جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2237
بررسی جایگاه سیاق و نقش آن در نقد وپالایش روایات سبب نزول در تفسیر المیزان
نویسنده:
مریم کرمی فارمد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نقش موثر ]سیاق[ در کشف مراد واقعی سخن، مورد تأیید عقل و عرف می باشد. برای رسیدن به مفاهیم بلند قرآن نیز که کلام الهی است، تأمّل در قبل و بعد آیه و توجّه به روند کلی کلام یعنی سیاق امری اجتناب ناپذیر است، به طوری که فهم معنای آیه بدون توجّه به ]سیاق[، سبب دورشدن از معنای واقعی آن می گردد. همچنین مفسران و قرآن پژوهان به ]اسباب نزول[ و جایگاه آن در فهم قرآن توجه داشته اند، گرچه در اعتباردهی و کاربرد این مبحث در تفاسیر خود یک سخن نیستند. اصل روشنگری سبب نزول در فهم آیات به عنوان قراین حالیه را نمی توان منکر شد، به شرطی که با مضمون آیه و لحن و سیاق و تمامملاک های بررسی روایات مطابقت نماید. در تفسیر المیزان بهره گیری از سیاق جهت فهم مراد آیات قرآن آشکار است. همچنین شناخت اسباب نزول از دیدگاه صاحب المیزان در فهم آیات ثمر بخش و راهگشاست، اما نه به این معنا که مطلق روایات سبب نزول موجود این ویژگی را داراست، بلکه ایشان اغلب روایات سبب نزول را برداشت و استنباط شخصی راویان و تطبیق حوادث تاریخی با آیات می داند. رویکرد علامه در قبول یا ردّ روایات سبب نزول بر مبنای اصالت سیاق و هماهنگی با آن است. برخلاف این تصور که به نظر می رسد علامه در مواردی از سیاق آیات چشم می پوشد و به روایات سبب نزول به دلیل کثرت اعتماد می کند، با دقت نظر در اقوال تفسیری علامه در المیزان، درمی یابیم که در این موارد نیز علامه در ترجیح و اختیار روایت سبب نزول، به سیاق نظر دارد. علامه با در نظر گرفتن اصالت سیاق در مواردی روایات سبب نزول مشهور را به چالش کشیده و در مواردی با عرضه روایات مختلف و متعدد سبب نزول بر سیاق آیه، روایت سبب نزول معتبر را مشخص کرده است. لازم به ذکر است که در اکثر قریب به اتفاق پژوهش هایی که تا کنون پیرامون موضوع سیاق در المیزان صورت گرفته است، تفاوت معنای «سیاق» در کاربردهای مختلف صاحب المیزان از این واژه مورد غفلت واقع شده در حالی که باید توجه داشت مراد از «سیاق» در سراسر المیزان به یک معنی نیست، بلکه گاهی به الفاظ، گاه به موضوع و در مواردی به نزول آیات ناظر است و هر یک از این اقسام نیز در محدوده آیه، آیات هم جوار و یا مجموع آیات یک سوره به کار رفته است که در این پژوهش در محل خود هر یک از این اقسام را اثبات نموده ایم. به طور طبیعی تعدد سیاق، تعدد کارکردهای سیاق در المیزان را نیز به دنبال دارد، از این رو در نوشتار حاضر به انواع این کارکردها نیز پرداخته و به فراخور موضوع، میزان تأثیر انواع «سیاق» در تعیین روایات سبب نزول به عنوان یکی از این کارکردها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در فرآیند این پژوهش مراحلی چند طی شد، در نخستین گام سرفصلهای کلی بحث به ترتیب زیر معین گشتند:فصل اول: کلیات ( مبانی اصالت سیاق)فصل دوم: سیاق در قرآنفصل سوم: جایگاه سیاق و انواع آن در تفسیر المیزانفصل چهارم: شیوه های بهره گیری علامه طباطبایی از انواع سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول با توجه به این که نظریه اصالت سیاق مسبوق به پذیرش چند مبنا به عنوان اصول موضوعه آن است، در فصل آغازین به معرفی مهم ترین این مبانی یعنی توقیفیت چینش آیات قرآن کریم، تناسب آیات و حجیت ظواهر قرآن کریم پرداخته شد. سپس به منظور دستیابی به اطلاعات مربوط به فصل دوم با مطالعه منابع قدیم و جدید درباره سیاق اقدام به فیش برداری و جمع آوری نظریات علمای متقدم و متأخر گردید و گزیده این اقوال متناسب با نیاز ذیل این فصل قرارگرفت. به دنبال آن به تناسب موضوع پژوهش کنونی، به بررسی جایگاه سیاق در تفسیر المیزان و نیز انواع سیاق نیاز بود تا میزان اهتمام علامه طباطبایی به مبحث سیاق و نیز مراد ایشان از سیاق دقیقاً مشخص گردد، از این رو این دو مطلب به تفکیک در قالب فصل سوم سامان یافت، که در نتیجه این نکته به دست آمد که مراد علامه از سیاق در سرتاسر المیزان یکسان نیست، بلکه گاهی از فضای نزول آیات و گاهی از موضوع آیات مسامحتاً به سیاق تعبیر نموده است، از این رو انواع سیاق در المیزان با تعابیر سیاق لفظ، سیاق نزول و سیاق موضوع در محدوده آیه، آیات هم جوار، و سوره لحاظ گشت. سپس فصل چهارم را بر اساس سیر منطقی، به موضوع میزان تأثیر سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول در المیزان اختصاص داده و با تتبع در این روایات و بررسی ملاک قبول یا ردّ این روایات توسط علامه این نتیجه حاصل شد که اولاً صاحب المیزان در بسیاری از موارد از سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول بهره برده است و ثانیاً در این بهره گیری از سیاق نیز به انواع سیاق (سیاق لفظ، سیاق نزول و سیاق موضوع) نظر داشته است، از این رو به منظور تبیین این یافته ها نمونه هایی از قبول و نیز ردّ روایات سبب نزول به استناد هر یک از این انواع، در این فصل ارائه گردید. همچنین طی بررسی این نمونه ها موارد خاصی نظیر استفاده مشترک علامه از انواع سیاق در رد یا قبول روایات سبب نزول و نیزاستفاده علامه از سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول بدون تصریح به آن به دست آمد که ترجیح داده شد این موارد نیز با ذکر نمونه ذیل این فصل قرار گیرد. تا این مرحله از تحقیق اصالت سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول نزد صاحب المیزان ثابت گردیده بود، اما از آنجا که برخی قرآن پژوهان ادعای عدول علامه از سیاق و اعتماد بر روایات سبب نزول را داشتند، به منظور تکمیل بحث به بررسی این موارد و نیز مواردی که این ادعا درباره آنها محتمل می نمود نیز پرداخته شد و در نتیجه آن معلوم شد که علامه طباطبایی در این موارد نیز به سیاق پای بند بوده و هرگز از آن عدول ننموده است. اگرچه در ابتدا به نظر می رسید این قسمت از بحثفصل مستقلی را می طلبد اما طی فرآیند پژوهش قرار دادن آن ذیل همین فصل مناسب تر به نظر آمد، چرا که در راستای عنوان این فصل(شیوه های بهره گیری علامه از انواع سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول) و هم جهت با آن بود. همچنین از آنجا که ضمن بررسی جامع و کامل روایات سبب نزول در المیزان و نحوه ارزیابی آنها با سیاق تنها به یک مورد در سوره عادیات دست یافتیم که علامه بدون توجه به سیاق بر روایات سبب نزول تکیه نموده و متأثر از این روایات به تفسیر آیات پرداخته است، به نظر رسید که ذکر این مورد به عنوان تنها مورد نقضی در پای بندی علامه بر اصالت سیاق در ارائه پژوهشی دقیق و علمی یاریگر باشد، البته بررسی علل عدول علامه از اصالت سیاق در این یک مورد استثنائی خارج از حوصله این نوشتار و پژوهشی مستقل را می طلبید، از این رو تنها به ذکر این مورد در انتهای فصل و تبیین نحوه عدول علامه از سیاق در ترجیح روایت سبب نزول اکتفا شد و سرانجام در مرحله نهایی مجموع نتایجی که طی پژوهش کنونی و از فصول مختلف آن به دست آمد، در بخش نتیجه گیری ارائه گردید.
بهشت، تجلی و ظهور حقیقت ولایت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
برخی از مباحث اقتصادی در قرآن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
راه های غیر مشروع کسب درآمد در اقتصاد اسلامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
معنای رشد در مباحث فقهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
نسبت وصیت و ارث در فقه اسلامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
سخن چینی
عنوان :
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
بیماری های جسمی و روانی و تأثیر آنها بر یکدیگر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
تحلیل نظریه رشد اخلاقی کولبرگ با رویکرد قرآنی
نویسنده:
جاویدان فاطمه, دهقان محمدصادق, شمسی گوشکی احسان, عباسی محمود
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقدمه: مساله «رشد اخلاقی» در طول قرن ها از مهم ترین مسایل اجتماعی مورد توجه بوده است. قرآن به عنوان کامل ترین کتاب راهنمای بشر دربردارنده بحث های عمیق اخلاقی است. مسائل اخلاقی در زمان ما اهمیت ویژه ای دارد، چرا که نظریه پردازان مختلفی هر یک بنابر زمینه ایدئولوژیکی و فرهنگی، در این زمینه نظریه پردازی نموده اند و اکثریت آنها نتوانسته اند از زندگی عرفی انسان فراتر رفته و بنیان های روحانی و عقلانی و انگیزشی در اخلاق را که ریشه در خلقت الهی و فطرت آدمی دارد، مورد توجه قرار دهند. مطالعه و بررسی رشد اخلاقی از دیدگاه اسلامی و مبتنی برقرآن کریم نیازمند بررسی گسترده و از ابعاد مختلف می باشد. در این مطالعه سعی شده است به عنوان مقدمه و ورود در این مبحث عظیم، نظریه رشد اخلاقی کولبرگ با رویکرد قرآنی مورد بررسی قرار گیرد.روش کار: این مطالعه از نوع مطالعات مروری است که با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است و منابع مرتبط با موضوع استخراج گردیده و مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: از دید قرآن، انسان در طول زندگی از مراحلی با ویژگی های مخصوص آن مرحله می گذرد و این دیدگاه در نظریه رشد شناختی و اخلاقی روان شناسان معاصر از جمله پیاژه و کولبرگ نیز مطرح شده است. از منظر کولبرگ مراحل رشد اخلاقی ثابت و بدون تغییر هستند و استدلال و داوری های اخلاقی با جنبه های شناختی ارتباط دارد. اما از نظر اسلام قوانین و احکام اخلاقی مطلق و واقعی هستند و از این رو در برخی موارد نظریات روان شناسان غربی کاملا متفاوت و حتی متضاد با رویکرد اسلامی است. از جمله اینکه روان شناسان غربی، به تمامیت رشد اخلاقی انسان کمتر توجه دارند و یا چنان متمرکز بر سطوح پایین تحول اخلاق آدمی هستند که سطوح متعالی روحانی و عقلانی در اخلاق را نادیده می گیرند.نتیجه گیری: مهمترین انتقاد به نظریه رشد اخلاقی کولبرگ این است که تا حدی ماهیت چندبعدی حوزه اخلاق را نادیده گرفته است و دچار محدودیت ها و ضعف های نظری است. اتکاء به نظریه های روان شناسی و ابزارهای تهیه شده برای سنجش رشد اخلاق در غرب، با فرهنگ دینی و ملی ما کاملا تطابق ندارد. هرچند در زمینه مباحث رشد اخلاقی از دیدگاه قرآن، کتب ارزشمندی در منابع شیعی یافت می شود، اما مطالعات کمی در زمینه بررسی و نقد نظریه های نشات گرفته از ذهن روان شناسان غربی با رویکرد قرآنی یا اسلامی انجام شده است. بنابراین لازم است که دانشمندان ایرانی به تولید دانش های مبتنی بر بنیادهای دینی و حکمت و فرهنگ اسلامی - ایرانی روی آورند.
صفحات :
از صفحه 11 تا 48
رویکرد تطبیقی به کرامت انسانی و تاثیر آن در تحقیقات زیستی
نویسنده:
علوی قزوینی سیدعلی, ستوده حمید
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه محور مباحث حقوق بشری، کرامت انسانی بوده و سایر قواعد در حقوق اساسی انسان ها منبعث از ارج نهادن به شخصیت آنان پدید آمده است. از این رو بررسی مبانی نظری کرامت انسانی در دو نظام فکری و حقوقی، یعنی اسلام و غرب، سبب تسهیل در فهم اقتضائات و منافیات کرامت انسانی در تحقیقات پزشکی خواهد بود. از دیدگاه اسلامی، انسان به موهبت نفخه الهی، برخوردار از عقل و صاحب اختیار و مستعد رشد و تعالی، و طبعا، مسوول حفظ کرامت معنوی خویش است و هر گونه رفتاری که منتهی به نقض این کرامت گردد، شایسته نیست؛ در حالی که در نگاه غربی، به تبع دیدگاه اومانیستی، حیثیت انسانی به خودی خود و بریده از منشا الهی، خاستگاه تقدس و تمتع از حقوق و آزادی های اساسی شده و هیچ تکلیفی را در این زمینه برنتابیده است. از این رو سوژه مورد تحقیق، به مثابه یک جاندار بیولوژیک محض تلقی می شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 76
  • تعداد رکورد ها : 2237