جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 332
بررسی نقش الهام بخش ادبیات شرقی و ایرانی در آثار موریس بارس
نویسنده:
کریمیان فرزانه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بهره گیری از فرهنگ و ادب مشرق زمین و به ویژه سرزمین پارس در سفرنامه ها و داستان های نویسندگان ابتدای قرن 20 فرانسه، از جمله در آثار موریس بارس امری واضح و مبرهن است. این تاثیر در دفاتر و در دو کتاب باغی بر ساحل رود اورونت و تحقیقی در سرزمین های لوان که قبل از مرگ وی به چاپ رسید. از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بارس گاه در نوشته هایش و در حکم یک صاحب قلم، انتقال دهنده فرهنگ و ادبیات شرقی و ایرانی به غربیان می شود و در پاره ای اوقات فراغت با اشعار سخنوران این مرز و بوم آثارش را زیبنده می سازد؛ گاه به عنوان یک الگوی وطن پرستی برای فرانسوی ها از باورهای ملی و اعتقادات مذهبی به خصوص ایرانیان سخن می گوید و اعتبار آن ها را در غنا و استواری یک فرهنگ و یک ملت گوشزد می کند. در این مقاله به تجزیه و تحلیل نوشته های این سه عنوان بارس پرداختیم تا نقل قول ها و اشاره های مستقیم با غیرمستقیمی را که به شاعران ایرانی وجود دارد برجسته سازیم و نقش بنیادین آن ها را در پیدایش آثار نویسنده فرانسوی، موریس بارس، شرح دهیم.
صفحات :
از صفحه 197 تا 220
رابطه عواطف و معرفت از منظر ملاصدرا
نویسنده:
نجف یزدانی، محمد سعیدی مهر، عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ساحت معرفت از مهم ترین ساحت های انسانی محسوب می شود و از این منظر، بررسی ابعاد دیگر انسانی که در ارتباط با شناخت و ادراک او هستند، اهمیت می یابد. یکی از این ساحت ها که به تازگی بیشتر مورد توجه روان شناسان و معرفت شناسان قرار گرفته است، بعد عواطف و هیجانات است. دو رویکرد کلی نسبت به عواطف را می توان در طول تاریخ تفکر مشاهده کرد. برخی همواره از نقش سلبی آن سخن گفته و عملکردهای منفی آن را نشان می دهند و بر حذف آن همت گماشته اند و عده ای دیگر عواطف را کمک کننده معرفت و عقل می دانند. سعی ما در این مقاله بر آن است که بعد از طرح این دو رویکرد، به بازخوانی نظر ملاصدرا، درمورد ارتباط عواطف با معرفت بپردازیم. در باب تاثیر سلبی عواطف و احساسات از نظر ملاصدرا، تاثیر احساسات در پذیرش باورها و عقاید تقلیدی، انس با محسوسات و تاثیر آن برشناخت، تاثیر شهوات در عدم سنخیت نفس با معارف الهی، نقش عواطف در روی گردانی از غایت مطلوب و تاثیر احوال بر علم حقیقی و حکمت مورد بررسی قرار گرفته و در مورد نقش ایجابی عواطف، به نقش عشق مجازی و حقیقی اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 52
پیامهاى تربیتى در نهضت حسینى
نویسنده:
مصطفى حسینى رودبارى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر مشتمل بر ده پیام تربیتى از مکتب عاشوراست.در این مقاله سعى شده است با الهام از گفتار و سیره حضرت اباعبدالله(ع) و یاران با وفایش در طول نهضت مقدس شان، پیام هایى استخراج گردد که پاسخگوى برخى ازنیازها در حوزه تربیت و اخلاق باشد. پیامهاى ده گانه اى که دراین مقاله مورد بررسى قرار گرفته است عبارتنداز: جاذبیت وگیرایى، احساس شخصیت، حسّ خیرخواهى، نشاط وآرامش، مساوات و تبعیض زدایى، ایثار وفادارى، بهره بردارى از گرایش هاى مخالف، زدودن آفت رعب از مرگ، تقویت روحیه، اعطاى بینش و بصیرت دینى.
ترجمه و شرح کتاب عشق، قدرت و عدالت اثر پل تیلیش
نویسنده:
پریسا یزدان جو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
کمال و سقوط انسان ازدیدگاه مولانا و مایستراکهارت
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرویکرد مولانا و مایستر اکهارت به مسئله انسان و سیر کمالی او متاثر از نگاه ذو مراتبی به حقایق هستی اعم از خدا و انسان است . انسان موجودی است دارای ساحت های ظاهری و باطنی که هرکدام منعکس کننده بخشی از حقیقت پنهان اوست .بنابراین کمال و سقوط او نیز با توجه به این سلسه مراتب وجودی او معنا می شود .اگرچه این دو عارف متعلق به دو سنت عرفانی جدا از یکدیگر بوده اند و تاثیر سنت های دینی شان در تعالیم عرفانی آنها منعکس شده ، امّا رویکرد عرفانی آنها به انسان و بویژه کمال و سقوط او از وجوه تشابه و تفاوت معناداری برخوردار است. از این جهت نگاه تطبیقی به مسئله کمال و سقوط در آموزه های این دو عارف ، هم از جهت مقایسه دو سنت عرفانی اسلام و مسیحیت بطور اعم و هم تحلیل و مقایسه نگاه عرفانی این دو عارف بطور اخص به مسئله مذکور ، قابل توجه می باشد. در این رساله مسئله کمال و سقوط انسان در دو مرحله اصلی که مشتمل بر مراحل فرعی تری است و همه مراحل با یکدیگر ارتباط متقابل دارند ، مطرح شده است .در مرحله اول که نقش معرفت و شناخت در کمال و سقوط انسان است ، این مسئله در سه سطح حسی ، عقلی و شهودی مطرح شده است. محدودیت و عدم توانایی معرفت حسی در درک حقیقت مستلزم گذر کردن از این مرحله و رسیدن به حواس باطنی است ، علاوه بر این گرفتار شدن انسان در دایره ی تنگ عقل جزیی در مرحله شناخت عقلی نیز مانع رسیدن انسان به مرتبه ی عقل کلی است ، که از محدودیت های عقل جزیی به دور است.آنچه می تواند مکمل این دو مرحله شود ، رسیدن به معرفت شهودی از حقیقت و درک بی واسطه آن است . رسیدن به این مرحله مستلزم از بین بردن موانع ارتباط برقرار کردن با حقیقت الهی خویشتن و رسیدن به خودشناسی حقیقی است، که در تعالیم عرفانی آنها این مسئله بسیار با اهمیت و برجسته است . رسیدن به این مرحله از کمال نیز مستلزم عبور کردن از موانعی است کهگاهی از سنخ دانستنی های کاذب و گاهی از سنخ بیماری های اخلاقی ، تعلقات عاطفی و عدم برخورداری از عنایت خداوند و رهبری معنوی است.رویکرد مولانا و اکهارت در معرفی و سلوک در این مراحل،برای رسیدن به کمال و رها شدن از سقوط معنوی، با تاکید بر عشق در تعالیم مولانا و وارستگی در تعالیم اکهارت قابل بررسی است.کلمات کلیدی: مولوی ، اکهارت ،خودشناسی،عشق،وارستگی،عقل،شهود،کمال،اخلاق
بررسی مقایسه‌ای ایمان دراندیشه مولوی و کی‌یرکگور
نویسنده:
مرضیه رضاییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامی‌که در تعریف منطقی انسان گفته می‌شود حیوان ناطق، منظور آنست که روح بشر گستره‌ی وسیعی دارد که اگر جهت پست و نازل آن را در نظر بگیریم، به طوری‌که مدام مشغول پرداختن به هواهای جسمانی و لذائذ نفسانی خود باشد، مقام و منزلتی جز مرتبه‌ی حیوانی نصیب او نخواهد شد. اما اگر دیگر قوا و توانایی‌های انسان شناخته نمی‌شد، اگر انسان‌هایی با شخصیت‌های برجسته و با کمالات در طول تاریخ ظهور نمی‌کردند، شاید به دنبال دیگر ابعاد وجودی‌اش که او را خلیفة‌الله می‌کند، نمی‌گشتیم و اگر طبع آدمی همیشه به‌دنبال بهترین چیزها در نوع خود میل نمی‌کرد از او انتظار نمی‌رفت که خود را با ممارست و ریاضت به مرتبه‌ی اعلی علیین برساند.ایمان، یکی از مراتب معرفتی بشر است که برای رسیدن به آن علاوه بر نیاز به تقویت پاره‌ای عوامل جهت تحقق‌ بخشیبه آن، مستلزم شناخت و جلوگیری از برخی موانع بر راه حصول آن است. برای این کار آدمی باید ابتدا به شناختی از خود دست یابد تا بداند چه قوا و استعدادهای پسندیده و یا مذمومی دارد. هر گامی که آدمی در جهت خودشناسی‌اش بردارد بی‌تأثیر در دیگر معارف او نمی‌باشد. مثلاً گفته می‌شود هر کس خود را بشناسد خدای خویش را خواهد شناخت. برای شناخت، انسان باید احساس نزدیکی با متعلق خویش داشته باشد. شناختی که غیر مستقیم و از طریق وسایط باشد آنطور که باید متعلق را به انسان نمی‌شناساند. ایمان از جمله معارفی است که فرد برای اظهار آن باید باوری قلبی به آن داشته باشد که این از طریق استدلال و براهین عقلی حاصل نمی‌شود. آن‌که دلش در برابرزرق و برق دنیوی سست شود، گامی فراتر از جایی که در آن قرار دارد بر نخواهد داشت. برای رهایی از آنچه در آن است تنها عشق و شور و سرسپردگی است که او را راه‌ گشاست. عشق رمز نجات آدمی است، هرچند او را اسیر می‌کند ولی این اسارت به مذاق او خوش می‌آید و آن عشقی است که در بطن ایمان نهفته است. عشق، او را تسلیم خواست و اراده‌ی الهی می‌کند که با این عشق زبانش بسته می‌شود و تن به هر قضای الهی می‌دهد و از آن چه برای او مقدر می‌شود راضی و خشنود است.
بررسی ماهیت و جایگاه عشق در حکمت متعالیه
نویسنده:
شهین نجف زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه ملاصدرا عشق، حقیقت واحدی است که در تمام اشیا سریان دارد. وی محبت را در آیات قرآن به عشق تفسیر کرده و معنای آن را «ابتهاج به امر موافق» می‌داند. حقیقت عشق در خداوند است و اطلاق آن در مخلوقات مجازی است. عشق ممکنات به قبولِ تجلّی خداوند و نیز حکایت کردن آنها از ذات الهی بستگی دارد به کثرت و قلّتِ حجاب در آنها یا قرب و بُعد آنها نسبت به خداوند. آدمی می‌تواند با ایمان و عمل صالح، حجاب را از قلبش مرتفع کند و دارای وجودی قوی‌تر گردد و به تَبَعِ آن مورد محبّت بیشتری از طرفِ خداوند واقع شود.ملاصدرا سریان عشق را در موجودات به سبب وجود آنها می‌داند؛ بنابراین عشق با تمام ویژگی‌هایش با وجود مرتبط است و خصوصیاتِ وجود مانند اصالت، وحدت، بساطت و صرافت در عشق نیز جاری است.ملاصدرا همچنین با تأثیرپذیری از عارفان، علم را مساوق با وجود دانسته و نطق و شعور را در تمام موجودات اثبات می‌کند. به باور وی علم و شعور موجودات، دارای خصوصیاتی مانند تجرد، اتحاد و فعلیت است که موجب عشق و لذت آنها می‌شود. در آدمی نیز علم و معرفت است که سبب عشق او به معشوق حقیقی می‌شود. در مرتبه‌ای که انسان به وجود عقلی می‌رسد، عشق او سبب علمی می‌شود که اسرار ملکوت را بر او آشکار کند و او به علم کشفی و یقینی دست می‌یابد.به باور ملاصدرا همچنان‌که وجود و علم خداوند در بالاترین مرتبه است، عشقِ او به ذاتش، و به تَبَعِ آن به کائنات، نیز برترین مرتب? عشق است. خداوند مخلوقات را از آن جهت که آثار او هستند دوست ‌دارد و موجودات نیز به خداوند چون اصل وجودشان است، عشق می‌ورزند
انسان و ویژگی‌های او از دیدگاه عین‌القضات و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید نجف‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین انسان و صفات و افعال او یکی از مهم ترین مسائلی است که در تاریخ فرهنگ و هنر تمام جوامع انسانی وجود داشته است. در تفکر عرفانی و همچنین در اندیشه فلسفی مسئله ای را نمی توان یافت که با «انسان» و «نفس انسانی» بدون ارتباط باشد. از دیدگاه عین القضات شناخت انسان، به عنوان موجودی که حق تعالی طبیعت او را به نور خویش سرشته است، برای افراد عادی میسر نیست و امکان شناخت این انسان ها تنها برای خود این طایفه ممکن است و انسان های عادی از ایشان جز ظاهری نمی بینند و به باور ملاصدرا انسان در ذات و صفات و افعال، مثال حق تعالی است و از آنجا که شناخت حقیقت واجب تعالی جز برای واجب ممکن و میسر نیست، برای به دست آوردن شناختی از انسان باید به درک شهودی و فنای عرفانی در حق تعالی رسید تا وجود تاریک آدمی نورانی شده و با خداوند متحد گردد. ملاصدرا گرچه در مباحث مربوط به انسان از عارفانی مانند عین القضات همدانی و نیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است؛ اما مبانی فلسفی وی از جمله حرکت جوهری موجبِ تفاوت هایی اساسی در بحث از ویژگی های انسان میان وی و عین القضات شده است.
معنای زندگی از دیدگاه مولوی و ویکتور فرانکل
نویسنده:
هاجر آقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهامروزه پرداختن به این پرسش که معنای زندگی انسان چیست، بیش از گذشته احساس می-شود، به همین خاطرمتفکران بسیاری در حوزه‌های فلسفه، دین، اخلاق و روانشناسی به بحث و بررسی در این باب پرداخته‌اند. پژوهش حاضر با رویکردی خدامحور معنای زندگی را از دیدگاه دو شخصیت برجسته مورد بررسی قرار می‌دهد. مولوی عارف و شاعر بزرگ ایرانی در آثار خود به ویژه مثنوی که در آن از کلام وحی بهره برده است، معنا را امری مکشوف و واقعی دانسته است و تنها معنا و هدف زندگی انسان را عشق و وصول به خداوند می‌داند و این وصول را فنا و بقاء الهی معرفی کرده است. در مقابل ویکتور فرانکل بنیان‌گذار مکتب معنادرمانی که از اندیشمندان معاصر می‌باشد، نیز معنا را امری واقعی و مکشوف دانسته و کوشیده است به انسان بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلاوجودی بیرون آمده و زندگی را پوچ نداند. فرانکل نیز به نقش خدامحوری در معناداری زندگی تذکار داده است.
  • تعداد رکورد ها : 332