جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 54
بررسی تطببیقی مجموعه دیدگاهها و آموزه‎های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی، ابن سینا، مطهری) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت‏های معلمان و مربیان کشورمان
نویسنده:
لیلا افضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تطبیقی و تحلیلی مجموعه دیدگاهها و آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی ، ابن سینا ومطهری ) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت های مربیان کشورمان تحقیقی با روش توصیفی و با رویکرد تطبیقی انجام شد .سؤالاتاصلی این تحقیق عبارتند از :1)اندیشۀ تربیتی غزالی چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟2)اندیشۀ تربیتی بوعلی سینا چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟3)اندیشۀ تربیتی مطهری چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟4)تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاههای تربیتی غزالی ،بوعلی و مطهری در زمینۀ تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان تربیت به طور اخص چیست ؟5)توصیه ها و آموزه های تربیتی دانشمندان مورد مطالعه ،در فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان امروز کشورمان چیست ؟این تحقیق با روشفرانک هیگلر که یک روش مطلق و انتزاعی است انجام شده است.که مراحل این روش بدین صورت بوده (توصیف ،تعبیر ،همجواری و مقایسه ).در سؤال اول اندیشۀ تربیتی غزالی بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که غزالی به جنبۀ پرورشی و اخلاقی و اخروی تربیت توجه میکند و همین طور برای تعلیم و تربیت جنبۀ سلب و ایجابی قائل است و تعلیم و تربیت را تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیلۀ معرفت ، ریاضت و استمرار برای نیل به انس و قرب الهی می داند . و اهداف تربیت را به غائی ، میانی و جزئی تقسیم می کند و همینطور برنامۀ آموزشی اش را بر اساس شرع قرار داده و در روش تربیت روش های زیادی را بر شمرده از قبیل آموزش ، تحریک انگیزه ، تکرار و تمرین و... و برای معلم جایگاه خاصی قائل است و در اصل می توان گفت معلم محور است و به آموزش دختران توجه کرده است .در سؤال دوم اندیشۀ تربیتی ابن سینا بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که ابن سینا به تعلیم و تربیت در کتابی جداگانه ( تدابیر المنازل ) پرداخته و تربیت را بر اساس شکل گیری عادت ها می داند و تعریفی که از تربیت ارائه میدهد این گونه است :برنامه ریزی و فعالیت جامعه و فرد در جهت سلامت خانواده ، رشد کودک و تدبیر شؤن اجتماعی برای وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ .همین طور اهداف تربیت را به غائی و میانه ای و واسطه ای تقسیم می کند و به سه برنامه توجه خاص دارد ؛ آموزش قرآن و تلفیق مبانی دینی ، آموزش اصول و قوائد زبان از 4 منظر ( روانشناسی ، زبان شناسی ، بیولوژی و تعلیم و تربیت) ، آموزش هنر و پیشه . و به 4 روش در تربیت اشاره دارد (ایجاد عادات مطلوب ، تشویق و تنبیه ، پند و نصیحت ، داشتن دوست و همنشین خوب ) و به نقش الگوئی معلم توجه دارد و به تربیت معلمان حساسیت خاصی نشان داده است و برای دانش آموز مراحل سنی در نظر گرفته است .و در سؤال سوم اندیشۀ تربیتی مطهری بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که مطهری تربیت صحیح را زمانی متحقق می داند که به رشد و پرورش استعدادهای انسانی توجه شود و تعادل و هماهنگی میان استعدادهای انسانی برقرار شود و استعدادها در حد عالی از فعلیت به ثمر برسند و تربیت را پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها ( عقلی ، اخلاقی ، دینی ، هنری و خلاقیت ) و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آنها تا متربی به حد کمال برسد . اهدافی که برای تربیت در نظر گرفته با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی مطابق است از قبیل : فرد و اجتماع هدف تعلیم و تربیت اسلامی ، شناخت خدا و نزدیک شدن به او ، برقراری عدل و قسط در جامعۀ اسلامی و در برنامه تربیت به عمل و عاقبت بینی توجه کرده و برنامه را بر اساس علائق و حکمت های ذوقی قرار داده و روشهای چندی را برشمرده از قبیل تبشیر و انذار ، تذکر ، روش تعقلی ، ایجاد انس و... و در بحث معلم از انبیاء الهی به عنوان کاملترین معلمان بشریت نام می برد و به بلوغ روحی و جسمی دانش آموز توجه خاص کرده است .و در سؤال چهارم تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاه دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که :هر سه دانشمند نگاهی مشابه به تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزئی داشته اند و از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند . هر سه جنبۀ اخروی تربیت را در نظر گرفته اند (قرب الهی ،سعادت و کمال ).ابن سینا و مطهری مستقیما ًبه بحث تربیت پرداخته اند ولی غزالی به صورت غیرمستقیم و در لابلایآثارش از تربیت صحبت کرده است .غزالی و مطهری در تعریف تربیت به بحث اعتدال و تعادل توجه کرده اند ولی ابن سینا آن را مطرح نکرده است .مطهری در مقایسه با ابن سینا و غزالی می توان گفت یک بحث جدید در تربیت را مطرح می کند که فطرت نام دارد . و در تعریف تربیت ابن سینا به خانواده توجه کرده است . وتعریف مطهری از تربیت این گونه است پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها و ایجاد تعادل در هماهنگی میان آنها استتا متربی به حد کمال برسد .اهداف تربیتی مربیان یک جامعه با فرهنگ و مذهب مشترک معمولا ًمشابه می باشد .و اهداف تربیتی با کمال نهایی انسان سازگار است و هر سه دانشمند هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیکی به خدا می دانند .ـ در بحث برنامه هم می توان گفت ؛گر چه هر سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هر سه اندیشمند قرآن و احادیث را در برنامه شان مد نظر داشتند و فقط غزالی می گوید فقط فیزیک و فلسفه و ریاضی را تحریم کرده است در صورتی که در قرآن موردی نیست که علوم تجربی را تحریم کرده باشد و آنچه را که غزالی در مورد تحریم فیزیک ،فلسفه و ریاضی می گوید نظر شخصی اوست و نه اسلام (حسینی علی اکبر ،ص 68 ،1379 ) .در مورد روش ها می توان گفت :برخی از دانشمندان مورد مطالعه به برخی روش ها اهمیت بیشتری داده اند و به برخی دیگر کمتر ، مثلا ًمطهری و غزالیبیشتر به تعقل اهمیت داده است درروش تربیتی ایجاد عادات مطلوب را هر سۀ دانشمندان مسلمان به آن پرداخته اند وهمین طور به روش تشویق و تنبیه هر سه توجه نشان داده اند که از تشابهات نظریه های آنان محسوب می شود ،هر سۀ دانشمندان ـحتی المقدور ـ از تنبیه بدنی کودک بر حذر می داشتند و در مرحلۀ آخر آن را روا می داشتند و مطهری از لزوم آگاهی از علت تشویق و تنبیه نیز صحبت می کند که اگر مشخص نباشد اثر سوء تربیتی دارد .غزالی نسبت به ابن سینا و مطهری به روشهای زیادی اشاره کرده است مثل آموزش ،بر انگیختن انگیزه ،نمونۀ برتر،عبرت آموزی، تشبیه معقول به محسوس ،استفاده از مثال و داستان و حکایت و شعر ،خلوت گزینی ،تضعیف ،تقویت، تخویف ،اقناع ،القا ، تلقین ،ایجاد عادت ،تزکیه ،مجاهدت و ریاضت و...درروش پند و اندرز غزالی و ابن سینا تشابه نظر دارند و مطهری زیاد به این بحث نپرداخته ودر جایی دیگر از مراقبه و محاسبه مطهری به عنوان برنامه ای برای تربیت نام برده در حالی که غزالی از آن به عنوان یک روش تربیت استفاده می کند .و در سؤال پنجم به توصیه ها و آموزه هائی که میتوان از آراء دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بدست آورد اشاره شده است و می توان گفت از هر عبارت و از هر جملۀ این دانشمندان می توان آموزه هائی را بدست آورد ولی فقط به موارد چندی اشاره شده است .از نظر هر سه اندیشمند معلم جایگاه والایی دارد و متعلم باید به او احترام بگذارد .در بحث معلم ،غزالی و ابن سینا دقیقا ًدر یک عبارت تأثیر گفتار و رفتار معلم بر دانش آموزان تشابه نظر دارند ولی مطهری همین را در عبارت دیگری عامل بودن معلم قبل از ناصح بودن آن عنوان می کند .غزالی و ابن سینا از والدین به عنوان مربیان و معلمان کودک یاد می کنند ولی مطهری مطرح نکرده است . می توان گفت غزالی معلم محور می باشد و به عدم دریافت مزد تأکید کرده است که ابن سینا و مطهری مطرح نکرده اند . در دیدگاه دانشمندان مورد مطالعه به موارد زیادی اشاره شده ولی از هر کدام به چند مورد اشاره می شود ؛از موارد مهم در دیدگاه غزالی آموزش در جهت کسب رضای خدا و عدم دریافت مزد و اجرت و هیبت معلم میباشد .در دیدگاه ابن سینا شناخت تفاوت های فردی و تخصص در تعلیم و تربیت است و در دیدگاه مطهری روح علمی دادن به متعلم و رفق و لینت و پرهیز از خشونت می باشد .در بحث دانش آموز غزالی و ابن سینا به بحث سختی ها در دوران کودکی اهمیت زیادی قائل شده اند ولیابن سینا به آن نپرداخته است .و مواردی که غزالی به آن اشاره می کند عبارتند از حس تقلید و اهمیت کودکی، دور نگه داشتن کودک از دوستان و همسالان و همنشینان بد ،توجه به همکاری و دوستی بین دانش آموزان و احترام و اطاعت از معلم ،توجه به کودکان ناشایست و هدایت آنان ،تأکید به آموزش دختران ،تأکید به عمل به آموخته ها توسط دانش آموزان و همین طور مواردی که ابن سینا به آن اشاره می کند وجود مراحل سنی ، رعایت تفاوت های فردی و آموزش گروهی است و مواردی که مطهری به آن اشاره کرده است آزادی متعلم هنگام یادگیری ،توجه به بلوغ روحی و جسمی متعلم در فرایند یادگیری و لزوم توأم بودن عقل و علم است . و در آخر می توان گفت هر سه این اندیشمندان راجه به هدف ،برنامه ،روش ،معلم و دانش آموز نظرات مشابهی داشتند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است ، در حالی که دو اندیشمند با آن مخالفتی نداشتند.
ماهیت وحی از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (با تأکید بر فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا)
نویسنده:
فاطمه ابوطالبی پیرنعیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
روش شناسی توصیف نزد شیخ اشراق
نویسنده:
سید عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
شیخ اشراق به عنوان یک حکیم هستی‌شناس، هستی را ذومراتب می‌بیند و براساس همین رتبه‌بندی توصیفات متنوعی نیز ارائه می‌کند. این توصیف‌ها هم از لحاظ طولی متنوع‌اند و هم از لحاظ عرضی. بدین معنا که مثلاً توصیفات کشفی شهودی او اگرچه در عرض توصیفات تحلیلی منطقی او قرار می‌گیرند اما خود دارای یک نظام طولی و مترتّب برهم اند. بر این دو مورد توصیفات تجربی حسی و توصیفات تاریخی اسطوره‏ای را نیز باید افزود تا مجموعا ًبه چهار ضلعی انواع توصیفات او بتوان رسید. از طرف دیگر اگر چه قدما توصیف را متعلق به «مطلب هل» و تعریف را متعلق به «مطلب ما» می‌دانستند و آن دو را کاملاً جدا از هم مطرح می‌کردند اما در تفکر شیخ اشراق بین مقام تعریف و مقام توصیف اختلاف چندانی وجود ندارد. اولاً به دلیل آنکه موضعگیری او در بحث تعریف با رویکرد منطق دانان مشائی متفاوت است و ثانیاً به جهت آنکه توصیف‌های شیخ اشراق نیز ویژگی خاص خود را دارند به گونه‌ای که نمی ‏توان آنها را در تقسیم‌بندی‌های رایج جای داد .
بررسی و نقد تکفیر غزالی نسبت به فیلسوفان مسلمان
نویسنده:
کبرا میرزازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در بیست مساله بر فلاسفه خرده گرفته است و در سه مساله قدم عالم، علم خدا به جزئیات و معاد، ایشان را تکفیرکرده است. ارزش پرسشهای او و سنگینی اتهام تکفیر، ضرورت پرداختن به این موضوع است. در این پژوهش بیشتر کوشش شده است که مبانی و دلایل فلاسفه و متکلمانبررسی گردد تا منشاء ابهام آشکار گردد. فرضیه محقق در اشکالات غزالی آن است که هر سه پرسش او برخاسته از عدم تامل در مبانی فیلسوفان است وتکفیر او نیزفاقد محمل شرعی است. اساس رای غزالی درقدم عالم، جواز جدایی قادر مختار از فعل خود است تا به استدلال استوار عدم انفکاک علت تامه از معلول پاسخ گوید که البته کوششی است بی ثمر. درعلم باری به جزییات، کلی به معنای ثابت را درنیافته و آن را به معنای مقابل جزیی به کار برده است و سرانجام رای معاد جسمانی را که انکار معاد نیست به خطا انکار دانسته است. تکفیر او نیز بی‎وجه است زیرا تکفیر در انکار ضروریات دین جاری است نه مسایل نظری.
بررسی دیدگاه‌های اندیشمندان معاصر مسلمان نسبت به جایگاه جامعه مدنی در حکومت دینی
نویسنده:
مصطفی یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بررسی دیدگاه‌های اندیشمندان معاصر مسلمان درباره جایگاه جامعه مدنی در حکومت دینی می-پردازد. پرسش اصلی این پژوهش این است که از نگاه اندیشمندان معاصر مسلمان جامعه مدنی چه جایگاهی می‌تواند در حکومت دینی داشته باشد؟ ضرورت و اهمیت پرداختن به چنین پرسشی از آن رو است که در دوران معاصر بسیاری از مفاهیم جدید مانند قانون اساسی، دموکراسی و در این پژوهش جامعه مدنی، به درون کشورهای مسلمان راه یافته و از آنجا که اسلام به طور مستقیم به مفاهیم مدرن نپرداخته، موجب بروز واکنش-های مختلفی در این کشور‌ها و در بین اندیشمندان مسلمان شده است. حال این موضوع که علت واکنش‌های متفاوت و بعضاً متعارض اندیشمندان مسلمان چیست و این مفاهیم جدید در کشور‌های مسلمان چه جایگاهی می‌توانند داشته باشند از اهمیت والایی برخوردار است. برای یافتن پاسخ به پرسش فوق فرضیه زیر را به آزمون می‌گذاریم:جایگاه جامعه مدنی و پذیرش و نفی این مفهوم و عناصر آن درحکومت‌های دینی، وابسته به قرائت و برداشتی است که اندیشمندان معاصر مسلمان از اسلام، سیاست و حکومت دینی دارند.به منظور آزمون فرضیه فوق، نگارنده انسان‌شناسی، دین شناسی(فهم اندیشمندان از دین) و فلسفه سیاسی این اندیشمندان را فهم و تحلیل کرده و سپس اندیشه‌های آنان را در قالب گفتمان‌های بنیادگرایی، سنت‌گرایی و نواندیشی دینی نسبت به جایگاه جامعه مدنی در حکومت‌های دینی با یکدیگر مقایسه می‌کند و بدین نتیجه دست می‌یابد که:اولاً، درک و فهمقرائت بنیادگرایانه از اسلام چنان است که اصولاً هیچ گونه جایگاهی برای جامعه مدنی و مفاهیمی از این قبیل قائل نیست.ثانیاً، به دلیل ماهیت غیر سیاسی گفتمان سنت‌گرایی و نداشتن دغدغه تأسیس حکومت دینی و فقهی، و همچنین تقابل با مدرنیسم و عناصر آن و انتقاد نسبت به انسان مدرن، این گفتمان به جامعه مدنی توجهی ندارد و دیدگاهش نسبت به آن سلبی است.ثالثاً، تنها در قرائت نواندیشانه از اسلاماست که جامعه مدنی پذیرفته و در کشور‌های مسلمان می‌تواند جایگاهی داشته باشد.
سرنوشت اخروی غیرمسلمانان از دیدگاه متکلمین اسلامی
نویسنده:
زهرا ولی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش می کوشد که در درجه نخست با توجه به دیدگاه ها و گروه های مختلف فکری سرنوشت اُخروی غیر مسلمانان را از دیدگاه متکلمان مسلمان مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. یعنی اینکه آیاسرنوشت همه غیر مسلمانان مانند مسلمانان و با توجه به نحوه عملکردشان دردنیا، اعم از اینکه درستکار و یا بد کردار باشند بهشت و یا دوزخ خواهد بود و یا اینکه سرنوشت اخروی آنها بدون ارتباط با اعمال دنیوی آنان، دوزخ خواهد بود ؟ دیدگاه های متکلمین اسلامی را می توان در بحث حاضر به چهار دسته تقسیم نمود که تحت چهار گروه : 1- انحصارگرایان مذهبی: که تنها مذهب خود را حق و پیروان آن را رستگار و دیگر مذاهب را اهل هلاک و عذاب می دانند. 2- انحصارگرایان دینی: که تنها معتقدان وپیروان دین اسلام را اهل نجات می دانند. 3- شمول گرایان: که با اینکه یک دین را حق می دانند ولی پیروان سایر ادیان را مشروط به شرایطی اهل نجات می دانند. و 4- کثرت گرایان: که تمام ادیان را به طور برابر اهل هدایت و رسیدن به سعادت ابدی می دانند، مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته است. در میان متکلمان مورد تحقیق، کثرت گرا در باب نجات، بدین معنا که پیروان همه ادیان به طور برابر اهل نجات و سعادتند؛ یافت نشد. و غالبمتکلمان انحصارگرا هم با اینکه صریحاً، پیروان دین یا مذهب خود را اهل نجات و غیر آن را اهل هلاکت معرفی کرده اند اما در آراء و عقاید کلامی آنان با اصولی برخورد کردیم که آن اصول، نشانی از مبانی کثرت گرایی و یا شمول گرایی داشت که با مبنای آنها یعنی انحصارگرایی مغایرت داشت. در پایان و جمع بندی انجام شده و بررسی اجمالی عوامل و موانع نجات از دیدگاه اسلام مشخص گردید که علیرغم اینکه در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و پیروان راستین آن اهل نجات و رستگاری ابدی اند، پیروان سایر ادیان مشروط به شرایطی که به آنها اشاره شده است، یز می توانند نجات یابند. و رحمت و لطف و عفو الهی ایجاب می کند که واجدان ایمان و عمل صالح و غیر معاندان از رستگاری اخروی بهره مند گردند.
بررسی تحلیلی احوال، آثار و عقاید شیخ احمد سرهندی و تاثیر آن بر فضای دینی - عرفانی هند مسلمان
نویسنده:
فاطمه عزتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ بدرالدین احمد فاروقی سرهندی، (1034 – 971 ق / 1625 – 1564 م) فرزند عبدالاحد، معروف به «مجدّد الف ثانی» و «امام ربانی»؛ عارف و متکلم نقشبندی سده‌ی 11ق بود، که در سرهند از توابع پنجاب شرقی به دنیا آمد. او در ابتدای جوانی با فضای دینی، سیاسی هند تماس یافت و در تقابل با آن قرار گرفت چرا که شرایط حاکم، سنن و شریعت اسلام را در معرض تضعیف و تلفیق با عناصر غیر اسلامی قرار داده بود. این فضای دینی، سیاسی متاثر از شرایطی مانند سیاست های دینی اکبرشاه در تساهل و تسامح با پیروان سایر ادیان، عملکرد بد علمای دینی، ظهور جنبش های هزاره ای و مدعیان مهدویت، نفوذ و گسترش عقاید ابن عربی در شبه قاره و ظهور جنبش بهاکتی بودند، و بستری مناسب فراهم آوردند تا شیخ احمد به اقداماتی دست بزند که ماَلاٌ از او چهره ی یک مصلح دینی وعرفانی و احیاگر سنت وشریعت ساخت.اعتراض به سیاستهای دینی اکبر، سرسختی و امتناع از سجده در برابر جهانگیر، مخالفت با دیدگاه وحدت وجود ابن عربی و طرح مسئله ی «وحدت شهود»، دیدگاه‌های خاص در باب «ولایت» و ظهور مجدّد دین و همچنین نگارش مکتوبات به شخصیت های معروف ومتنفذ هند، از جمله اقداماتی بود که وجهه ی همت او در راستای دقاع ازراست کیشی اسلامی قرار گرفت. این پژوهش با رویکردی توصیفی و شیوه ای کتابخانه ای، در پی آنست تا ازیک سو با بررسی دوران زندگی و شرح آثار و احوال و عقاید وی و از دیگر سو با تحلیل وضیعت جامعه ی هند در دوران حکومت پادشاهان مغول هم عصر او؛ یعنی اکبر و جهانگیر حرکت اصلاحی واحیاگرانه ی او را در فضای دینی،عرفانی و سیاسی اجتماعیجامعه ی هند بررسی نماید
بررسی عقاید علویان ترکیه
نویسنده:
نوری دونمز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوی در لغت به معنای منسوب به علی است و در اصطلاح به کسی گفته می‌شود که حضرت علی را بر سه خلیفه دیگر ترجیح داده و پیرو آن حضرت است. علویان حدود 8 قرن پیش به سرزمین آناتولی آمدند و الان حدود یک سوم جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند و حدود 20 الی 25 میلیون جمعیت دارند. در تمام مناطق ترکیه علویان زندگی می‌کنند ولی بیشتر آنها ساکن در غرب و جنوب ترکیه هستند. علویان از حیث ادب و هنر خیلی قوی هستند و از زمانی که به آناتولی آمدند ده‌ها شاعر برجسته ظهورکرده است که نمونه اشعار ایشان هم اکنون در منابع مربوطه در دسترس است. فشارهای حکومت عثمانی و تضییقات این حکومت بر علویان برای جلوگیری از ترویج عقاید و انجام مراسم و فعالیتهای مذهبی باعث شد که آنها از منابع و ارزشهای خودشان دور بمانند. و اما از زمان تشکیل حکومت جمهوری ترکیه چون تمام مراکز آموزش دینی اعم از مراکز سنی و غیر سنی بسته شد، مراکز علویان نیز تعطیل شد. و این نیز تأثیر بسزایی در دور ماندن آنها از فرهنگ و ارزشهای سنتی خودشان گشته است. علویان از حیث اعتقاد شیعه دوازده امامی هستند. اشعار آنها پر از مدح دوازده امام می‌باشد.و در ایمان خود خیلی قوی هستند. و اعتقاد به توحید و عدل و نبوت و امامت و معاد را در کتابهای خودشان ذکر کردند و توضیحاتی داده‌اند که با اعتقادات امامیه هیچ تفاوتی ندارد. علویان از حیث مذهب فقهی جعفری هستند و در کتابهای خودشان ذکر کرده‌اندو همبزرگان و دده‌های آنها بدون استثناء در تحقیقات میدانی ما گفته‌اند. ولی از جزئیات احکام به خاطر نبودن علماء ناآگاه هستند. اما بعد از انقلاب اسلامی در این زمینه پیشرفت خوبی حاصل کرده‌اند چون بعد از انقلاب اسلامی کتابهای زیادی ترجمه شده و اینها هم تأثیرات خودش را گذاشته است. علویان به ارزشهای اخلاقی کاملا پایبند هستند. آنها در میان مردم ترکیه با اخلاق و درستی و جوانمردی شناخته میشوند. می‌توان به مدد تبلیغات درست و تعلیم هر چه بیشتر معارف قرآن و اهل بیت، از نواقص عملی ایشان کاستو ایشان را با گذشته تاریخیشان بیشتر آشنا کرد.
بررسی اندیشه وحدت در جهان اسلام معاصر رویکردی در جهت الگوسازی نظام سیاسی برای عصر حاضر
نویسنده:
عبدالکریم ارسطو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام از آغازین روزهای ظهورش در جزیره العرب همانند تمامی ادیان ابراهیمی، منادی وحدت جامعه بشری بوده است. تأکید قرآن کریمو سیره عملی پیشوایان دینی در راستای موضوع «همگرایی اسلامی»، آن را بعنوان بایسته ای عقیدتی و عقلانی، مورد توجه امت اسلامی و متفکران مسلمان قرار داده است. متأسفانه، علی رغم پشتوانه اعتقادی قوی، تمدن بزرگ اسلامی و اقتدار مسلمانان در طول تاریخ اسلام، طی دو قرن اخیر، عواملی همچون: فراز و فرودِمشروعیتِدولت های مسلمان؛ وقوع منازعات میان آنان؛ ورود دو نظریه «سکولاریسم» و «ناسیونالیسم احساسی-نژادی» از مغرب زمین؛ سیاست های تفرقه آمیز کشورهای غربی، در کنارآسیب پذیری های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان اسلام؛ موجبِ تجزیه امپراطوری عثمانی و الغاء نهاد خلافتوهمچنین سلطه سیاسی، اقتصادی و نظامی قدرت های غربی بر سرنوشت امت اسلامی و در نتیجه واگرایی بیشتردر جهان اسلامگردید. ارائه الگوی عملی از «همگرایی اسلامی»؛ با استفاده از پشتوانه عقیدتی و تجارب نظری و عملی همگرایی در جهان اسلام و سایر مناطق جهان و نیز در نظر داشتن فرصت ها و آسیب پذیری های امت اسلامی در جهان معاصر، برای برون رفت از وضعیت واگرایی موجود، دغدغه اصلی این پژوهش است.انحطاط سیاسی و جایگاه ضعیف ملل و دول اسلامی در معادلات منطقه ای و بین المللی، اهتمام به تحقق «وحدت اسلامی» را که امروزه از آن بنابر واژگان تخصصی علمروابط بین الملل تحت عنوان «همگرایی اسلامی» یاد می شود، ضروری می نماید.چارچوب نظری موردتوجه در این پژوهش برای حصول به مدل همگرایی اسلامی، چهار رویکرد مطرح در روابط بین الملل شامل« تجربی – ارتباطی»، « فرهنگی – کارکردی»، « اقتصادی – کارکردی» و « سیاسی – نهادی» است. البته از چهار رویکرد فوق الذکر «رویکرد تجربی – ارتباطی» به دلیل ظرفیت ها و ملاحظات مندرج در آن شامل: 1) استفاده از فرصت های عقیدتی، هنجاری و تاریخی مشترک در جهان اسلام 2) استفاده از تجارب نظری و عملی موفق جها اسلام و غیر اسلام 3) تأکید بر ارتقاء سطح مبادلات و ارتباطات در جهان اسلام 4) تأکید بر مبادلات دولتی و غیر دولتی بطور همزمانبیشترین تطابق و بهره وری را برای تحقق همگرایی اسلامی را دارا می باشد. برای توصیف و تبیین و تحلیل محیطی از از فرصت ها و تهدیدهای فراروی همگراییدر جهان اسلام از چهارچوب نظری ارزیابی و سنجش محیطی ساختارها و سازمانها (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات) موجود علم مدیریت استراتژیک بهره برداری شده است.روش تحقیق دراینپزوهشیکتابخانه ای و اسنادی و با استفاده روش توصیفی، تبیینی، تحلیلی و تجویزی استبه نظر نگارنده، علیرغم فرصت های محدودِ پیش روی همگرایی اسلامی، با اولویت بندی و هم افزاییمتغیر های مستقلی مانند: افزایش سطح ارتباطات و مبادلات؛ همکاری های فرهنگیدر بستر هویت و اعتقادات مشترک اسلامی؛ همکاری های سودآور اقتصادی و همچنین همکاری ها و مناسبات سیاسی و امنیتی میان دولت های اسلامی، در درازمدتمی توان به تحقق و تعمیق وجوه و سطوح گوناگون وبالاتر همگرایی اسلامی، بعنوان متغیر وابست? این تحقیق نایل آمد. بر این اساس، تحقق «جامعه سیاسی» بعنوان بالاترین سطح همگرایی و وحدت کامل اسلامی، اولاًواجدِ مبنایی عقیدتی و مذهبی است و ثانیاًدارایِ رویکردی اجتماعی، اقتصادی،سیاسی و امنیتی است. دراین راستا، بهره برداری از حوزه های گوناگونِ مبادله میان کشورهای اسلامی برای حصول به جامع? سیاسی، موثر ارزیابی می گردد. بهره برداری و توجه همزمان به چهار رویکرد 1) «تجربی -ارتباطی»بر پایه افزایش سطح ارتباطات میان امت اسلامی، 2) فرهنگی –کارکردی بر پایه افزایش تبادلات و همکاری های فرهنگی 3) «اقتصادی ـ کارکردی» بر پایه شکل گیری ساختارهای اقتصادی و همچنین 4) «سیاسی – نهادی» بر پایه ارتباطات و شکل گیری نهاد های سیاسی مشترک؛ سرعت و توفیق «فرآیند همگرایی» و در نتیجه حصول به یکی از اشکال «همگرایی» در جهان اسلامرا در طیف فقدان جنگتا وحدت ِ کامل میان کشورهای اسلامیرا هموار می سازد . به نظر نگارنده اگر چههمگراییِ اقتصادی و سیاسی، در مقایسه باهمگرایی عقیدتی - هنجاری از رجحان بالاتری در نظریه های همگرایی برخودار است، اما تأکید صرف بر همگرایی ناشی ازموسساتِ اقتصادی و سیاسی منطقه ای جهان اسلام، بیشتر همگرایی اقتصاد دانان، حقوق دانان و سیاست مداران است تا همگرایی امت اسلامی، و به همین دلیلدچار بی ثباتیخواهد بود. بنابر این برای حصول بهوحدت اسلامیِ تکامل یابنده و با ثبات،دستیابی به «همگرایی عقیدتی و مذهبی» در مقایسه باوجوه اقتصادی، سیاسی وامنیتی همگرایی از اهمیت بالاتری برخوردار است. به همین دلیل است که استعمارگران همواره اختلافات و شکاف هایمذهبی را در جهان اسلامدامن می زنند. پیشنهاد این پژوهش «الگویی تلفیقی و چند وجهی»شامل وجوه: فرهنگی- ارتباطی، اقتصادی – مبادلاتی و سیاسی- امنیتیاست که مراتب سه گانه همگرایی شامل: پیوستگی، همبستگی و همگرایی را در تمامی سطوح اجتماعی و سیاسیکشورهای مسلماناز طریق تعاملات منطقه ای ایجاد نماید،و در درازمدت به سوی مرکز سیاسی واحدی در چارچوب اتحادیه، کنفدراسیون و یا فدراسیون، رهنمون سازد.
تأثیر مسئله حسن و قبح در اندیشه کلامی متکلمان مسلمان (امامیه، معتزله، اشاعره)
نویسنده:
محمدآصف احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی تاثیر مساله حسن و قبح در اندیشه کلامی متکلمان مسلمان موضوع مورد بحث در این پایان نامه است و فرضیه های این تحقیق عبارتنداز: 1-یکی از ثمرات حسن و قبح عقلی لزوم بعثت پیامبران و لزوم عصمت پیامبران و امامان (ع) است. 2-یکی دیگر از ثمرات حسن و قبح عقلی قبح تکلیف به ما لایطاق و حسن تکلیف است. 3-یکی از آثاری که بر نظر اشاعره به عنوان متثبتین حسن و قبح شرعی مترتب می شود این است که آنها تکلیف به مالایطاق را جایز می دانند. کل مطالب این پایان نامه شامل کلیات و دو بخش می باشد در کلیات به تعریف مساله و بیان سوال های اصلی تحقیق فرضیه های تحقیق سابقه و ضرورت انجام تحقیق ... اشاره شده است عنوان فصل اول از بخش اول چیستی حسن و قبح و بیان دیدگاه ها است در فصل دوم دلایل اشاعره و عدلیه بر حسن و قبح شرعی و عقلی و نقد دلایل آنها پرداخته شده است در بخش دوم تاثیرات مساله حسن و قبح در اندیشه های کلامی متکلمان مسلمان مطرح شده است شامل سه فصل می باشد در فصل اول تاثیرات حسن و قبح مربوط به ذات و صفات خدا در فصل دوم تاثیرات حسن و قبح مربوط به نبوت و امامت و در فصل سوم تاثیر حسن و قبح در نظریه اخلاقی و رابطه دین و اخلاق مطرح شده است. بطور کلی میتوان گفت ثمراتی را که اشاعره بر حسن و قبح شرعی مترتب نموده اند قابل نقد می باشد و نظر عدلیه مخصوصا امامیه درباره حسن و قبح عقلی اثبات می شود و در نتیجه حقانیت تفکر کلامی امامیه درباره توحید نبوت امامت معاد و اخلاق را اثبات می کند. درباره اخلاق عدلیه قائلند عقل در افعالی که قادر است حسن و قبح آنها را تشخیص دهد در آن موارد اخلاق از دین مستقل است اما در مواردی که تشخیص حسن و قبح افعال از محدوده تشخیص خرد و عقل بیرون باشد اخلاق نیازمند به دین است ولی اشاعره قائلند که دین اخلاق را بوجود می آورد
  • تعداد رکورد ها : 54