جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
عوامل و مصادیق رشد و غیّ در سوره مریم (س)
نویسنده:
کبری فضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه اسلام فلسفه زندگی، دستیابی به رشد و تکامل است و این همان هدف زندگی است که خداوند برای انسان در نظر گرفته است. در آیات قرآن «رشد» به معنای هدایت، نجات، اصلاح و کمال آمده است. برخی لغت شناسان از لغت «رشد» مفهوم «کمال» را استنباط می‌کنند و مفاهیم دیگر را عملا وسایل دست‌یابی به رشد و یا نتایج آن می‌دانند. تعبیر قرآنی که در مقابل «رشد» به کار رفته، لغت «غیّ» به معنای «گمراهی و هلاکت» می‌باشد. کسانی که در غیر مسیر توحید گام بر می دارند، به سوی گمراهی و سقوط حرکت می‌کنند و تنها افرادی که ایمان به خدا آورده بر طبق آن به اعمال شایسته بپردازند، از سقوط ایمن می‌باشند.در آیات متعددی می‌توان عوامل و مصادیق «رشد و غیّ» را پیدا کرد. سوره مریم? ازسوره های مکّی است که درآن مسائل اعتقادی و مبدأ و معاد مطرح شده و کمتر از احکام سخن به میان آمده است. روش قرآن کریم در امر دعوت، استفاده از ابزار بیم و بشارت است. اما این سوره با ترسیم سبک و روش زندگی تعدادی ازبرگزیدگان خدا، الگویی از رفتارهایی که باعث رشد و یافتن مسیر در رسیدن به قرب الهی می‌شود را ارائه می‌دهد و مصادیقی از این الگوها چون ایمان به خدا و قیامت، دعا، اخلاص، نماز و زکات، پاکدامنی و... را بیان می‌کند. در نهایت، عاقبت آنان را بیان کرده و به آن‌ها وعده بهشت برین می‌دهد.در مقابل؛ عذاب گمراهان (اهل غیّ) و روش و شیوه زندگی آنها از قبیل اعراض از یاد خدا، بی اعتنایی به اوامر خداوند و پیروی از شهوات را بیان می‌کند و مصادیق این «غیّ» مانند نفی معاد، شرک، اطاعت از شیطان، پرستش بت‌ها را خاطر نشان می‌کند. به همین دلیل این عده به زودی با حالت «غیّ» وگمراهی که همان از دست دادن «رشد» است، رو به رو می‌شوند، مگر آن که توبه کنند و به سوی پروردگار خود بازگردند. هدف این پژوهش، جستجوی عوامل و مصادیق «رشد و غیّ» و بررسی آن در سوره مریم? می‌باشد.
اطاعت از خدا و رسول6 و ائمّه: با محوریت 
باب فرض طاعه الائمّه: 
کتاب الحجّه کافی
نویسنده:
لیدا منتطریانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ضروری‌ترین و با فضیلت‌ترین واجبات معرفه الله است، معرفت خدا یعنی تسلیم محض در برابر خدایی که او را شناخته‌ایم. معرفت باعث بندگی می‌شود و بندگی کردن انسان را به مراتب بالاتر معرفت می‌رساند. پس معرفت عامل تصدیق و تصدیق پایه و اساس تسلیم و اطاعت است. اطاعت از شئون مالکیت است و مالک حقیقی خداست. بنابراین اطاعت ویژه ذات ربوبی است و اطاعت از غیر خداوند نیز منوط به اذن و فرمان الهی است. در آیات فراوانی بر لزوم اطاعت از خدا تأکید شده است و در عین حال در هیچ یک از این آیات فرمان اطاعت از خداوند به تنهایی نیامده، بلکه بلافاصله به اطاعت از رسول امر شده است. در ادامه اطاعت از خدا و رسول6، اطاعت از اولواالامر نیز مورد تأکید قرار گرفته است. نشانه‌ی رضایت خداوند از بنده‌اش، عطا کردن توفیق بندگی و اطاعت به اوست. اطاعت از امام شعاعی از اطاعت خدا و رسول و در ادامه‌ی آنهاست. پس ما حصل همه‌ی اطاعت‌ها، اطاعت از امام است. در قرآن امر به اطاعت از امام با واژه «اولواالامر» بیان گردیده است. در تمام منابع شیعه به نقل از احادیث ائمّه: فقط علی7 و یازده فرزند معصومش مصداق اولواالامر می‌باشند و هیچ کس حق ندارد خود را در این ولایت با آنها شریک سازد. دین با پذیرش نبوت تمام می‌شود اما کامل نیست؛ اکمال دین با پذیرش و تسلیم در مقابل امام معصوم محقق می‌شود؛ به اذن تکوینی الهی، خانه‌هایی بنا شده که مردم وظیفه دارند التماس کنند و از خدا بخواهند که اجازه ورود به این خانه‌ها را به آنها بدهد. این ابواب الهی همان دوازده امام بزرگوار می‌باشند که خداوند آنها را باب هدایت خود قرار داده است؛ خداوند از آنچه که انجام می‌دهد مورد سوال قرار نمی‌گیرد. پس در مقابل عظمت و شئون خدادادی ائمّه: سر تسلیم و تعظیم فرود می‌آویم.
مرگ جاهلیت و راه‌های مقابله با آن با محوریت «دعای عصر غیبت»
نویسنده:
زهرا طهوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خداوند هدف از خلقت جن و انس را عبادت خود بیان کرده است . عبادت خدا همان معرفت خداست که صنع اوست ، یعنی این معرفی باید از جانب خودش صورت بگیرد و لاغیر. تا این معرفی نباشد هیچکس قادر به شناختن پیامبران راستین نخواهد بود و در نتیجه نمی توانیم حجج الهی را بشناسیم. لذا برای رهایی از ضلالت و مرگ جاهلیت ملزم به تسلیم نسبت به شناخت خدا و انبیا و اولیای اوهستیم تا راه صحیح بندگی و عبادت خدا را برای ما معرفی کنند و در این مسیر راهبر ما باشد، زیرا خدا تبعیتتسلیم بودن نسبت به ایشان را وسیله تقرب و بندگی خود قرار داده است. لذا در حال حاضر شناخت حجت زمان امام دوازدهم تنها راه رهایی از کفر و ضلالت است به فرموده اهل بیت علیهم السلام در عصر غیبت ، همه اهل هلاکت هستند بجز کسانی که ثابت قدم در راه شناخت امام باشند و توفیق بر دعای بر حضرت داشته باشند. بنابراین با مراجعه به دعای عصر غیبت به چگ.نگی کسب معرفت و راه های مقابله با مرگ جاهلیت میپردازیم . از جمله مهم ترین آن راه ها میتوان انتظار فرج ، دعا برای حضرت ، دعا در حق دوستان و نابودی دشمنان ایشان و تربیت منتظران و ... اشاره نمود.
چرا در قرآن آیاتى وجود دارد که ظهور در عصیان انبیا(ع) دارد، ولى آیاتى که ظاهر در عصمت آنها باشد، نیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پیش از بیان پاسخ، توجه به چند نکته ضرورى خواهد بود: 1. چون پرسش مذکور در خصوص آیات مربوط به عصمت و عدم عصمت انبیاى الاهى است، از بیان مباحثى مثل: معنا و اقسام و دلایل عصمت (دلایل عقلى و نقلى) و... خوددارى گردیده است، هرچند که در بررسى و استفاده بیشتر ...
بررسی و نقد وجوه قرآن و ترجمه های آن
نویسنده:
اعظم پرچم
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع وجوه قرآن، شناختن معانی مختلف یک کلمه در جای جای قرآن است. دانش وجوه و نظایر به بررسی دلالت های متعدد واژگان در بافت کلام وحیانی قرآن می پردازد. این در حالی است که هیچ یک از منابع وجوه به چگونگی دلالت این معانی اشاره­ای نداشته است تا درستی و نادرستی کارکرد آن ها در بافت و سیاق آیات مختلف روشن گردد. این پژوهش قصد دارد مصیب بودن یا نبودن صاحبان وجوه و مترجمان فارسی قرآن را در ارائه معانی در بخش واژگان به نقد بکشاند. میزان و معیار صحت و سقم معانی، بافت و سیاق آیات و تفاسیر معتبر است. برخی از رهیافت ها نشان می دهد که صاحبان وجوه در اشتقاق و ریشه­شناسی هدایت در آیات قرآن اشتباه کرده­اند، در حالی که بافت و سیاق آیات، معنایی فراتر از آن را نشان می دهند. همچنین مترجمان فارسی قرآن نیز معنای نهفته در واژه مذکور را درست و واضح تبیین ننمودند.
بازپژوهی آرای فقهی در باب کتب ضلال (چالشها، مفاهیم، مصادیق، احکام)
نویسنده:
احسان علی اکبری بابوکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله‌ی حاضر به بررسی یکی از چالشهای مهم فقه شیعه و دنیای معاصر یعنی حرمت تکسّب به واسطه‌ی حفظ کتب ضلال و دیگر متعلّقات حکم کتب ضلال، می‌پردازد. نگارنده ابتدا، به معناشناسی ضلال در آیات و روایات و رابطه‌‌ی آن با مفاهیم مشابه پرداخته و ضلال را هر انحرافی از مطلوب دین اسلام که قدر میقّن آن ضروریات است، می‌دانند که در صدق عنوان آن میان خطاء و عمد تفاوتی نیست. سپس نگره‌ی اسلام را نسبت به آزادی بیان و عقیده تبیین می‌نماید. و به بازخوانی آرای مشهور فقیهان امامیه به عنوان یک چالش مهم مسئله آزادی بیان و اطلاع‌رسانی می‌پردازد. و پس از بیان سیر تاریخی مسئله و موضوع‌شناسی کتب ضلال، احکام تکلیفی کتب ضلال را در دو مرحله‌ی پس از تولید و مرحله تولید و سپس احکام وضعی آن را مورد مطالعه قرار می‌دهد. گرچه تا حدود چندین قرن موضوع کتب ضلال در اندیشه‌ی فقیهان بیان نشده و این مطلب باعث دیدگاه‌های متفاوت در مسئله در قرن‌های بعدی شده‌است، لکنّ نگارنده در متن پیش رو فارغ از بیان احکام، موضوع کتب ضلال را هر کتابی که مشتمل بر ضلال باشد، می‌داند. و ادلّه‌ی دیدگاه مشهور در حکم تکلیفی حفظ، نسخه‌برداری، مطالعه کتب ضلال را قاصر از اثبات مدعای ایشان می‌داند. نگارنده بر آن است ‌که: حفظ و نسخه‌برداری و مطالعه و تدریس کتب ضلال بدون قصد اضلال، جائز می‌باشد و همراه با قصد اضلال و اغوای دیگران عنوان تجرّی بر آن صادق است (و در فرض وقوع اضلال و اغوا در خارج است که فرد حرام مرتکب شده است). و حتی با این وجود از بین بردن و انعدام این کتب ضلال واجب نیست. و در واقع حرمت اغواء و اضلال از مخصّصات اطلاقات حاکی از آزادی بیان می‌باشد. در مسئله انتشار و تعلیم و تولید کتب ضلال، علاوه بر عدم قصد اغواء و اضلال، وجود قرائنی که دلالت بر ضلال بودن محتوا و عدم اعتقاد فرد دارد، شرط جواز می‌باشد؛ در غیر این‌صورت با محظور اغرای به جهل و انتشار اکاذیب مواجّه است. و ادلّه‌ی این مسئله صرفاً حکایت از شخصی بودن احکام دارد و از آنها رویه‌ای عمومی برای سلب آزادی شهروندان حکومت اسلامی، بدست نمی‌آید. البته وجود قصد اغواء و اضلال در فرض ایراد ضرر به اشخاص مسئولیّت کیفری و حقوقی نیز به دنبال خواهد داشت.