جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی
نویسنده:
مهدی حاجیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
ماهیت علم و ملاک صدق آن از دیدگاه افلاطون و مقایسه آن با آراء علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سمانه شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
حیرت در عرفان
نویسنده:
مجید صادقی, راضیه عروجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حیرت در عرفان اسلامی، یکی از مطلوبات مهم و از مقامات عالیه عارف است. حیرت در بادی امر با ضلالت و سرگردانی هم معنا ست. اما در عرفان به عنوان بدیهه‌ای است که بر قلب عارف وارد می‌شود و نهایت معرفت عارف به باری تعالی را می‌رساند. چون ذات او حقیقتی لا یتناهی است و در ادراک محدود عقل جای نمی‌گیرد، بنابراین درک عقل از حقیقت او و همچنین آنچه که مربوط به عالم غیب و ماوراءطبیعت است قرین باعجز و حیرانی است. خداوند بزرگترین رازی است که نه عقل ونه کشف به فهم ذاتش پی نخواهند برد و همیشه در حیرت و سرگردانی باقی خواهند ماند. فیلسوف و عارف با دو ابزار عقل و کشف و شهود، کوششهای فراوانی برای کشف حقیقت و ادراک آن نموده و در بسیاری موارد با هم همنشین و موافق بوده اند. اما در مسأله حیرت این دو تیره با هم هم داستان نشده و فیلسوف در همه حال از حیرانی و سرگردانی گریزان بوده و عارف طالب آن. حیرت از مطلوبات عارف است اما برای فیلسوف از امور نکوهیده و مذموم.عارف در اکتشافات عالیه خود به حقایقی از معرفت ذات باری می‌رسد که وقتی آنها را بر عقل فلسفی عرضه می‌کند، آن را حیران و سرگردان می‌گذارد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 63
بررسی و نقد تکفیر غزالی نسبت به فیلسوفان مسلمان
نویسنده:
کبرا میرزازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در بیست مساله بر فلاسفه خرده گرفته است و در سه مساله قدم عالم، علم خدا به جزئیات و معاد، ایشان را تکفیرکرده است. ارزش پرسشهای او و سنگینی اتهام تکفیر، ضرورت پرداختن به این موضوع است. در این پژوهش بیشتر کوشش شده است که مبانی و دلایل فلاسفه و متکلمانبررسی گردد تا منشاء ابهام آشکار گردد. فرضیه محقق در اشکالات غزالی آن است که هر سه پرسش او برخاسته از عدم تامل در مبانی فیلسوفان است وتکفیر او نیزفاقد محمل شرعی است. اساس رای غزالی درقدم عالم، جواز جدایی قادر مختار از فعل خود است تا به استدلال استوار عدم انفکاک علت تامه از معلول پاسخ گوید که البته کوششی است بی ثمر. درعلم باری به جزییات، کلی به معنای ثابت را درنیافته و آن را به معنای مقابل جزیی به کار برده است و سرانجام رای معاد جسمانی را که انکار معاد نیست به خطا انکار دانسته است. تکفیر او نیز بی‎وجه است زیرا تکفیر در انکار ضروریات دین جاری است نه مسایل نظری.
بررسی دلالتهای تربیتی آراء فلسفی ملاصدرا به عنوان فیلسوف مکتب اصفهان
نویسنده:
علیرضا صمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه ملاصدرا از مهمترین نظامهای فلسفی است که با دقت به تبیین امور اساسی انسان شناختی پرداخته و می‌تواند به عنوان مبنای نظریات تربیتی در نظر گرفته شود. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی قرار می‌گیرد که در آن با استفاده ازروشتوصیفی _ تحلیلی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی دلالت های تربیتی ملاصدرا بررسی قرار گرفته است. بر اساس مبحث مطرح شده در فلسفه ملاصدرا تربیت باید بسیار هوشیارانه و هماهنگ با شتاب واقعی تحول صورت پذیرد. نظام تعلیم و تربیت باید جریانی مستمر و بالنده و همچنین نظامی جامع و شامل تمامی جنبه های وجودی انسان اعم از حس، تخیل و عقل باشد. بر اساس معرفت شناسی ملا صدرا نفس آدمی صرفاً منفعل و پذیرنده صورت عقلیه نیست؛ این نکته باید در تعلیم و تربیت در نظر گرفته شود .بر اساستطور وسع آدمیان و تفاوتهای فردی اهمیت است و با در نظر گرفتن این اصول می‌توان انسان را در مسیر ویژه‌اش به سوی غایت هدایت نمود.
مدینه فاضله افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدجواد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدینه فاضله، یعنی جامعه ای که از هر جهت برتر و متفاوت از جوامع دیگر و دارای امتیازات و برجستگی های استثنایی که تمام خواسته و آرزوهای انسان در آن، تبلور یافته است. افلاطون چنین جامعه ای را در چهره 1) طبقاتی بودن آن؛ 2) اشتراکی بودن زنان و اموال در میان جنگجویان؛ 3) زعامت و رهبری فلاسفه، جستجو می کند. در این نظام قدرت سیاسی به یک قشر خاص اختصاص دارد و انتقال و جابجایی آن به طبقات دیگر جایز نیست. بنیاد اساسی این بینش را باورهای جهان شناسانه و انسان شناسانه افلاطون تشکیل می دهد که معتقد است، انسان های هر طبقه به لحاظ سرشتی و ماهیت متفاوت از یکدیگر و برای وظایف خاص آفریده شده اند، و به وجود ذاتی قادر نیستند وظایف طبقات دیگر را انجام دهند. برجسته ترین ویژگی های مدینه فاضله، از نظر فارابی، حاکمیت فیلسوف در پرتو اجرای احکام اخلاقی برخاسته از آموزه های دینی، به شمار می رود. در این تفسیر جامعه دقیقا حکم بدن سالم را دارد که رهبری به منزله قلب آن به شمار می رود. همان گونه که بدن وقتی به مرضی مبتلا گردد، نیاز به طبیب خواهد داشت. طبیب جامعه، همان حاکم است که در صورت واجد بودن شرایط به خوبی از عهده این کار برخواهد آمد. از این رو، می توان گفت فارابی، برای حاکمیت، نقش تربیتی قوی قائل است. آموزه های سیاسی فارابی نیز از بطن دیدگاه هستی شناسانه، انسان شناسانه غایت شناسانه وی سر بر می آورد. به طور کلی، مدینه فاضله افلاطون و فارابی، در نظام سلسه مراتبی، در ضرورت اخلاق و عدالت و سعادت با هم مشابهت دارد، ولی موارد تفاوت این دو دیدگاه، کم نیست؛ از جمله افلاطون قایل به اشتراکی بودن زنان و اموال برای سربازان است، در حالی که نظام سیاسی فارابی چنین چیزی را تجویز نمی کند. طبقاتی بودن جامعه بودن جامعه نیز از موارد اختلافی دو دیدگاه است.
عقل و سیاست از دیدگاه فلاسفه مسلمان (دوره میانه)
نویسنده:
محمدرضا شریعتمدار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه عقل و شرع در قلمرو سیاست از دیدگاه فلاسفه مسلمانان دوره میانه مورد بحث این نوشتار می‌باشد. فلاسفه مسلمان، عقل راقوه ادراکی واحد می‌دانستند. به این معنا که آنان عقل نظری و عملی رایگانه دانسته و اختلاف این دو بر حسب مدرکات عقل تلقی می‌کردند. عقل را جهان شمول و فراتاریخی دانسته و قضایایی را که در حوزه عقل عملی و سیاست بودند. متصل به برهانیات و غیرنسبی می‌دانستند. برخلاف این نظر، پیدایش عقل در جهان اسلام به پدیده مهم نزول وحی مرتبط دانسته شد و در این مورد مفهوم (موقعیت مندی) عقل اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است . عقل در جهان اسلام جهت فهم وحی بوده و به متفکرینی بستگی داشته که در زمان و مکان خاص و به طور کلی موقعیت تعبیری خاص اسلامی و در نزاع با سایر نحله‌ها به تفکر و بحث پرداخته‌اند. فلاسقفه مسلمان درنزاعهایی که به سایر نحله‌های معرفتی (ظاهر گرایان، متکلمین و فلاسفه افراطی) در مورد عقلی با شرعی کردن سیاست داشته‌اند. به عقل اسلامی وضوح و توسعه بخشیده‌اند. در این نزاعها فلاسفه به عام و جهان شمول بودن داشن سیاسی و ظاهر گرایان و متکلمین به خاص بودن آن نظر داشته‌اند. رد منطق، رد قانون علیت ، تقدیم اراده بر معرفت و رد حسن و قبح ذاتی افعال از مواردی بوده است که خاص گرایان مطرح کرده‌اند. اینان در شناخت سیاست آشنایی با زبان عرب را کافی دانسته و در دانش سیاسی خود به فهم ظاهر متون دینی اکتفاء کرده‌اند. در مقابل برخی از فلافسفه با اتکاء به منطق و عقل عملی به رد ارزش خصوصی دینی در سیاست پرداخته‌اند. فارابی و مسکویه و... در جمعی که بین این دو دسته از نظریات مخالف به وجود آورند، بین عمومیت عقل و ابزار آن یعنی زبان عربی به جمعی بدیع رسیدند و از علم مدنی عام که شامل فلسفه مدنی و فقه مدنی می‌شود. نام بردند در این منظومه عقل ناظر به کلیاتی است که شرع جزئیات آن را با توجه به شرایط خاص بیان می‌کند. و بین عقل و شرع در قلمرو سیاست نسبت عام و خاص برقرار می‌گردد البته دسته‌بندی که در مورد عام و خاص بودن دانش سیاسی (عقلی یا شرعی بودن آن) ذکر کربدیم در نزاعهای فکری فلاسفه با خودشان نیز برقرار بوده است . عده‌ای سعادت انسان را عقلی و عده‌ای سیاست را کلا به شرع واگذار کرده‌اند.
علم الهی و رابطه آن با بداء از دیدگاه صدرالمتألهین و فخر رازی
نویسنده:
مینا سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل عمیق و پیچیده فلسفی – کلامی که از یک سو با خدا شناسی و از سوی دیگر با انسان شناسی پیوند می یابد ، آموزه بدا است . آن چه در این رساله سعی بر تجزیه و تحلیل آن است ، علم الهی و رابطه آن با بدا از دیدگاه ملاصدرا و فخر رازی در مقام متکلم و فیلسوف است . بنابر تصور بسیاری ، بدا از لوح محو و اثبات سرچشمه می گیرد ، در حالی که در این رساله روشن می شود بدا در مقام شامخی از صقع ربوبی تحقق می یابد و از اسم مستاثر الهی سرچشمه می گیرد و آن چه در لوح محو و اثباتسافل و علم قدری و نظام عینی تحقق می یابد ، ظهور بداست نه وقوع آن . بر این اساس ، نقش مبادی عالی و علت های متوسط در این زمینه ، تنها به عنوان مجاری ابداء و اظهار بدا به الواح سافل است . هر تغییر در لوح قدر خارجی ، منوط به اختیار انسان است و اختیار او می تواند تأثیر گذاربر جهت دهی سلسله اسباب و علل وارده بر طبیعت باشد . ملاصدرا با شرح فلسفی خود بر اصول کافی ، به خوبی حقیقت بدا را شرح داده است . هر چند به طور تفصیلی توضیح نداده که چگونه بدا به خداوند منتسب می شود و این که با وجود برتر بودن اولیای محمدیین از لوح محفوظ ، چگونه در علم آنان بدا ظاهر می شود ؟ و مطالب دیگری که در این زمینه مبهم مانده اند . با وجود انکار بدا از ناحیه فخر رازی ، تناقض های فراوانی در آثارش مبنی بر تغییر سرنوشت می یابیم که شاید دلیل آن این است که وی نتوانسته با چهار چوب های سست تفکر بر جبر ، مفاد روشن و محکم مأثورهایی را انکار کند کهبر وجود اختیار آدمی دلالت دارد و نتوانسته تأثیر دعا ، صدقه و مانند آن را بر تغییر سرنوشت آدمی ، براساس محو و اثبات نادیده بگیرد . روش تحقیق این رساله ، روش تطبیقی همراه با تحلیل می باشد .واژگان کلیدی : بدا ، لوح محو و اثبات ، لوح محفوظ ،علم الهی ، ملاصدرا ، فخر رازی
بررسی انتقادی دیدگاه‌های متفکرین غربی قرن بیستم پیرامون سرمدیت خداوند
نویسنده:
محمدعلی لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه دین معاصر غربی، سرمدیت خداوند و چگونگی ارتباط او با جهان زمان‌مند می‌باشد. تا پیش از قرن اخیر، عمده گرایش اندیشمندان خداباور توحیدی به بی‌زمانی خداوند بود، اما امروزه زمان‌مندی خداوند به خاطر هم‌خوانی با کتاب مقدس پیروان بیشتری دارد. البته در مقابل نقدهای این گروه بر بی‌زمانی، برخی متفکرین تقریرهای جدید از دیدگاه سنتی مانند سرمدیت استمراری، شبه زمان‌مند و نگرش غیر استمراری به آن را مطرح کرده‌اند. دسته‌ای نیز نگاهی جامع‌گونه به این مسئله دارند و با تفسیر خاص خویش خداوند را هم بی‌زمان و هم زمان‌مند قلمداد می‌کنند. در هر حال، نقطه مشترک همه این گرایش‌ها، مبنا بودن ماهیت ایستایی-پویایی زمان برای آن‌ها است که در بیان نگرش‌ها از ویژگی‌های این دوجنبه زمان استفاده کرده‌اند. البته نباید از نقش فیزیک نوین در این نظریات غافل بود. مهم‌ترین ادله پیروان فرازمانی، کمال وجودی خداوند، مخلوق بودن زمان و رفع شدن چالش علم پیشین الهی و اختیار انسان می‌باشد. علم خداوند به زمان حال و فاعلیت او در جهان نیز، دلایل گرایش به زمان‌مندی هستند و مورد تأیید نظریه‌های جامع هم می‌باشند. البته جامع‌گراها تفسیر و یا نحوه‌ای خاص از بی‌زمانی را نیز به خداوند نسبت می‌دهند. اگر براساس فلسفه اسلامی به مسئله بنگریم، خداوند، بی‌زمان و سرمدیت وصفی عدمی است که از مقایسه او با جهان زمان‌مند انتزاع می‌شود. در فلسفه اسلامی، جهانِ مادی -و زمان به عنوان بخشی از آن-، قدیم است. وجود زمان با حرکت و تغییر گره خورده که البته در این تغییر، ثبات دارد. ولی ذات خداوند ثابت است و در هرگونه تفسیر و تعبیر از ذات او باید تغییرناپذیری او را ملاحظه کرد. یکی از این ملاحظات تفکیک میان ذات و فعل و صفات مربوط به آن‌ها است. هر گونه تغییر و تحولی، منسوب به مقام فعل او می‌شود، در عین اینکه ذات او سرمدی باقی می‌ماند.
بررسی تطبیقی وجود محمولی در حکمت متعالیه و فلسفه‌ی کانت و تحلیلی
نویسنده:
مسعود صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه‌ی اسلامی سوال در مورد محمول واقع شدن وجود، قبل از فارابی مطرح بوده است. بعدها این سوال به صورت جدی‌تری مطرح شد. فیلسوفان مسلمان از طریق قاعده‌ی فرعیه محمول واقع شدن وجود را به چالش کشیده‌، معتقدند اگر در یک هلیه‌ی بسیطه وجود محمول واقع شود دور یا تسلسل پیش می‌آید. در فلسفه غرب نیز محمول واقع شدن وجود مورد تردید و انکار واقع شده است. آغازگر داستان انکار وجود محمولی، هیوم است اما این انکار بیشتر یاد آور نام کانت است. وی می‌گوید وجود محمول واقعی نیست. محمول واقعی آن است که باعث افزایشی در مفهوم موضوع شود اما وجود چون چنین نیست، صرفا نقش رابط را ایفا می‌کند. کانت پس از انکار وجود محمولی برهان‌های وجودی در اثبات وجود خدا را، به دلیل اینکه در این برهان‌ها وجود یک محمول واقعی قلمداد شده است، مخدوش می‌داند. همچنین گزاره‌های وجودی را ترکیبی می‌داند. فیلسوفان تحلیلی نیز ویژگی بودن وجود را انکار کرده‌اند. ایشان وجود را یک محمول درجه دوم می‌دانند. محمول درجه دوم محمولی است که فقط بر مفاهیم حمل می‌شود نه بر اشخاص. در تحلیل فیلسوفان تحلیلی از گزاره‌های وجودی، وجود در جایگاه سور قرار می‌گیرد، لذا معتقدند وجود چیزی بیش از سور قضیه نیست. استدلال ایشان این است که اگر وجود بر اشخاص حمل شود، گزاره‌های وجودیِ موجبه، همان‌گو و سالبه‌ی آنها خودشکن خواهند شد. در دیدگاه ایشان بحث وجود محمولی به مثابه یک بحث منطقی بلکه یک بحث زبانی مطرح شده است.با معیار قرار دادن هستی‌شناسی صدرا خصوصا بحث‌هایش در مورد اصالت وجود، ثبوت الشیء بودن و عکس الحمل بودن گزاره‌های وجودی، نتیجه می‌شود که دیدگاه کانت و فیلسوفان تحلیلی صائب نیست. سه اشکال اصلی بر کانت وارد است. اول اینکه معیار وی در مورد محمول واقعی و غیر واقعی معیاری اعتباری است که می‌توان در مقابل آن به معیارهای دیگری دست یازید؛ دوم اینکه گزاره‌های وجودی ترکیبی انتزاعی‌اند نه ترکیبی محض؛ سوم اینکه بر اساس اصالت وجود و حرکت جوهری آن، وجود است که می‌تواند به عنوان یک ویژگی فزاینده ابراز هویت کند. استدلال اصلی فیلسوفان تحلیلی نیز به دلیل اینکه گزاره‌های وجودی دلالت بر ثبوت‌الشیء می‌کنند مخدوش است. همچنین نظریه صدرا درمورد تخصص وجودروشن می‌کند که وجود حقیقتا باید بر اشخاص حمل شود. تعریف وجود محمولی نیز نشان می‌دهد که بحث وجود محمولی یک بحث فلسفی-منطقی است. اما برهان وجودی نه به خاطر محمول واقع نشدن وجود بلکه به دلیل خلط بین مفهوم و مصداق واجب‌الوجود مخدوش است.
  • تعداد رکورد ها : 63