جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 69
في رحاب حديث الثقلين و احاديث اثنى عشر
نویسنده:
علی احمدی ميانجی؛ محقق: مجتبی فرجی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الحديث للطباعة و النشر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
في رحاب حديث الثقلين و أحاديث اثني عشر، اثر علی احمدی میانجی، با تحقیق مجتبی فرجی، پژوهشی است پیرامون حدیث شریف ثقلین و احادیثی از پیامبر(ص) که به وجود دوازده امام و پیشوا پس از ایشان دلالت دارند. کتاب با مقدمه محمدکاظم طباطبایی آغاز و مطالب در دو قسم؛ قسم اول در شش فصل و قسم دوم در دو فصل، تنظیم شده است. نویسنده در ابتدا، به بحث پیرامون حدیث شریف ثقلین پرداخته و ضمن اشاره به صحابی، راویان و علمایی که در طی قرون متمادی این حدیث را روایت کرده‌اند، به ذکر برخی از لطایف مستفاد از این روایت شریف پرداخته است. سپس، احادیث معروف به اثنی عشر را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در مقدمه، به منظور بیان اهمیت و جایگاه کتاب، به این نکته اشاره شده است که مباحث تطبیقی در متون نقلی، چشم‌انداز و آفاق وسیع و جدیدی را نمایان ساخته و نگاه جامع و گسترده در روایاتی که در موضوع معینی وارده شده‌اند، اقتضا دارد که تمامی روایات مربوط به آن موضوع، مورد بحث و بررسی قرار گیرد و اثر حاضر، بدین منظور، به بحث و بررسی حدیث ثقلین و احادیثی که به ائمه دوازده‌گانه اشاره دارند، پرداخته است. در قسم اول، در شش فصل زیر، به بحث پیرامون حدیث ثقلین پرداخته شده است: در فصل نخست، نگاهی اجمالی به حدیث ثقلین افکنده شده و نص این حدیث، بنابر جمع بین روایات، نقل گردیده و به این نکته اشاره شده است که پیامبر(ص) در موارد متعددی، به این حدیث شریف تصریح کرده‌اند که از جمله آن‌ها عبارتند از: در غدیر خم؛ در عرفه در سال حجه الوداع، در بیماری در مدینه در حالی که اتاق ایشان مملو از صحابه بود و... در فصل دوم، به ذکر نام 51 تن از مردان و زنان صحابی پرداخته شده که این حدیث شریف را نقل کرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان از: حضرت علی(ع)، فاطمه(س)، حسن بن علی(ع)، حسین بن علی(ع)، عبدالله بن عباس، ام سلمه، ابوذر غفاری، ابورافع، جبیر بن مطعم، عبدالله بن حنطب، ضمیره (ضمره) بن اسلمی، ابوسعید خدری، زید بن ارقم، ام‌هانی بنت ابی‌طالب، حذیفه بن اسید غفاری، عمرو بن عاص بن وائل، حذیفه بن یمان، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله انصاری، انس بن مالک، ابوهریره دوسی، محمد بن فلاد، طلحه بن عبیدالله تمیمی، عبدالله بن عوف، سعد بن ابی وقاص، زبیر بن عوام، عمار بن یاسر، مقداد بن عمر و... جمع کثیری از علماء و محدثین شیعی، این روایت را در کتب حدیثی خود نقل کرده‌اند که مؤلف از بین آنها به سیدنوالله حسینی مرعشی و شیخ محمدحسین حر عاملی اشاره نموده است. هر کدام از این دو به طرق متعددی، روایت ثقلین را نقل نموده‌اند که مؤلف در دو فصل سه و چهار، منابع دیگری که این طریق را در خود جای داده‌اند را بر می‌شمرد. این حدیث شریف را جمع کثیری از بزرگان و مشاهیر هر عصر نقل کرده‌اند و لذا در فصل پنجم، بر حسب قرون، از قرن دوم تا دوازدهم، به ذکر محدثینی پرداخته شده که این حدیث را روایت کرده‌اند. در فصل ششم، به برخی از نکته‌هایی که از این حدیث شریف می‌توان دریافت، اشاره شده است از جمله آنکه: از جمله «إنما أنا بشر یوشک أن یأتی رسول ربی (إنی لأظن أن ادعی فأجیب- کأنی دعیت فأجبت)» خبر از نزدیکی رحلت پیامبر(ص) می‌دهد. از جمله «إنی تارک» تأکید بر وصیت بر ثقلین فهمیده می‌شود به اینکه این‌دو به منزله نفس و خلیفه آن حضرت می‌باشد، همچنان که در بعضی از نصوص، چنین آمده است: «هما الخلیفتان من بعدی (خلفت فیکم الثقلین- الثقلین خلیفتین)»، پس بنابراین، فرمانبرداری و اطاعت از آنها، بر امت واجب می‌باشد و... در قسم دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون روایاتی پرداخته شده است که به احادیث اثنی عشر معروف است و در آنها، به وجود دوازده امام و خلیفه ابرار و معصوم پس از پیامبر(ص) تصریح شده است. در فصل نخست، روایاتی نقل گردیده که اسامی دوازده امام در آن تصریح نشده و فقط به تعداد ائمه اشاره شده است. مجموع این روایات، به عدد 275، می‌رسد. بسیاری از این روایات از زبان ائمه و برخی دیگر، صحابه از پیامبر نقل کرده‌اند. در روایتی از امام على(ع) چنین می‌خوانیم: من و حسن و حسین و نه فرزند از اولاد حسین، خلیفه خداوند بر روی زمین، حافظان وحی، ائمه مسلمین بعد از پیامبر(ص) و حجت خدا بر مخلوقاتش هستیم. در فصل دوم، روایاتی آورده شده که در آن‌ها به نام دوازده امام، تصریح شده است. مجموع روایات این بخش، به عدد 94 می‌رسد. این تصریح از طرف ائمه و صحابه صورت گرفته است؛ کسانی چون: ام سلمه، عایشه، محمد بن حنفیه، ابن عباس، ابوذر، مقداد، سلمان، عمار و...
تفسير الصافي المجلد 1
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشه‌هاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمه‌اى آغاز مى‌كند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينه‌هاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مى‌گويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشاره‌اى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهل‌بيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مى‌كند، و از تفاسيرى سخن به ميان مى‌آورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كرده‌اند و يادآورى مى‌كند كه اين‌گونه تفاسير نيز از كاستى‌ها و ناهنجارى‌ها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بى‌ارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اين‌ها، در اين‌گونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرت‌زا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعه‌ها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچ‌گونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبسته‌اند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مى‌فرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارى‌ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته‌ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى‌رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهل‌بيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهل‌بيت «ع» مى‌باشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونه‌اى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آينده‌اى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه‌ايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى‌كند كه به تعبير آيت‌اللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهل‌بيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل‌بيت «ع» مى‌باشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مى‌دانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مى‌دهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مى‌باشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مى‌فرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مى‌رويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مى‌توانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارى‌ها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مى‌كند. آنها كه خيلى خشك برخورد مى‌كنند و مى‌گويند، اگر در مورد آيه‌اى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمى‌كنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مى‌فهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مى‌كنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مى‌گردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مى‌آوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مى‌كنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مى‌كنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مى‌آوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بى‌توجهند؟ زيرا پاسخ مى‌دهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مى‌آوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيه‌اى را كه مى‌خواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مى‌كنم و اگر كسى چيزى نمى‌گفت، خودم بايد بيان مى‌كردم، پس سخن او را حجت نمى‌دانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مى‌كنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مى‌فرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمى‌گيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مى‌اندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سوره‌ها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مى‌كند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مى‌رود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مى‌دارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مى‌كند. در جلد اول کتاب بعد از مقدمات دوازده گانه به تفسیر استعاذه و تفسیر سوره های فاتحه، بقره، عمران و نساء پرداخته شده است.
مراقد أهل البيت في القاهرة و معه کتاب حياة الأرواح بعد الموت
نویسنده:
محمد زكي إبراهيم؛ ناظر: محیی الدین حسین یوسف اسنوی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهرة مصر: مؤسسة إحياء التراث الصوفي,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«مراقد اهل البيت فى القاهره»، اثر ابوالبركات زكى الدين محمد زكى ابراهيم، كتابى است به زبان عربى كه به معرفى آرامگاه‌هاى آن دسته از ذريه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) كه در مصر واقع شده مى‌پردازد. كتاب؛ مشتمل بر مقدمه چاپ نخست و نيز مقدمه چاپ‌هاى بعدى كتاب و سيزده باب و يك خاتمه و ملحقات مى‌باشد. مولف در باب نخست كتاب با اشاره به خصومت نواصب نسبت به اهل بيت (علیهم السلام) و انكار فضائل ايشان، به نقل حديث شريف ثقلين پرداخته و آن را مورد بررسى قرار مى‌دهد. باب دوم كتاب، به معرفى امام على (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و امام حسن (علیه السلام) و امام حسين (علیه السلام) اختصاص يافته و كنيه و القاب ايشان معرفى و مختصرى از زندگى‌نامه آنان آمده است. باب سوم، به معرفى به مقام رأس الحسين (علیه السلام) در قاهره اختصاص يافته و مولف با استناد به ديدگاه مورخان و نيز بر اساس كتاب‌هايى كه در موضوع سيره نگاشته شده، اثبات مى‌كند كه اين مقام در قاهره واقع شده است. وى همچنين شهادت عده‌اى از عدول علما مبنى بر مدفون گشتن سر مبارك امام حسين (علیه السلام) در قاهره را نقل مى‌كند. باب چهارم، به معرفى مرقد زينب كبرى (سلام الله علیها) و چند بانوى ديگر كه زينب نام دارند، اختصاص يافته است. باب پنجم، به معرفى دو بانوى بزرگوار به نام نفيسه صغرى و نفيسه كبرى اختصاص يافته است. باب ششم، به معرفى دو بانو كه سكينه نام داشته و در قاهره مدفون گرديده‌اند، اختصاص يافته است باب هفتم، به معرفى بانوانى كه رقيه نام داشته‌اند، اختصاص يافته است. باب هشتم، به معرفى بانوانى از اهل بيت كه فاطمه نام داشته‌اند، اختصاص يافته است: باب نهم، به معرفى دو بانو به نام آمنه اختصاص يافته است باب دهم، به معرفى برخى از اشراف اهل بيت (علیهم السلام) كه در مصر مدفون‌اند، اختصاص يافته است باب يازدهم، به معرفى مراقد سادات طباطبايى؛ همچون على بن حسن بن طباطبا، احمد بن على بن حسن طباطبا و... و نيز سادات وفائيه اختصاص يافته است. در باب سيزدهم، درباره منصب نقابت اشراف كه از طرف خلفاى فاطمى به سادات اعطا گرديد و نيز از اختصاص سادات به پوشيدن عمامه سبز سخن به ميان آمده است.
كتاب خصائص الوحي المبين
نویسنده:
يحيى بن حسن ابن بطريق؛ محقق: محمدباقر محمودی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خصائص الوحي المبين في مناقب أميرالمؤمنين، از مهم‌ترين و مشهورترين كتاب‌هاى ابوحسين، يا ابوزكريا شمس‌الدين يحيى بن حسن بن حسن بن على بن محمد بن بطريق اسدى حلى (523-600ق) محدث، فقيه، اديب و متكلم امامى، بعد از كتاب ديگر وى؛ يعنى عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، است. اين اثر ارزشمند حاوى دويست و دو حديث درباره مناقب علی‌ عليه‌السلام است كه ضمن بيست و پنج فصل تنظيم گشته و در اين احاديث به آياتى اشاره مى‌شود كه بنا به اعتراف عامه و شهادت منابع ايشان در شان علی‌ عليه‌السلام نازل گشته است. مؤلف كتاب اسناد و طرق خود در نقل روايات مزبور را در ابتداى كتاب ذكر مى‌كند و اين خود نشان از جايگاه والا و تضلع وى در علم حديث دارد. همچنين از كثرت مشايخ و اساتيد او و دستيابى او به اوج احاطه به مناقب و فضائل حكايت مى‌كند. مؤلف در اين كتاب به گردآورى و تدوين مناقب امام اميرالمؤمنين على بن ابى‌طالب‌ عليه‌السلام با استفاده از متون مورد اعتماد اهل سنت نظير صحاح سته و نيز آثارى كه درباره سنت پيامبر اكرم(ص) توسط آنها نگاشته شده، پرداخته است. منابعى كه ابن بطريق در اين اثر از آنها بهره برده، عبارتند از: صحيح بخاري و صحيح مسلم. الجمع بين الصحيحين، لحميدي. الجمع بين الصحاح الستة، شيخ أبوالحسن رزين بن معاوية بن عمار العبدري. مسند أحمد بن حنبل الشيباني. و تفسير الثعلبي، موسوم به الكشف و البيان. مناقب الفقيه، أبوالحسن بن علي بن محمد الطيب،.معروف به ابن المغازلي الواسطي. مناقب أحمد بن حنبل معروف به فضائل الصحابة و غيره. نگارش اين كتاب نقطه آغازى بود، بر تألیف و تدوين آثارى در موضوع مناقب كه در آنها از منابع اهل سنت در نقل و يادكرد مناقب اميرالمؤمنين علی‌ عليه‌السلام سود جسته مى‌شد. پس از نگارش اين اثر آثار متعدد ديگرى درباره مناقب حضرت و ساير ائمه عليهم‌السلام با استفاده از منابع مهم و معتبر اهل سنت نگارش يافت.
رد اباطيل عثمان الخميس على حديث الثقلین
نویسنده:
حسن بن عبدالله عماني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان/ ریاض: دار الهدی,
چکیده :
کتاب رد اباطيل عثمان الخميس على حديث الثقلین توسط حسن عبدالله علی به رشته تحریر در آمده است. عثمان الخمیس یکی از مفتی های وهابی می باشد که اصلی ترین تخصص وی مناظره با شیعیان در فضاهای مختلف بخصوص برنامه های ماهواره ای و اینترنت است. خمیس در ادعایی عجیب, ائمه دوازده گانه را, ابوبكر, عمر, عثمان, علي, معاويه, يزيد, مروان بن حكم, عبدالملك بن مروان و ... معرفی می کند. وی معتقد است اكثر ائمه, اموي هستند. وی کتابی با نام حقبۀ من التاریخ بر علیه عقائد شیعیان و امامان شیعه نوشته و شبهاتی را در آن ایراد نموده است. نویسنده در صدد بررسی مجموعه ای از شبهاتی که شیخ عثمان الخمیس در کتابش آورده است, می باشد. این کتاب از چهار بخش تشکیل شده که هر بخش دارای فصولی می باشد. بخش دوم: رد اباطیل عثمان الخمیس بر حدیث شریف ثقلین, که از پنج فصل تشکیل یافته است. نویسنده پس از بررسی اقوال عثمان الخمیس درباره اهل بیت (ع), با معرفی دیدگاه الخمیس به عنوان نظری شاذ, بیان نموده است که احادیث ثقلین, کساء, غدیر و حدیث «علی منی و انا من علی» علاوه بر تواتر بر افضلیت اهل بیت (ع) دلالت دارد که حتی برخی از مخالفین شیعه از اهل سنت نیز قائل به آن می باشند. همچنین مصداق آیه تطهیر, تنها پنج تن آل عبا می باشند.
حديث الثقلين
نویسنده:
رعد مرسومي؛ ناظر: عبدالستار حسنی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 69