جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 57
معیارهای توسعه فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
زینب حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جهان پرشتاب امروز، در عصر انفجار دانش و اطلاعات، جوامع شیفتگی خاصی نسبت به تغییر، تحول و توسعه از خود نشان می‌دهند .از این رو جامعه‌شناسان، سیاستمداران و نظریه‌پردازان فرهنگی توجه خود را به توسعه، ابعاد و زمینه‌های آن معطوف داشته و ضرورت و راه‌های رسیدن به توسعه را مورد کنکاش قرار داده‌اند. تعاریف گوناگونی برای توسعه ارائه گردیده که نشان از اهمیت و پیچیدگی آن دارد. توسعه تنها حاصل اراده و کوشش-های بخردانه و پیگیر ملت و جوامعی است که خواستار بهبود شرایط زندگی خود هستند. بنابراین توسعه فرآیندی هدفدار و برنامه‌ریزی شده است که توسط انسان آغاز می‌گردد و هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط زندگی کلیه افراد است که در یک جامعه گرد هم آمده‌اند. از سوی دیگر صاحب‌نظران، توسعه را متأثر از عوامل گوناگونی به حساب آورده‌اند. از این میان، عامل انسانی اصلی‌ترین نقش را در نیل به اهداف توسعه بر عهده دارد. در پاسخ به پیچیدگی‌های دنیای امروز و تنوع نیازهای جوامع انسانی، دانشمندان علوم اجتماعی توسعه را به ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی، پایدار تقسیم نموده‌اند. فرهنگ سامان‌بخش باورها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و هنجارهای یک جامعه است و نوع رفتار و جهت-گیری‌‌های مردم آن جامعه را مشخص می‌کند. از این‌رو به دلیل بروز مشکلات اجتماعی و زیستی برای جوامع و ملت‌هایی که تنها به توسعه اقتصادی می‌اندیشند، بحث فرهنگ و توسعه فرهنگی در مرکز توجه قرار گرفته است. تلاش و برنامه‌ریزی برای دست‌یابی به توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی بدون تمرکز به فرهنگ در درازمدت اثرات مخربی به بار خواهد نشاند. بعد فرهنگی مرجع اصلی ارزیابی همه عوامل است و توسعه در جایی که از آن ریشه گرفته،یعنی در فرهنگ و سنت همان کشور رشد می‌کند؛ زیرا توسعه فرآیند همه جانبه و مرتبط با ارزش-‌ های هر جامعه و فراخوان و مشارکت آحاد افراد و گروه-هایی است که هم بنیان‌گذار آن هستند و هم از آن منتفع می-شوند. و اگر توسعه با توجه به خواست مردم و بر مبنای فرهنگ عوام باشد موجبات ارتقا و رشد انسانی را فراهم می‌نماید. بنابراین توسعه فرهنگی زیر بنای توسعه همه جانبه است و نمی-توان بدون اعتنا به آن به دنبال ایجاد تغییرات در ابعاد مختلف یک جامعه بود. اکنون سوال این است که توسعه فرهنگی چگونه تحقق می‌یابد؟ چه عواملی در آن دخیل‌اند؟ شاخص‌های توسعه فرهنگی کدامند؟ آیا الگوهای رایج غربی برای جامعه ما قابل تجویز است یا نیاز به پیشنهاد الگوی جدیدی از توسعه فرهنگی است؟ آیا می‌توان برای توسعه فرهنگی جامعه یک دیدگاه و نگرش علمی مبتنی بر آیات قرآن به دست آورد، به نحوی که به پایه-های بنیادی یک نظریه جامع درون‌زا و بومی در چارچوب اهداف توسعه فرهنگی دست یافت؟بی‌تردید در هر جامعه می‌توان عوامل زیاد و متنوعی را، با میزان متفاوتی از تأثیرگذاری، شناسایی و دسته‌بندی کرد. اما در یک جامعه دینی و اسلامی که ماهیت ارزش‌های فرهنگی آن را آموزه‌های الهی تشکیل می دهد، یکی از عوامل مهم و بنیادی دین است. لذا واکاوی نقش دین در فرهنگ‌سازی و توسعه فرهنگی در این کشورها از جایگاه خاصی برخوردار است. بررسی و تحلیل ظرفیت‌های اسلام در زمینه توسعه فرهنگی از چند جهت حائز اهمیت است: اولاً، میان توسعه فرهنگی و پیشرفت جامعه ارتباط وثیقی وجود دارد. ثانیاً، دین و فرهنگ رابطه‌ای تنگاتنگ و درهم تنیده دارند. دین قلب تپنده و نبض فرهنگ در جوامع دیندار و مسلمان است. فرهنگ جوامع اسلامی به شدت متأثر از دین است، به گونه‌ای که هر گونه پیشرفت یا پسرفت فرهنگ، می‌تواند ریشه در دین داشته باشد. ثالثاً، اسلام مدعی است که دارای آیین زندگی برای تمامی انسان‌ها در طول نسل‌ها و عصرها است. به بیان دیگر، حضور اسلام در تمام ابعاد زندگی عملی و نظری انسان‌ها نه مربوط به دوره خاص بلکه همیشگی و جاودانه است. گرچه اسلام به منزله دین جامع، مدعی پاسخ‌گویی به تمام نیازهای بشر و برخوردار از برنامه زندگی برای همه انسان‌هاست به گونه‌ای که انسان‌ها تنها در این زیست بوم می‌توانند به زندگی آرمانی، واقعی و مطلوبشان دست یابند. ولی با نگاه جامعه شناختی به واقعیت‌های اجتماعی و تاریخی جوامع اسلامی، ملاحظه می‌شود که بسیاری از کشورهای اسلامی نسبت به کشورهای توسعه یافته، توسعه نیافته باقی مانده‌اند. آیا این واقعیت به معنای این نیست که اسلام نه تنها در توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نقش ندارد، بلکه عامل اصلی پسرفت و عقب ماندگی جوامع اسلامی است؟ به همین دلیل این گمانه به وجود آمده که اسلام مانع ایجاد توسعه در ابعاد مختلف است و عقب ماندگی فناورانه مسلمانان نیز به همین مسئله بر می‌گردد. این امر دغدغه ای شد تا در این تحقیق تلاش شود رابطه اسلام و توسعه فرهنگی به مثابه پدیده ای که هم معلول توسعه و هم زمینه‌ساز آن است مورد بررسی قرار بگیرد. به همین منظور این تحقیق در پنج فصل ساختاربندی شده است. بعد از پرداختن به کلیات در فصل اول، فصل دوم و سوم تحقیق، به چارچوب مفهومی و تعریف مفاهیم توسعه و توسعه فرهنگی اختصاص داده شده است. سپس با توجه به شاخص‌ها و مولفه‌های توسعه فرهنگی در فصل سوم، رابطه اسلام با این مولفه‌ها در فصل چهارم مورد بررسی قرار می‌گیرد. سرانجام در فصل پنجم با توجه به مباحث مطرح شده جمع بندی نهایی صورت می‌گیرد.
اخلاق در جنگ از منظر امیرمؤمنان (علیه‌السلام)
نویسنده:
صدیقه فروزنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق در جنگ نمود اخلاق است در عرصۀ پیکار، عبارت از: بروز و شکل‌گیری رفتارهای نیکو و پسندیده در صحنۀ کارزار و بر پایۀ نیتی خالص و بینشی عمیق و دقیق با بهره گیری از بسترهای مناسب.اخلاق در جنگ از منظر امیر مؤمنان (علیه السلام) جلوه‌ای است از اوج انسانیت و شکوه اخلاق آن حضرت، در عرصه‌ای که جز رنج و خشونت از آن انتظار نمی‌رود. در کشاکش صحنه‌ای چنین خونین نگاه ایشان متکی است بر اصل کرامت و ارزش‌های والای انسانی و مبتنی است بر نگرشی الهی.از همین روی آن حضرت نگرش رزمندگان نسبت به خداوند، نسبت به جنگ، نسبت به رزمندگان اعم از نگاه به خود، نگاه به فرماندهی و نگاه به دیگر رزمندگان و نیز دشمن را تبیین می‌نماید. از منظر امام (علیه السلام) لازم است رزمنده در نگاه خود به خدا، تنها او را بزرگ بشمارد و در پی کسب رضای او باشد. تنها به او توکل و اعتماد داشته باشد و پیروزی را از او طلب نماید. ایشان جنگ را فرصتی مغتنم برای برپایی دین، نابودی باطل، دفاع از ناموس و آئین، دفع ظلم و دعوت به خدا می‌داند. ایشان رزمندگان را سربازان الهی بر روی زمین و مبارزان راه حق می‌داند. با چنین رویکردی رزمنده می‌بایست دشمن را انسانی بداند گمراه، در مقابل حق قرار گرفته، ملحد، بیعت شکن و ظالم.تحقق چنین امری یعنی اخلاق در جنگ نیازمند انجام اقداماتی چند و فراهم آوردن تمهیداتی لازم است. بدین منظور امام (علیه السلام) نسبت به شایستگی‌ها و عملکردهای مناسب رزمندگان و فرماندهان تأکید فرموده، برخورداری از ویژگی‌های دشمن شناسی و موقعیت شناسی برای فرماندهان و شجاعت و استقامت برای یکایک رزمندگان را لازم می‌داند و اقدامات زمینه ساز این مهم از منظر آن حضرت عبارتند از؛ بهره گیری از آموزش نظامی ـ تربیتی رزمندگان، انتخاب فرماندهان شایسته، قدردانی و توبیخ، بهره گیری از مناجات و عبادات، پرهیز از خود پسندی و دوری از چاپلوسان، رسیدگی به وضعیت اقتصادی و معیشتی سپاهیان و مشورت با ایشان.از منظر امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ هر یک از عوامل آن اعم از فرماندهان، رزمندگان، دشمن و حتی خود جنگ، از حقوقی اخلاقی برخوردار بوده که رعایت آنها لازم می‌باشد. ایشان حقوق فرماندهان را اطاعت از اوامر آنان بیان نموده و متذکر پرهیز از تخلف اوامر ایشان می‌شود. رعایت حقوق رزمندگان را هم بر فرماندهان و هم بر دیگر رزمندگان لازم و واجب می‌داند و نسبت به رعایت عدالت در دادن حق ایشان، مهرورزی و گذشت نسبت به ایشان و دفاع از آنان در برابر تهاجم دشمن تأکید فرموده است. در رعایت حقوق دشمن به فراهم آوردن زمینۀ اصلاح و هدایت وی پس از اتمام حجت، عدم دعوت و آغازگری جنگ در عین برخوردی صادقانه، پذیرفتن تقاضای صلح و امان خواستن دشمن و رد ننمودن آن، به کار نبردن خدعه و نیرنگ پس از پیمان صلح، پرهیز از ناسزاگویی به دشمن، رعایت حد اعتدال و عدم افراط دربارۀ دشمن شکست خورده و عفو او و رعایت حقوق اسیران دشمن تأکید فراوان نموده است. در منشور اخلاقی امیر مؤمنان (علیه السلام) حفظ اسرار نظامی، فرار نکردن از جبهه، حفظ اتحاد و همبستگی، رعایت حقوق غیر نظامیان و حقوق طبیعت و حفظ حریم‌ها و حدود الهی از حقوق جنگ به شمار می‌آید.
تحلیل و بررسی نقش ذکر در آرامش
نویسنده:
مصطفی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان دارای نیازهای بسیاری است و از آنها نیاز به آرامش و آسایش خاطر است و به خاطر پیچیدگی روان برای برآورده کردن آن همواره نیاز به الگو و راهنمایی است ، مکتب‌های فکری هم هر کدام به نوعی در صدد ارائه‌ي راه حلی برای رسیدن به آرامش روانی بشر بوده‌اند لکن از آن‌جا که انسان دارای روح و روان پیچیده ای است و نیازهای گوناگونی در او نهفته است، تنها مکتبی می‌تواند راه درست را ارا ئه دهد که به روح و جسم انسان آگاهی کامل داشته باشد و به لحاظ آن‌که خداوند خالق و رب بشر و تمام عالم می‌باشد، مکاتب توحیدی در این مسیر موفق‌تر می‌باشند و از میان آن‌ها کامل‌ترین دین توحیدی ،یعنی اسلام، مناسب‌ترین الگو را در قرآن کریم که کامل‌ترین راهنما در مسائل روانی است ،ارائه می‌دهد و ذکر و یاد خداوند متعال را تنها منبع در آرامش معرفی می‌کند.این پژوهش در پی آن هست کهالگوی قرآنی آرامش را در قرآن مورد بررسی قرار دهد، از این رو مباحث این نوشتار در دو فصل تنظیم می‌شود، در فصل اول؛ دو واژه‌‌ٔ ذکر و آرامش مورد بررسی قرار می‌گیرد و به‌دست می‌آید که ذکر در اصطلاح به معنای یادآوری است که به صورت‌های فکری، زبانی، قلبی و عملی نمود پیدا می‌کند و آرامش در اصطلاح قرآنی حالت روحی ویژه‌ای است که خداوند آن را با رحمت خاص خودش به اهل ایمان، عطا می‌کند، و در ادامه، عوامل ذکر و آرامش و انواع آرامش هم مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوم که مهمترین قسمت این نوشتار می‌باشد به بررسی رابطه‌ٔ ذکر با آرامش در سطح فردی، جامعه و خانواده پرداخته می‌شود و نتایج پژوهش نشان می‌دهد که برای رسیدن به آرامش فردی اول باید فکر و ذهن را تصفیه کرد و به یک شناخت صحیح الهی دست یافت و به حالت ذکر فکری رسید. دوم، لازم است رفتار و گفتار هم از دستورات الهی پیروی کنند تا به مقام ذکر رفتاری رسید و سوم، با تصفیه‌ٔ قلب از آلودگی‌ها و کینه‌ها و گناهان آن را به خوش‌بینی و واقع‌بینی و رضایت از حق مزیّن کرد و به ذکر قلبی رسید. برای رسیدن به آرامش در جامعه ، ابتدا ذکر شناختی و بعد برنامه‌ای در قالب ذکر رفتاری تدوین می‌شود که افراد جامعه را به انتخاب حاکم صالح و برقراری امنیت اجتماعی و امنیت خارجی و اعتدال اقتصادی برای رسیدن به این آرامش ترغیب می‌کند و برای آرامش در خانواده هم ذکر زبانی، شناختی و ذکر رفتاری خاصی، مورد توجه قرار می‌گیرد و برای رسیدن به آن اول، برای تشکیل خانواده، دو ملاک ایمان و اخلاق، ملاک‌های اصلی برای انتخاب همسر بیان می‌گردد و دوم، ارتباطات میان فردی بین همسران، نقش‌های همسران و نیازهای همسران، تربیت دینی خانواده مورد بررسی قرار می‌گیرد .
راه‌کارهای پیشگیری از مفاسد و انحرافات اجتماعی از منظر امیرالمؤمنین (ع)
نویسنده:
حسین سروش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انحرافات اجتماعی از جمله مسائل چالش برانگیز جوامع مختلف می‌باشد. که مطالعات زیادی توسط جامعه‌شناسان و دانشمندان علوم دیگر درباره آن صورت گرفته. یکی از مهم‌ترین مباحثی که در این باره قابل طرح است، مسئله پیشگیری از وقوع انحراف در جامعه می‌باشد. چه بسا علاج واقعه قبل از وقوع، آسان‌تر و کم هزینه‌تر و همچنین مؤثرتر می‌باشد. برای جلوگیری از وقوع کجروی در جامعه، اصلی‌ترین موردی که باید به آن پرداخته شود یافتن علل و زمینه‌های بروز انحراف در جامعه می‌باشد. زیرا با پیشگیری از به وجود آمدن علل و ریشه‌های انحراف می‌توانیم از وقوع کجروی نیز جلوگیری کنیم. عمده‌ترین علل و زمینه‌ها برای بروز انحراف و کجروی به حوزه‌های فرهنگ، اقتصاد، و سیاست و اجتماع مربوط می‌گردد. برای جلوگیری از وقوع انحراف نیز با برنامه‌ریزی در این حوزه‌ها می‌توان به نتیجه دلخواه رسید. در حوزه فرهنگ، دین، خانواده و آموزش و پرورش نقش مؤثری را در این جهت ایفا می‌کنند. در حوزه اقتصاد و سیاست نیز علاوه‌بر داشتن یک برنامه صحیح و فراگیر ضمانت اجرای کارآمد نیز، ضروری به نظر می‌رسد. رفتار و گفتار امیرالمؤمنین (ع) به عنوان یک الگوی اسلامی می‌تواند راهنما و کارگشای مناسبی برای رسیدن به این هدف باشد. امام علی (ع) خصوصا در دوران حکومت خود و حتی قبل از رسیدن به حکومت با در پیش گرفتن شیوه خاصی از زندگی در همین مسیر حرکت نمودند. فعالیت‌های فرهنگی حضرت در زمینه‌های دین و خانواده و آموزش، برنامه‌ریزی برای رشد جامعه با نگاه به آینده و همچنین در نظر گرفتن وضعیت فعلی جامعه در حوزه اقتصاد، و تدوین برنامه‌های سیاسی اجتماعی، مطابق با سنت و روش الهی اسلامی و پایبندی به آن، از جمله راهکارهای امیرالمؤمنین (ع) برای پیشگیری از انحرافات اجتماعی بود. این منش و کردار حضرت می‌تواند الگوی کامل و مناسبی برای تمامی جوامع باشد تا با تأسی به روش امام علی (ع) بتوانند از وقوع کجروی جلوگیری کنند و در نتیجه جامعه‌ای پاک و با کمترین آلودگی داشته باشند.
بررسی جایگاه فقر و استغناء در مثنوی معنوی
نویسنده:
منصوره شهریاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فقر و استغنا دو محور اساسی در آثار عرفان و تصوف محسوب می گردند و همواره مد نظر عارفان مسلمان بوده اند. البته درک معنای فقر و جمع بین نکوهش فقر و تنگدستی در توصی? اولیای دین از سویی و ستایش فقرا اختیاری و ترک تعلّقات دنیایی از سوی دیگر، بیانگر اهمیت این موضوع در دین اسلام است. غنا و بی نیازی ذاتی پروردگار که خاص قادر متعال است، همان دولتمندی حقیقی است و سالک الی الله با رسیدن به مرتب? حقیقی فقر یعنی از دنیا برهنه گردیدن و به فناء فی الله رسیدن، به توانگری راستین، یعنی ایمن بودن به خدای تعالی می رسد.بر همین اساس مولانا در ابیات متعددی از مثنوی خود، از فقر سخن می گوید و آن را مای? افتخار می داند، رضایت به روزی مقدر الهی، ترک تعلقات دنیایی و خالی نمودن دل از دلبستگی ها را از شروط استغنا می‌شناسد. اندیشه مولانا در این باب بسیار متفکرانه و بدور از انفعال و حصر گرایی است، چرا که او به عجز بنده در برابر پروردگار خود معترف است و از سویی زندگی انسان را عرصه ای برای رهبانیت و خودآزاری نمی‌داند. بلکه وی فقر را مقدمه ای برای نیل به مقام فنای فی الله می داند و اعتقاد دارد که حصول استغنا واقعی تنها از طریق « فقر الی الله» میسّر است.
بررسی معارضات زبانی اهل کتاب ( یهود و نصاری) با پیامبر (ص) و پاسخ‌های قرآن با تأکید بر تفسیرالمیزان
نویسنده:
رقیه مددی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معارضات زبانی یهود و نصاری به‌گونه‌اي كه در قرآن به تصوير كشيده شده است حاکی از نحوۀ برخورد پیروان ادیان قدیمی با اسلام است که وجود دین آسمانی جدید را برنمی‌تافتند و آن را معرض انواع هجمه‌های خود قرار داده و به گونه‌هاي مختلف آن را به چالش كشيده بودند. قرآن کریم به تمامی اين معارضات پاسخ‌های قاطعی داده و ادعای آنان را با دلایل منطقی بی‌پایه و بی-اساس دانسته است. در این پایان نامه با روش کتابخانه‌ای در گردآوریِ مطالب، شیوۀ اسنادی در نقل دیدگاه‌ها و روش توصیفی _تحلیلی در بررسی داده‌‌ها، معارضات زبانی یهود و نصاری و پاسخ‌های قرآن بدان‌ها تبيين و با بهره‌گيري از تفاسير مهم و تأکید ويژه بر تفسیرالمیزان مورد تدقیق قرار گرفته‌ است. تأمل در آيات قرآن نشان مي‌دهد كه برخي از معارضات ميان يهود و نصاري مشترك و برخي خاص يكي از آن دو گروه است. مهم‌ترین معارضه‌های مشترک یهود و نصاری در رابطه با حضرت ابراهیم7، ادعای فرزند و دوست خدا بودن و پندار برتري بر ديگران می‌باشد تا آنجا كه ورود به بهشت و هدايت‌يابي را منوط به درآمدن به كيش يهوديّت و مسيحيّت می‌دانستند. مهم‌ترین معارضه‌های خاص یهود در رابطه با تغییر قبله، محدود بودن عذاب جهنّم براي يهود، فقر خداوند و بسته بودن دست خداوند، و معارضه‌های خاص نصاری در رابطه با الوهیّت حضرت مسیح و تثلیث است. قرآن کریم علاوه بر واهی و باطل شمردن ادعاهای آنان دربارۀ حضرت ابراهيم7، ملاک احتجاج را عالم بودن و منشأ آن را در علم و وحی الهی و برهان عقلی هماهنگ با وحی دانسته است. هم‌چنين شرط ورود به بهشت، هدایت یابی و سعادت را در ایمان و عمل صالح قرار داده است. افزون براين، ضمن فرمان به جدال احسن بر توحيد و نفی فرزند از خدا، نهی از غلو در دين و افتراء بر خدا و پندارگرايي تأكيد كرده است. براساس نتايج حاصل از اين پ‍ژوهش بیشتر معارضات یهودیان از ویژگی‌های قومی آنان نشأت ‌گرفته و معارضات خاص مسیحیان بیشتر متأثر از باورهای آنان بوده است. هم‌چنین کمیّت و کیفیت معارضات و شبهات خاص یهودیان در قرآن در قیاس با معارضات نصاری، نشان دهندۀ سرسختی و شدت عناد یهودیاندر برابر دین اسلام بوده است.
ترجمه و تحقیق چهار فصل اول کتاب دین اقوام سامی، نوشته ویلیام رابرتسون اسمیت
نویسنده:
زهرا فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر ترجمه و تحقیق چهار بخش از کتاب دین اقوام سامی نوشته ویلیام رابرتسون اسمیت (1894- 1846)است. وی در این اثر درصدد است تا از طریق مدارکی پراکنده به بررسی عبادات دینی رایج که با رفتار اجتماعی اقوام سامی در ارتباط است، بپردازد. این کتاب مشتمل بر یازده بخش است که چهار بخش نخست آن موضوع کار ما در این رساله است. رابرتسون اسمیت در بخش اول موضوع و روش تحقیق خود را مشخص می کند. وی بعد از معرفی اقوام سامی می گوید درصدد است به بررسی سنت دینی ای بپردازد که در بستر آن سه دین بزرگ جهان یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام شکل گرفت. در بخش دوم ماهیت جماعات مذهبی، و ارتباط ایزدان با پرستندگانشان مطرح می شود. مادر سالاری، نهاد حاکمیت الهی و معرفی طبقه ای به نام«جار»و«جیران» ( عبری: «گیریم»،) از دیگر بحث های مهم این بخش است. بخش سوم به ارتباط ایزدان با اشیاء طبیعی،مکان های مقدس و جن می پردازد؛ در این بخش است که اسمیت اعتقاد اعراب بت پرست به جن را مطرح، و آن را مشابه عقیده ای می داند که انسان های ابتدایی درباره توتم داشتند. در بخش چهارم مکان های مقدّس و ارتباطشان با انسان مطرح می شود. مطلب مهمی که در این بخش به چشم می خورد، مفهوم تقدّس و تفاوت برداشت هایی است که در دوره های مختلف از آن صورت گرفته است.
معناشناسی آیه «لا اکراه فی الدین» با تأکید بر نقد شبهات
نویسنده:
حسین کامیاب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله ی تعارض احکام ارتداد و جهاد ابتدایی در اسلام با آیه ی «لااکراه فی الدین» از مهمترین مسائلی است که امروزه در مجامع علمی و دانشگاهی مطرح و در این پژوهش به آن پرداخته شده است. با توجه به وحیانی و قدسی بودن قرآن کریم و ارتباط معنادار و حکیمانه ی آیات قرآن یکی از بهترین راه حل های پرداختن به این مسأله، بررسی این آیه در متنی است که در آن قرار گرفته و از آن به نام معناشناسی آیه ی لااکراه یاد می کنیم. این معناشناسی در چهار ساحت مفردات، گزاره ها، سیاق و آیات و روایات مرتبط صورت می گیرد. بر اساس معناشناسی آیه ی لااکراه اولاً خداوند جعل هر امر مکروه در دین خودش را (نه هر دینی) حقیقتاً نفی نموده و ثانیاً هر گونه اکراه درونی بر پذیرش هر دینی (الهی یا غیر الهی) را غیر ممکن دانسته و ثالثاً از اکراه بیرونی و عملی در قلمرو دین الهی (با سلسله مراتب آن) نهی کرده است و بدیهی است که نفی اول و نهی اخیر شامل ادیان غیر الهی مثل ادیان شیطانی، طاغوتی و مشرکانه نمی شود و البته هیچ یک از این حالات مغایر با اراده و اکراه الهی بر حاکمیت دین خود نیست. خداوند اراده فرموده دین خود را حاکمیت ببخشد و مومنان را در زمین حاکم نماید و حاکمیت دین الهی به معنای پذیرش آن توسط همه ی انسان ها نیست. احکام کیفری مرتد با آیه ی لااکراه تعارضی ندارد زیرا اساساً ناظر به انگیزه ها و اهداف شومی مثل افساد، فتنه گری، اضلال، انحطاط و برهم زدن نظم و آرامش و امنیت فکری و عقیدتی جامعه ی اسلامی است که از شمول آیه ی لا اکراه خارج شده و تحت شمول آیات دیگری از قرآن قرار می گیرد که مستلزم برخورد بافتنه گر و مفسد است. جهاد ابتدایی هم با آیه ی لااکراه تعارضی ندارد زیرا برای اکراه در دین نیست بلکه مقید به قیودی مثل تعدی و فتنه گری و برای حاکمیت یافتن دین خدا و سیطره ی آن و اکراه علی الدین (نه اکراه فی الدین) است به این معنا که دین خدا باید در جهان حاکم باشد گرچه کافران یا مشرکان از این حاکمیت و غلبه کراهت داشته باشند و اکراه در دین خدا امری درونی است که هیچ گاه چنین اکراهی واقع نمی شود تا با آیه ی لا اکراه مغایر باشد.
تاثیر اندیشه‌های فلسفی امام خمینی (ره) بر اصول فقهی ایشان
نویسنده:
سعید توکلی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط علوم با یکدیگر امری اجتناب‌ناپذیر است. مهم، میزان دخالت یک علم در علمی دیگر می‌باشد. شاید عجیب‌ترین ارتباط ، تأثیر فلسفه بر اصول باشد. چون که فلسفه ، عقلی محض است و اصول،‌ علمی عقلایی و عرفی است.حضرت امام خمینی ( قدّس سرّه ) هر چند پایه و اصلِ اصولِ فقهِ خود را عرف قرار می‌دهند و از دخالت دادن مسائل عقلی در علوم عقلایی سخت اجتناب می‌کنند لیکن مواردی در آثار این اعجوبه اعصار یافت می‌شود که شاید در کلمات بزرگترین فلاسفه هم پیدا نشود.انسان، متحیّر می شود از کسی که در یک صفحه، حرفی به شدّت عرفی زده است که گویا آدمی خیال می‌کند گوینده این حرف، فقط در مردم و بازار بوده است. سپس در صفحه بعد چنان فلسفی صحبت می‌کنند که تو گویی اسفار را مطالعه می‌کنی!هر چند بیشتر این دُرافشانی های فلسفی، جنبه توضیحی از یک قاعده و بیان این مطلب است که نباید فلسفه را در اصول دخالت داد اما مواردی هم هست که حضرتش با فلسفه به مطالبی رسیده‌اند." قاعده الواحد ، الماهیه من حیث هی لیست الّا هی" از نمونه‌های صورت اول و " استصحاب زمان و اراده " از جمله مثالهای صورت دوم هست.
بررسی تطبیقی تورات قرآنی و تورات موجود
نویسنده:
یعقوب عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:مسلمانان و مسیحیان و یهودیان همگی در این که تورات نام کتابی وحیانی که خدا بر حضرت موسی (ع) وحی کرده است، اتفاق نظر دارند.در این تحقیق ما به بررسی تورات قرآنی و تورات موجود می‌پردازیم؛ و بیان خواهیم کرد که منظور از تورات که در قرآن آمده است کدام است؟آیاتی در قرآن به تورات اشاره دارد که هم منظورش تورات موجود است و هم تورات اصلی و تحریف نشده.و ما در این پژوهش به معرفی تورات موجود پرداخته ایم و هم تورات قرآنی و نیز صفاتی که درباره تورات در قرآن مجید آمده است که این صفات کدامند و چرا به این ویژگی خوانده شده است و اینکه آیا همین خصوصیاتی که درباره تورات در قرآن آمده است در تورات فعلی و حال حاضر هم وجود دارد یا نه ؟ تا آنجایی که از این تورات موجود ودر دست یهودیان سراغ داریم فاقد این ویژگی ها هستند که در قرآن از آن یاد شده است .و همینطور نگاه خود یهودیان راجع به این کتاب مقدس چیست؟و به بیان این پرداخته ایم که آنچه ما مسلمانان در مورد تورات اتفاق نطر داریم با عامه یهود در مورد کتاب خود دارند فرق می کند. گذشته از اینکه نظرخود مورخان یهودی هم به دیدگاه مسلمانان نزدیک است. و نیز به بررسی نسخه های تورات پرداخته ایم و این نسخ در مقایسه با هم تفاوت های چشمگیری دارند. در اینجا ما دیدگاه های مفسران، تاریخ دانان و مستشرقان و علمای اسلامی را خصوص این کتاب (تورات ) آورده ایم.کار پژوهشی ما عمدتاً کتابخانه ای با استفاده از متونی که راجع به تورات بحث کرده اند و همین طور از نرم افزار های کتابشناسی یهودی چه به صورت فارسی و لاتین بهره برده ایم. و در پایان باید گفت وقتی قرآن یهودیان را مورد خطاب قرار می دهد و از تورات یاد می‌کند، منظور همان مطالب تحریف نشده می‌باشد، که در تورات موجود هم می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 57