جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
بررسی فهم سید جلال‌الدین آشتیانی از سوره توحید (مبانی، روشها و رویکردها) و تطبیق آن با حکمای متأخر شیعی
نویسنده:
محمدحسن حاجی‌ناجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ممکن نیست که قرآن به عنوان کتاب جامع معارف، از توحید که ریشه معارف به شمار می‌آید، سخنی نگفته باشد. بنا بر روایات، حد نهایی توحید را بایستی در آیات سوره توحید و آیات آغازین سوره حدید جستجو کرد. لذا این سوره همواره، از آغاز نزول تاکنون، موضوعی برای اندیشه‌ی اندیشه وران اسلامی بوده است؛ از اهل لغت و ادبیات تا متکلمین و حکما و عرفا. جامع الکلم بودن کلام الهی، موجب گردیده است که همگان، از بیابانگرد عامی تا اهل کشف و شهود، از خوان گسترده معرفت قرآنی، بی بهره نباشند. اما ظرفیت متفاوت وجودی هر یک سبب شده است که بین سطح فهم متعمقان با مرتبه درک سطحی نگران، فاصله‌ای ژرف پدید آید. مرحوم سید جلال الدین آشتیانی نیز به عنوان یک حکیم متأله کوشیده است تا با مبانی قرآنی، برهانی و عرفانی خود به تفسیر این سوره بپردازد. در قسمت اول این پژوهش تلاش شده است که مبانی قرانی وی، از بین ده‌ها اثر او استخراج شود؛ هم چنین مبانی فلسفی و عرفانی مورد استفاده‌ی وی در تفسیر این سوره نشان داده می‌شود. در قسمت دوم پژوهش نیز مقایسه‌ای بین تفسیر سوره توحید مرحوم آشتیانی با دیگر حکمای شیعی معاصر هم‌چون امام خمینی، بانو امین اصفهانی، سلطان محمد گنابادی، علامه طباطبایی و شاگردان برجسته ایشان (آیت الله جوادی آملی، آیت الله حسن زاده آملی، علامه طهرانی و شهید مطهری) انجام یافته است که تفاوت جدی جز در روش بیان مطالب، بین این تفاسیر مشاهده نگردید.
روش‌شناسی در فلسفه دکارت و تاثیر آن بر فلاسفه دکارتی
نویسنده:
مینا ملیح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش فلسفی روش بررسی های دکارت در امور مورد وارسی قرار گرفته است روش های تحلیلی و شهودی ، تألیفی ، ریاضی از مهّمترین این روش ها است که دکارت به مدد آنها آراء خویش را در خصوص خود ، نفس ، خدا و جهان ارایه کرده و ما در این وارسی به تفصیل مورد بحث قرار داده ایم ، به واسطه این اندیشه ها دکارت پدر تفکر و دوره جدید به حساب می آید . در این پژوهش سعی شده سهم و نقش روش در این اندیشه ها مورد بررسی قرار گیرد.حقّ آن است که دکارت درروش های فلسفی و طریقه معرفت شناسی و چگونگی دست یابی به معرفت حقیقی راهی متفاوت از متفکران مدرسی و قرون وسطی برگزیده و بنیان گذارده است . در پژوهش حاضر سیرتکوینی آراء متفکران از جمله فیلسوفان شک گرایی که به شک گرایی ایجابی انجامید نیز مورد توجّه بوده است . انحاء چهارگانه خردگرایی در مضامین عقلانیت مستقل و اراده آزادآدمی دردوره جدید ، استقلال تعقل از حسّ و تجربه در معرفت ، تأکید بر عنصر شناختی و خردگرایانه آدمی در برابر عواطف و انگیزه های او ، و سرانجام اصالت اندیشه ، نیز در این بررسی پژوهشی مدّنظر بوده است که تماماً در تفکر دکارت اطلاق دارند.بنیان نهادن طریقه جدیدطبعاً متفکران فلسفی بعدی را متأثرساخته است وازاین رو دراین بررسی تأثیر روش واندیشه دکارت در آراء و روش کارتیزین ها نیز موردنظر قرارگرفته است.
كليات نزد فيلسوفان تجربي (لاك، باركلي،هيوم) و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«کلیات» در طول تاریخ فلسفه یکی از مهمترین و بحث‌برانگیزترین مسائل بوده است. برخی تا اندازه‌ای به آن اهمیت داده‌اند که آن را وجه تمایز انسان از حیوان دانسته‌ و برخی دیگر آن را در حد یک نام تنزل داده‌اند. اهمیت این موضوع در ادوار مختلف تاریخ فلسفه متفاوت بوده؛ اما در دوره قرون وسطی بسیار بیش‌از سایر دوره‌ها بوده است. فلاسفه تجربی انگلستان، لاک و پس از او بارکلی و هیوم نیز که میراث‌دار فلسفه قرون وسطی بودند، ناگزیر به این موضوع پرداخته‌ و آرایی بدیع ارائه نموده‌اند. در فلسفه اسلامي نيز اين موضوع همواره مطمح نظر فيلسوفان و متفكران بوده و به ‌يقين سخنانی ناب و جديد در اين خصوص ارائه نموده‌اند. در اين ميان ملاصدرا از جايگاهی ويژه برخوردار است. این پایان‌نامه اختصاص به بحث درباره نظریات لاك، باركلي و هيوم از يك سو و ملاصدرا از سوي ديگر دارد. لاک بر این باور است که تصوراتی وجود دارند که از طریق اخذ تشابهات از جزئیات ساخته می‌شوند و لذا قابل اطلاق بر جزئیات متعدند، این تصورات کلی هستند و الفاظ کلی هم برای نامیدن این تصورات وضع شده‌اند. اما بارکلی معتقد است که تصور کلی وجود ندارد بلکه یک تصور جزئی نماینده جزئیات شبیه به هم است. هیوم نیز همانند بارکلی وجود تصور کلی را رد می‌کند و آنرا تصوری جزئی می‌داندکه به یک واژه کلی می‌پیوندد و گستره دلالت بیشتری می‌یابد. در سوی دیگر ملاصدرا معتقد به وجود کلیات هم در عالم طبیعت و هم در عالم عقل است یعنی هم کلی در ضمن جزئی (کلی ارسطویی) را می‌پذیرد و هم کلی مفارق افلاطونی را و کلی‌های عقلی را علت کلیهای طبیعی می‌داند. در خاتمه به مقايسه اين نظريات پرداخته خواهد شد و يك نظر مياني براي كليات پيشنهاد خواهد شد.
علامه طباطبایی، فیلسوفی نوصدرایی
نویسنده:
بیوک علیزاده
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
آن گروه از تاریخ‌نگاران فلسفه که تاریخ فلسفۀ اسلامی را از کندی شروع و به ابن‌رشد ختم می‌کنند، با این استدلال که مسلمانها در طی نهضت ترجمه میراث فلسفی یونان را به زبان عربی برگرداندند و پس از آن در دورۀ تألیف، که با کندی آغاز می‌شود، بخش مهمی از اندیشه‌های ترجمه‌شده را بومی کردند و با آموزه‌های دینی درآمیختند و این فلسفه بعد از کندی توسط فارابی و ابن‌سینا صبغۀ دینی پیدا کرد؛ اما بعد از ابن‌سینا، غزالی نقد کوبنده‌ای از فلسفۀ اسلامی به عمل آورد و ضربۀ مهلکی بر پیکر آن وارد کرد؛ به گونه‌ای که در اثر آن کم‌کم چراغ فلسفه در دنیای اسلام رو به خاموشی رفت و دفاعیات ابن‌رشد از فلسفه در مقابل غزالی هم به جایی نرسید؛ طبعا این گروه از تاریخ‌نگاران، مسلمانان را صاحب مکتب فلسفی خاصی نمی‌دانند. این نظریه که تا چند دهه در بین تاریخ‌نگاران فلسفه شایع بود، در سایۀ تلاش برخی از مستشرقان همچون کربن و برخی دیگر اکنون به کلی از بین رفته است و امروزه همگان متفق‌القول‌اند که در حوزۀ اندیشۀ اسلامی افزون بر مکتب فلسفی سینایی، دو مکتب فلسفی بانفوذ دیگری ظهور کرده است که بنیانگذاران این دو مکتب، شیخ اشراق و ملاصدرا هستند. این مقاله بر آن است که مکاتب فلسفی در حوزۀ اندیشۀ اسلامی منحصر به سه مکتب مشائی، اشراقی و حکمت متعالیه نیست. تأسیس مکتب فلسفی جدید و ارائة نظریات نو بعد از ملاصدرا هم ادامه پیدا کرده است. گروهی از فیلسوفان، که علامة‌ طباطبایی یکی از آنهاست، مکتبی را عرضه کرده‌اند که می‌توان آن را «فلسفة نوصدرائی» نامید. در این مقاله جایگاه فکری و نوع فلسفه‌ورزی علامة‌ طباطبایی بررسی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 24 تا 37
فلسفه و آینده
نویسنده:
رضا داوری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
در این مقاله اظهار شده است علم و فرهنگ و تکنولوژی و به ویژه سیاست نمی تواند از فلسفه جدا و بی نیاز باشد. علم بدون فلسفه چنان که دکارت گفت مانند درخت بی ریشه است و علم به عنوان میوه همواره به فلسفه به عنوان ریشه نیاز دارد. گروه های مختلفی در دوران معاصر از قبیل پوزیتیویست ها و نحله های دیگر سعی کرده اند نیاز علم به فلسفه و به ویژه نیاز سیاست به فلسفه را انکار کنند. اما کوشش آنها موفق نبوده است و حتی فلسفه پست مدرن پایه های متافیزیکی متناسب خاص خود را دارد. تفکر فلسفی همواره در گذشته پایه تمدن و فرهنگ بشری بوده است و در آینده هم خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 10
عقل و حیرت
عنوان :
نویسنده:
صادقی حسن آبادی مجید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چالش عارف و فیلسوف یکی از اشکال مخالفت با فلسفه است. فلسفه درطول تاریخ از سه ناحیه متشرعان دین باور، تجربه گرایان دین ستیز و عارفان عاشق با انگیزه های متفاوت مورد حمله قرار گرفته است. یکی از دلکش ترین بحثها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق و دانش و بینش است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین نیستند و عقل ستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده می شود. عقل در این آثار مقابل سه امر نهاده شده است: دل، عشق و حیرت. عقل فروشی و توصیه به عجز و حیرت، محوری ترین عنصر اختلاف عرفان و فلسفه است. عارف شیفته حیرانی است اما فیلسوف حیرت زداست. حیرت در ابتدای امر با مقولاتی همچون معرفت، هدایت و ایمان متناقض می نماید. چیستی حیرت و تبیین نسبت آن با مقولات مذکور مساله اصلی این پژوهش است.
صفحات :
از صفحه 293 تا 315
وحدت مرد سیاسی و فیلسوف در اندیشه افلاطون
نویسنده:
مرتضی بحرانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خوانش‌های مختلفی از آثار و رساله‌های افلاطون و به ویژه نسبت آن‌ها با جمهور شده است. در این میان، رساله‌های مرد سیاسی و سوفسطایی از اهمیت خاصی برخوردار هستند. افلاطون در سوفسطایی می‌نویسد: «اگر فرصتی دست داد روزی دیگر فیلسوف را دقیق‌تر تماشا خواهیم کرد. اکنون بگذار به دنبال سوفسطایی بگردیم». این گزاره باعث شده که عده‌ای از شارحان افلاطون به دنبال اثر مفقود شدة وی در باب «فیلسوف» باشند. اما آیا این گزاره به راستی به معنای آن است که افلاطون قصد رساله‌ای مستقل با نام «فیلسوف» داشته است، به ویژه از آن جهت که او پیش از این، مرد سیاسی را تألیف کرده بود؟ در این پژوهش، ضمن تبیین آرای مختلف شارحان افلاطون در خصوص نسبت مرد سیاسی و سوفسطایی، به این نکته پرداخته می‌شود که امکان منطقی تألیف رساله‌ای مستقل به نام «فیلسوف»، در کنار (و پس از) تألیف مرد سیاسی و سوفیست، منتفی بوده است؛ چرا که افلاطون با تألیف این دو هم‌پرسه، «فیلسوف» را نیز تعریف و تألیف کرده است و مؤلفه‌های شخصیتی فیلسوف را به ویژه با عطف توجه به کارویژه سیاسی او، برشمرده است. در این مقاله، با توسل به منطق درونی اندیشه افلاطون، برای این ادعا از وجوه مختلف، استدلال شده است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
فاطمه عظمت‌مدار فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر از مرگ و زندگی، خوابیدن و خواب دیدن به تصور نفس نائل می‌شود. پی بردن به حقیقت نفس و اسرار نهفته آن، همچنین دانستن تأثیرات متقابلی که بین نفس و بدن وجود دارد، یکی از مسائلی است که فکر دانشمندان را در تمام اعصار به خود مشغول کرده است. ابن‌سینا در زمینه نفس و ارتباط آن با بدن مادی کتب و رسائل متعددی دارد. وی انواع نفوس را به دو بخش ارضی و سماوی تقسیم می‌کند. نفوس ارضی را نیز سه نوع می‌داند. نفس نباتی و حیوانی و انسانی. در این نوشته راجع به نفس نباتی و حیوانی به طور گذرا بحث شده است و بیشترین تأکید بر عقاید ابن‌سینا راجع به نفس انسانی است. ابن‌سینا نفس را مجرد، حادث و باقی می‌داند و معتقد است که نفس و بدن بر هم تأثیرات زیادی دارند که خود انسان نیز با تأمل در وجود خویش می‌تواند به این تأثیرات واقف شود. دکارت نیز برخلاف فیلسوفان مادی‌گرا به وجود نفس معترف است. اما آن را فقط یک نوع می‌داند و در مورد افلاک، حیوانات و نباتات قائل به وجود نفس نیست. او نیز همانند ابن‌سینا نفس را حادث، باقی و مجرد می‌داند. لیکن طریق رسیدن هر کدام از اینها به اثبات نفس و همچنین تجرد، حدوث و بقای نفس متفاوت است. ابن‌سینا و دکارت هر دو برای نفس قائل به وجود قوائی هستند و هر دو بدن و آلات بدنی را به عنوان وعاء و ابزاری در خدمت نفس برای رسیدن به کمال مطلوبش می‌دانند. از نظر این دو فیلسوف نفس و بدن در تعامل بوده و رابطه متقابل دارند. ابن‌سینا به طور مفصل به بیان این رابطه دوجانبه می‌پردازد. و بالاخره اینکه هر دو فیلسوف قائل به وجود واسطه‌ای میان نفس و بدن هستند که این ارتباط را میسر می‌سازد. هدف از تنظیم این پایان‌نامه ارائه چهارچوب مناسبی در مورد نفس مجرد و ارتباط آن با بدن مادی از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت دو فیلسوف بزرگ اسلامی و غربی می‌باشد و در پایان نیز سعی شده است تا به بررسی وجوه اشتراک و افتراق نظریات آنان در این خصوص پرداخته شود.
حکمت خداوند از منظر فیلسوفان و متکلمان مسلمان
نویسنده:
جواد حاجی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامى که مباحث پردامنه در حوزه علم خداوند - علم به ذات و موجودات- نضج مى‏گیرد و با عنایت و فاعلیت و قدرت پروردگار قرین مى‏گردد؛ مفهوم بنیادین حکمتِ خداوند سر برآورده و مجال بحث و بازشناسى مى‏یابد.شناخت سرشت حکمت پروردگار و تبیین آن از سوى فیلسوفان و متکلمان مسلمان در طول تاریخ همواره مورد اهتمام جدى بوده است.در قلمرو شناختِ هویتِ حکمت بارى، تقریباً تمامى فیلسوفان و متکلمان اسلامى، حکمت خدا را با تفاوت‏هایى ذیل علم کلى و احاطى پروردگار برشمرده و براى آن از گزاره‏هاى گوناگونى بهره برده‏اند.فیلسوفان اسلامى از عناصری همانند: خیریّت ذاتى وجود، نظام اسباب و مسبّبات، اندام‏وارى و غایت‏مندى هستى، نظام‏مندىِ وسایطِ نیل به غایات، علم ذاتى و فعلى پروردگار، فاعلیت بالإراده و بالعنایه و بالرضا و بالتجلى واجب الوجود، قاعده امکان اشرف و دیگر گزاره‏هاى پسینى و پیشینى تمسک جسته‏اند؛ و در مقابل، متکلمینِ اسلامى بیشتر حول محور مصالح و مفاسد موجودات، اتقان و استحکام فعل پروردگار و وجود نظم و هماهنگى میان اجزاى مختلف وجود عطف نظر داشته‏اند؛ که البته از نگاه فیلسوفان نیز نگریخته است. اما دشوارترین فراز تبیین حکمت پروردگار، حلّ تناقض نمونِ (پارادوکس) وجودِ شرّ و نقص در پهنه هستى است. متکلمان و فیلسوفان مسلمان، طبق مکتب فلسفى خویش به این مقوله مهم و اساسى -که از مواضع مهم اصطکاک میان آن بخش از فسلفه الحادى غرب و حکمت اسلامى به شمار مى‏رود- پرداخته و این تهدید را مبدل به فرصت ساخته و پاسخ درخور و شایسته‏اى بدان داده‏اند.نوشتار حاضر مى‏کوشد تبیین دقیق متکلمان و فیلسوفان اسلامى از حکمت خداوند را فراخور بضاعت علمى و تحقیقى به دست دهد. ان‏شاءالله‏ تعالى.
نقش  ادراک حسی و عقلی در منطق و معرفت از دیدگاه ابن سینا و علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه محمدی شیخ‌شبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه حس و عقل در معرفت شناسی، از مهمترین مسائل این علم بشمار می رود. فلاسفه از دیر باز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به این بحثها اشاره کرده اند. از کهن ترین آثار فلسفی تا تلاش های فیلسوفان معاصر، شاهد اهتمام ایشان به بحث حس و عقل و معرفت شناسی هستیم.در این پژوهش از میان فلاسفه مسلمان، ابن سینا از قدمای مشائی و طباطبایی از متاخرین صدرایی برگزیده شده اند تا آراء آنها درباره جایگاه حس و عقل در منطق و معرفت بررسی شود. ابن سینا و طباطبایی در اموری چون مراتب ادراک (حسی، خیالی،عقلی) نقش عقل فعال، اصل وجود تصدیق های پیشین، ارزش و مبدئیت شناخت حسی با همدیگر اشتراک دارند. اختلافات آنها به شرح زیر است: الف) در ادراک حسی و خیالی شیخ به نظریه حلول و علامه به پیروی از ملاصدرا به نظریه صدور قائل شده است.ب) در ادراک عقلی شیخ به نظریه تجرید و علامه به پیروی از ملاصدرا به نظریه تعالی و مشاهده قائل شده است.ج) در علم حضوری شیخ جایگاه آن را در حد علم به ذات می پذیرد ولی علامه مبنای اعتبار علم حصولی را نیز علم حضوری می داند.د) در بحث علم و فلسفه، شیخ به تمایز قاطع بین طبیعیات و مابعد الطبیعه قائل نیست ولی علامه به تفاوت جوهری بین علم و فلسفه باور دارد.
  • تعداد رکورد ها : 63