جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 179
بررسی رویکرد اخباریان به علم رجال
نویسنده:
سعیده‌سادات موسوی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرون اخیر اخباریان، بر گروهی از عالمان اطلاق می شود که نسبت به اخبار رسیده ازمعصومین- علیهم السلام – توجه ویژه نشان می دهند و روشهای‌ اجتهادی‌ - بدان سان که در اصول فقه مطرح می باشد - را نمى‌پسندند و به جز کتاب و سنت در استنباط احکام شرعی دلیلی را نمی شناسند. اطلاق‌ عنوان‌ اخباری‌ بر گروهى‌ خاص‌ و به اصطلاح رایج کنونی آن به سده یازده هجری قمری مربوط می شود و آغازگر این جریان،محمد امین استرآبادی بوده است. از لحاظ زمانی می توان مکتب اخباری قدیم را از مکتب اخباری جدید جدا نمود.در دل مکتب اخباری جدید نیز مدرسه های گوناگونی پدیدار شد، که اخباریان را براساس میزان تمایلات و دغدغه هایشان به دو نوع تندرو و میانه رو تقسیم نمود.در این میان دیدگاه این جماعت نسبت به علم رجال و ارزش آن در خور تأمل است.در این پایان نامه« رویکرد اخباریان به علم رجال» ،مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. آنچه مشهور است ،رویکرد منفی اخباریان به علم رجال و انکار نیاز به این دانش از سوی آنان می باشد.شاید ،مخالفت اخباریان با علم درایه و به تبع آن تنویع حدیث و ازسوی دیگر رابطه تنگاتنگ میان علم درایه و دانش رجال همگان را بدین باور واداشته است.این پژوهش در صدد است تا مشخص کند که اخباریان به طور مطلق منکر علم رجال نبوده اند . تألیفات رجالی و گاه بررسی سندی روایات توسط آنان ،این مدعا را تأیید می کند که آنان خود، منهج رجالی خاصی را داشته اند و در قبال آن اهداف خاصی را دنبال می کردند. در حقیقت آنان به خدمت گرفتن علم رجال را در راستای تنویع حدیث و در نتیجه بی اعتبار شدن بخشی از روایات بر نمی تابیدند.
ثنویت و تثلیث در عصر ظهور اسلام
نویسنده:
زکیه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان، این موجود مختار رازآلود، در میان انبوهی از موجودات و اتفاقات جبری جریان طبیعت، به سبب اراده و اختیار خدادادی اش، ماجرایی بس طولانی و پر فراز و نشیب را در طول تاریخ پرستش طی نموده و کوشیده به طرق مختلف نیاز و میل فطری پرستش را در خود پاسخ گوید. در ابتدا با مشاهده اتفاقات طبیعی، هرکدام را نشانه‌ای از وجود نیرو یا نیروهایی مافوق طبیعی پنداشته، سر تعظیم و تسلیم در برابر آنها فرو می‌آورد. اتفاقاتی که امروزه به مدد پیشرفت علم و دانش بشری، آنقدر برای ما مکشوف و روشن اند، که بعضاً در کشاکش زندگی به ورطه فراموشی سپرده شده و در روزمرگی‌ها گم می‌شوند !به هر میزان که توجه آدمی به محیط پیرامونش بیشتر شد، به دنبال اصل یا اصولی برتر و والاتر برای تبیین و تنظیم امور می‌گشت؛ تا آنجا که ارواح و قوای غیبی، جای خود را به خدایگان و الهه گان دادند و برای هر کدام از امور طبیعی خالق و مدیری تصور شد. اما پرستش خدایان متعدد نیز نتوانست روح فعال و پویای آدمی را پاسخ گوید. چرا که نظام خلقت آن چنان یکپارچه و منظم است که تصور وجود قدرت‌های متعدد و سلائق متفاوت، باوری باطل است. پیامبران و رسولان الهی با باروری اندیشه توحیدی و بطلان باورهای دو و چندگانه پرستی و ایمان به خدای یکتا به کمک درک فطری بشر آمدند و این گونه بود که از تعدد خدایان کاسته و بر قدرت ایشان افزوده می‌شد، تا آنجا که باور وجود خدای یکتا، دیگر نه سخت بود و نه غیر ممکن.با بعثت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) پیام توحید و یکتا پرستی با شعار " لا اله الا الله " جهانی و فراگیر شد و تلاش‌های حضرتش، به مدد وحی الهی و کلام حضرت حق، قرآن کریم، به بار نشست و بدین سان انسان سرگشته و حیران را، از بیراهه‌های چندگانه پرستی رهانید و به صراط مستقیم رسانید.در این مجموعه کوشیده‌ام، سیر این تحول عظیم را از باورهای انحرافی ثنویت و تثلیث، تا استقرار نظام فطری توحید، به مدد تاریخ مکتوب، بررسی نمایم. امید که مقبول طبع اندیشمندان و علاقمندان قرار گیرد.
بررسی اندیشه‌های کلامی فیاض لاهیجی
نویسنده:
حمید عطایی نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاّعبدالرزّاق لاهیجی (م 1072 ق) متخلّص به فیّاض، یکی از بزرگترین متکلّمان در طول تاریخ کلام اسلامی و برجسته ترین متکلّم شیعی در دوران متأخّر بوده است. او با نگارش آثار ارزشمند کلامی، نقش بسیار مهمّی در دفاع از عقاید تشیّع و تقویت ایمان دینی مردم ایفا نمود.بررسی های انجام شده در آثار کلامی وی نشان می دهد که اگر چه نظرها و دیدگاه های لاهیجی در بسیاری از موضوعات کلامی مطابق و موافق دیدگاه های عرف متکلّمان شیعه است؛ لکن با وجود این او در برخی از مسائل مانند: فاعلیّت الهی، حسن و قبح عقلی و معجزات پیامبر(ص) دارای آراء و اندیشه هایی خاصّ و متفاوت با دیگر متکلّمان بوده است. فیّاض از جمله متکلّمانی بود که پس از تأسیس مکتب کلام فلسفی به دست خواجه نصیر الدین طوسی(م 672 ق) از وی پیروی نمود و آثار خود را به شیوه مرسوم در سنّت کلام فلسفی به نگارش درآورد. لاهیجی در نگاشته های خودش در صدد بر آمد که همانند خواجه و حتّی بیش از او، با استفاده از اصول، قواعد و اصطلاحات فلسفه مشّاء، به تقریر و تبیین مباحث کلامی بپردازد و از این حیث تأثیر فراوانی بر فرایند فلسفی شدن علم کلام در تشیّع داشت. در واقع جریان فلسفی شدن کلام شیعه که از زمان خواجه نصیر آغاز شده بود، بار دیگر توسّط فیّاض و با نگارش آثار کلامی متعدّد با رویکرد و صبغه فلسفی نه تنها احیا شد، بلکه به اوج شکوفایی و اعتلای خود دست یافت.پایبندی و تقیّد شدید نسبت به حکمت مشّاء و به ویژه آراء و اندیشه های ابن سینا، استقلال فکری، آگاهى عمیق به افکار و عقاید فِرَق و مذاهب کلامی، ‏آشنایی کامل با عرفان و تصوّف و برخورداری از گرایش ها و تفکّرات عرفانی را می توان از ویژگی ها و مشخّصات فکری لاهیجی بر شمرد که به طور مشخّص بر نحوه تقریر و نگارش وی از مباحث کلامی تأثیر گذار بوده است.
پیدایش عالم طبیعت از منظر آیات و روایات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم طبیعت به عنوان قسمتی از هستی از اهمیت به سزایی برخوردار است. بنابراین این پژوهش با هدف آشنایی با نظام جهان از منظر آیات و روایات صورت گرفته است تا اولاً بررسی شود قرآن کریم و روایات معصومین تا چه اندازه به این بحث پرداخته‌اند و چه جنبه‌هایی از آن را باز کرده‌اند. ثانیاً زمینه‌ای برای شناخت آفریننده این آفرینش عظیم باشد. در این تحقیق سعی شده است به گردآوری آراء مختلف مفسران در تفسیر آیات مربوط به طبیعت پرداخته شود و تا حد امکان با تحلیل و مقایسه آن‌ها قول جامعی که مستند به آیات و روایات باشد، به دست آید. از نگاه آیات و روایات موجودات عالم طبیعت بر اساس حدود مشخص و بدون نمونه قبلی آفریده شده‌اند به طوری‌که هر یک از این موجودات از سایرین متمایز می‌باشد. به علاوه این اجسام از حدوث جوهری و زمانی برخوردارند. اما بر حدوث کل عالم طبیعت تصریحی وجود ندارد. ماده اولیه عالم طبیعت نیز بر اساس این دیدگاه ابداعی بوده و مسبوق به ماده و عدم زمانی نمی‌باشد. این ماده در لسان آیات و روایات ماء و در برخی هوا تعبیر شده است. ماده اولیه آسمان‌ها و زمین نیز از واکنش همین ماده به دست آمده، زمین از کف یا خاکستر ماء و آسمان از دود آن بر اثر افروخته شدنش به وجود آمده‌اند. در آخر این‌که عالم طبیعت بر اساس آیات در شش مرحله، که نشان از آفرینش تدریجی آن می‌باشد، شکل گرفته است. روایات نیز چنین ادعایی را تأیید می‌کنند.
احدیت و توحید در آثار عطار نیشابوری (بجز غزلیات)
نویسنده:
فروغ محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عطار از شاعران بزرگ و نام آور در تاریخ ادبیات عرفانی ایران است، کلام ساده و بی تکلف او در ایراد حکایات و تمثیل های شیرین، شور و اشتیاقی سوزان در دل سالکان راه حق برای پشت سر گذاشتن مسیر پر خطر سیر و سلوک ایجاد می کند.این پژوهش به دنبال آن است، "احدیت" و "توحید" را در آثار عطار نیشابوری مورد بررسی قرار دهد. روش این تحقیق کتابخانه ای و فیش برداری (مراجعه به اسناد) است. این رساله در شش فصل به شرح ذیل تنظیم شده است: فصل اول کلیات، فصل دوم تعاریف لغوی و اصطلاحات عرفانی، فصل سوم زندگی نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، فصل چهارم احدیت و توحید در قرآن، روایات و عرفان، فصل پنجم احدیت و توحید در آثار عطار نیشابوری، فصل ششم نتیجه گیری.نتیجه کلی بیانگر این است، عطار کمال شناخت در ذات احدیت راتوحید می داند و معتقد است که سالک برای رسیدن به توحید باید به سیر و سلوک و تهذیب نفس بپردازد. توحید از دیدگاه عطار علم به یگانگی خداوند است و عطار برای رسیدن به این مقصود از قرآن مجید برای اثبات یگانگی و احدیت خداوند در آثارش سود جسته است. عطار همه پدیده های جهان را پوچ می داند و این نکته را بارها در اشعار خود بیان کرده، این پوچی در مقابل خداوند که یگانه خالق جهان است، قرار دارد. او معتقد است هر کس به توحید رسید به شناخت خداوند در یگانگی پی برده به طوری که تنها وجود مطلق جهان خداوند و احدیت او در ذاتش می باشد.
تحلیل و نقد قاعده الواحد در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
زینب آقامحمدی رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از نحوه ارتباط کثرات به وحدت و تبیین نظام خلقت را می‌توان در آثار فلاسفه یونان تا فلاسفه مسلمان مشاهده کرد. در این میانفیلسوفان مسلمان با اثبات واجب‌تعالی به عنوانمنشأ ایجادی عالم که از تمام انحاء کثرت مبرّی است، به قاعده الواحد تمسک کرده و اوّلین امر صادر شده از علّت واحد را عقل اوّل دانستند. این عقل بر مبنای سنخیت بیشترین مسانخت را با علّت خود داشته و از جهت معلولیّتدارای حیثیّت امکان بالذات و از جهت انتساب به علّت خود دارای وجوب بالغیر است که از آن فلک وعقل دیگر صادر می‌شود. نظر به اهمّیت بحث این تفسیر از تبیین خلقت همواره مخالفانی داشته، چرا که تببین این جهات در اولین امر صادر شده از واجب را منافی قاعده الواحد و وحدت عقل اوّل می‌دانستند. در این میان ملّاصدرا در مواجهه با این مهم، با رویکردی نوین خود، مبنی بر اوّل بلاثانی چهره‌ای جدید به این قاعده بخشیده و صادر اوّل بلاثانی را وجود منبسط امکانی معرفی می‌کند. وجود منبسطی که تمام کثرات را به نحو تشکیک در بردارد. ملّاصدرا در اثبات وجود منبسط امکانی، آن را فاد ماهیت دانسته و به این وسیله بین واجب‌تعالی و صادر اوّل سنخیت برقرار می‌کند. وی در ادامه نحوه ارتباط وجود منبسط و وجودات مقیّدی را که دارای ماهیتند مورد مداقّه قرار داده، ایشان ماهیت را ظهور وجود در خارج دانسته و همین امر انتقادات فلاسفه بعد از وی را در پی داشته است چرا که بنا بر وحدت شخصی وجود، وجود منبسط امکانی به عنوان صادر بلا ثانی ظهور وجود است نه خود وجود، گویی ملّاصدرا گام‌های محکم خود را نتوانسته تا آخر مسیر ادامه دهد و دچار مجاز در مجاز شده‌است.
توحید در قرآن کریم با تأکید بر المیزان و مجمع‌البیان
نویسنده:
رقیه برمکی کردکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الهیات قرآن بیش از هرچیز بر یگانگی خداوند تکیه کرده است و شعار نخستین قرآن کریم «لا إله إلا الله» می باشد. شعاری که چندین بار درقرآن تکرار شده و اولین سخن پیامبر(ص) کلمه توحید واخلاص می باشد.اصل توحیدیک امرالهی است که خداوند توسط همه پیامبران خود،کلّ بشر را به توحید و یگانگی وپرستش خود فرا خوانده است.توحید به معنای یکتا دانستن و یکتا شمردن خدا آمده است. برای وجود چنین خدای بی همتایی نشانه هایی وجود دارد. علاوه بر فطرت انسانی، براهینی در آفاق ( عالم خارج از انسان) و انفس(عالم درون انسان)، می توان یافت که دلیلی آشکار است بر وجود او. مثلاً نظم موجود در آفرینش آسمان و زمین و آفرینش شب وروز وخورشیدوماه وستارگان وکوهها و دریاها و ... و آفرینش آدم از خاک واختلاف زبان ورنگهاو... و هزاران موارد دیگری که هرکدام به تنهایی دلیلی است محکم بر وجود خداوند. لذا این پژوهش درپنج فصل به بررسی مسأله توحید از نگاه شیخ طبرسی وعلامه طباطبایی که از مفسران شیعی به حساب می آیند، پرداخته شده است.فصل اوّل: شامل کلّیاتی درمقوله توحید «مقدمه، تعریف مسأله، اهمیت وجایگاه توحید، پیشینه، حدود، طرح سوالات اصلی وفرعی، فرضیات، اهداف وروش پژوهش، مشکلات، مطرح گردیده است.درفصل دوم: مبانی نظری تحقیق شامل زندگی نامه شیخ طبرسی وعلامه طباطبایی وتفاسیرآنها سپس ادبیات تحقیق شامل واژه شناسی توحید،معنای لغوی واصطلاحی توحید،اقسام ومراتب توحید،ادله توحید،مطرح گردیده وسپس معنای توحید از دیدگاه صاحب مجمع البیان والمیزان به طور جداگانه مورد بحث وبررسی قرار گرفته است. فصل سوم:که به نشانه های توحید درقرآن اختصاص دارد به دو دسته ازآیات خداوند(آیات آفاقی وآیات انفسی) اشاره شده است که در هر قسم از این آیات، نویسنده نشانه های خدا را نام برده و به آیات قرآن هم استشهاد کرده ودرذیل هرآیه، نظر شیخ طبرسی وعلامه طباطبایی به طور جداگانه شرح داده شده است. درفصل چهارم: که به آثار وموانع توحید درقرآن اختصاص دارد، ابتدا به آثارتوحید پرداخته ودر قسمت بعد به موانع توحید اشاره شده است. همچنین درذیل هرآیه نظرشیخ طبرسی وعلامه طباطبایی آورده شده است. و فصل پایانی(فصل پنجم): نویسنده از مجموع چند فصل نتیجه کلی را ارائه می دهد . بنابراین توحید اگر به معنای اصیل اسلامی آن مورد بررسی قرار گیرد به صورت مسأله ای ریشه دار جلوه می کند که نه تنها در سرلوحه امور اعتقادی قرار گرفته است بلکه در تمام برنامه های زندگی موثر است . بنابراین اعتقاد به توحید ضامن سعادت انسان در دنیا و آخرت می باشد.
بررسی انتقادی تفاسیر نوین مادی انگارانه از نفس
نویسنده:
اباذر نبویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریات مادی‏انگارانه در قالبهای اینهمانی، رفتارگرایی و کارکردگرایی دسته‌بندی می‏شوند. هر یک از این گروهها ادله‏ای برای مدعای خود مطرح می‏کنند که خالی از نقص و ایراد نیست. قائلین به نظریه اینهمانی بنابر قاعده ویلیام اکامی مبنی بر تقدم تفسیر فیزیکی پدیده ها بر تفسیر متافیزیکی، ویژگیهای مجرد نفس مانند ترس و محبت را عبارت از عصبهای مغز می‏دانند. این دیدگاه با اشکالات فلسفی و تجربی روبروست و پیشرفت دانش مغزشناسی نیز خلاف آنرا نشان می‏دهد.اصحاب نظریه رفتارگرایی که صفات مجرد نفس مانند محبت را همان رفتار ظاهری انسان تلقی می‏کنند آشکاربودن این اوصاف را امتیاز این نظریه میدانند به زعم این گروه اعتقاد به تاثیرعلی ذهن بر رفتار به تسلسل منتهی می‏شود. اما حقیقت خلاف این است واعتقاد به علیت صفات نفس بر رفتاربه تسلسل منتهی نمی‏شود بعلاوه این نظریه به یکی شدن علت و معلول منجر می‏شود که محال است.کارکردگرایان به تعریف فرآیندی از صفات نفس معتقدند برای نمونه درد را عبارت از عامل بیرونی،احساس و رفتار بیرونی می‏دانند و عملکرد نفس را به کامپیوتر تشبیه می‏کنند. نقد این مدعا آن است که با توجه به صفات مجردات مانند بساطت و عدم امتداد نمی‏توان نفس را مانند کامپیوتر مادی دانست.واژگان کلیدی:نفس، ذهن، مادی، مجرد، اینهمانی، رفتارگرایی، کارکردگرایی، تفاسیر مادی‏انگارانه
تحلیلی بر نظریه مدل و ملاحظاتی درباره مبادی و نتایج فلسفی آن
نویسنده:
مسعود ایثاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی مدل یک نظریه‌ی منطقی سمانتیکی با هدف ارائه‌ی شیوه‌ی تفکر قیاسی سازگار از طریق رهیافت فرازبانی است. این نظریه مبتنی بر مفهوم تعبیرپذیری زبان است و به تبع آن ریشه در سنت و دیدگاه مدل‌انگارانه دارد که به روایت هینتیکا در اواخر قرن نوزدهم با هیلبرت آغاز شده است. این دیدگاه، به‌رغم مخالفت‌های سرسختانه‌ی یونیورسالیست‌های پیرو فرگه، در نیمه‌ی نخست قرن بیستم در مکتب لوف-ورشو بالیده و در میانه‌ی این قرن به‌دست تارسکی در قالب نظریه‌ی مدل به بار نشسته است. مفهوم تعبیرپذیری زبان به همراه مفهوم سازگاری به‌ویژه در ارتباط با مفهوم سمانتیکی صدق، که همگی زمینه‌ساز مجادلات پیچیده‌ی فلسفی‌اند، نظریه‌ی مدل را به فلسفه پیوند می‌دهند و طبعا دو پرسش را پیش می‌کشند: اول آنکه از منظر فلسفی کدام مبادی از این نظریه پشتیبانی می‌کنند و دیگر آنکه باز هم از همین منظر چه نتایجی بر این نظریه مترتب است.متن حاضر نخست کوششی است برای بررسی پارادایم سمانتیک علمی و بیان منقح اصول آن به‌عنوان بستر اصلی نظریه‌ی مدل بر مدار فعالیت‌های برجسته‌ی تارسکی در پایه‌ریزی و قوام و گسترش این نظریه و به‌ویژه ابهام‌زدایی از مجادلات فلسفی یاد شده در این پارادایم؛ سپس با معرفی اجمالی نظریه‌ی مدل تلاشی است برای پاسخ‌گویی به دو پرسش فوق. اجمالا، مبنای اصلی نظریه‌ی مدل، و اساسا سمانتیک علمی، بی‌طرفی اپیستمولوژیک و انتولوژیک دیدگاه مدل‌انگارانه است. این بی‌طرفی زمینه‌ساز تعبیر‌پذیری زبان و متعاقبا، مطابق رای هاجز، از طریق مفهوم صدق در یک ساختار مبنای نسبی‌سازی مفهوم مدل است که بر پایه‌ی آن دو نتیجه‌ی مهم و مرتبط فلسفی حاصل می‌شود: یکی سمانتیک زبان‌های صوری موجهه، با محوریت کریپکی، و دیگری سمانتیک مدل‌انگارانه‌ی زبان‌های طبیعی (مورد تردید خود تارسکی) با محوریت مونتاگیو.
نسبت میان عالم مثل و عالم طبیعت در نظر افلاطون
نویسنده:
زهرا شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی مُثُل، جمع «مثال» و برگرفته از کلمه‌ی ایده (Idea) است. ایده به معنای اندیشه، تصور، عقیده و گمان است. این لغت از مصدرIdeinبه معنی دیدن و فهمیدن مشتق است. خود لغت یونانی Idea را افلاطون با مفهوم خاص نمونه‌ی آرمانی یا نمونه‌ی اول چیزی به کار برد که این مفهوم در صفت مشتق Ideal باقی‌است.در رساله‌ی جمهوری، افلاطون فرض کرد که هرگاه شماری از افراد نام مشترکی داشته باشند، دارای مثال یا صورتی مطابق نیز خواهند بود. کلی، طبیعتی مشترک یا کیفیتی است که در مفهوم کلی مثلاً زیبایی، دریافت می‌شود. افلاطون درباره‌ی این کلیات، اصطلاح «مُثُل» را به کاربرد. افلاطون اعتقاد داشت که مُثُل یا صور هستنده‌های اصیل و دگرگون‌‌ناشدنی هستند که بیرون از این جهان محسوس می‌باشند. موجودات جهان ‌محسوس انعکاس‌ها و تصویرهایی از آن هستنده‌های واقعی هستند؛ که آن‌ها را تنها از راه عقل می‌توان شناخت. وی برای بیان نسبت میان عالم مُثُل و عالم محسوس واژه‌های بهره‌مندی و تقلید یا شباهت را به کار برد.بهره‌مندی از مثال‌ها چهار‌گونه است؛الف) شیء گاهی از مثالی بهره‌‌‌مند استو گاهی نه: اعراض جدایی‌پذیر. ب) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مندی است بدون‌ آنکه این بهره‌مندی ارتباطی با ماهیت آن داشته باشد: اعراض جدایی‌ناپذیر.پ) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مند است امّا این بهره‌مندی جزء ماهیت شیء نیست بلکه از ماهیت آن ناشی می‌شود.ت) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مند است و این بهره‌مندی جزء ماهیت آن است.در رساله‌ی پارمنیدس، افلاطون، مفصل‌تر از رساله‌های دیگر بحث مربوط به نسبت میان مُثُل و محسوسات را بیان نمود و انتقادات خود را در زبان شخصی به نام پارمنیدس قرار داد. این انتقادات به این صورت بیان شد که آیا اشیاء جزیی از تمام مثال یا فقط از قسمتی از مثال بهره‌مند هستند؟ اگر شق اول اختیار شود، آنگاه صورت مثال، که واحد است، تماماً در هر‌یک از افراد کثیر موجود خواهد ‌بود. اگر شق ‌دوم اختیار شود، آنگاه مثال در عین حال واحد و قابل کثیر است. در هر صورت تناقض پیش می‌آید. به علاوه، اگر اشیاء مساوی به سبب وجود مقدار تساوی مساوی‌اند، پس به واسطه‌ی چیزی که کمتر از تساوی است مساوی‌اند. همچنین اگر چیزی به سبب بهره‌مندی از بزرگی، بزرگ است به واسطه‌ی داشتن چیزی کهکوچک‌تر از بزرگتی است که به نظر می‌رسد تناقض باشد. سقراط نظریه‌ی تقلید را که اشیاء جزیی روگرفت‌های مُثُل، که خود الگوها یا نمونه‌هایی هستند، پیشنهاد کرد؛ شباهت اشیاء جزیی به مثال، بهره‌مندی آن‌ها را از‌آن نشان می‌دهد. در مخالفت با این نظریه پارمنیدس استدلال کرد که اگر اشیاء سفیدی شبیه سفید هستند، سفیدی نیز شبیه اشیاء سفید است. از این‌‌رو، اگر شباهت میان اشیاء سفید باید به‌وسیله‌ی وضع یک مثال سفیدی تبیین شود، شباهت میان سفیدی و اشیاء سفید نیز باید به‌وسیله‌ی وضع یک صورت علیا تبیین شود، و همین‌طور تا بی‌نهایت. بنابراین، افلاطون از تبیین چگونگی نسبت میان عالم مُثُل و عالم طبیعت بر‌نیامد.
  • تعداد رکورد ها : 179