جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 152
شیوایی پرسش‌های قرآنی (ترجمه و تحقیق بخش اول کتاب «التفسیرالبلاغی للاستفهام فی القرآن الحکیم» اثر دکتر عبدالعظیم ابراهیم المطعنی، سوره بقره و آل عمران)
نویسنده:
کرامت ممتحن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتابی که ترجمه و تحقیق آن در ادامه می آید، یکی از کتابهای مستقل در زمینه استفهامات قرآن کریم است.مولف محترم، در باره ی نکات بلاغی و گاهی تفسیر موضوعی 1260 استفهام قرآنی، به ترتیب از اول مصحف تا پایان آن، تنها به نظرات علمای اهل سنت پرداخته و آن ها را مورد نقد و بررسی قرار داده است.ما در ترجمه و تحقیق این کتاب، سعی نموده ایم با رعایت امانت، به ترجمه آن بپردازیم و نقطه نظرات برخی از علمای متقدم شیعه مانند: شیخ طوسی و شیخ طبرسی، و و بعضی از علمای متأخر شیعه مانند: علامه طباطبایی و در چند مورد علامه بلاغی و نُه تفسیر دیگر را ذکر نماییم تا نکمله ای بر کتاب مذکور باشد.
چرایی و چگونگی ناکامی انسان در التزام اخلاقی از دیدگاه علاّمه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مریم چراغی ساروقیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مسائل‌اساسی‌در مباحث اخلاقی، عدم التزام انسان به‌اخلاق می باشد؛ یعنی فرد باور به درستی حکمی‌ اخلاقی‌دارد ولی‌عملی مغایر با آن انجام می‌دهد.پژوهش‌حاضر با هدف‌ بررسی چرایی این فرایند‌از‌دیدگاه علامه طباطبایی‌که‌در‌این‌ رابطه متأثر از ارسطو است،صورت-گرفته‌است. نگارنده در بدو امرضمن تبیین مفهوم «آکراسیا» به تحلیل آراء فیلسوفان پیرامون این مسئله پرداخته‌است.ارسطو با طرح «آکراسیا‌ »به مخالفت با دیدگاه عقل گرایی سقراط مبنی بر اینکه هر‌فرد‌عاقلی مطابق معرفت عقلانی‌ خود عمل می‌کند و انحراف اخلاقی ناشی از جهالت است،برخاست.افلاطون نیز‌ علت موثر برعمل ‌رامعرفت می‌دانست، زیرا هیچ علتی در مقابل‌ معرفت حقیقی نمی‌تواند مانع عمل‌ گردد.ارسطو با قبول تأثیر معرفت بر‌عمل‌ معتقد بودکه میل‌ انسان می تواند،‌گاهی به‌رغم معرفت‌اخلاقی،مانع انجام عمل صحیح شودو فرد ‌در لحظه عمل،علم خود را به دست فراموشی ‌سپارد.این‌دو‌رویکرد متفاوت در‌فلسفه اخلاق مخالفان و موافقانی‌داشته-است..علامه در‌سلک موافقان‌ ارسطویی قرار‌گرفتند‌.ولی نحوه تبیین ایشان از این مسأله با ارسطو متفاوت بوده است.در‌این نوشتارمبانی فلسفی‌دینی‌علامه با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر-آراءاخلاقی ایشان، مورد بررسی قرار‌گرفته است. نگارنده به بیان شرایط‌اخلاقی فاعل پرداخته وبنا به لزومی‌که‌در‌تحلیل عناصری‌که درعمل ارادی سهم دارند،احساس می شد، ضمن تشریح مبحث اعتباریات، به تبیین مبادی فعل‌ارادی پرداخته‌است.یافته‌های حاصل از این نوشتار‌حاکی‌از‌آن است، اولاًمعرفتی که مورد غفلت واقع می شود، از نوع ادراکات حقیقی و ادراک اعتباری حسن وقبح افعال فی نفسه است نه ادراک اعتباری حسن و قبح در مقام صدور. ثانیاً صرف داشتن علم به چیزی که مخالف اراده انسان است،موجب نمی شود اراده ای موافق با آن علم پیدا شود،چرا که علم شرط لازمِ عمل و از مقدمات ضروری عمل است،ولی‌ کافی نیست.‌بلکه علمی ملازم با اراده موافق است که از شهوت و غضب نشئت نگرفته و توام با التزام قلب نسبت به آن باشد.ایمان در بالایرین مرحله یعنی ایمان تفصیلی و یقینی که با فراموشی سازگار نیست،عامل و محرک اصلی التزام به اخلاق می باشد.
بررسی مبانی و عوامل تکامل و انحطاط جوامع در تفسیر المیزان
نویسنده:
ایوب امرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جامعه و زندگی اجتماعی انسان موضوعی دارای ابعاد و زوایای گوناگون است که عوامل تکامل و انحطاط آن جوامع از جمله موضوعات مهم و مبتلا به آنها بوده، و اهمیت ویژه آن بدیهی و بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست. به جهت اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی آن در تفسیر گرانقدر المیزان می پردازد. از آن جا که آیات فراوانی از قرآن کریم به موضوع «اجتماع» و احکام و سنن مربوط به آن ها پرداخته و متذکر حال و سرگذشت اقوام مختلف گردیده است از این رو می توان نظرات مهمی ذیل آیات مربوطه در تفسیر المیزان درباره عوامل تکامل و انحطاط جوامع یافت.این پژوهش ابتدا مفاهیمی را که در حوزه این موضوع قابل توجه هستند از قبیل «تکامل» ،«انحطاط» و «جامعه» را مورد بررسی قرار داده و پس از آن به موضوع «امکان و قابلیت قانونمند سازی تکامل و انحطاط جوامع» بر اساس دیدگاه های اجتماعی و تاریخی و قرآنی موجود می‌پردازد. به علاوه از آن جا که دستیابی به دیدگاه‌های علامه طباطبایی در خصوص این موضوع نیازمند تبیین مبانی نظری ایشان است در فصل سوم این نوشتار مبانی نظری علامه در باره موضوع تکامل و انحطاط جوامع در قالب چهار زیر مجموعه «هستی شناسی»، « انسان شناسی» ، «جامعه‌شناسی» و «فلسفه تاریخ» مورد بررسی قرار گرفته است.پس بررسی مجموع مقدمات طرح این موضوع، در فصل چهارم عوامل تکامل و انحطاط جوامع به تفکیک و تفصیل در تفسیر المیزان مورد بررسی واقع شده است که در نتیجه می توان گفت: «قانون مداری دین محور» و « وحدت» زیربنایی ترین معیار های تکامل در هر جامعه ای به شمار می‌آیند. علاوه بر آن عواملی مانند: «دین»، «حکومت»، «قانون»، «اقتصاد» و «اخلاق» به عنوان مهم‌ترین عوامل تکامل، و زمینه هایی مانند :«انحرافات اعتقادی و عملی در دین»، «حکومت غیر دینی»، «انحرافات اقتصادی» و «تفرقه و اختلاف» به عنوان عوامل انحطاط جوامع در المیزان معرفی شده اند. کلید واژه‌ها: «تکامل»،«انحطاط»، «جامعه»، «تفسیرالمیزان»، «قرآن کریم»، «فلسفه تاریخ»
بررسی تطبیقی مسأله علم و معرفت در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع‌های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می‌آید؟ برخلاف آن چه برخی می‌پندارند، متکلمان امامیه در مدرسۀ کوفه دربارۀ مسألۀ علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده‌ و در این باب به نظریه‌پردازی می‌پرداخته‌اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژۀ ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان‌ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. البته بین متکلمان کوفه در این مسأله، اختلاف نظرهای جزئی نیز وجود داشته است. دانشمندان اصحاب حدیث نیز در قرون نخستین اسلامی با نوع تبیینی که از آیات فطرت و میثاق داشتند، معتقد به اضطراری بودن معرفت خدا بودند. در میان معتزلیان اما در باب علم و معرفت دو گرایش وجود داشت. گرایش مشهور آنان تمامی معارف بنیادین دینی را اکتسابی دانسته و به لوازم این اندیشه نظیر وجوب نظر و اول الواجبات در معرفت ملتزم گشتند. اما برخی از بزرگان معتزله مانند ابوالهذیل و جاحظ مخالف با جریان اصلی معتزله و هم‌سو با اندیشۀ امامیه و اهل حدیث به ضروری بودن معرفت خدا اعتقاد داشتند. از این رو باید گفت اندیشۀ ضروری بودن معارف به ویژه معرفت خدا در قرون نخستین اسلامی، اندیشه‌ای جدی در میان جریان‌های اسلامی بوده است تا آن‌جا که باور مشهور معتزله را باوری مخالف با جریان فکری عمومی متفکران مسلمان در آن عصر بود.از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرسۀ بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می‌دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می‌شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند.علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسألۀ علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالعۀ آموزه‌های کلامی بازمی‌گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می‌داشت تا در مسألۀ علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار به نظریه‌پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند چرا که آنان بر این باور بودند که عقل در پرتو نقل به واقعياتی دست پيدا میکند که هر چند عقلی است اما بدون تعليم نقل، قادر به دستيابی و درک آن نبود. از این رو آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان‌ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می‌پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرسۀ بغداد با پی گرفتن مسیر عقل‌گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می‌توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه‌های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود. از این رو بغدادیان در مسایلی که اختلاف مکتب شیعه و اعتزال در آن، دارای اهمیت والایی نبود، با معتزلیان همراهی کردند تا بتوانند حقانیت مکتب خویش را در موضوعات اساسی‌تر همچون امامت، وعد و وعید و حقیقت ایمان به اثبات برسانند تا با حرکتی آگاهانه و مؤثر مکتب امامیه را پس از مدتی به محاق رفتن، تجدید حیات نمایند.
بررسی تطبیقی فلسفه نبوت در قرآن و عهدین
نویسنده:
زهرا رشیدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاه به ادیان الهی خصوصاً ادیان ابراهیمی در می یابیم که ادیان متشکل از سه اصل می باشند. این سه اصل عبارت از خدا، معاد و نبوت می باشند.می توان گفت اصلی ترین و حیاتی ترین اصل هر دین نبوت است. اصل نبوت در ادیان الهی از دو منظر اهمیت زیادی دارد، اول اینکه اصولاً اثبات حقانیت دین در گرو اثبات نبی الهی آن دین می باشد. در ثانی متن این ادیان شامل اعتقاد به خدا و معاد و چگونگی آنها بر اساس آموزه های انبیای آن شکل می گیرد، چرا که اصولا دین به عنوان پیام خداوندی بدون نبی غیر قابل شناخت و درک است. به عبارت دیگر حتی سخن گفتن از خدا و معاد نیز در پرتو سخنان و رفتار نبی آن دین است که میسر می شود. بنابراین برای شناخت بهتر ادیان، اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد نبوت در آن ادیان می باشد. در این پژوهش نیز به فلسفه نبوت در کتاب مقدس سه دین بزرگ ابراهیمی اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته ایم.در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام،یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است به این صورت که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان می پردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج می کنیم. تکیه ما در این تحقیق بر قرآن وکتاب مقدس است که اصلی ترین و دست اول ترین کتب مقدس این سه دین به شمار می روند، می باشد. به عبارت دیگر تأکید در این پژوهش، فلسفه نبوت در کتب مقدس این ادیان و نه خود ادیان می باشد. پرسش هایی که مبانی این پژوهش است عبارتند از اینکه آیا تفاوتی بین دیدگاه های این کتبوجود دارد یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت، آیا این تفاوت ها ساختاری و اساسی است یا آنکه جزئی و قابل اغماض است؟ ثانیاً بنابر اعتقاد ما که این سه دین، هر سه از جانب خداست و کاملا وحیانی است، در صورت تفاوت های بنیادین چگونه یکی بودن منبع آنها توجیه می شود؟ به عبارت دیگر آیا این تفاوت ریشه ای و عمیق از جانب خداست و یا در طول تاریخ با مصلحت جویی های جامعه بشری چنین تغییراتی در اصول دینی ادیان بوجود آمده است؟در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است. همه ادیان ابراهیمی دارای سه اصل مشترک به نام توحید، نبوت و معاد می باشند و دو اصل توحید و معاد و بطور کلی همه شئونات این ادیان بر اساس تعالیم انبیای آن شناخته می شوند.بر این اساس به تبیین ابعاد مختلف وحی و نبوت در قالب چهار بخش معرفی اجمالی ادیان، نبوت در قرآن، نبوت در عهدین و مقایسه آن ها پرداخته ایم.در این راستا سعی بر آن داریم که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان بپردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج کنیم.در یک نگاه جامع به بحث نبوت، می توان از چرایی ها در ابعاد نبوت سخن به میان آورد. ازجمله آنها که در این تحقیق نیز مورد توجه قرار گرفته است می توان به معجزه به عنوان راه عقلی در باب اثبات نبوت، عصمت انبیا، تعالیم انبیا و خاتمیت اشاره کرد. البته می باید در خصوص طرح مباحث در نظر داشت که گرچه اساساً نگاه فلسفی در طرح و پرداختن به موضوعات مورد نظر بوده است، اما برای روشن تر شدن موضوع، به بررسی مباحث کلامی مرتبط با آنها از قبیل معرفی ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام، معنای نبی و وحی در کتب قرآن و عهدین، معرفی و شناخت کتاب مقدس و قرآن نیز می پردازیم. از این بررسی برداشت می گردد که در بعضی از ابعاد وحی و نبوت، مفاهیم تنها دارای اشتراک لفظی است و با توجه به اینکه ما معتقدیم این ادیان دارای ریشه مشترک اند، می توان گفت این اختلافات از آنجا ناشی می شود که مسیحیت و یهودیت در طول قرن های متمادی متأثر از ادیان و سنت های غیر الهی نظیر یونان و روم باستان به صورت امروزی در آمده اند و بر اساس نظر پژوهشگران و محققان، کتب مقدس این ادیان نیز در طول قرن ها دچار تحریف های بسیاری در لفظ و معنا شده است.1- آنچه که از این پژوهش بر می آید آن است که بر اساس قرآن و عهدین فلسفه وجودی انبیا هدایت و نجات انسان هاست، با این تفاوت که در عهد عتیق این نجات محدود به بنی اسراییل می شود اما قرآن نجات کل بشریت را در نظر دارد و نظام الهیات پولسی نجات حقیقی و کامل را فقط در گرو مرگ مسیح و ایمان به او می داند.2- در مسیحیت ضرورت وجود نبی آنگونه که در اسلام و یهودیت وجود دارد، مطرح نمی شود. بلکه فیض الهی است که بطور رایگان به بشر داده شده و انسان برای هدایت چندان نیازی به عقل و اختیار خود ندارد.3- مسیحیت و یهودیت از ابتدا آنگونه که امروزه هست، نبوده و در طول زمان در اثر تماس با ادیان و سنت های غیر الهی به صورت امروزی درآمده اند. کتب مقدس این ادیان نیز در طی نسل های متمادی شکل امروزی را به خود گرفته است. بنابراین با وجود اعتقاد به ریشه مشترک با اسلام، در الهی بودن منشأ این تغییرات تردیدهای بسیاری وجود دارد.
بررسی تطبیقی مباحث اخلاقی دو شرح معاصر نهج البلاغه: «ترجمه و شرح نهج البلاغه» علامه محمدتقی جعفری و «پيام امام اميرالمؤمنين» آیه الله مکارم شیرازی
نویسنده:
فرشته محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه محمدتقی جعفری و آیت‌الله مکارم شیرازی با نگاهی هوشمندانه به جایگاه دین اسلام و تشیع در جهان معاصر، به شرح نهج‌البلاغه پرداخته‌اند؛ تأکید بر ویژگی‌های اخلاقی و تربیتی در این دو شرح، به همراه ویژگی‌های عام آن دو،مدنظر پژوهش پیش‌رو است.بر این اساس می‌توان گفت شرح علامه بر نهج‌البلاغه دارای مباحث استطرادی و موضوعی متنوع است و صبغه فلسفی دارد. علاوه بر این مولف آراء و اندیشه‌های دانشمندان معاصر را در خدمت معارف نهج‌البلاغه درآورده و با نگرشی نقادانه از این آراء برای تقویت بنیان اندیشه دینی بکار برده است و مخاطبان این اثر، بیشتر فرهیختگان فرهنگی جامعه هستند تا مخاطبان عام.شرح آیه الله مکارم شیرازی مختصر و موجز است و اطلاعات اجمالی از طریق پرداختن به سیاق کلام و جغرافیای متن به خواننده عرضه می‌نمایدو این اثر برای عموم مردم به نگارش درآمده است.همچنین دو شارح ضمن توجه به اخلاق فردی و اجتماعی در نهج‌البلاغه، از علوم انسانی و نوآوری و نواندیشی در شرح مباحث استفاده نموده‌اند؛ علامه با عنایت به مباحث حقوق بشر و نیز اصول روان‌شناسی و فلسفی به تبیین معارف اخلاقی پرداخته و آیه الله مکارم شیرازی با تکیه بر اخلاق روایی و توجه به بعد تاریخی و جامعه‌شناسی به بازگشایی مطالب می‌پردازد.
بررسی عقاید ماتریدی و اشعری و مقایسه این دو
نویسنده:
محبوبه اعظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابومنصور ماتریدی موسس مکتب ماتریدیه، مذهب حنفی داشته است و رواج عقاید او هم در بین حنفیه بوده است. ابوالحسن اشعری موسس مکتب اشاعره، مذهب شافعی داشته است و رواج عقاید او هم در بین شافعی ها بوده است. ساختار و بدنه اصلی رساله حاضر دارای 6 فصل می باشد. فصل اول:کلیات که مشتمل بر 1- تعریف علم کلام 2- تاریخچه پیدایش فرقه ها و گروه های کلامی 3- شرح حال اشعری و ماتریدی 4- تاریخچه مکتب اشعری و ماتریدی 5- مشاهیر ماتریدی از قرن 4 الی 14 6- مشاهیر متکلمان اشعری است، فصل دوم: اثبات وجود الله تعالی،فصل سوم:اثبات توحید الله تعالی، فصل چهارم:صفات الله تعالی، فصل پنجم:افعال الله تعالی و فصل ششم هم اثبات نبوت می باشد.
مبانی فلسفی منطق ارسطوئی
نویسنده:
پریسا مهرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم پیرامون منطق ارسطویی، طرح این مسأله است که آیا ارسطو نظریّات منطقی خویش را با تکیه بر مبانی نظری خاصّی بنا نهاده است، و به عبارت دیگر منطق ارسطویی علمی تأسیسی بوده و تنها در قالب متافیزیک ارسطویی می تواند کاربرد داشته باشد و اگر فلسفه‌ای با متافیزیک ارسطو هم راستا نباشد، این منطق نمی‌تواند پاسخگوی نیازهایش باشد، و یا اینکه تعلیمی بوده و صرفاً به عنوان علمی ابزاری، هر گونه قواعدی را که برای مصون ماندن اندیشه از خطا مورد نیاز است، در اختیار متفکّران قرار می‌دهد؟ هرگونه پاسخی به این سوال می‌تواند جهت‌گیری و نگاهی خاص به مباحث منطقی را در پی داشته باشد. اکثریّت محقّقین منطق بر این امر اذعان دارند که منطق ارسطو متأثّر از مبانی متافیزیکی وی می‌باشد و مقولات دهگانه حدّ واسط منطق و متافیزیک وی هستند. همین امر علّت فقدان بسیاری از مباحث، همانند قضایا و قیاسهای شرطی، قضایایی که ساختار موضوع محمولی ندارند و موجهات زمانی در این منطق گشته است. هر چند داشتن مبانی متافیزیکی، منطق ارسطویی را برای مدت طولانی یکّه تاز عرصه مطالعات منطقی نمود ولیکن افرادی همچون ابن‌سینا که ابتدا با پذیرش این منطق به شرح و تفسیر آراء مرتبط با آن اقدام نمودند، با ناتمام یافتن آن در بررسی بسیاری از اشکال تفکر، چاره امر را در ایجاد حد فاصل میان این منطق و مبانی متافیزیکی آن دیدند، هر چند بعد از ابن‌سینا، پیروانش در جهان اسلام نتوانستند به نحو شایسته‌ای سنت وی را ادامه دهند. ما در این تحقیق با طرح برخی مسائل متافیزیکی همچون نظریّه‌ی مقولات، نظریّه‌ی کلّی‌طبیعی و نظریّه‌ی تعریف که می‌تواند جهت‌گیری مباحث منطقی را معیّن کند، آثار این نظریّات را در آراء منطقی ارسطو و پیروانش، به‌ویژه در جهان اسلام بررسی کرده و با ارائه شواهدی از متون منطق اسلامی، علّت طرح برخی از مباحث ناسازگار با نظام متافیزیک ارسطویی در این متون را بیان می‌کنیم.
وجود و عدم در فلسفه هایدگر
نویسنده:
ثمانه درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به فلسفه هایدگر باید به عنوان راه نگریست او تمام کاوشهای فلسفی اش را بدین پرسش معطوف داشت که وجود چیست و همین ÷رسش به چه معناست؟ به فلسفه هایدگر باید به عنوان یک راه نگریست ذیرا به گفته خود ائ اقتضائ ذاتی پرسشی که او بدان پرداخته همین است واز وجود پرسیدن بایدموضوع اصلی تفکر باشد هایدگر از رهگذر اندیشه ای که از حقیقت آغاز می کند بار دیکر متافیزیک را مورد سوال قرار میدهد وآن را برای دستیابی به پرسش از وجود ناکافی میداند.زیرا متافیزیک وجود را به عنوان امری گشوده و ظهور نمی شناسد .پرسش از وجود و پرسش تز عدم ذاتاً به یکدیگر پیئسته اند با توجه به عدم پرسش از وجود به گونه ای مطرح می شود که ما رابه ظهور حقیقت وجود که بنیاد موجودات است،رهنمئن می سازد این عدم بماهو عدم نیست و عدم آیینه هستی است
سپهرهای هستی در تفکر کرکه گور
نویسنده:
زهرا رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سپهرهای هستی یکی از کلیدی‌ترین اندیشه‌های کرکه‌گور است که تا حدی موجب منحصر به فرد بودن اندیشه‌ی او گردیده است. دغدغه اصلی کرکه‌گور انسان و احوالات وجودی او است. وی قائل به سه سپهر استحسانی، اخلاق و ایمان است که آنها را سپهرهای هستی نامیده است. منظور از سپهرهای هستی، طریقه‌های مختلف زندگی است که هر یک از آنها از لحاظ غایت و مقصد با یکدیگر تفاوت دارند. نخستین سپهر، سپهر استحسانی است که فرد فقط برای ارضای تمناهای شخصی‌اش زندگی می-کند و به دنبال خوش‌گذرانی و رضایتمندی امیال خود است. سپهر دوم، سپهر اخلاقی است که فرد به فکر انجام دادن تکلیف بر مبنای کلی است. سپهر سوم، سپهر ایمان است که منشاء ارتباط مطلق با خداوند است. ایمان مورد نظر کرکه‌گور نه تنها فراتر از عقل است، بلکه در برابر عقل قرار می‌گیرد. ایمانی که باید به نحو انفسی به دست آید، نه به طریق آفاقی. ایمان دلبستگی شورمندانه و بی‌حد و حصر به خداوند است. از نظر وی سعادت و غایت ابدی در سپهر ایمان به وقوع می‌پیوندد. به اعتقاد وی گذر از یک سپهر به سپهر دیگر با جهش امکان‌پذیر است.
  • تعداد رکورد ها : 152