جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 51
وجودشناسی جامعه و بازتاب آن در دیدگاه‌های مختلف جامعه‌شناختی
نویسنده:
فاطمه شاکرین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آيا جامعه اصيل است و وجود حقيقي و مستقل دارد؟ در اين باره نظرات مختلفي وجود دارد. فيلسوفان اجتماعي معاصر مسلمان، بيش از ديگران به بحث و نظر پرداخته اند. آنانهمواره کوشيده اند مسأله را از منظر قرآن باز گويند.علامه طباطبايي، جامعه را داراي عينيت، شخصيت مستقل و وحدت حقيقي مي دانند. در نظر ايشان، جامعه با تفکر اجتماعي محقق شده، بر فرد غالب مي شود و از آنان سلب اراده وشعور مي کندشهيد مطهري به من فردي و من جمعي، معتقد هستند.ايشان جامعه را داراي وجود حقيقي، مرگ و حيات، قوانين حقيقي مستقل و روح واحدي مي دانندکه در افراد حلول کرده و من جمعي آن ها ست. وي در عين حال براي فرد، فطرت،اختيار، آزادي، اراده و قدرت عصيان در برابر جامعه را نيز قبول دارد.شهيد صدر جامعه را داراي حيات و ممات، نامه عمل و قانون حقيقي مي داند، اما وجودش را اعتباري کلي و مجموعي دانسته و منکر وجود مستقل آن است.استاد مصباح جامعه را امري اعتباري و داراي وحدت ماهوي مي داند.او اما، براي آن منشاء انتزاع واقعي قايل است و از همين رو آن را داراي قانون حقيقي مي داند.آيت الله جوادي، وجود اعتباري را مرتبه نازلي از وجود حقيقي مي داند و اين مرتبه از وجود را براي جامعه، قطعي انگاشته اند.ايشان، نسبت به مرتبه وجودي فراتر از آن که مطابق با نظريه اصالت جامعه باشد، نظر صريحي ندارند. بنابراين بحث ميان اينان چنين سيري را دنبال کرده است:جمع گرايي شديد ← جمع گرايي معتدل ← نيمه فرد گرايي ← فردگرايي ناب ← سکوت.درميان جامعه شناسان، دورکيم با طرح وجدان جمعي غير از وجدان فردي ،گويا ترين توصيف و تبيين را درباره هويت خاص جامعه مطرح کرده است. وي جامعه را مقدم بر تولد فرد، باقي پس از مرگ وي، محدود کننده او و غالب بر وي مي داند. وبر اما، فرد را تنها واقعيت دانسته و جامعه را پيامد تعامل افراد مي‌داند. هم اکنون در جامعه شناسي، بيشتر گرايش به تلفيق خرد و کلان وجود دارد.
هستی شناسی جامعه از منظر متفکران دینی
نویسنده:
فاطمه شاکرین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا جامعه اصیل است و وجود حقیقی و مستقل دارد؟ دراین باره دیدگاه های مختلفی وجود دارد. این مقاله مساله فوق را از نگاه شهید مطهری، استاد مصباح یزدی و آیت اله جوادی آملی می کاود.شهید مطهری، هم من فردی و هم من جمعی را اصیل می انگارد و جامعه را از وجود حقیقی، مرگ و حیات و روح واحدی برخوردار می داند که در افراد حلول کرده و من جمعی آنهاست؛ اما استاد مصباح فقط فرد را اصیل انگاشته و جامعه را امری اعتباری و دارای وحدت ماهوی می داند. آیت اله جوادی آملی وجود اعتباری را مرتبه نازلی از وجود حقیقی می داند و این مرتبه از وجود را برای جامعه، قطعی می داند. ایشان نسبت به مرتبه وجودی فراتر از آنچه مطابق با نظریه اصالت جامعه باشد، نظر صریحی ندارد.بنابراین، سیر بحث در میان این متفکران، چنین است:جمع گرایی معتدل¬فردگرایی ناب¬ وجود حقیقی نازل
بررسی پاسخ‌های ملاصدرا به اشکالات شیخ اشراق در باب اصالت وجود
نویسنده:
محمد روضاتی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
نظام هستی‌شناسی حکمت متعالیه و همه نوآوری‌های صدرالمتألهین بر نظریه اصالت وجود و اعتباریت ماهیت مبتنی است، و صحت و اعتبار نظریه مزبور در گرو درستی و اتقان برهان‌های ملاصدرا برای اثبات اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، و نیز صحت پاسخ‌های وی به اشکال‌ها و شبهه‌های مربوط است. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیلی پاسخ‌های صدرالمتألهین به اشکال‌ها و شبهه‌های شیخ اشراق در باب اصالت وجود را مورد بررسی قرار داده، و بدین نتیجه می‌رسد که پاسخ‌های ملاصدرا تکرار مدعای اصالت وجود است.
صفحات :
از صفحه 291 تا 307
فلسفه‌ی اخلاق در اگزیستانسیالیسم سارتر
نویسنده:
حسین کاظمی یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ژان پل سارتر یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین فلاسفه‌ی قرن بیستم بود. بزرگی این فیلسوف معلول دو کتاب فلسفی مهم او یعنی هستی و نیستیونقد خرد دیالکتیکی است، اما شهرت وی کم‌تر ارتباطی با فیلسوف بودن‌اش دارد. سارتر علاوه بر این‌که نویسنده‌ای در حوزه‌ی فلسفه بود، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی، مبارز سیاسی و منتقدی سیاسی- اجتماعی نیز بود؛ و البته دلیل شهرت وی همین موارد دسته‌ی دوم است. این شهرت، بزرگی او را در جهان، و البته در ایران، تحت‌الشعاع خود قرار داده است. شاید کم‌تر کسی در ایران باشد که اهل مطالعه (به‌ویژه در حوزه‌ی علوم انسانی) بوده اما با نام سارتر بیگانه باشد؛ این در حالی است که فلاسفه اغلب در میان اهل فن مشهورند و حتا گاهی نام‌شان هم به گوش دیگران نرسیده است. این مسئله یکی از دلایل بدفهمی سارتر در ایران است، چراکه او اغلب بیش از آن‌که فیلسوف به حساب بیاید، ادیب (به‌ویژه نمایش‌نامه‌نویس) و مبارز سیاسی به حساب می‌آید. دومین دلیل بدفهمی سارتر اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است؛ البته در این مورد، این بدفهمی مربوط به بازه‌ی کوچک‌تری از افراد است؛ یعنی افرادی که اطلاعات اندکی درباره‌ی سارتر دارند و اغلب این کتاب را چکیده‌ی آرا و افکار فلسفی او تلقی می‌کنند. اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر سال‌ها پیش به زبان فارسی و پیش و پس از آن بارها به زبان انگلیسی ترجمه شده است. سارتر در این کتاب ادعا می‌کند که در پی دفاع از فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است. او در این‌جا اعتقاد دارد، بدبینی‌ای که از اگزیستانسیالیسم وهستی و نیستی دریافت شده است، بدفهمی‌ای بیش نیست. طبق ادعای سارتر، این سخن‌رانی خلاصه‌یی از هستی و نیستی است، درحالی‌که به‌واقع این‌چنین نیست.بسیاری از کسانی‌ که ادعای شناخت سارتر به‌عنوان یک فیلسوف را دارند، شناخت‌شان معطوف به همیناگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است. البته آنان در این میان تقصیر چندانی ندارند چراکه سارتر خود با بیان این‌که این کتاب-سخن‌رانی چکیده‌ی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است آن‌ها را گمراه کرده است. اما با مطالعه‌ی اجمالی هستی و نیستی (و حتا تفسیرهای آن) در می‌یابیم که این کتاب-سخن‌رانی تفاوت‌های بنیادینی با هستی و نیستی و درواقع با اگزیستانسیالیسم دارد. البته خود سارتر هم بعدها به این مسئله اعتراف و از چاپ و انتشار آن در چنین سطح وسیعی اظهار ناراحتی کرد.از دیگر سو این اثر به‌عنوان کتاب اخلاقی سارتر نیز مشهور شده است و اغلب به ‌غلط پنداشته می‌شود که کل اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر در این کتاب مستتر است و بنابراین از آن به‌عنوان کتاب اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر یاد می‌شود. هم‌چنین یکی از دلایل شهرت و گسترش این کتاب، آسانی و همه‌فهمی آن است. از آن‌جا که این کتاب یک سخن‌رانی است، فاقد پیچیدگیهستی و نیستی بوده و برای افرادی که می‌پندارند معرفت بدون تحمل سختی قابل وصول است، بهترین وسیله برای فهم (البته سطحی) اندیشه‌ی سارتر است. در این پایان‌نامه به دلایل مطرح شده، اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر محور کار درنظر گرفته شده است. هم‌چنین این پایان‌نامه درصدد است تا به این وسیله نظریه‌ی اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر را (البته اگر بتوان عنوان نظریه را شایسته دانست) مورد بررسی قرار دهد.اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن خواننده خطور می‌کند این است که این کتاب اثری در میانه‌ی زندگی فکری سارتر است و بنابراین مبنا قرار دادن آن، احتمالاً تنها دربردارنده‌ی خود این اثر و آثار پیش از آن است؛ درحالی‌که سارتر سال‌ها بعد از این اثر زندگی کرده و کتاب بزرگی مثل نقد خرد دیالکتیکی را در این دوران نوشته است. برای پاسخ به این پرسش نیازمند توضیح مختصری درباره‌ی زندگی فکری سارتر هستیم.سارتر از جمله فیلسوفانی است که در طول زندگی فکری‌اش بیش از یک نظریه‌ی جامع را بسط داده است. به دیگر سخن او در مرحله‌ای از زندگی فکری‌اش دچار چرخشی کلی شده است و این چرخش، چرخش او از اگزیستانسیالیسم به مارکسیسم است. بنابراین هرچند که او اگزیستانسیالیستی تمام‌عیار بود، اما این صفت تنها در دوره‌ای خاص از زندگی‌اش به او اطلاق می‌شود. سارتر نویسنده‌ای پرکار بود که در طول زندگی فکری‌اش دو اثر فلسفی مهم یعنی هستی و نیستی ونقد خرد دیالکتیکی را برجای نهاد؛ اما او تنها در محدوده‌ی کتاب اول‌اش یک اگزیستانسیالیست بود و در دوران نگارش کتاب دوم، یک مارکسیست به حساب می‌آمد. اتفاقاً شهرت سارتر به‌عنوان نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی و مبارز در این دوره به‌وجود آمد. چرخش در اندیشه‌ی سارتر در سال 1957 و از مقاله‌ی «مسئله‌ی روش» آغاز شد که درواقع مقدمه‌یی بر نقد خرد دیالکتیکی بود. سارتر در این مقاله بیان می‌کند که اگزیستانسیالیسم نه‌تنها یک فلسفه نیست بلکه تنها ایدئولوژی‌ای است که زیر بال و پر فلسفه‌ی حاکم زمان خود، یعنی مارکسیسم، رشد می‌کند.با توجه به عنوان این پایان‌نامه، بخش دوم زندگی فکری سارتر مورد توجه قرار نمی‌گیرد. آن‌چه در این‌جا مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نظریات اخلاقی سارتر در حوزه‌یهستی و نیستی است؛ اما دلیل محوریت اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر این است که از آن هم‌چون وسیله‌ای برای فهم بهتر نظریات اخلاقی-اگزیستانسیالیستی سارتر استفاده شود. از آن‌جا که اگزیستانسیالیسم در عنوان این کتاب وجود دارد و از سویی دیگر سارتر خود در این‌جا بیان کرده است که این کتاب خلاصه‌ای از هستی و نیستی است (هرچند که بسیار با آن متفاوت است) محوریت این کتاب در این پایان‌نامه به معنی بررسی و مقایسه‌ی آن با اگزیستانسیالیسم مطرح شده در هستی و نیستی و نشان دادن تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ است. در انتها باید به مشکلی که در بررسی و مطالعه‌ی کل فیلسوفان اگزیستانسیالیست و به‌ویژه سارتر وجود دارد اشاره شود و آن این است که اساساً امکان خط‌کشی واضح میان مفاهیم مطرح شده در اندیشه‌ی این فیلسوفان وجود ندارد؛ چراکه همه‌ی آن‌ها و به ویژه سارتر مخالف ایجاد یک نظام کلی فلسفی‌اند. بنابراین برای بررسی نظریه‌ی اخلاقی در اندیشه‌ی سارتر یا به بیانی بهتر اخلاق در اندیشه‌ی سارتر نیازمند مقدمه‌ای طولانی هستیم که این مقدمه خود توصیف برخی از مولفه‌های اساسی در اندیشه‌ی اوست. پیوند این مولفه‌ها با اندیشه‌ی سارتر به‌گونه‌ای است که برای بررسی هر مسئله‌ای در اندیشه‌ی وی، نیازمند بررسی تمام (یا دست‌کم برخی از) آن مولفه‌ها هستیم.فصل اول این پایان‌نامه به بررسی این مولفه‌ها اختصاص یافته است. در فصل دوم مسئله‌ی اخلاق در اندیشه‌ی دوره‌ی اول فکری سارتر بررسی می‌شود و در نهایت در فصل سوم به تفسیراگزیستانسیالیسم و اصالت بشر و هم‌چنین به بررسی نقاط تشابه و تفاوت آن کتاب با مسائل مطرح شده درهستی و نیستی پرداخته می‌شود.در پایان، ضمن قدردانی از اساتید محترم راهنما و مشاور جای آن دارد تا تشکری ویژه از جناب آقای دکتر بابک احمدی، به دلیل راهنمایی‌های موثرشان داشته باشم.
نقد و بررسی نظریه امام خمینی (ره) درباره جعل
نویسنده:
صدرالدین طاهری، محمد هادی توکلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در مورد اینکه جعل و آفرینش به چه چیزی تعلق می گیرد، نظریات گوناگونی ارائه شده است و در میان آراء مختلف، مرحوم امام خمینی (قدس سره) نظری خاص در مساله جعل دارند و با توجه به اینکه ایشان قائل به توحید عرفاء یعنی وحدت شخصی وجود بوده اند و طبق این دیدگاه نمی توان گفت که وجود مجعول است، چرا که کثرت حقیقی در موجودات تحقق می یابد، امام مجعول را ماهیت می داند. این مجعول، به معنای مجعول بالذات نیست، بلکه به معنای ظهوری است به تبع ظهور وجود و ایشان می فرمایند که میان قول به اصالت وجود و مجعولیت ماهیت و همچنین میان مجعولیت ماهیت و مجعولیت وجود را جمع کرده اند. این نظر مورد نقد برخی از محققان قرار گرفته است. در این مقاله به نقد و بررسی نظر حضرت امام پرداخته می شود و نشان داده خواهد شد که نقدهای مذکور، با توجه به مبنایی که ایشان دارند، وارد نیستند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 73
خاستگاه های فلسفه تحلیلی به روایت مایکل دامت
نویسنده:
عبدالله نیک سیرت,حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه رایج درباره فلسفه تحلیلی این است که فلسفه مزبور منشا انگلیسی - آمریکایی دارد و راسل و مور نیز از بانیان آن هستند؛ ولی مایکل دامت معتقد است: خاستگاه واقعی فلسفه تحلیلی آلمان، و فرگه نیز موسس و پیش گام آن است؛ زیرا تحلیل فلسفی چیزی جز تحلیل اندیشه ها از رهگذر زبان نیست و این همان رسالتی است که نخستین بار فرگه آن را مطرح کرده بود. دامت معتقد است که فرگه با طرح نظریه «چرخش زبانی»، در آثار ماندگار خویش، به نام های «مقدمه مبانی حساب» و «مفهوم نگاری» موجب شد تا پرسش شناسایی در فلسفه کلاسیک، یعنی نسبت میان تفکر و اشیا، به مساله رابطه زبان و دلالت و معنا تبدیل شود. مبنای این نظریه، اصل «اصالت متن» است که بر اساس آن، فقط در متن جمله است که واژه معنا می یابد؛ یعنی اندیشه ها از طریق جملات انعکاس می یابند و سخن گفتن از ساختار اندیشه، سخن گفتن از پیوند معنایی اجزای جمله است. البته، در اصل این اندیشه ها هستند که صادق یا کاذبند و جمله صرفا معنای ثانوی، متعلق صدق و کذب قرار می گیرد. این نوع رویکرد به مساله شناسایی، که از سوی فرگه ارایه شده، همان چیزی است که موجب ظهور فلسفه تحلیلی شده است. سایر اندیشمندانی که عموما به زبان آلمانی می نوشتند مثل بلتسانو، ماینونگ و به ویژه هوسرل نیز با طرح نظریه «حیث التفاتی»، در نظریه چرخش زبانی و در نتیجه فلسفه تحلیلی نقش بسزایی داشته اند.
رابطه ‌وجود با ماهيت در حكمت متعاليه
نویسنده:
مقصود محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
نوع رابطة وجود با ماهيت در حكمت متعاليه در مباحث اصالت وجود و اعتباري بودن ماهيت مطرح شده است. ملا‌صدرا در اينباره با دو زبان يا با دو شيوه بيان مطلب كرده است. او از يكسو ميگويد وجود بالأصاله و بالذات تحقق دارد و ماهيت بالعرض و بواسطه وجود تحقق پيدا ميكند و با وجود متحد است، اما از سوي ديگر معتقد است تنها «وجود» تحقق عيني دارد و ماهيت هرگز پا به عرصه وجود نميگذارد و فقط يك امر اعتباري محض است كه عقل از وجود انتزاع ميكند. اين دو تعبير ـ‌ظاهراً‌ـ متباين، موجب سر در گمي پژوهشگران گرديده است. از اينروي برخي او را به تناقضگويي متهم كرده و برخي ديگر كوشش نموده‌اند تا اين تعارض را بگونه‌يي توجيه كنند. با مراجعه به مجموعه آثار ملا‌صدرا روشن ميگردد كه در اين دو تعبير هيچگونه تعارضي وجود ندارد؛ جايي كه ملا‌صدرا ميگويد وجود بالذات و ماهيت بالعرض تحقق دارند منظورش ماهيت موجود است و آنجا كه موجوديت و تحقق ماهيت را نفي ميكند مراد ماهيت جدا از وجود است. ما در اين مقاله كوشش كرده ايم با استناد به آثار خود ملا‌صدرا اين مطلب را مدلّل كنيم.
صفحات :
از صفحه 13 تا 24
بررسی چرایی تعمیم آموزه های عرفانی، موانع و پیامدها
نویسنده:
مهدیه سادات کسایی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
کمال انسان با معرفت او عجین است و قلمرو عرفان، ساحت متعالی معرفت است که نه تنها گنجایی حضور همگانی ابناء بشر را دارد، که خود، لزوم این عمومیت را مکشوف می سازد. بی اعتنایی به این حقیقت و بی مهری به اندیشه نیاز انسان به عرفان، ریشه در ناآشنایی یا کم آشنایی با آن دارد و عدم موفقیت در معرفی صحیح و عام عرفان اصیل، به طور عمده، برخاسته از بیگانه انگاری زبان ها و نمادهای خارج از فرهنگ اجتماعی و دینی هر گروه از مردم، از سوی صاحب نظران این عرصه است که در جای جای جهان، رسالت معرفی عرفان را به عهده دارند؛ اما در عمل، به آن محدودیت می بخشند. در حالی که توجه همه جانبه به قالب های متنوع عرضه عرفان نظری و عوامل برانگیزاننده احوال عرفانی، مقدمات تجربه عرفان عملی را فراهم می کند و نگاه انسان به هستی را ارتقا می بخشد، همه این ابزارها و امکانات، در افتراقی کاذب فرو گذاشته می شوند و بشر، به دنبال عطش فطری حقیقت جویی و تمنای اضمحلال آلام دنیوی در آرام معنوی، یا راه های فریبنده را تجربه می کند و یا در کثرت پروری آرا و عقاید، همواره از وحدت بیرونی و درونی فاصله می گیرد. این پژوهش، بهانه ای برای جلب توجه صاحبان اندیشه به همه موضوعات ذکر شده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 127
نقد تفسیر عرفی از اصالت وجود صدرایی
نویسنده:
غلامرضا بنان، قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از بعد از ملاصدرا تا کنون تفاسیر متعددی از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت صورت گرفته که می‌توان این تفاسیر را به سه دسته تفکیک کرد: الف) تفسیر عرفی، ب) تفسیر فلسفی، ج) تفسیر عرفانی. نگارنده بر این باور است که تفاسیر فلسفی و عرفانی تفاسیری صحیح از اصالت وجودند ولی تفسیر عرفی تفسیری ناصحیح از اصالت وجود است که ناشی از نگاهی غیردقیق به مقولۀ هستی است. در این مقاله با مراجعه به آثار متعدد ملاصدرا تفسیر عرفی از سه جهت مورد بررسی و نقد قرار گرفته است: الف) تعاریف و اصطلاحات ب) معنا و مفاد ج) بیان لوازم باطل این تفسیر.
صفحات :
از صفحه 35 تا 50
نقدی بر نظریه ی اصالت وجود و عینیت ماهیت
نویسنده:
احمد شه گلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«اصالت وجود» یکی از بنیادی‌ترین و اساسی‌ترین ابتکارات صدرالمتألهین‌ است که بسیاری از مباحث فلسفی تحت تأثیر آن رنگ دیگری به خود گرفته‌ است. با همه وضوح این مسأله در نزد ارباب حکمت متعالیه، گاه تقریرهایی‌ نامشهور از اصالت وجود ارائه می‌شود. آن‌چه این تفاسیر در باب «ماهیت» می‌گویند طیفی است از «سراب محض» بودن تا «عینیت». براساس تقریر نامشهور از اصالت وجود، هم‌چنان ‌که وجود اصالت و تحقق‌ دارد ماهیت نیز عینیت دارد، ولی ماهیت به نفس وجود، عینیت پیدا کرده و به‌ یک مصداق واحد موجودند. قائل این قول‌ معتقد است که این تفسیر، مراد و مرضی صدرالمتألهین است. در این مقاله برآنیم تا با بیان تفصیلی محل نزاع، مراد صدرالمتألهین را روشن کرده و ادله و براهین مختلف تقریر مشهور را نقد و بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
  • تعداد رکورد ها : 51