جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 124
معیارهای فهم دین در اندیشه و سیره علوی
نویسنده:
مریم محمدخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در صدد بررسی معیارهای فهم دین در اندیشه و سیره ی علوی می باشد. در ابتدا به منظور فهم بهتر موضوع، به پاره ای از مباحث تمهیدی چون تبیین و توضیح ماهیت شناخت، ابزارها و منابع آن و تبیین و توضیح ماهیت دین با بیان تعاریف و مفاهیم ارائه شده در این باب از دیدگاه های مختلف و بالاخص قرآن و نهج البلاغه و هم چنین بیان اصول و معارف و منابع دین، پرداخته شده است.با بررسی کارکردهای دین در حیطه فردی و اجتماعی، این نتیجه حاصل می گردد که وجود دین برای برطرف کردن نیازهای فردی و اجتماعی و اخروی انسان ها ضروری است و این ضرورت ایجاب می کندکه دین قابل فهم بوده و این فهم نیز روشمند و با ضابطه باشد. با توجه به این که سنت و سیره ی معصومین مفسر و مبین دین می باشد و سخنان و سیره ی علوی در این خصوص نسبت به دیگر ائمه ظهور بیشتری داشته است، و از آن جا که یکی از مهم ترین اهداف این پژوهش، بررسی روش ها و قواعد و معیار های فهم دین (کتاب و سنت) از نگاه امیر المومنین می باشد، این مباحث از دیدگاه ایشان در این زمینهمطرح گردیده است و در نهایت به معیارهایی هم چون؛ مطابقت فهم دین با قرآن، سنت، عقل و فطرت از دیدگاه امام دست یافته وبه عواملی چون غفلت، جهل و فتنه که باعث آسیب فهم گشته و آن را دچار انحراف و تحریف می گردانند، اشاره گردیده است.
رذایل اخلاقی و شیوه‌های مبارزه با آن از دیدگاه امام علی علیه السلام
نویسنده:
الهه اسکندرفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان، علاوه بر کالبد جسمانی خویش که آشکار و قابل رویت است، دارای نفسی است پنهان که همچون وجود جسمانی، مبتلا به امراض و بیماری‌های گوناگون می‌شود و نیاز به پزشک معالج دارد. بیماری‌های روح، همان رذایل اخلاقی است که موجب هلاکت و بدبختی انسان می‌باشد و درمان و سلامتِ آن، در گرو زدودن این غبارهای نفسانی و آراستگی آن به فضایل است که باعث سعادت و رستگاری اوست. در آغاز تولد، نفس آدمی بسان لوح نانوشته‌ای است که هیچ کمال و سعادت و یا نقص و شقاوتی را واجد نیست؛ بلکه تنها زمینه و استعداد پذیرش آن را داراست و این سعادت و شقاوت، بستگی تام به نوع تعلیم و تربیت و الگوی زندگی وی دارد. اگر نفس آدمی به گونه‌ای باشد که کارهای نیک و پسندیده از آن صادر شود، متصف به فضیلت گشته و انسان، فضیلت‌مدار می‌گردد و اگر نفس به گونه‌ای گردد که افعال زشت و ناپسند از آن صادر شود، متصف به رذیلت و خبث باطن می‌گردد.امام علی ع ، به عنوان الگوی فضیلت و معلم اخلاق، به طرح رذایل اخلاقی و شیوه‌های مبارزه با آن در طول حیات خویش پرداخته‌اند. از دیدگاه ایشان هر صفتی که موجب قرب انسان به خدا و تشبه انسان به حضرت حق گردد، فضیلت و عکس آن رذیلت است. بنابراین رذایل اخلاقی اموری هستند که موجب دوری انسان از خداوند می‌گردند و طبعاً آثار فردی و اجتماعی آن، ناسازگاری و نداشتن روابط حسنه با بندگان و در مقیاس بالاتر با مخلوقات الهی خواهد شد.پژوهش حاضر شامل سه فصل می‌باشد که فصل اول، با عنوان مفاهیم و کلیات بوده، به بررسی معنا و مفهوم رذیلت و اخلاق و ارتباط این دو مقوله و اهمیت اخلاق اسلامی، معیار فعل اخلاقی، بررسی نسبیت اخلاق در اسلام و تصویر جامعه‌ای بدون رذایل اخلاقی در افراد این اجتماع، پرداخته شده است.فصل دوم به طور گسترده‌تری نفس انسانی را مورد کنکاش قرار داده، افراد را در برابر نیروهای مختلف آن دارای خلق و خوی‌های متفاوت می‌داند و نیز به ریشه‌های اخلاق رذیله از دیدگاه امیرالمومنین، پرداخته و آن را حاصل وسوسه‌های نفس شیطانی، که با نام «نفس اماره»، مطرح می-باشد، دانسته، راهکارهای مقابله در برابر این نیروی منفی که در واقع برای امتحان بشر در صحنه‌ی دنیای فانی بوجود آمده و در نهاد بشر، از سوی خالق زیبایی‌ها مستقر گشته، بیان نموده است. در حقیقت، جوانه‌‌های فضایل، با مرگ خزان‌گونه‌ی رذایل، سر بر می‌آورند و با مراقبه دائم، رشد کرده، به سر حد کمال می‌رسند؛ نیز در این فصل، مراحل پیراستن دل از این آلودگی‌ها با توجه به کلام و منشِ الگوی انسان کامل، امیرالمومنین، ‌ذکر گردیده است.فصل سوم نیز با عنوان «عمده‌ترین رذایل اخلاقی و روش‌های مبارزه با آن‌ها» می‌باشد که به شمارش مهم‌ترین رذایل اخلاقی که منشأ و ریشه‌ی بسیاری از رذایل دیگر می‌باشد، و نیز روش‌های معالجه‌ی آن از دیدگاه مولی علی ع، پرداخته شده است. اگر چه رذایل بی‌شماری وجود دارد و در طول زمان، انواع جدیدی از رذایل، بوجود می‌آیند، لیکن شناخت چند نمونه‌ی ذکر شده در این پژوهش و مطالعه روش‌های درمان آن از دیدگاه مولای متقیان، به عنوان کلیدی است برای شناخت و درمان سایر رذایل اخلاقی.
تأثیر الگوی حکومتی امام علی (ع) بر اندیشه حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س) باتوجه به فلسفه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام معصوم (ع)
نویسنده:
نرجس عباس پور رکن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
علوم سیاسی , نهج البلاغه (نهج‌البلاغه) , شیعه , فلسفه سیاسی , نظام سیاسی , شیعه , شیعه (اعم، مذاهب کلامی) , حکومت دینی , علوم سیاسی , امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) , حکومت دینی (مسائل جدید کلامی) , ولایت فقیه , ولایت فقیه , عصر غیبت , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به معنای رهبری و فرمانروایی جامعه،ضرورت هر جامعه ای است؛زیرا اجتماع بدون حکومت ،موجب هرج و مرج می شود و این حکومت است که تنظیم کننده امور فرد و اجتماع ،اجرا کننده حدود و حقوق و تأمین کننده عزت و استقلال جامعه انسانی و یا توسعه و تکامل علوم و فنون بشری است.در تمام جوامع بشری تا آنجا که تاریخ نشان می دهد،نوعی حکومت وجود داشته است:حکومت قبیلگی،پادشاهی و نیز حکومتهایی از نوع آنچه در دنیای مدرن امروز وجود دارد .در دین اسلام هم مسأله ضرورت حکومت در روایات اسلامی بازتاب گسترده ای دارد،به عنوان نمونه،امیر المومنین علی (ع) در جواب خوارج که حکومت را فقط برای خدا می دانستند،فرمودند:«مردم به زمامداری نیک یا بد نیاز مندند.» در زمان معاصر حضرت امام خمینی(س) معتقدند که تنها در سایه حکومت است که زمینه ی عمومی اصلاح زندگی دنیا و آخرت میسر می شود و دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات ضرورت وجود حکومت مطرح کردند.اسلام دین جامعی برای سعادت بشر،در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی هر عصر و نسل است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد ،برای او برنامه دارد.احکام و برنامه های اسلامی از قوانین کلان اقتصادی،سیاسی،حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی،نشان می دهد که حکومت ،لازمه اجرا و اقامه آنهاست و بدون آن،زمینه ی اجرای بسیاری از احکام، محدود شده و برخی نیز تعطیل خواهند شد؛ بنابراین برقراری حکومت شرط تحقق دین و اجرای احکام و حدود آن است.در این رهگذر ، هر گونه نگاه مادی به حکومت از باب ریاست طلبی ،قدرت طلبی،منفعت طلبیو...نکوهش شده و ردّ گردیده است و انگیزه حکومت،پذیرش مسئولیت و امانت الهی است که ابتدایی ترین و ضروری ترین عنصردر آن، اقامه عدل و نفی باطل است.حکومت مطلوب حضرت علی (ع) در عصر حضور امام معصوم(ع)،حکومت شخص منصوصِ معصوم افضل از جانب خداوند متعال است که از عصمت و اعجاز برخوردار است و حکومت مطلوب حضرت امیر(ع) در عصر غیبت ،حکومت مبتنی بر عدالت ، قانون خدایی با رأی و نظر مردم است.در سایر موارد نیز ،حکومت از باب ضرورت و به عنوان شرّی اجتناب ناپذیر، مطرحمی شود.حکومت ایده آل امام علی(ع) ،در هریک از اشکال نامبرده (منصوص الهی یا در عصر غیبت و عدم حضور شخص معصوم ) در اصل به معنای مدیریت و رهبری و هدایت و محبت و خدمت به جامعه و مردم و در جهت رساندن آنها به سعادت دوجهانی است و در آن نشانه ای از تسلط محوری ، استبدادو خیانت وجود ندارد.در همین ارتباط است که از مهمترین شاخصه های حکومت آن حضرت می توان به خدامحوری ،عدالت محوری،حق جویی،مشارکت مردم،نظارت و پاسخگوئی،مردم داری،اصلاح طلبی و ... اشاره کرد.بطور کلی امیرالمومنان(ع) انگیزه خویش را از پذیرش حکومت ،دفاع از مظلومان و سرکوب ستمگران می خواند،از اینرو پیوسته در ادای وظایف الهی و اجرای احکام و اوامر رسول خدا(ص) و اداره کشور و فرماندهی ارتش،با قدرت تمام ،عمل می کرد،در عین حال از متواضع ترین و خوش مشرب ترین افراد بود.در نتیجه حکومت علوی ؛یعنی حکومتی که آرمانش ،تأمین سعادت مادی و معنوی،توجه به رشد و بالندگی و هدایت مردم ،اقامه حق و دفع باطل،تحقق عدالت،تأمین امنیت،تأمین رفاه عمومی و ...است.از این رو محروم شدن مسلمانان از این حکومت ،بالاترین و غم انگیزترین مصیبت در تاریخ اسلام به شمار می رود که باید به خاطر از دست دادن آن ،همواره اشک ماتم ریخت.امام خمینی(س) در این باره می فرمایند:«بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد،مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر(سلام الله علیه) بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود.»تجربه حکومت امام علی(ع)،سودمند و مفید برای صاحبان تمامی گرایشهای سیاسی است که درباره چگونگی عمل کردن دولت به وظایف خود و عدم سرپیچی از خواسته های جامعه و سوار نشدن بر شانه های آن، می اندیشند.امام علی(ع) می خواست حکومتی تشکیل دهد که تمام برنامه هایش برای مردم روشن باشد و این همان حکومت مردم بر مردم است که در آن بالاترین شکل خودمختاری و ابراز شخصیت تحقق می یابد.این حکومت عملی مردم است.امام خمینی بعنوان یک عالم شیعی و پیرو حضرت علی (ع) در عرصه سیاست و حکومت وفاداری و اطاعت از حضرتش را مورد توجه قرار داده و با تأسی به او حکومت مورد نظر و مطلوب خویش را با الهام کامل و همه جانبه از فرامین و سیره آن حضرتمطرح ساخته است و در این جهت دیدگاه او در طول اندیشه و دید گاه و سیره حضرت علی (ع) مطرح می گردد.حکومت مطلوب امام خمینی(س) در عصر غیبت امام عصر(عج)،حکومت جمهوری اسلامی ایران است که کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند.ریشه مبانی اندیشه حکومتی امام خمینی(س) را می توان در قرآن و سنت معصومین بویژه حضرت علی (ع)پیدا کرد و ایشان با تکیه بر اصول و مبانی اسلام توانست تحولی عظیم در جامعه ایجاد کند و جمهوری اسلامی را رهبری نماید.به ویژه اینکه در سخنرانی های مکررشان بر پیاده کرددن الگوی حکومت علوی در جامعه اسلامی تأکید می کردند و می فرمودند که حکومت جمهوری اسلامی از رویه امام علی(ع) الهام خواهد گرفت ولی متکی به آرای عمومی ملت است.دلایل مطلوبیت حکومت امام علی(ع) از دید امام خمینی(س)،وجود یک حاکم و زمامدار عادل و عالم به قوانین الهی در جامعه است که می تواند برای مردم و جامعه ،عدالت و امنیت و تربیت و رفاه و...را به ارمغان بیاورد و زمینه سعادت مادی و معنوی آنها را فراهم سازد .آن حضرت(ع) در حکومت خود از حوزه شعار دادن تو خالی و از محدوده الفاظ گذشت و عدالت را در عمل و کردار نشان داد .اساس حکومت امام علی(ع) برپایه تقوا ،عدالت ،علم ،خدمت به مردم و...استوار بود.در یک کلام ،حکومت علوی،حکومت عدل الهی بود.در حکومت علوی قانون اساسی،حکم خداست و فقط همین قانون ،لازم الاجرا است.مجری قانون و حاکم جامعه ،امام معصوم(ع) استو هدف او برقراری عدلو قسط و اصلاح امور دینی و دنیوی مردم است که این هدف را در مدت حدد 5 سال حکومت خود ،در جنبه های مختلف حکومت نشان داده است و سیره سیاسی و دستورات حکومتی ایشان ،اکنون پس از 1400 سال ،هنوز راهنمای عمل در نظام جمهوری اسلامی ایران است.دوران حکومت امیر المومنین(ع) فصلدرخشانی را درتاریخ حکومتهای جهان رقم زد.در جامعه ،حکمرانان بسیاری از پی هم آمده اند و هر یک به عدالت یا ظلم و ستم بر مردم حکومت کرده اند،اما در میان آنان ،بعد از پیامبر اکرم(ص) ،پیشوایی عادلتر و رهبری با درایت تر از علی(ع) به خود ندیده است.معمار نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی(س)،تمام تلاششان این بود تا حکومت حضرت علی(ع)، را به عنوان الگوی حکومت مطلوب خویش قرار می دهد و در سیره عملی خویش همواره از ایشان درس می گرفتند.امام خمینی(س)با استفاده ازجامعیتی که درخصوص مکتب انبیا وائمه معصومین(ع)داشت،توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد.ایشان به معنای واقعی کلمه بزرگترین احیاگر تفکر دینی در عصر حاضر به شمار می رود و اندیشه وعمل او نه تنها مسلمین و دین اسلام را جان تازه ای بخشید،بلکه سایر مکاتب و گرایشها و مذاهب الهی نیز تجدید حیات یافتند.حضرت امام خمینی(س) در موارد مختلفی از جمله، ضرورت وجود حکومت در جامعه ،جایگاه حکومت که به عنوان وسیله ای است برای رسیدن به اهداف متعالی،خاستگاه الهی حکومت با مقبولیت و رضایت مردم ،اهداف و وظایف حکومت ،شرایط و صفات زمامدار برای اداره حکومت اسلامی، متأثر از حکومت علوی بوده اند.تنها تفاوت حکومت این دو بزرگوار در شکل حکومتو ساختار آن است که حکومت امام علی(ع) حکومت ولائی است که اماممعصوم(ع) در رأس آن قرار دارد ولی حکومت امام خمینی(س) حکومتی است که به علت غیبت امام معصوم(ع)،عالم دینی (ولی فقیه) عادل در رأس آن قرار دارد.همچنین در ساختار حکومت این دو رهبر، اختلافات و تفاوتهایی دیده می شود که به علت تفاوت زمانی و شرایطی محیطی، ساختار حکومتی امام خمینی(س) نسبت به حکومت امام علی(ع) پیچیده تر شده است.
راه‌کارهای پیشگیری از مفاسد و انحرافات اجتماعی از منظر امیرالمؤمنین (ع)
نویسنده:
حسین سروش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انحرافات اجتماعی از جمله مسائل چالش برانگیز جوامع مختلف می‌باشد. که مطالعات زیادی توسط جامعه‌شناسان و دانشمندان علوم دیگر درباره آن صورت گرفته. یکی از مهم‌ترین مباحثی که در این باره قابل طرح است، مسئله پیشگیری از وقوع انحراف در جامعه می‌باشد. چه بسا علاج واقعه قبل از وقوع، آسان‌تر و کم هزینه‌تر و همچنین مؤثرتر می‌باشد. برای جلوگیری از وقوع کجروی در جامعه، اصلی‌ترین موردی که باید به آن پرداخته شود یافتن علل و زمینه‌های بروز انحراف در جامعه می‌باشد. زیرا با پیشگیری از به وجود آمدن علل و ریشه‌های انحراف می‌توانیم از وقوع کجروی نیز جلوگیری کنیم. عمده‌ترین علل و زمینه‌ها برای بروز انحراف و کجروی به حوزه‌های فرهنگ، اقتصاد، و سیاست و اجتماع مربوط می‌گردد. برای جلوگیری از وقوع انحراف نیز با برنامه‌ریزی در این حوزه‌ها می‌توان به نتیجه دلخواه رسید. در حوزه فرهنگ، دین، خانواده و آموزش و پرورش نقش مؤثری را در این جهت ایفا می‌کنند. در حوزه اقتصاد و سیاست نیز علاوه‌بر داشتن یک برنامه صحیح و فراگیر ضمانت اجرای کارآمد نیز، ضروری به نظر می‌رسد. رفتار و گفتار امیرالمؤمنین (ع) به عنوان یک الگوی اسلامی می‌تواند راهنما و کارگشای مناسبی برای رسیدن به این هدف باشد. امام علی (ع) خصوصا در دوران حکومت خود و حتی قبل از رسیدن به حکومت با در پیش گرفتن شیوه خاصی از زندگی در همین مسیر حرکت نمودند. فعالیت‌های فرهنگی حضرت در زمینه‌های دین و خانواده و آموزش، برنامه‌ریزی برای رشد جامعه با نگاه به آینده و همچنین در نظر گرفتن وضعیت فعلی جامعه در حوزه اقتصاد، و تدوین برنامه‌های سیاسی اجتماعی، مطابق با سنت و روش الهی اسلامی و پایبندی به آن، از جمله راهکارهای امیرالمؤمنین (ع) برای پیشگیری از انحرافات اجتماعی بود. این منش و کردار حضرت می‌تواند الگوی کامل و مناسبی برای تمامی جوامع باشد تا با تأسی به روش امام علی (ع) بتوانند از وقوع کجروی جلوگیری کنند و در نتیجه جامعه‌ای پاک و با کمترین آلودگی داشته باشند.
بررسی اصل علیت و احکام آن در روایات امام علی علیه‌السلام
نویسنده:
محسن رضایی استخروئیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل علیت که قدیمی‎ترین مسأله فلسفه است، از مهمّ‎ترین ارکان این علم به شمار می‎رود به گونه‎ای که بسیاری از مسائل مهمّ فلسفی مانند مباحث مربوط به علم، تبیین خلقت عالم، اثبات عوالم مجرّد، اثبات علّه العلل، بحث از صفات و افعال الهی، اثبات معاد و ... یا بر این اصل مبتنی‎اند و یا علّیت در اثبات آنها نقش دارد. با این‎که این اصل و احکام آن مسائلی عقلی و فرا ‎‎‏‎‎دینی‎اند امّا در روایات امام علی علیه السّلام نیز به طور فراوان و با نیکو‎ترین بیان‎ها و دقیق‎ترین معانی مطرح شده‎اند که روش دست‎یابی به آنها استنباطی و استظهاری است و در مرحله تجزیه و تحلیل، تحلیلی- عقلی است. بداهت اصل علّیت، تقسیم موجودات به علّت و معلول، احاطه وجودی علّت بر معلول و بطلان تسلسل در علل فاعلی و غایی برخی از موارد مطرح شده در سخنان امام علی علیه‎السّلام هستند. علاوه بر آن، سنخیت بین علّت و معلول که از مهمّ‎ترین اصول موجود در فلسفه است و آثار و نتایج مهمّی دارد، در روایات حضرت نیز هم به شکل کلّی آمده، و هم به صورت مصداقی بر وجود انسان تطبیق داده شده که نشان می‎دهد بین طبیعت انسان و افعال او سنخیت و مناسبت برقرار است و طبیعت هر انسانی فعل خاص خود را دارد. این نتیجه مهمّ فلسفی، می‎تواند مبنای برخی از علوم مربوط به انسان مانند علم اخلاق، روان‎شناسی، علوم‎ تربیتی، و ... قرار گیرد و آنها را متحوّل سازد. در سخنان دیگر حضرت، تعریف معلول به « موجود فی غیره »، شاهدی است بر این‎که معلول وجود رابط است و شأنی جز ربط به علّت ندارد. به تعبیر دیگر حقیقت علّیت، تجلّی است و معلول، جلوه و ظهور علّت می‎باشد. امّا آن‎چه که بیشتر از همه احکام علیت در روایات امام علی علیه السّلام مطرح شده، علّت فاعلی و غایی است که در علّت فاعلی نیز بیشترین مسأله مورد اشاره، فاعلیت واجب تعالی است. روایات حضرت در این زمینه با غایه الغایات خواندن واجب و نفی علم حصولی از او و تصریح به عدم واسطه بین واجب تعالی و معلومات او، هم دیدگاه فاعل بالقصد را درباره واجب نفی می‎نمایند و هم نظریه فاعل بالعنایه را. از سوی دیگر با تثبیت علم تفصیلی ذاتی برای واجب، و تأکید بر عدم افزایش علم او با آفرینش، دیدگاه فاعل بالرّضا را نیز مخدوش دانسته و در مقابل، با تعابیر گوناگون و تصریح به ظهور و تجلّی واجب بر عوالم خارج و شوون نفس، اندیشه فاعل بالتّجلی را تأیید نموده و آثار فراوانی را برای آن ذکر می‎نمایند. در علّت غایی نیز روایات حضرت با اشاره به این‎که « هر موجودی غایتی دارد » و تأیید سلسله طولی علل غایی و این‎که « غایت حقیقی، ذات فاعل است »، واجب تعالی را غایه‎ الغایات دانسته و فاعل کلّ را همان غایت کلّ می‎دانند. همچنین با تأکید بر این‎که واجب تعالی غایت عبادت و سیر موجودات است، محرّک این حرکت و سیر را نیز واجب الوجود می‎دانند، بنابراین واجب تعالی هم مبدأ حرکت، هم غایت حرکت و هم فاعل حرکت است.
توحید و کمال آن در نهج‌البلاغه
نویسنده:
محمدحسین سهیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه‌ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی ـ در نهج‌البلاغه ـ در موضوع تشبیه‌ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه‌ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است.بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه‌السلام و مقایسه‌ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می‌شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه‌ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی‌توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته -است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه‌ی معرفت خدامورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت‌های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام که تصریح در امکان‌ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع‌آوری گشته‌اند. بررسی اندیشه‌ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه‌ی شناخت عقلی خداوند،‌ داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله‌ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می‌شود.در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته‌ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی‌شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره‌ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می‌داده است، جمع‌ آورده گشته و به طور خاص ویژگی‌هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. زمان و مکان‌‌داری،‌ فکر، اندیشه، دیدن، شنیدن، گفتن، کمک گرفتن، مشورت کردن و نمونه‌برداری مواردی هستند که صراحتاً به آنها در سخنان امام‌الموحدین اشاره شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می‌شود. رابطه‌ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود،‌ مبانی فلسفی‌ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می‌آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می‌گردد و از پنهانی درآمده آشکار می‌شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی‌تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع‌بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است.پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم،‌ دیگر راهی برای هیچ‌گونه سخن اثباتی درباره‌ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می‌انجامد و تنها خود اوست که می‌تواند با وصف خویش، زمینه‌ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می‌گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره‌ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه‌ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج‌البلاغه استفاده کرده‌ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده‌است. ترجمه‌های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه‌های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته‌است.
بررسی و تحلیل رابطه عقل و عاطفه در نهج البلاغه و استلزامات تربیتی آن
نویسنده:
جهانبخش فلسفی‌جو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از ویژگی های تربیت اسلامی مهم تلقی کردن عقل و عاطفه و نقش آنها در پرورش شخصیت افراد است پرورش بعد عقلانی و عاطفی همواره مورد توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت بوده است عقل و عاطفه دو عامل موثر در اداره زندگی بشر و دو نیروی مهم در تأمین خوشبختی و سعادت انسان است. وجود هر یک از این دو عامل در جای خود ضروری و لازم است. تعیین ارتباط عقل و عاطفه در نظامهای تربیتی یکی از کارهای اساسی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت است.در این پژوهش هدف آن است تا بر مبنای آموزه های نهج البلاغه امام علی (ع) ارتباط میان عقل و عاطفه را در دو حوزه معرفت و عمل و در یک نظام تربیتی اسلامی معلوم کنیم. برای این منظور ما از روش توصیفی و تحلیلی از منابع کتابخانه ای معانی لغوی عاطفه و عقل را بررسی نموده و نظریه ها و دیدگاههای برخی از دانشمندان و آیات و روایات مربوطه را بیان کرده ایم. همچنین ضمن بیان اهمیت عقل و عاطفه ماهیت و کارکردهای آن دو را جداگانه بررسی کرده و به بیان تربیت عقلانی و عاطفی پرداخته ایم در همین راستا، اثرات، عوامل و آفات تربیت عقلانی و عاطفی را نیز مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط این دو را در حوزه معرفت و عمل و رفتار بیان کرده ایم. از نتایج مهم این تحقیق می توان به وجود ارتباط میان عقل و عاطفه اشاره کرد که ارتباطی دو سویه و در هم تنیده دارند. عقل عناصر عاطفی دارد همچنان که عاطفه عناصر عقلی. این ارتباط در حوزه معرفت شناسی به گونه ای است که امام علی (ع) در این مورد فرموده است: هر کس احسان ها و عواطفش بیشتر باشد معرفت و شناسایی او بیشتر گردد. امام علی نیز انسان خردمند را انسانی عاطفی و با محبت می داند. چنانکه عقل کامل و عشق کامل و عواطف کامل در وجود حضرت ختمی مرتبت (ص) و علی (ع) متحد و یگانه بود.
شیطان از دیدگاه قران
نویسنده:
لیلا خدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در ابتداي اين رساله به بررسي لغوي واژگان جن، شيطان، ابليس و شناخت ابليس و چگونگي رانده شدن او از درگاه الهي و مهلت خواستن او از خدا پرداخته شده است. فصول بعدي اين رساله به بيان اوصاف شيطان از ديدگاه قرآن و روايات و فلسفه وجودي شيطان اختصاص يافته است. از مباحث مهم اين رساله آشنا شدن با شيوه‌هاي گمراه شدن انسان توسط شيطان و كارهاي شيطان از قبيل: وسوسه، آراستن اعمال، مشاركت در اموال و اولاد و… مي‌باشد. طرح سؤالاتي مثل اين‌كه شيطان در چه مكان‌هايي حضور دارد؟ بر چه كساني نازل مي‌شود؟ آيا شيطان ديده مي‌شود؟ و…، و پاسخ به اين پرسش‌ها بر اساس آيات قرآن از مباحث مهم ديگر اين رساله مي‌باشد. خداوند در قرآن چندين بار نسبت به دشمني شيطان با انسان تأكيد نموده است و به انسان تذكر داده كه دنباله‌رو شيطان نباشد؛ زيرا پيروي از شيطان عواقب وخيمي كه مهم‌ترين آنها دچار عذاب الهي شدن است در پي دارد. يكي از فصول اين پايان‌نامه به بررسي نتايج پيروي از شيطان اختصاص دارد. مهم‌ترين و كاربردي‌ترين فصل اين رساله فصلي است كه به بيان راه‌هاي مبارزه با كيد شيطان پرداخته است كه مهم‌ترين آنها از ديدگاه قرآن، ذكر و ياد خدا، خوف از پروردگار، توكل و استعاذه است. البته معصومين(ع) نيز به عنوان مفسران امين و بزرگ قرآن راه‌هايي را براي مبارزه با كيد شيطان بيان مي‌كنند، راه‌هايي چون نماز، روزه، توبه، دوري از كبر و حسد، كظم غيظ و… .در پايان اين رساله نيز بخشي به عنوان تتمه مباحث تحت عنوان شيطان‌پرستي گنجانده شده كه در آن معرفي گروه‌هاي شيطان‌پرست و بيان تاريخچة پيدايش اين گروه‌ها اشاره شده است.
سلوک عرفانی در نهج‌البلاغه
نویسنده:
صفیه رمضانی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از خلقت انسان دست‌یابی وی به کمالات الهی و لقاء الله است. خداوند متعال انسان‌ها را به تلاش برای وصول به هدف والای خلقت دعوت کرده است و لازمۀ دست‌يابی به چنين هدفی شناخت كيفيت سلوک الی الله است. امام علی (ع) در نهج البلاغه مردم را به ورود به وادی سلوک الی الله و اجتناب از بی‌راهه‌روی دعوت فرموده است. شاخصه‌های سلوک الی الله نیز به صورت پراکنده در نهج البلاغه بیان شده است. پرورش این شاخصه‌ها موجب دست‌یابی سالک به نتایج سلوک می‌شود.از نظر امام علی (ع) که نمونۀ انسان کامل است، تفکر والاترین ویژگی انسان است، او با تفکر در جهان هستی و آثار خلقت خدا، جایگاه ویژۀ خویش در جهان هستی را می‌شناسد. درک چهرۀ واقعی دنیا و رخدادهای واقع در آن، موجب عبرت می‌گردد.سالک در سايۀ چنين تفكری به یقظه دست می‌یابد و توبۀ حقیقی می‌کند و پس از آن صمت و صهر و جوع و خلوت را كه از شرایط مهم سلوک‌اند همه را يكی پس از ديگری طی می‌كند. وی باید به وسیلۀ زهد، حب دنیا را از قلب خود بیرون کند، حركت در مسیر کمال با وابستگی به دنیا ممکن نیست.ورع و تقوا سالک را از افتادن در دام محرمات و شبهات باز می‌دارد. اوقات سالک با ذکر خدا پر می‌شود، او باید بر سختی این امور، صبر پیشه کند و مراقبت و محاسبۀ دائمی داشته باشد. شاخصه‌های دیگر سلوک الی الله عبارت‌اند از: خوف و رجا، اخلاص، حزن، رغبت، توکل، قلب سلیم، یقین، انس و محبت.سالک باید برای موفقیت در مسیر الی الله از خدا استعانت بطلبد و به نیروی خود تکیه نداشته باشد. او باید سرعت، جدیت و استقامت در پرورش شاخصه‌های سلوک را در رأس امور قرار دهد. پایداری در سلوک حقیقی و رفع موانع سلوک، راه را برای رسیدن به نتایج عالی سلوک هموار می‌سازد.پیشوای مؤمنان (ع) نتایج عالی سلوک الی الله را نیز بیان فرموده است. اولین نتیجه‌ای که از سلوک الی الله به دست می‌آید، زنده شدن خرد است. سالک عارف به کمال عقلی می‌رسد، او بر شهوات خود غالب می‌گردد و نفس امّاره را مغلوب می‌کند، در نتیجه به لطافت روح می‌رسد و به عالم بالا متصل می‌گردد. عارف وارسته شایستۀ جذب انوار الهی می‌شود و به وسیلۀ این انوار سیر کمالی خود را به سهولت و بدون هیچ گونه انحرافی می‌پیماید. انوار الهی سبب شهود و مکاشفه در عارف می‌گردد. درک شهودی عارف بسیار عالی‌تر از درک ناشی از علوم اکتسابی است. مشاهدۀ عالم غیب نوعی رعب در قلب عارف پدید می‌آورد. ازدیاد انوار الهی، ‌رعب حاصل از مشاهدۀ عالم غیب را برطرف می‌کند و طمأنینه را به وجود می‌آورد. عارف وارسته چراغ هدایت دیگران می‌گردد و مردم را به سوی حق هدایت می‌کند. عالی‌ترین نتیجۀ سلوک الی الله، وصول به رضایت خداوند است، عارف به مقامی می‌رسد که خدا او را می‌ستاید و مورد رحمت و لطف خود قرار می‌دهد.
بررسی جایگاه مالک اشتر در حوادث تاریخی صدر اسلام
نویسنده:
مهدی نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تحقیق حاضر سعی شده است توضیحاتی درباره ی شخصیت مالک اشتر نخعی و چگونگی اسلام آوردن ، رابطه و تأثیرگذاری مالک اشتر در تاریخ اسلام در دوره ی پیامبر(ص) در سال هشتم هجرت و نقش او در گرایش قبایل بزرگ یمنی ( مِذحَج و هَمدان ) به اسلام ، نقش و جایگاه مالک اشتر در عصر سه خلیفه ی اول ؛ عصر خلافت ابوبکر بن ابی قُحافه از سال 11-13 هجری قمری ، عصر خلافت عُمر بن خَطاب از سال 13-23 هجری قمری ، عصر خلافت عُثمان بن عَفان از سال 23-35 هجری قمری و نقش و جایگاه مالک اشتر در عصر حکومت حضرت علی(ع) از سال 35-40 هجری قمری ؛ بیان و میزان تأثیر مالک اشتر در رخدادهای تاریخی این دوران مورد بررسی قرار گیرد .اهداف : بررسی شخصیت و عملکرد مالک اشتر در حوادث تاریخی دوران پیامبر(ص) ، سه خلیفه ی اول و حکومت حضرت علی(ع) و شناخت و آگاهی از میزان نقش مالک اشتر از جنبه های دینی ، سیاسی –نظامی ، اجتماعی و فرهنگی در حوادث تاریخی صدر اسلام از سال هشتم هجرت تا سال 37 هجری قمری .روش پژوهش : توصیفی ، تشریحی و تحلیلی است .نتیجه کلی : مالک اشتر در دوران پیامبر(ص) و در زمان دعوت مردم یمن به اسلام توسط حضرت علی(ع) ، با حضرت آشنا و مسلمان شده و با توجه به اینکه او از بزرگان قبیله ی نَخع محسوب می شد ، به نظر می رسد حضرت علی(ع) قبایل یمنی را با واسطه و کمک مالک اشتر با اسلام آشنا و به اسلام گراییدند . نقش مالک اشتر در حوادث تاریخی دوران خلافت ابوبکر و عمر ، بیشتر نقش نظامی و جنگاورانه بود ولی در عصر خلافت عثمان با توجه به شرایط حاکم ، مالک اشتر بیشتر نقش سیاسی و فرهنگی را در آن دوره ایفا کرد و در دوره ی حکومت حضرت علی(ع) ، در رخدادهای آن دوره مالک اشتر به عنوان یکی از کارگزاران مهم حضرت در اجرای دستورات اسلام ، هم نقش نظامی داشت و هم نقش سیاسی و اجتماعی .
  • تعداد رکورد ها : 124