم می داند. ابن میمون به عنوان یک خاخام برجسته یهودی، پیروی از فرامین شریعت حضرت موسی که مطابقت با موازین خرد و حکمت دارد را راهی می داند که می تواند انسان را به کمالات مادی و معنوی نائل نموده و زمینه شکوفایی عقلی و خُلقی جامعه را فراهم آورد. در همین راستا وی مراتبی را برای سیر تکاملی انسان برشمرده و معتقد است که صرفاً وصول به مرتبه پایانی که دربرگیرنده معرفت به حقایق و خصوصاً معرفت به خداوند و افعال اوست می تواند سعادت حقیقی را برای انسان فراهم آورد. با این حال به عقیده ابن میمون، هیچ یک از این محاسن نمی تواند توجه کننده قول به محوریّت انسان در میان مخلوقات و اینکه او غایت خلقت است، محسوب گردد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 68
آخرت به مثابه جهان اخلاق
نویسنده:
امیر دیوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دنیا و آخرت به مثابه دو نظام احسن با قوانینی متفاوت هستند که انسان به عنوان یک موجود عاقل، صاحب اراده و مسئول در آنها حاضر می‌شود. او باید در این جهان میان دو نوع زندگی دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که موقعیت وجودی او را رقم می‌زند: یا این زندگی را آن‌طور که در واقع هست، به زندگی جهان دیگر متصل بداند یا آنها را بریدهٔ از هم دانسته، تنها به این سرا معتقد شود. او در مقام عمل باید یا این زندگی را با قوانین جهان آخرت به مثابه جهان اخلاق اداره کند یا تنها با قوانین این جهان که قوانین طبیعت است، حیات خود را سامان بخشد. این انتخاب و تصمیم‌گیری، پایه در جدالی در وجود انسان دارد که «ستیز عقل و نفس» نام گرفته است. نفس از این جهان است و عقل از آن جهان و هر کدام انسان را با اعمال قوانین خود به جهان مناسب آن می‌کشانند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 72
اخلاق و فرزانگی از منظر فارابی و کنفوسیوس
نویسنده:
محمدعلی رستمیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
تحقیق حاضر با مقایسه اخلاق و فرزانگی در دو نظام فلسفی فارابی و کنفوسیوس، به بررسی تحلیلی نقش و جایگاه اخلاق در این دو نظام پرداخته است. ابتدا هر یک از دو نظام فلسفی را با توجه به تأکیدهایشان بر مفاهیم اخلاقی خاص، بررسی کرده، سپس به نتیجه‌گیری پرداخته‌ام و شباهت‌ها و تمایزهای این دو نظام فلسفی را بررسی نموده‌ام. نظام فلسفی فارابی نظامی مبتنی بر حکومت «رئیس اول» است که از لحاظ کمالات عقلانی به عقل فعال متصل شده است و می‌تواند حقایقی را دریافت کند که سعادت انسان بر آن متوقف است و آن‌گاه می‌تواند مردم را به سوی آن هدایت کند. مدینهٔ فاضله تحت رهبری رئیس اول است که نبی یا فیلسوفی که به کمال عقلانی رسیده است فضایل اخلاقی را در جامعه گسترش می‌دهد، و با همکاری و همیاری افراد آن، به سعادت حقیقی خویش نایل می‌شود. نظام فلسفی کنفوسیوس، نظامی است تحت رهبری انسان فرزانه‌ای که به کمالات نظری و عملی نایل شده است و می‌تواند جامعهٔ انسانی را به سعادت برساند. هر دو نظام فلسفی، هدف خود را تربیت انسان و کمال او می‌دانند، هر دو نگرشی جامعه‌گرا دارند و اخلاق و سیاست را به هم پیوند می‌زنند. اما فارابی هدف از تربیت انسان در مدینهٔ فاضله را سعادت اخروی می‌داند،‌ در حالی که کنفوسیوس به سعادت دنیوی می‌اندیشد. نظام فلسفی فارابی، اتحاد فلسفه و دین را مطرح می‌کند؛ در حالی که نظام کنفوسیوسی نظامی عقلانی است. همچنین این دو نظام در نقش حاکم فرزانه در جامعه متفاوت هستند. فارابی مدینه‌ای را که هیچ گونه حاکم فرزانه در آن حاکم نباشد، «مدینهٔ جاهله» می‌داند که نمی‌تواند انسان را به کمال برساند؛ اما کنفوسیوس به هر حال برای حاکم فرزانه در جامعه نقش مثبتی قائل است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 157
سعادت غائی و عشق الهی
نویسنده:
ونسان برومر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
سعادت غائی چیزی است که ما به هنگام نیل به حیات طیبه از آن برخوردار می شویم. ولی "حیات طیبه" چیست؟ سنتها و دیدگاههای دینی آرمانهای گوناگونی در باب حیات طیبه ارائه می دهند که به زندگی ما جهت می بخشند و ادعا شده است که نیل به آن آرمانها ما را نهایتا سعادتمند می سازد. در شرایع وحیانی مانند اسلام و مسیحیت غالبا سعادت غائی را در برخورداری از عشق الهی می دانند. ولی ماهیت عشق الهی چیست و به چه معنا این عشق سعادت غایی ما را تامین می کند؟ معمولا عشق الهی را شبیه به رابطه عاشقانه بین ابناء بشر تفسیر و تعبیر می کنند. اما از آنجا که خدا مانند سایر مردم نیست، عشق او نمی تواند با عشق بین انسانها یکسان باشد. بنابراین لازم است که محدودیتهای تشبیه عشق خدا به عشق آدمیان را روشن کنیم. من در این مقاله ابتدا پنج خصیصه اصلی عشق بین افراد بشر را بررسی می کنم. سپس سه تفاوت قاطع خدا و افراد را مورد بررسی قرار می دهم و نشان می دهم که این تفاوتها چه تفاوتی را بین عشق الهی و عشق بشری لازم می آورند. سرانجام نشان خواهم داد که مراد مومنان مسلمان و مسیحی از اینکه سعادت غائی در برخورداری از عشق الهی است، چه می تواند باشد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 18
سنت ارسطویی در فلسفه اخلاق غرب: دیدگاه های مک اینتایر
نویسنده:
قدرت اله قربانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
اخلاق ارسطو یکی از عناصر اصلی فلسفه او است که به سبب برخوردار بودن از عناصر مهم و غایت انگارانه و توجه به سعادت و فضایلی عقلانی چون حکمت، شجاعت، اعتدال و عدالت، دارای جایگاه مهمی در اندیشه فلسفی غرب است. این سنت اخلاقی در سایه همین خصوصیات، در قرون وسطی و در برخورد با ادیان ابراهیمی چون مسیحیت، یهودیت و اسلام، نه تنها انسجام خود را از دست نداد، بلکه ضمن تایید از سوی آنان، عناصری نیز بر آن افزوده گردید و به ویژه در مکتب توماسی، با خلاقیت اکویناس، عناصر اگوستینی و الهیات مسیحی نیز بر آن افزوده گردید و آن را تکمیل کرد. اما در دوره جدید، در پی تغییر نسبت انسان با جهان و خدا، اخلاق معنای دیگری یافت و عواطف و امیال انسان محور اخلاق قرار گرفت. در واقع، عقل که محور اخلاق و فضایل آن بود، به کنار نهاده شد که این امر را می توان در دیدگاه های فیلسوفانی چون هیوم، رید، کانت، هاچسون، نیچه، بنتام و جان استوارت میل ملاحظه کرد. در نتیجه، اخلاق دوره مدرن را می توان به اخلاق عاطفه گرا تعبیر کرد که در آن، گزاره های اخلاقی، در واقع، انشای عواطف و احساسات است و صدق و کذب در آن راه ندارد. مک اینتایر با بیان مطالب فوق، بر آن است که تنها راه نجات اخلاقی غرب، بازگشت به سنت اخلاقی ارسطو است؛ زیرا تنها این سنت است که به واسطه غایت انگاری و تکیه بر فضایل عقلانی، توانایی لازم را برای رسیدن به سعادت حقیقی دارد؛ البته می توان کاستی های سنت ارسطویی را با بازسازی آن برطرف کرد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 82
  • تعداد رکورد ها : 64