جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
پدیده‌شناسی تقویم در ادموند هوسرل
نویسنده:
سعیده کوکب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله سعی شده است مراحل تقویم اعیان در آگاهی را مطابق با نظر هوسرل نشان داده شود این امر در 4 بخش انجام می‌شود. در بخش 1 تحت عنوان تقویم اگوی محض ابتدا مراحلی را که هوسرل طی می‌کند تا به هستی مطلق و شک‌ناپذیر یعنی اگوی محض برسد بررسی می‌شود. سپس با طرح مسائل تقویمی مربوط به اگوی محض به تقویم اگوی دگیر پرداخته شده که نقش اساسی در تقویم جهان عینی ایفا می‌کند و در بخش 2، 3 و 4 به ترتیب تقویم طبیعت مادی، طبیعت حیوانی و جهان روحی بررسی شده است .
تبیین و تحلیل انتقادی عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر
نویسنده:
محمدمهدی موسوی‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله (اهميت موضوع و هدف):هيدگر جزء اولين كساني است كه موضوع تكنولوژي را به طور جدي و به گونه اي فلسفي مورد مداقه قرار مي دهد. او با اشاره به مفهوم «بودن در جهان»، تحليل پديدارشناختي از محيط روزمره ارايه مي كند. اگرچه تمركز اصلی هايدگر بر موضوع تكنولوژي بعد از وجود و زمان و در "پرسش از تكنولوژي" شكل مي گيرد اما این اندیشه هیچ گاه پیوند خود را با عناصر اصلی اندیشه هیدگر از دست نداده است. ذات تكنولوژي به هيچ وجه امري تكنولوژيك نيست. علاوه برآن نبايد تكنولوژي را امري خنثي تصور كرد زيرا در آن صورت تسليم آن خواهيم شد. هيدگر براي بيان منظور خود درباره تكنولوژي، به سراغ افلاطون و ارسطو مي رود و از تحليل مفهوم پوئیسيس و تخنه كمك مي گيرد تا نشان دهد كه ماهيت تكنولوژي ربطي تام با انكشاف دارد. به نظر او انكشاف حاضر در تكنولوژي جديد، نوعي تعرض است. تعرضي كه همان چهارچوب بندی است و به دنبال اين است که طبيعت تامين كننده انرژي باشد.منشاء پيدايش علم جديد هم نگاه تكنولوژيكي است زيرا نگرش و رفتار متمایل به چهارچوب بندی در بشر، باعث پيدايش علوم دقيقه جديد مي شود. او قائل به اين نيست كه بايد با تكنولوژي به مبارزه پرداخت بلكه نظر او اين است كه نبايد نسبت به آن غافل بود. در نهايت راه چاره اي كه او براي رهايي از اين خطر مطرح مي كند وارستگي و تامل درباره تكنولوژي در قلمرو هنر است. اهمیت این تحقیق به ویژه با تاکیداتی که در جامعه ما بر آراء هیدگر وجود دارد اما عموما به نظریات او در باب علم کمتر توجه می شود، مضاعف خواهد بود. همچنین تحقیقاتی از این دست می تواند برخی سوء تعبیرها که درباره هیدگر وجود دارد را برطرف نماید.ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:تا قبل از هيدگر تعاريف معمولي از تكنولوژی و حتي تعاريف فلسفي نوعي تعاريف ابزاري و مبتني بر رويكردي جامعه شناختي بوده است. اما هيدگر با تبيين هستی شناختي كه از تکنولوژی ارايه مي دهد، افق جديدي را در فهم تكنولوژي مي گشايد كه مسبوق به سابقه نيست. اما اين تحليل از تكنولوژی چنان با تعابير پيچيده و دشوار فلسفي آميخته است كه استفاده از ديدگاه او براي اهل فلسفه و خصوصا غير اهالي فلسفه تا حدودي ناممكن مي شود. لذا لازم است براي برطرف كردن ابهامات و پيچيدگيهاي تبيين هيدگر از تكنولوژی و قابل استفاده كردن آن براي ديگر شاخه هاي علوم انساني و حتي علوم پايه نياز جدي به بررسي ديدگاه هيدگر باشد. بنابراین منظور اصلی از این تحقیق تبیین و تحلیل عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر و بیان نقاط مبهم آن است. پرسش هاي تحقيق :الف) پرسش اصلي :تكنولوژي جديد چگونه وجودي است كه ذات آن بايد بر اساس تعريف جديدي از عليت و در نسبت با حقيقت و هنر و معرفت معرفي شود؟ب) سوالات فرعی1- چگونه تكنولوژي از ماهيت (ذات) تكنولوژي متمايز مي شود؟2- تعريف جديد هيدگر از عليت چيست؟3- نسبت انكشاف با پوئيسيس و ماهيت تكنولوژي چيست؟4- نسبت تخنه با هنر و حقيقت چيست؟5- نسبت علم جديد و تكنولوژي چيست؟6- گشتل چيست؟7- نسبت گشتل با تقدير و آزادي و خطر و نجات بخشي چيست؟8- نسبت آزاد با تكنولوژي به چه معناست؟9- نسبت هنر و تكنيك جديد چيست؟فرضیه تحقیقاساسا چنین تحقیق هایی چون از نوع اکتشافی هستند نمی توانند با فرضیه آغاز شوند. پ. روش تحقيق شامل تعريف مفاهيم، روش تحقيق، جامعه مورد تحقيق، نمونه‌گيري و روش‌هاي نمونه‌گيري، ابزار اندازه‌گيري، نحوه اجراي آن، شيوه گرد‌آوري و تجزيه و تحليل داده‌ها:در این تحقیق با مراجعه به منابع دست اول شامل متون اصلي هيدگر و استفاده از منابع دست دوم، شامل کتاب ها، مقالات، شروح و تعليقه هاي موجود در باب فلسفه تكنولوژي که مرتبط با مباحث هيدگر است و همچنین مراجعه به مقالات و آثار منتشر شده در نمايه ها، پايان نامه ها و مجلات معتبر علمي داخلي و خارجي كوشش شده است بر اساس مطالعه كتابخانه اي به بررسي و تحليل مسايل مطروحه پرداخته شود.ت. يافته‌هاي تحقيق:در نظر هیدگر تکنولوژی هم هستی را به عقب نشانده است، هم تفکر را محدود و بی خاصیت کرده و هم زبان را از کار انداخته است. یعنی از همان دوره افلاطون که تکنولوژی تحقق یافته است به تدریج چنین پیامدهایی را به بار آورده است تا به امروز که در نقطه اوج تحقق تکنولوژی هر یک از عناصر یاد شده، در نهایت دوری از مراتب اصیل خود گرفتار آمده اند. بر این اساس می توان تحلیل هیدگر از تکنولوژی را زمینه ساز درک عمیق ذات تکنولوژی دانست و این همان چیزی است که هیدگر همواره بر آن تاکید کرده است. به همین دلیل امروزه در نظر بسیاری از محققین، فلسفه تکنولوژی هیدگر، مهم ترین گرایش در فلسفه تکنولوژی است و هیدگر هم به عنوان مهم ترین فیلسوف تکنولوژی شناخته می شود. چرا که مبانی یاد شده با روابطی در هم تنیده و در خلاقیتی بی نظیر تفکری را پیش روی ما می گزارد که می توان آن را فلسفه پدیدارشناسانه تکنولوژی نامید. عناصر موجود در فلسفه هیدگر توانسته اند نظامی استوار در باب تبیین و تحلیل تکنولوژی پدید آورند و این نظام مند بودن ناشی از این است که تفکری اصیل در پس این عناصر وجود دارد. زیرا از همان ابتدا که هیدگر تکنولوژی جدید را در نظر می آورد، متوجه هستی است و به دنبال این است که شیوه انکشاف هستی را در دوره معاصر بنمایاند. نتیجه ای که او بدان دست می یابد این است که شیوه انکشاف هستی در دوره معاصر «تکنولوژی» است.ذات تکنولوژی همان گشتل است و گشتل شیوه خاصی از انکشاف هستی در دوره معاصر است که در علم جدید بروز و ظهور می یابد و تحلیل هیدگر از انکشاف در حقیقت، همان بیان اصول هستی شناسانه فلسفه هیدگر است که وقتی به بررسی سرگذشت هستی – به ویژه در دوره معاصر- می پردازد به تحلیل تکنولوژی منجر می شود. بر این اساس می توان فلسفه تکنولوژی هیدگر را نه به عنوان یک فلسفه درجه دوم (به این معنا که موضوع تکنولوژی را اولا مفروض گرفته و به نحو غیر مستقیم مورد مداقه فلسفی قرار می دهد) بلکه به عنوان یک فلسفه درجه اول (که تبیین او مستقیما متوجه تکنولوژی است) در نظر گرفت.حتی شاید در یک نگاه عمیق تر به مبانی و محتوای فلسفه تکنولوژی هیدگر، بشود بر این سخن اصرار ورزید که می توان کلیت اندیشه هیدگر را در یک گونه تبیین تکنولوژیکی عرضه نمود. این قرائت و تحلیل از فلسفه تکنولوژی هیدگر واجد همه خصلت های یک اندیشه فلسفی عمیق و سترگ است. چرا که این قرائت ناظر بر تفکراتی است که از دوره پیش سقراطیان تا دوره معاصر وجود داشته است و می تواند کلیت تفکرات فلاسفه تبیین کند.
غایت هنر با تکیه بر بررسی تطبیقی آراء ابن عربی و هایدگر
نویسنده:
مصطفی سیاسر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه با عنوان مطالعه و تحقیق پیرامون تاریخو ماهیت هنر دینی و اسلامی انجام شده از جهاتی قابل تامل است. کم رنگ بودن نگاه اثباتی، رویکرد ابژکتیو به هنر اسلامی و عدم توجه به جهش های تاریخی هنر اسلامی در این مطالعات خودنمایی می کند. از این رو پایان نامه حاضر با بررسی موضوع از حیث غایت به دنبال رفع نقایص مذکور بوده است، ضمن آنکه هنر را از دریچه غایت دیدن مزایای خوبی نیز دارد. اول اینکه پرسش از غایت نسبت به پرسش از چیستی یک موضوع دارای تقدم رتبی بوده و سپس در ایجاد پویایی و حرکت موثر است. در نهایت بررسی هنر در افق غایت، هنر را به انقلاب اسلامیبه عنوان پدیده ای هم ذات پیوند داده است. از بررسی انجام شده با تکیه بر نظریه اتحاد علم، عالم و معلوم ذات هنر انس با حق و غایت آن با الهام از نظریه تجلی، وجه مظهریت حق می باشد. غایت هنر یا همان مظهریت حق در سه رتبه ظهور دارد: اثر هنری، انسان و مقام قرب یا همان انسان کامل که مقام حقیقی هنر است. مراتب ظهور غایت از قول به تشکیکی بودن وجود و تجلی وجود نشات می گیرد. درکنار بررسی غایت به طور صرف، به بررسی تطبیقی آن در عرفان اسلامی بخصوص آراء ابن عربی و پدیدارشناسی متفکران غربی بویژه هایدگر نیز توجه شده که در سه شماره نتیجه بررسی ارائه شده است. ضمن وجود تشابهات که در آراء ابن عربی پیشتر بوده، عرفان اسلامی چه از حیث سلبی و چه از حیث ایجابی دارای کمال وجامعیت خاصی است. از دیگر نتایج مهم تحقیق با هدف احیای هنر اسلامی ضرورت فهم و تبیین حکمت هنر در افق انقلاب اسلامی ست با این پیش فرض که هنر و انقلاب اسلامی دو پدیده هم ذات هستند و داعیه ذاتی انقلاب اسلامی احیای تمدن و فرهنگ ناب اسلامی ست. برای این کار مدیریت استراتژیک هنر لازم می آید که به مهندسی هنر در سطوح نظری، عملی و نهادی نظر دارد. سطح نظری آموزش و پژوهش، سطح عملی کلیه فعالیت های هنری و سطح نهادی هم نهادها و ساختارهای هنری را شامل می شوند.
نگاه به آثار سهراب سپهری از منظر هایدگر
نویسنده:
زهرا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمطالعهی نقاشی‌های سپهری با رویکردهای فلسفی هستی‌شناسانه، جهت ایجاد درک عمیق‌تر و گشودن معناهای تازه و همچنین یافتن فاکتورهایی که به آن‌ها ارزش و اعتبار هنری می‌بخشد، مهم و ضروری بنظر می‌رسد. هدف اصلی این پژوهش، تفسیر وجوه اعتبار بخشی به آثار نقاشی سهراب سپهری بر اساس پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر هایدگر و هدف دیگرش، بررسی چگونگی غلبه بر زیبایی شناسی مدرن در در این آثار است. در راستای اهداف ذکر شده، پژوهش حاضر حول پاسخگویی به دو پرسش پیشرو شکل می‌گیرد: 1.تفسیر وجوه اعتباربخشی در نقاشی های سهراب بر اساس پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر چگونه امکان پذیر است؟ 2. براساس آراء هایدگر در نقاشیهای سهراب غلبه بر زیبایی شناسی مدرن چگونه صورت می‌گیرد؟ فرض بر اینست که وجوه اعتباربخشی و ارزش هنری که در پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر تعریف شده است، رهیافتی برای چگونگی تحلیل تجلی حقیقت هستی در نقاشی‌های سهراب سپهری فراهم می‌کند و دیگر اینکه، این آثار به علت ماده شکنی و تأثیر هنر شرق دور، خارج از حوزه‌ی متافیزیک و زیبایی‌شناسی مدرن قرار گرفته‌اند. ارزش هنر نزد هایدگر کشف حقیقت هستی موجودات است و این امر در هنر مدرن پیش نمی‌آید مگر آن‌که آثار هنری واجد شرایطی باشند که بتوان به صورت کاملاً پسامدرن با آن‌ها مواجه شد، تا بتوان از زیبایی‌شناسی مدرن برگذشت. نهایتا، "نیستی" یا ظهور "امر پیدا" از دل "امرناپیدا" در بوم نقاشی و تأثیر عمیق هنر آسیای شرقی بر آثار سهراب، موجب پیش‌آمد حقیقت به مثابه‌ی ناپوشیدگی می‌شود و این آثار با مواجه پدیدارشناسانه به شکلی پسامدرن، می‌توانند از زیبایی‌شناسی مدرن برگذرند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است کهروشی کیفی است.
مفهوم «دیگری» در فلسفه ایمانوئل لویناس
نویسنده:
مهدی مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل لویناس یکی از معروفترین فیلسوفان اخلاق در جهان معاصر می‌باشد که به تعبیر خودش به اخلاق، اعتبار فلسفی دوباره‌ای بخشید. لویناس مواجهه با «دیگری» را شرط امکان اخلاق معرفی می‌کند.این پژوهش تلاشی در بررسی جوانب این مواجهه می‌باشد.در فصل اول «تاریخچه غیریت» مختصری آورده شده است.فصل دوم به بررسی مبانی اندیشه لویناس اختصاص داده شده است. در این فصل به توصیف طرح لویناس در اخلاق و معنای اخلاق نزد او، گذر لویناس از پدیدارشناسی و اهمیت بُعد یهودی اندیشه وی پرداخته شده است.فصل سوم جوانب مواجهه با دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. در این قسمت ابتدا توصیف «من» قبل از مواجهه با دیگری بررسی شده و این‌که ما در هیئت «نامتناهی» و «چهره»، دیگری را ملاقات می‌نماییم. سپس اوصاف این مواجهه در قالب زبان به تصویر کشیده شده و جوهره اخلاقی زبان بیان گردید. همچنین در ادامه تلاش لویناس برای گذر از زبان هستی‌شناسانه برای مواجهه با دیگری و بررسیِ مسئولیت نامتناهی و مسئله عدالت و سیاستمورد بحث قرار گرفت. در آخر به بیان توفیق لویناس در بنیان نهادن یک اخلاق دیگر آیین با استفاده از پدیدارشناسی غیریت خاص خودش اشاره گردید و این‌که هرچند «ماسوای هستی» قدمی بلند به گذر ازهستی شناسی به ماسوای هستی است، اما به نظر می‌رسد سرنوشت لویناس همچون اولیس که به موطنش ایتاکا بازگشت، بازگشتی «ناخواسته» به موطن هستی شناسی خویش می باشد.
نظریه حرکت جوهری در ترجمه
نویسنده:
سالار منافی، عصمت شاهمرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این پژوهش با تمسک به نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایه‌های معنایی متن، و بررسی چند‌معنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن می‌پردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جست‌وجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسی‌ناپذیر دارد یا علی‌رغم شخصی‌بودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریه حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی می‌رساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و در نتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 105
وجود و عدم در فلسفه هایدگر
نویسنده:
ثمانه درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به فلسفه هایدگر باید به عنوان راه نگریست او تمام کاوشهای فلسفی اش را بدین پرسش معطوف داشت که وجود چیست و همین ÷رسش به چه معناست؟ به فلسفه هایدگر باید به عنوان یک راه نگریست ذیرا به گفته خود ائ اقتضائ ذاتی پرسشی که او بدان پرداخته همین است واز وجود پرسیدن بایدموضوع اصلی تفکر باشد هایدگر از رهگذر اندیشه ای که از حقیقت آغاز می کند بار دیکر متافیزیک را مورد سوال قرار میدهد وآن را برای دستیابی به پرسش از وجود ناکافی میداند.زیرا متافیزیک وجود را به عنوان امری گشوده و ظهور نمی شناسد .پرسش از وجود و پرسش تز عدم ذاتاً به یکدیگر پیئسته اند با توجه به عدم پرسش از وجود به گونه ای مطرح می شود که ما رابه ظهور حقیقت وجود که بنیاد موجودات است،رهنمئن می سازد این عدم بماهو عدم نیست و عدم آیینه هستی است
هرمنوتیک فلسفی پل ریکور و نسبت آن با نظریات ادبی معاصر
نویسنده:
میثم دادخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ُل ریکور یکی از چالش بر‌انگیزترین و پرکارترین متفکران قرن بیستم است. او بیش از سی اثر عمده در زمینه‌هایی متفاوت اعم از اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی، روانکاوی، سیاست، دین و نظریه زبانی منتشر کرده است. ازطرفی وی به شکل قابل توجهی خوانش مخصوص به خودش از هرمنوتیک فلسفی را توسعه بخشید و از این جهت او را بیشتر بعنوان فیلسوفی در حوزه هرمنوتیک می‌شناسند.در این رساله مروری بر ویژگی‌های چشمگیر خط سیر فلسفی ریکور ارائه می‌شود، مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی درتلفیقی منطقی از دو شقّ عمده‌ی هرمنوتیک یعنی هرمنوتیک رمانتیک و هرمنوتیک پدیدارشناسانه دارد، تلفیقی که حق هر دو شکل عمده نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده و در عین حال ضعف‌های آنان را نیز پوشش دهد. ریکور در روند فلسفی خویش، به جای اینکه مانند هایدگر مستقیماً به مسأله هستی‌شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه‌ی تأملی در نهایت هستی‌شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی‌دهد. در حقیقت برای ریکور نیز هستی‌شناسی مسأله بنیادین بود، اما او مسیری طولانی‌تر را برای رسیدن به این هدف برگزید. ریکور در سطح معناشناسانه خود را با کثرتی از تأویل‌های رقیب و غالباً متعارض روبرو ساخت و به هرکدام از آنها به شکل یک امکان در رسیدن به معنا نگریست. این امر باعث ورود او به دیالوگی با علوم مختلف از جمله علوم انسانی و به شکل خاص ادبیات گردید. از طرفی یکی از محورهای همیشگی هرمنوتیک در اشکال مختلف تاریخی‌اش «متن» و«زبان» بوده است، محوری که می‌تواند پیوند هرچه عمیق‌تر هرمنوتیک و نظریات ادبی را توجیه کند. بخش انتهایی این رساله به بررسی مساعدت‌های هرمنوتیک ریکور در حوزه نظریه ادبی پرداخته و برخورد دو سویه‌ی او با ساختارگرایان و قرابت او با نظریات مکتب کنستانس را تبیین می‌نماید. همچنین آراء او در خصوص برخی مفاهیم ادبی از جمله استعاره، روایت، اسطوره و نماد و نسبت این مفاهیم با نگاه خاص ریکور به مسأله هرمنوتیک مورد بررسی قرار می ‌گیرد.
بررسی نقش بنیادی ادراک حسی در تولید معنا
نویسنده:
حمیدرضا شعیری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
با گذر از نظام مطالعات زبانی مبتنی بر ساخت گرایی که تقابل گراست و همچنین پشت سرگذاشتن نظام روایی مطالعات معنایی که برنامه گرا می باشد و تولید معنا را تابع نظامی منطقی می داند، مساله رجوع به سرچشمه های ادراک حسی دخیل در تولید معنا مطرح می گردد که هدف آن در نظر گرفتن نوعی هستی شناسی تولیدات زبانی است. چنین هستی شناسی سبب می گردد تا جریان تولید معنا با شرایط حسی- ادراکی گره بخورد و دیدگاهی پدیدار شناختی در تولیدات زبانی مطرح گردد که پیش شرط هایی غیرزبانی را برای تولید معنا قایل است. از جمله این پیش شرط ها در نظر گرفتن مرکز یا پایگاهی است که از آن جا همه جریانات اصلی دخیل در تولیدات زبانی هدایت شوند. این مرکز با پایگاه حسی- ادراکی خود ایجاد کننده نوعی «حضور» است که بر اساس آن فضایی تنشی شکل می گیرد که از دو ویژگی مهم گستره ای و فشاره ای برخوردار است. یعنی این که هم دامنه حضور در آن می تواند از صفر تا بی نهایت در نوسان باشد و هم این که شدت حضور در آن می تواند از کم رنگ ترین تا پررنگ ترین متغیر باشد. همین امر سبب میگردد تا ما با لایه های متفاوتی از حضور مواجه باشیم که در یک سوی آن حضور پر یا اشباع شده قرار دارد و در سوی دیگر آن حضور تهی، محو و غایب. همین انواع حضور مرتبط با عملیات ادراک حسی که ما در این مقاله به بررسی شرایط شکل گیری و ابعاد آن ها خواهیم پرداخت سبب می گردند تا جریان تولید معنا به جریانی سیال و غیرکلیشه ای تبدیل گردد. برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع با ارایه شعری از سهراب سپهری نشان خواهیم داد چگونه فضای تنشی در گفتمان ادبی منجر به بروز معنای سیال می گردد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
میرچا الیاده و پدیدارشناسی دین
نویسنده:
محمداسلم جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطالعات اجتماعی دین، علی‏رغم اهمیت فراوان آن در ایران، مورد اهتمام کافی قرار نگرفته است. اغلب مطالعات در این زمینه از دو نقیصه بزرگ رنج می‏برند. اولاً، به وجه تمایز و مختصات امر دینی توجه نمی‏شود و اغلب آن را از سنخ سایر پدیده‏های اجتماعی قلمداد می‏کنند. ثانیا، روش‏شناسی به کار رفته در این مطالعات اغلب ماهیت تجربه‏گرایانه دارد؛ زیرا پارادایم اصلی حاکم بر مطالعات دینی در ایران هنوز پارادایم پوزیتویستی واقعیت اجتماعی دورکیم است. این در حالی است که اغلب پدیده‏های دینی، به ویژه دین‏ورزی از نوع توحیدی آن، از ویژگی‏های منحصر به فردی برخوردار است که آن را با سایر پدیده‏های اجتماعی غیر قابل قیاس می‏کند. این نوشتار به بررسی آرای میرچا الیاده می‏پردازد. مطالعات پدیدارشناختی وی تا حدودی از این امتیاز برخوردار است که با تأکید بر استقلال امر دینی، از پارادایم پوزیتویستی مطالعات دینی فاصله می‏گیرد و همین امر می‏تواند الهام‏بخش ما در جهت تلاش برای دست‏یابی به روش‏شناسی متناسب با ویژگی‏ها و مختصات پدیده‏های دینی باشد. نویسنده با رویکرد نظری به مسئله، تبیین مطالعات دینی از منظر غیرپوزیتویستی در آرای میرچا الیاده را هدف اصلی خویش قرار داده است.
  • تعداد رکورد ها : 79