جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2883
مخطوط (فی التعریفات او الحدود و الرسوم) ينسب الی ابن سينا
نویسنده:
ابن سینا؛ محقق: محمد عبد الغني الدقر
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نقد و بررسی "وجود ذهنی" از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
قاسم کاکایی، عزت مقصودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفة اسلامی، هر چند مباحث "وجود شناسی" جایگاه بسیار مهمی دارد و بخش اعظمی از مباحث و مسائل را به خود اختصاص داده است، ولی مباحث "معرفت شناسی" به دلایل مختلف، تفصیل چندانی نیافته است. یکی از معدود مسائلی که به تفصیل در فلسفة اسلامی از آن بحث شده است و می توان آن را ذیل بحث "معرفت شناسی" گنجانید، مسألة "وجود ذهنی" است. اما بین محققان تاریخ فلسفه، چنین مشهور است که این بحث از فخر رازی آغاز گشته، سپس از طریق خواجه نصیرالدین طوسی به فیلسوفان مکتب شیراز رسیده و در آن جا بسط و تفصیل یافته و سرانجام نزد ملاصدرا راه حل نهایی پیدا کرده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که علی رغم این ادعا، مباحث وجود ذهنی از جمله اثبات وجود ذهنی، ماهیت وجود ذهنی، شبهات مربوط به آن و پاسخ این شبهات، همه، نزد فیلسوف بزرگ جهان اسلام، ابن سینا، مطرح شده است و وی فیلسوفانه به همة آن‌ها پرداخته است و همة فیلسوفان بعد از او، در این مسأله از وی متأثرند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
بررسی تطبیقی نظریۀ ابن سینا در باب طبقه بندی علوم
نویسنده:
مهدیه مستقیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
مقالۀ حاضر، ضمنِ گذری اجمالی بر تاریخچه و فواید طبقه بندی علوم با مطرح نمودن پاره‌ای از دیدگاههای فلاسفۀ شرق و غرب در این زمینه سعی می‌نماید ویژگی‌ها و نقاط برجستۀ تقسیم بندی ابن سینا را بیان کرده و به تبیین بعضی از زوایای آن بپردازد. موضوعات، مسائل، روش‌ها و اهداف و غایات و تاریخ تولد علوم و وجوه ممیزۀ دیگری، علوم را از یکدیگر متمایز می‌کند. نظریۀ ابن سینا در تقسیم بندی و طبقه بندیِ علوم علاوه بر دارا بودن ویژگی‌ها و محسناتی نظیر عقلی بودن تقسیم، تام بودن استقرائات، تباین بین اقسام، مانعیت و جامعیت، دارای نوع خاصی از انتظام، هنجارمندی و رعایت اصول ارزشی است. شناسایی و به کارگیری بعضی از محسنات این نوع نظام های طبقه بندی علوم، می‌تواند رهیافت های روشنی را به جهان فلسفۀ علم، ارائه دهد. در این مقاله سعی شده است نظریۀ طبقه بندی علوم از دیدگاه ابن سینا با نگاهی به طبقه بندی علوم از منظر فیلسوفان دیگر مشرق زمین مانند فارابی و ملا هادی سبزواری و برخی دیگر از عالمان روش شناس غربی مانند، اگوست کنت، فرانسیس بیکن و آمپر بررسی گردیده و بر وجوه امتیاز نظریۀ ابن سینا تاکید شود.
صفحات :
از صفحه 175 تا 198
« بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی» ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
محمد اسماعیل سید‌هاشمی، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده‌اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر‌های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تأسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره‌های فراوان برده است هر چند تحت تأثیر نقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا و نقد نظرات وی پرداخته است. یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مسأله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است. در پژوهش حاضر دیدگاه‌های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس بر ابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ­ای ارائه نکرده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 131
بررسی مقایسه‌ای مسئله آفرینش جهان از نگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
علی حیدری‌فرج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در طول تاریخ تفکر بشر مخلوق یا نامخلوق بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو هر یک به نوعی قائل به ازلی و غیر مخلوق بودن عالم هستی بوده اند.ارسطو با قائل شدن به ازلیت مقوله های حرکت،زمان و ماده به عنوان مولفه های اصلی عالم هستی حکم به ازلی و غیر مخلوق بودن جهان هستی می دهد.از این حیث است که خدای ارسطو به عنوان علت فاعلی عالم هستی تنها محرک عالم بوده وهستی بخش قلمداد نمی شود. علت فاعلی ارسطویی نیز تحریکی و محرک است و نه هستی بخش.روی همین اساس خداوند نیز علت غایی جهان است ؛ چراکه علت فاعلی در معنای ارسطویی باعث تغییر پذیری خداوند می شود که این قول به هیچ وجه پسندیده ارسطو نیست. برهمین اساس است که خداوند در فلسفه ارسطو علت غایی جهان است و نه فاعل. در ادیان ابراهیمی از جمله اسلام خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می شود.از این رو ابن سینا در مساله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می گیرد.در واقع تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت از تصویری می شود که ارسطوارائه می دهد.ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد.از این حیث نزد بوعلی خداوند به عنوان علت فاعلی عالم، صرفا محرک نبوده بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود. ابن سینا تمایزی متافیزیکی و هستی شناسانه بین وجود و ماهیت مطرح ساخت و وجود را به ممکن الوجود و واجب الوجود تقسیم کرد، واجب الوجودی که خالق و آفریننده ممکنات- یا ما سوای خویش- است.
عقل عملی از دیدگاه ارسطو، ابن سینا و آکویناس
نویسنده:
فاطمه اصلی بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه به بررسی عقل عملی در آراء ارسطو، ابن سینا و آکویناس می پردازد. از دیدگاه ارسطو عقل نظری و عقل عملیدو قوه ی متمایز از هم نیستند، بلکه دو وجه از یک قوه هستند. عقل عملی از عقل نظری با توجه به متعلقات ادراک متمایز می شود. عقل عملی صرف ابزار نیست، بلکه مرتبط با غایت می باشد. عقل عملی ، عقلی فضیلت مند است و مهمترین فضیلت آن حکمت عملی است، که نقش محوری در اخلاق ارسطو ایفاء می کند و معیار و میزان ما برای فعل اخلاقی می باشد و مهمترین مشخصه ی آن انتخاب است. ارسطو حکمت عملی و فضایل اخلاقی را لازم و ملزوم هم می داند. به زعم ابن سینا عقل نظری و عقل عملی، ماهیتاً متمایز هستند، و تفاوت آنها به اختلاف در مُدرَک‌ها یا نحوه علم و درک محدود نمی‌شود؛ بلکه یکی از سنخ ادراک، و دیگری از سنخ فعل است. عقل عملی منشا اخلاق بوده و فضیلت و رذیلت در ارتباط عقل عملی با قوای بدنی معنا پیدا می کند، به نحوی که اگر قوای بدنی مقهور عقل شود، فضیلت و در غیر این صورت رذیلت خواهد بود. از دیدگاه آکویناس عقل نظری و عملی دو قوه ی متمایز نیستند و تمایز میان این دو عقل در غایت نهایی آنهاست. عقل عملی دارای دو زمینه است، زمینه ی اکتشافی و زمینه ی توجیهی. زمینه ی اکتشافی یا سیندرسیس احکام کلی اخلاقی را ادراک می کند. از نظر آکویناس سیندرسیس ملکه ای طبیعی می باشد که به موجب آن همه ما قادر هستیم احکام کلی اخلاقی را درک کنیم. زمینه ی توجیهی همان عاقبت اندیشی می باشد. او به سه نوع فضیلت قائل است، فضایل اخلاقی، فضایل عقلانی و فضایل الهیاتی. در باره ی ارتباط عاقبت اندیشی و فضایل اخلاقی آکویناس به ارتباط ذاتی بین آنها قائل است، به گونه ای که فضایل اخلاقی غایات درست را تضمین می کنند و عاقبت اندیشی ابزار درست را برای غایات تضمین می کند. در وجه تمایز و شباهت دیدگاه این فیلسوفان باید گفت که ارسطو و آکویناس عقل نظری و عملی را دو قوه جداگانه نمی دانند، اما ابن سینا دو قوه جداگانه می داند. هر سه برای عقل عملی علاوه بر شأن ادراکی شأن انگیزشی نیز قائل هستند. هم چنین به باور هر سه فیلسوف عقل عملی، عقلی فضیلت مند هست، هر چند که در این باره اختلافاتی با هم دارند.
طبیعت از دیدگاه افلوطین و ابن سینا
نویسنده:
اکبر آقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله ضمن بیان نظرات افلوطین و ابن سینا درباره ی طبیعت واصول آن ، مقایسه و تطبیق آثار و آراء آنها در این موضوع صورت گرفته است.افلوطین همانند افلاطون اشراقی است و یک فیلسوف ماوراء الطبیعی و متافیزیکی است . در باب طبیعت ، جسم ، ماده و صورت ، زمان ، حرکت و مکان راه افلاطون را رفته است . وی هر چند خود را شارح افلاطون می داند . ولی در حلقه تدریس او و دیگر نو افلاطونیان ، کتابهای ارسطو نیز شرح و تدریس می شده است . و در خصوص طبیعت قائل است که طبیعت با عالم محسوس یا مادی یکی نیست ، ( ماده یا عنصر مقوم ذات طبیعت نیست ) . ابن سینا هم همانند ارسطو مشایی است و یک فیلسوف طبیعی و فیزیکی است . در باب طبیعت ، جسم ، ماده و صورت ، زمان ، حرکت و مکان راه ارسطو را رفته است . وی هر چند خود را شارح ارسطو می داند. ولی در حلقه تدریس او ، کتاب های افلاطون نیز شرح و تدریس می شده است . و در خصوص طبیعت قائل است که طبیعت و عالم محسوس ( عنصر کل ) مکمل یکدیگرند ، ( ماده یا عنصر مقوم ذات طبیعت است ) . لازم به ذکر است که اشتراک افلوطین و ابن سینا در یکی بودن معنی وجود و بیان وحدت هستی است. ( هستی در عین اینکه یکی است متکثر است و بازگشتش به واجب الوجود یا احد است ) . و همچنین به فیض (صدور) در سلسله مراتب هستی معتقد می باشند و عالم هستی را افاضه شده از عالم بالا می دانند .واژگان کلیدی : سلسله مراتب هستی ، فیض ، طبیعت ، افلوطین ، ابن سینا .
علیت از دیدگاه کانت و ابن سینا
نویسنده:
حسین حسینی امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
((اصل علیت)) به عنوان یکی از مبادی مهم در تفکر فلسفی، همواره مورد بحث فلاسفه و دیگر متفکران بوده است. برخی حاکمیت این اصل را در کل نظام هستی، و یا در عالم مادی انکار نموده اند. لکن اکثر فلاسفه اهمیت آن را گوشزد کرده و به استدلال پیرامون آن پرداخته اند. امانوئل کانت-فیلسوف عقل گرای آلمان-و ابن سینا-فیلسوف مشائی در جهان اسلام-به نحوی قائل به ((علیت)) بوده اند. در تحقیق حاضر، نخست نظریه علیت از دیدگاه کانت و ابن سینا تقریر شده، آنگاه به مقایسه آرای آنان پرداخته می شود. این تحقیق شامل سه فصل است: در فصل اول نظریه علیت کانت مورد بحث واقع می شود که خود شامل چهار قسمت اصلی؛ شرح و مقدمات؛ علیت پیش از کانت، علیت از دیدگاه کانت و علیت بعد از کانت می باشد. در آنجا بیان شده است که کانت، علیت را یکی از مقولات ماتقدم فاهمه می داند که فقط قابل اطلاق بر موجودات مادی می باشد. مقوله علیت و سایر مقولات فاهمه بر عالم ناپدیدار (نومن) و همچنین بر خداوند قابل اطلاق نیست. به عبارت دیگر کانت، علیت را در محور علل طبیعی به عنوان رابطه ای عینی اثبات می کند. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که نظریه علیت کانت به صورت مدون و جامع در هیچ یک از آثار او یافت نمی شود، بلکه باید از لابلای مباحث مختلف او استخراج گردد. فصل دوم مربوط به تبیین نظریه علیت ابن سینا می باشد که معتقد است، علیت به عنوان یکی از مفاهیم ثانیه فلسفی، هم در محور علل طبیعی و هم در محور علیت ایجادی قابل اثبات است. در فصل سوم، بین تحلیل دو فیلسوف در باب علیت مقایسه صورت می گیرد. نتیجه کلی بحث این است که نظریه علیت دو فیلسوف در محور علل طبیعی، مشابهتهای زیادی دارند و اختلاف آنها، بیشتر در محور علل ایجادی است.
تقریر ابن سینا از منطق موجهات ارسطو
نویسنده:
محبت نجفی شوشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از شاهکارهای ارسطو کار وی در باب قیاس است. ارسطو پس از بیان نظام قیاس‌های مطلقه خود نظامی هم برای قیاس‌های موجهه ارائه کرده است. برخلاف قیاس‌های مطلقه‌ی او که مورد پذیرش بی چون و چرای منطقیون بود در مورد تحلیل ارسطو از قیاس‌های موجهه او همواره اختلاف نظر وجود داشته است. در میان مسلمین ابن‌سینا در خصوص قیاس‌های موجهه به تفصیل سخن گفته است.در این پایان‌نامه ضمن ترجمه و تفسیر تمام بخش‌های موجهات ارسطو (در دو بخش العباره و تحلیل اول) و ابن‌سینا (اشارات و تنبیهات) کوشش شده است تا آراء این دو منطق‌دان در حوزه‌ی موجهات تحلیل گردد و با تطبیق آن دو مشخص شود که مشکلات منطق موجهات ارسطو چیست و ابن‌سینا تا چه اندازه توانسته است مشکلات منطق موجهات ارسطو را رفع و رجوع کند.ارسطو در حیطه‌ی موجهات دارای اشکالاتی است که از مهم‌ترین آنها در حوزه‌ی عکس و نقض جهات است که ابن‌سینا با تعریف درست از جهات مشکلات را مرتفع می‌کند.واژگان کلیدی: ارسطو- ابن‌سینا – موجهات- امکان عام – امکان خاص – ضرورت
جایگاه معرفت شناختی عقل فعال نزد ابن سینا
نویسنده:
محمدحسین عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا از جنب? معرفتی، انسان را عامل ادراک می داند که با نفس ناطقه یا عقل جزئی خویش با طیّ مراحل تعقّل، به مرتب? اتصال با عقل فعّال می رسد و از صور معقول? افاضه شده از سوی عقل فعّال، بهره‌مند می گردد. چگونگی افاض? صور عقلی از جانب عقل فعّال و استفاض? آن از سوی نفوس بشری و کیفیّت ارتباط انسان با عالم ملکوت و عقول مجرّده، از دغدغه‌های ذهنی فیلسوفان الهی بوده است. پیش از ابن سینا، ارسطو بر اساس مبانی فلسفی خود از جمله قاعد? علیّت، به وجود عقل فعّال به عنوان فعلیّت دهند? عقل بالقوه و ایجاد کنند? صور معقوله رسید، اما به سبب ابهام در ماهیّت و جایگاه عقل فعّال و چگونگی فعلیّت بخشی آن به عقل بالقوه، ابهامات زیادی را برای فلاسف? پس از خود، به میراث گذاشت. تلاش‌های فلاسف? پس از ارسطو در زدودن ابهامات، به اختلاف آراء منجرّ گردید.ابن سینا در تأمّلات خویش، در صدد حلّ مسأله به نحو کلّی بود، به طوری که بتواند مشکل حاصل شده را چنان حلّ کند که در مورد هم? انسان‌ها حتّی پیامبران و وحی الهی نازل بر آنان نیز قابل تبیین باشد.بنابراین، وی به سراغ نفس انسانی رفت و با ابداع اصل تمایز دو مقام ذات و فعل در نفس و لحاظ دو جنب? ملکی و ملکوتی برای آن، توانست مشکلی را که بسیاری از فلاسفه در گشودن آن، باز مانده بودند، حلّ کند. ابن سینا بر اساس مبانی فلسفی خود، عقل فعّال را موجودی مجرّد و در عالمی جدا از نفس آدمی قرار داد و صور معقوله را حاصل نوعی ارتباط و اتّصال وجودی بین نفس یا عقل جزئی انسان و عقل فعّال دانست. لازم? چنین ارتباطی، مهیّا شدن شرائط کافی برای پذیرش صور معقول? افاضه شده از سوی عقل منفعل انسانی است. فلاسف? اسلامی پس از ابن سینا، با نگاه انتقادی به مبانی فلسفی وی و ابداع مبانی جدید، برای این مسأله، راه حلّ‌های جدیدتری ارائه دادند.
  • تعداد رکورد ها : 2883