جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
بررسی علل پیدایش و گسترش کثرت‎گرایی دینی در دهه‌های اخیر
نویسنده:
عبدالعظیم عبداله پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توجه به التزام عملکرد دینی به معنای یگانه الگوی مورد وثوق جهت تحقق هدف خلقت انسان؛بی شک یکی ازدغدغه های فکری بشر درتمام دوره ها وعصرها بوده.تفاوت وگوناگونی تفاسیر و معانی مختلف میان آموزه های ادیان جهان امری است که نفوذ آن در عرصه های دیگرزندگی اجتماعی قابل رویت است .اندیشه ی گرایش به تصدیق حقیقت مندی ادیان گوناگون بدون تردید باداشتن ریشه های معرفتی،از سرچشمه نسبی گرایی و تشکیک در قطعیت معرفت انسانی جاری شده و با مواجه ی دست آوردهای نوین علمی جهت تطبیق و بیش فهم شدن آن، با مسئله نقد متون کتب مقدس شدت می یابد.شکل گیری جریانهای ضد کلیسایی در دوره های پس از قرون وسطی سبب شد تا پیش زمینه های قالب بندی جریان موسوم به لیبرالیسم فراهم شود که این مسئله با گسترش نهضت اومانیسم به عنوان مهمترین تحول تاریخ بشر دوره تکامل خود را با سرعت بسیار طی کرد و این مسئله رویکردی نوین را نسبت به دین به وجود آورد.جریان پروتستانیسم لیبرال به عنوان مهمترین عامل سیاسی در تفسیر دین با توجه به خصوصیات و ویژگی هایش در قرن نوزدهم مطرح است .تساهل و تسامح که عاملی مهم در رویکرد به مسئله کثرت گرایی دینی می باشد از جمله دست آوردهای اندیشه سیاسی پروتستانیسم لیبرال می باشد.
تبیین عقلی محدودیت معرفت به خدا در آیات و روایات
نویسنده:
اعظم حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر، محدودیت معرفت به خداوند را در آیات و روایات مورد بررسی قرار می‌دهد. معرفت خداوند برترین معارف و مهم‌ترین معرفتی است که نتایج بسیاری را در پی دارد، از جمله آنکه: انسان بواسطۀ آن به معرفت پیامبر و حجت خداوند نائل می‌شود. با وجود این، شناخت انسان نسبت به خداوند محدود است، زیرا خداوند علت است و انسان معلول و لازمۀ معرفت یافتن عالم به معلوم احاطه است؛ در حالی که معلول هرگزتوان احاطۀ کامل بر علت خویش را ندارد؛ در نتیجه علم او نیز کامل نخواهد بود، بلکه می‌تواند با معرفت به خویش و صفاتش و رفع نقص آنها، به معرفت نسبی پروردگار نائل آید. در مورد میزان محدودیت معرفت به خداوند دو دیدگاه کلی وجود دارد: محدودیت کامل،که منجر به عدم شناخت خداوند و تعطیل معرفت می‌باشد و محدودیت نسبی؛که میزانی از شناخت را برای انسان قائل است اما شناخت کامل و همه جانبه را رد می‌کند. نظریۀ تعطیل و توصیف ناپذیری از جمله دیدگاه‌هایی است که در این رابطه محدودیت کامل رامی‌پذیرند، این نظریات به شدت مورد انتقاد بوده وادعای آنها قابل پذیرش نمی‌باشد. پژوهش حاضرمعرفت خداوند را ممکن می‌داند، اما در این رابطه در پی اثبات محدودیت نسبی است. معرفت عقلی، قلبی، فطرت، شناختِ خود و شناخت آیات و دلائل، از جمله راه‌های معرفت خداوند می‌باشند،که این راه‌ها تنها ما را در شناخت وجه ذات و صفات خداوند، یاری می‌رسانند، زیرا کنه ذات و صفات خداوند برای انسان غیر قابل شناخت است. در این پایان نامه پس از بررسی دیدگاه‌های مختلف در رابطه با محدودیت معرفت به خداوند، به این نتیجه می‌رسیم که ادعای اهل تعطیل و تفکیک مبنی بر اینکه: عقل انسان راهی به معرفت دینی ندارد، باطل است. بلکه عقل انسان توانایی معرفت خداوند را در حدّ طاقت بشر داراست. بنابراین نظریات عدم امکان معرفت به خداوند را رد می-کنیم اما به معرفت کامل نیز قائل نمی‌باشیم.
ترجمه و نقد بخش اول کتاب «رجوع به عقل»
نویسنده:
بهجت یایا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلی جیمز کلارک فیلسوف غربی معاصر در این کتاب «رجوع بر عقل»، تلاش می‌کند تا ارتباط بین عقل و ایمان را مشخص سازد؛ ارتباطی که از قرن 18 میلادی، در ذهن روشنفکران قرینه‌گرا، متزلزل شده و بدین سان بذرهای الحادی را بر نسل امروز پاشیده که یادگار و میراث گذشته است. قرینه‌گرایی ؛ اعتقاد به عقلانیت یک امر، صرفاً در پس پرده استدلال است و عقیده به خدا را فاقد گواه یا ادلّه کافی می‌داند. در مقابل این تفکر سه رویه وجود دارد: 1 ـ الهیات طبیعی که می‌کوشد تا عقلانیت باور دینی را از طریق استدلال ثابت کند. 2 ـ ایمان گرایی که در ضمن پذیرش ضرورت وجود قرینه‌در زمینه عقلانیت باور، به نبود دلیل کافی در اثبات خدا، اذعان دارد. 3 ـ معرفت شناسی اصلاح شده که عقلانیت را به گونه‌ای غیر از استدلال خواهی، تفسیر می‌کند و بر پایه آراء پلنتینگا استوار است. مولف شقوق اول و دوم را مردود می‌داند و در طی دو بخش کتاب به اثبات گزینه سوم می‌پردازد. وی در بخش اول به نقد براهین الهیات طبیعی نشسته و مسأله شر را به عنوان قرینه‌ای علیه خدا، اقامه می‌کند و در بخش دوم، دلایل خویش را بر پذیرش آراء پلنتینگا و نقدهای وارد بر قرینه‌گرایی ذکر می‌کند و بدین سان تصویر جدیدی از عقلانیت ارائه می‌دهدکه نیازمند استدلال نیست. ما در این مختصر به ترجمه و نقد بخش اول کتاب به طور خاص و بیان فشرده‌ای از ترجمه و نقد بخش دوم می‌پردازیم. آنچه کلارک از کل بحث خود نتیجه می‌گیرد، پایه بودن باور خداست. او معتقد است که اشخاص، در رویارویی با استدلال‌ها، نتیجه‌ای را می‌پذیرند که با مبانی از قبل پذیرفته شده آنها هماهنگ است. به عبارت دیگر افراد در استدلال بر اثبات یا ردّ یک گزینه، بی‌طرفانه قضاوت نکرده و سعی در قبولاندن و پذیرش نظر اولیّه خود می‌کنند.بدین ترتیب، برهان نسبی بوده و به اشخاص و پیش فرض آنها بستگی دارد. کلارک در تأیید نظر خود، به براهینی استناد می‌کند که از مشهورترین براهین بوده و همچنان موافقان و مخالفانی دارد. وی، این را دلیلی بر عدم قدرت برهان در اقناع همگان می‌داند. ما در این رساله درصدد اثبات بی‌نیاز نبودن باور به خدا از استدلال و بیهوده نبودن آن بوده‌ایم و کوشیده‌ایم تا ثابت کنیم براهینی که کلارک به ذکر اشکالات آن می-پردازد، صرفاً ناشی از نارسایی مفاهیم فلسفی غرب بوده و این مسأله، ایرادی به قدرت برهان در ارائه یک نتیجه یقینی، وارد نمی‌کند. در نتیجه، استدلال بر وجود خدا نیز هیچ اشکالی ندارد و پایه بودن باور خدا، آن گونه که کلارک معتقد است، پذیرفتنی نیست. در قبال مسأله شر نیز راه حل‌هایی ارائه می‌شود که نشان دهنده سازگاری وجود خدا با بحث شر است. مولف، در پاسخ گویی به این مشکل، از دفاعیه مبتنی بر اختیار پلنتینگا دفاع می‌کند، لیکن با بررسی‌های انجام شده در این موضوع، نارسایی دفاعیه پلنتینگا نیز روشن می‌شود که کلارک از آن غفلت کرده است. و در مقابل مجموعه‌ای از پاسخ‌هایی مطرح می‌شود که مجموعاً، می‌تواند پاسخ گوی مسأله شر باشد.آنچه ذکر شد تلاشی است که تحت عنوان مقدمه مترجم، ارائه می‌شود و ادامه رساله، ترجمه صرف بخش اول کتاب بوده و در راستای امانت داری، سعی در ارائه متنی سلیس و متناسب با توان مترجم، ضمن حفظ معنا و منظور مولف در نگارش متن بوده است و از آنجایی که این کار، اولین قدم در مسیر ترجمه محقق و کارهای آغازین می‌باشد، حتماً از کاستی‌هایی نیز برخوردار بوده که دیده عفو و بزرگی، قلم بخشش بر نقصان و نارسایی‌های طبیعی کار می‌کشد تا در پرورش و رشد محقق در این زمینه کار علمی، تأثیر بسزایی داشته باشد ان شاء الله.
واقع نمایی ادراک حسی در دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مریم موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پایان نامه حاضر، بررسی این ادعا در دستگاه فلسفی ملاصدرا است که: ادراک حسی به مثابه قسمی از اقسام ادراک، می بایست شرط انطباق بر مدرَک مادی خود را تأمین کند. آیا آنچه ضمن فرآیند ادراک حسی بر مدرِک نمایانده می شود همان است که در متن عالم واقع موجود است؟ اگر چنین است، چرا و چگونه می توان یک نظریه منسجم و سازگار با دیگر مبانی و آموزه های صدرالمتألهین در زمینه واقع نمایی ادراک حسی ارائه کرد؟ در تذکار میزان اهمیت این مسأله همین بس که پذیرش یا عدم پذیرش «مطابقت ذهن بر عین» را می توان به عنوان یکی از مرزهای موجود میان شکاکیت و واقع گرایی قلمداد کرد. در این راستا، با تمرکز بر آثار خود ملاصدرا، ابتدا سعی بر جمع آوری مقدمات ضروری بحث از جمله «تعریف ادراک حسی» و «فرآیند حصول آن» کرده، پس از تحلیل و بررسی آنها، در فصل آخر، تلاش شده نظریه ای منسجم و سازگار با مقدمات پیشین، به نحوی ارائه گردد که از عهده حل مسأله واقع نمایی ادراک حسی برآید. در این میان نگاهی گذرا و درخور این رساله، به نظریات مرتبط در فلسفه ادراک حسی معاصر، نظیر نظریه التفاتی به عنوان نمونه ای از واقع گرایی مستقیم و نظریه داده حسی به مثابه نمونه ای از واقع گرایی غیرمستقیم،شده است؛ بدین امید که بتوان تصوری از نحوه ورود نظریه پردازان معاصر به چنین موضوعی بدست داده و در پرتو آشنایی اندکی که با آنها حاصل شده، بتوان با دیدی جدید در مطالب گذشتگان جستجو و کنکاش کرد. نتیجه آنکه، ملاصدرا را می توان به نحوی از طرفداران واقع گرایی غیرمستقیم قلمداد کرد. وی یک واقعیت مجرد مثالی را که به اعتباری وجود خارجی علم است و به اعتباری وجود ذهنی معلوم مادی، به عنوان واسزه میان ذهن و عین مادی در ادراک حسی معرفی می کند. این واسطه گرچه به لحاظ مشخصه های وجودی که داشته و دستگاه فلسفی که در آن نظام یافته است، از اشکالاتی که گریبانگیر «داده حسی» در معرفت شناسی معاصر، رها است اما خود به قدری مجرد و ماورائی تعریف شده که بیم آن می رود همین طبیعت ماورائی، فهمی از ادراک حسی عرضه کند که بسی دور از فهم متعارف و مقبول گردد.آیا اصلا آگاهی از چنین موجودی ما را به ادراک حسی یک شیء مادی می رساند؟ اگر پاسخ این سوال در یک دستگاه فلسفی مثبت باشد، چنانکه هست احتمالا، آیا باز هم می توان ادراک مثال یک شئ مادی را پاسخگوی انتظاراتی دانست که فهم متعارف از ادراک حسی دارد.
جایگاه عقل در دین
نویسنده:
تکتم مشهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بررسی مساله جایگاه عقل در دین می‌پردازد که یکی از بنیادی‌ترین مباحث فلسفه دین است. دیدگاه‌های متعددی همچون (ایمان‌گرایی، عقل‌گرایی حداکثری، عقل‌گرایی انتقادی) در این زمینه مطرح شده است. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌هااین نتیجه اخذ می‌شود که عقل و نقل در کنار هم و با هم معرفت شناسی دین را تامینمی‌کنند. با توجه به نیازمندی دین به عقل در مقام اثبا ت و ثبوت می‌توان گفت که تعارض بین این دو معنی نخواهد داشت و در صورت وجود تعارض ظاهری، عقل توان تخصیص نقل رادارد. کارکردهای عام و خاص عقل در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام در تعیین حدود و جایگاه عقلنقش بسزایی دارد.
معرفت‌شناسی ملاصدرا با توجه به دیدگاه وی در باب عقل فعال و عقول عرضی
نویسنده:
زهرا نیک نظام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به عقول طولی ، خاصه عقل فعال یک دیدگاه مشایی و اعتقاد به عقول عرضی و ارباب انواع یک دیدگاه اشراقی است که اعتقاد توامان به هر دو ، هم در بحث‌های هستی‌شناسی و هم در بحث‌های معرفت‌شناسی صدرالمتألهین نقش قابل توجهی دارد. حال با توجه به این دیدگاه تلفیقی، یکی از مهم‌ترین مسایل معرفت‌شناسی در فلسفه ملاصدرا این است که چگونه می‌توان بین دیدگاه‌های مشایی و اشراقی وی در قلمرو بحث‌های معرفت‌شناسی سازگاری ایجاد نمود؟به‌نظر می‌رسد، با توجه به دو دیدگاه متوسط و نهایی او، به سه نحو این دو دیدگاه قابل جمع هستند: 1. ارجاع نظریات متفاوت او به تحولات و تطورات مختلف نفس.2. هرجا سخن از مشاهده‌ی عقول است منظور عقول عرضی است، حتی زمانی که عقل فعال مطرح می‌شود.3. عقول نقش معرفت‌شناسی ندارند همان‌طور که نقش هستی‌شناسی ندارندو سخنان ملاصدرا در این جهت بیش‌تر از جهت همراهی با دیدگاه‌های مشایی و اشراقی است و نظریه نهایی وی همانا نظریه علم بمثابه انکشاف نفس است.
مقدمه، تعلیقه و ترجمه شش مقاله از کتاب فیلسوفان دین در قرن بیست و یکم
نویسنده:
حمید شاه‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن هفدهم، یکی از راهبردهای اساسی به معرفت دینی «الهیات طبیعی» بود که تأثیر آن به واسطه برخی انتقادها از جمله نقدهای هیوم و کانت رو به کاهش نهاد. در آستانه قرن بیست ویکم ، ریچارد سوئین برن، فیلسوف تحلیلی دین با نگاه به پیشینه الهیات طبیعی و با طرح نظریه احتمالات ریاضی به موضوع «خداباوری فلسفی» می پردازد. وی با استفاده از نظریه بایس و فرمول احتمالات، که نسبت احتمال بین قضایا را بررسی و تعیین می کند، این گونه درصدد نتیجه گیری است که احتمال قضیه خدا وجود دارد بیش از نقیض آن است. از نظر وی هر پدیده ای که در عالم شاهد آن هستیم می تواند نظریه «خدا وجود دارد» را ثابت کند و اگر همه این گزاره های مشاهدتی را در نظر بگیریم احتمال وجود خدا بیش از عدم وجود خواهد بود. تأکید سویین برن در حوزه عوامل پیشینی این نظریه بر دو رکن استوار است: «بساطت نظریه» و «محتوای آن»، زیرا محتوای مشابه در چند نظریه، احتمال صدق را بالا می برد. «معرفت شناسی اصلاح شده»، موضوع فصل دیگری از نوشتار حاضر است که نیکلاس ولترستورف وپلنتینگا به تبیین و شرح و بسط آن پرداخته‌اند. رهیافتی که با موقفی معرفت شناسانه، تکیه بر سنت کالونی در مسیحیت دارد و استدلال می کند که اعتقاد به خدا امری طبیعی است و تار و پود وجود آدمی به آن سرشته شده است. از این منظر، اعتقاد به وجود خدا، یک اعتقاد و باور پایه و بنیادی است و چنین نیست که به صورت تبعی و فرعی از قراین و شواهد و دلایل دیگر برآمده باشد. وی معتقد است که فیلسوف مسیحی سنت معرفت شناسی اصلاح شده، از فلسفه دین، فلسفه ای را عرضه می کند که هدف آن دیدن تمام جوانب حیات انسانی و عقلانی در پرتو ایمان است. لذا دین را تابع آزمون موسوم به قرینه و بینه بی طرف قرار نمی دهد. بنابراین تمام توجه وی معطوف مباحثی پیرامون نقش واقعی عقل در ایمان یا نقش واقعی ایمان در عقل است. براساس این رویکرد، اصول ایمان نوعاً نیازمند تأیید تعقل و احتجاج نیست. البته این بدان معنا نیست که اصحاب معرفت شناسی اصلاح شده منکر مقتضیات عقلانیت هستند بلکه آنچه آنان انکار می کنند این ادعاست که معقول بودن باورهای دینی به ویژه باور به خدا در گروی ابتنای عقلانی آن ها باشد.
  • تعداد رکورد ها : 274