جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 203
عملکرد سیاسی و فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی در دورهء ایلخانیان
نویسنده:
میرهادی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اولین فصل این پایان‌نامه، تاریخچه‌ای از عقلگرائی سیاسی در ایران مطرح گردیده است . فصل دوم، طرح شخصیت خواجه نصیر به همراه ارتباط او به اسماعیلیان است . اینکه خواجه قبل از تقابل یا تعارض با صاحبان قدرت بویژه در قهستان و سپس درالموت چگونه روزگار را می‌گذارنده، بخشی از موضوع این فصل را تشکیل می‌دهد. سپس کیفیت حضور و راه‌یابی خواجه نصیر به قلعه قهستان بررسی شده است . در این بخش به این سئوال که آیا خواجه نصیر داوطلبانه به خدمت اسماعیلیان شتافت یا نه؟ پاسخ داده خواهد شد. سپس به حضورش در الموت پرداخته شده است . جواب این سوال کماکان مورد اختلاف نظر مورخان معاصر است لذا سعی گردیده با نگرشی واقع‌بینانه، فراخنای اندیشه خواجه در حضور اجباری یا داوطلبانه‌اش در میان اسماعیلیان کاوش شود. فصل سوم، اختصاصا به حضور خواجه در دربار ایلخانان منحصر می‌شود. این دوره از حیات خواجه آنقدر اهمیت دارد که می‌تواند موضوع رساله‌ای جداگانه گردد. در این فصل همچنین به حساسترین و سوال برانگیزترین نقش خواجه در جهان اسلام، یعنی نقش عملی یا تقویتی او در حمله هلاکو به بغداد پرداخته شده است . فصل چهارم به اندیشه سیاسی خواجه نصیر و میزان تحقق عملی آن در اقدامات وی پرداخته شده است . خواجه نصیر به عنوان یکی از برجسته‌ترین متفکران قرون وسطای اسلام، جزو منحصر بفردترین شخصیتهائی است که توانست در طول حیات خود نقش دوگانه‌ای را ایفا کند. وی در حالی که نیمی از عمر سیاسی و علمی خود را در خدمت اسماعیلیه بود، به خدمت مغولان رسید. بررسی شیوهء عملکرد و تفکر خواجه در این فصل نشان می‌دهد که او بیش از هر چیز، علم‌گرا بود. به همین منظور برجستگی فعالیتهای علمی او در ریاضی و نجوم به مراتب از تالیفات سیاسی و اخلاقی او بیشتر است . در آخرین فصل این پایان‌نامه، آثار فرهنگی و علمی برجای مانده خواجه در ایران بررسی خواهد شد. بدون تردید وی دهها اثر مکتوب از خود بجای گذاشته و تحقیقات وسیعی را در ریاضیات ، هندسه، منطق کلام و ... داشته است .
بازتاب اندیشه های خواجه نصیرالدین طوسی در کنش های سیاسی و فرهنگی او
نویسنده:
زینب معرفیون
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابوجعفرمحمد بن محمدبن حسن بن ابوبکر طوسی معروف و مشهور به نصیرالدین طوسی در سال 597ه.ق در طوس بدنیا آمد.شناخت اندیشه ها وعملکردهای سیاسی وفرهنگی وی بدون درک مناسبی از فضای سیاسی، فکری واجتماعی دوران حیات او امکان پذیر نیست .زیرا وی شاهد وقایع سیاسی و اجتماعی نظیر حملات مغولان واستیلای آنان وانقراض دولت اسماعیلیان و خلافت عباسیان بود.به همین جهت برای به ثمر رسانیدن هدفهای سیاسی وفرهنگی خود در دورانی مملو از هرج ومرج سیاسی، دست به کارهای دیوانی وسیاسی ودر نتیجه ملازمت امراء وپادشاهان زد.نخست حضور وی در دستگاه اسماعیلیان وسپس مغولان دلیل روشنی براین مدعاست.البته همراهی وی با آنها صرفا به این جهت نبود که تحت نفوذ آنها قرار بگیرد,بلکه برای اصلاح وهدایت آنها بود، تا از اقتدار آنها جهت پیشبرد اهداف خود بهره ببرد.لذا ضمن تحقیق وتألیف که آن را مبنای کار خویش قرار داده بود، رصدخانه ای را در مراغه تأسیس کرد که مهمترین اقدام علمی وفرهنگی وی به شمار می آید. البته خواجه نصیر همزمان که توجه اش به امر دانش وقدرت بود,به سیاست نیز معطوف بود ودر زمینه های سیاسی ومدیریت سیاسی دارای نظریه های خاص است.که با عملکردهای سیاسی وفرهنگی وی منطبق هستند.به نحویکه کتابی در این زمینه بنام اخلاق ناصری را به رشته ی تألیف در آورد که مباحثی پیرامون سیاست وحکومتداری راطرح میکند.همین امرنشان ازاهمیت طرح اندیشه سیاسی وی در تاریخ اندیشه های اسلامی می باشد.در این پژوهش سعی می گردد تا بازتاب اندیشه های خواجه ورابطه ی معنا دار آنها با کنش های سیاسی و فرهنگی او مورد واکاوی قرار بگیرد.
اندیشه و رفتار سیاسی علمای شیعه (از غیبت تا قرن هفتم یا از ابن‌بابویه تا ابن‌ادریس )
نویسنده:
محبوبه جودکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام سیاسی‌ترین آئین توحیدی است . شرط عملی شدن بسیاری از احکام آن وجود دولتی دینی است . اولین شکاف عمیق در جهان اسلام بر سر جانشینی پیامبر رخ داد و منجر به تمایز عقیده‌ای شد که پیروان آن مهمترین رکن آن را امامت می‌دانند. در فلسفه سیاسی شیعیان، امام جانشین یامبر در همه شوون مربوط به وی جز نبوت خاصه است . شرط احراز منصب امامت ، منصوص و معصوم بودن و اعلمیت است . از شیعیان این شرط را تنها 12 امام شیعه‌دار هستند. در دوران حضور ائمه، آنان خود علیرغم مبسوط الیه نبودن-تنظیم حیات سیاسی شیعیان را بر عهده داشتند. سختگیری و فشار فراوان خلفا منجر به غایب شدن دوازدهمین امام گردیده اما پیش از آن امام مهدی (ع) علما را به عنوان جانشینان خود در حوادث واقعه برگزیر. بحران ناشی از غیبت امام زمان (ع) و نامعلوم بودن زمان ظهور او و شرایط پدیده آمده ناشی از حکومت یافتن آل‌بویه شیعی مذهب ، فرصتی را پدید آورد تا علمای شیعه بتوانند نظریه امامت را تدوین کنند. آنان در این مرحله همچنان بر لزوم بدست‌گیری امر حکومت تنها امام معصوم و نامشروع بودن هر حکومتی غیر از آن تاکید کردند. تحت تاثیر و نفوذ و غلبه جریان عقل‌گر در محافل شیعی و مواجه با واقعیت موجود-سلطان جائز و نامشروع-و فقدان امام معصوم، فقهای شیعه جواز همکاری محدودی را با این نوع حکومت ، در جهت حفظ حقوق و منابع جامعه شیعی، صادر کردند. آنان با تفسیر روایات ، امور مربوط به وظایف دینی امام در تبیین و تفسیر شریعت را به خود اختصاص دادند. گر چه برخی از آنان قائل به آن بودند که فقیه، در صورت توانایی می‌تواند بخشی از وظایف مربوط به امامت را برعهده گیرد لیکن این تفویض به اندازه‌ای نبود که بتواند نیازهای جامعه شیعیان را برآورده سازد. علمای شیعه با محصور دانستن صلاحیت رهبری و حکومت جامعه به امام معصوم و نیز نامشروع دانستن هر حکومتی در دوران غیبت امام و عدم ارائه تئوریی مبنی بر کسب قدرت از سوی خود آنان عملا این سوال را که متوالی اداره امور سیاسی و حکومتی شیعیان در زمان فقدان امام معصوم کیست ؟ بی‌پاسخ نهادند.
سیر تحول نظریه حکومت در فقه امامیه
نویسنده:
مسیح محمودی سوق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق محقق از طریق روش کتابخانه ای و مطالعات پدیدارشناسی موضوع را در طول فرآیند زمان پیگیری نموده و به دلیل ماهیت تاریخی - سیاسی پژوهش - آراء و اندیشه سیاسی فقها در بستر فقه سیاسی مورد مطالعه قرار گرفته است و در نتیجه آن ضمن اثبات اصالت نظریه حکومت در اسلام در تمامی ادوار تاریخی نظریه ولایت فقیه و دلایل آن- شرایط و ویژگی های حاکم اسلامی - شوون و اختیارات فقیه تداوم یافته و راهبرد عالمان دینی و فقه شیعی در اتخاذ سیاست تقیه - تعامل - اعتراض -انقلاب و تإسیس تابعی از شرایط متغیر تاریخی و بروز رفتارهای متفاوت حاکمان بوده است.
تعامل نیست‌انگاری و مدرنیته در اندیشه سیاسی نیچه
نویسنده:
غلام حسین نصیری جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع بررسی این رساله، پدیده‌ی موسوم به نیست‌انگاری است و در نظر داریم، چگونگی و هاهیت تعامل از این پدیده را با مدیرنیته [متافیزیک مدرنیته]، در اندیشه‌ی سیاسی فریدریش نیچه، بسنجیم. فرض ما برای مبنا استوار است که پدیده‌ی نیست‌انکاری، به عنوان یک بیماری عقیدتی عصر مدرن، حاصل و پی‌آمد طبیعی اعتقاد انسان به بنیادهای متافیزیک مدرنیته می‌باشد. در این معنا، نیست‌انگاری، به مفهوم پوچی و بی‌معنایی وجود، ریشه در آرمان‌ها و ایده‌آل‌های متافیزیکی دارد. متافیزیک ، در اشکال کهن و نوین ظاهر می‌شود: ابتدا، متافیزیک کهن یا مدرنیته‌ی اولیه که در اشکال نیست‌انگاری منفعل، عقل سقراطی، دوگانه‌انکاری (آپولون و دیونوسوس ، نیک و بد، جسم و جان) و اخلاق واکنشی ظاهر می‌شود. در این مرحله است که نیست‌انگاری ظهور می‌یابد. سپس ، متافیزیک مدرن یا مدرنیته‌ی نوین که در اشکال انسان‌گرایی (سوژه‌ی انسانی، علم‌گرایی، واپسین انسان)، خواست حقیقت و تاریخ‌گرایی، به نقطه‌ی تکامل خود می‌رسد. مدرنیته در این مرحله، نیست‌انگاری را به اوج و تعالی می‌رساند. در مقابل فرضیه‌های ابطالی موردنظر، [در اشکال متافیزیک کهن و نوین] به طرح و ارایه فرضیه‌های اثباتی در اندیشه‌ی نیچه که در واقع آنتی‌تز فرضیه‌های ابطالی مذکور هستند، نیز پرداخته می‌شود که شامل فرضیه‌های نیست‌انگاری فعال، جهان ما قبل عقل سقراطی، سنتز اسطوره‌های آپولون و دیونوسوس ، فراسوی نیک و بد، یگانه‌انگاری جسم و جان، اخلاق کنشی، ابرانسان، خواست قدرت و بازگشت ابدی، می‌شود. با تحقق فرضیه‌های اثباتی مذکور، نیست‌انگاری به زوال خود می‌رسد. بدین ترتیب ، هر کدام از فرضیه‌های اثباتی و ابطالی فوق، به صورت تقابل دوتایی مطرح می‌شوند، طوری که در هر یک از فصل‌های نه‌گانه‌ی پژوهش ، ابتدا فرضیه‌ی ابطال‌پذیر مطرح و مورد ابطال قرار می‌گیرد، سپی در مقابل آن، فرضیه‌ی اثبات‌پذیر، به عنوان آنتی‌تز مطرح و اثبات می‌گردد.
ولایت فقیه در اندیشه سیاسی اهل سنت با تاکید بر فقه شافعی
نویسنده:
موسی یاری خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: موضوع حاکمیت و امامت جامعه اسلامی و نیز مباحث سیاسی و اجتماعی در آموزه‌های اسلامی به طور مبسوط و کامل بیان شده است. اما با توجه به نیاز جهان اسلام به نظریه‌های نو در ساحت اندیشه سیاسی که منطبق بر دو عنصر زمان و مکان باشد، استخراج و ارائه این نظریه‌ها امری ضروری به نظر می‌رسد. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته شده است پیگیری و بررسی موضوع ولایت فقیه در فقه شافعی می‌باشد. تأکید فقه سیاسی شافعی بر عناصر اساسی در مورد امام و حاکم جامعه اسلامی از قبیل اجتهاد، عدالت و مدیریت و نیز شیوه کسب قدرت و جایگاه نخبگان سیاسی و دینی و نیز نقش مردم در این مکتب فقهی قرابت‌ها و نزدیکی‌ فراوان با نظریه ولایت فقیه در فقه امامیه دارد. بنابراین آنچه قابل اثبات می‌باشد در این زمینه همراهی و تطابق فراوان این دو نظریه در هر دو مکتب فقهی می‌باشد. لذا می‌توان گفت سرچشمه هر دو ساختار و نظریه، منابع غنی قران و سنت می‌باشد. هرچند در شکل و شیوه تحقق متفاوت می‌باشند اما هر دو از یک سرشت و ماهیت مشترک برخوردار می‌باشند. بنابراین می‌توان مدعی شد که نظریه ولایت فقیه اختصاص به فقه سیاسی امامیه ندارد و این نظریه و نظام سیاسی در فقه سیاسی اهل سنت و به خصوص فقه سیاسی امام شافعی وجود دارد. هر چند رسیدن به الگوهای مشترک در حوزه اندیشه سیاسی جهان اسلام که زمینه وحدت و همگرائی را در جهان اسلام ایجاد کند، نیازمند پژوهش‌های بنیادین و کاربردی بیشتری است اما آنچه به طور قطع می‌توان مطرح کرد حضور تأثیرگذار فقه و اندیشه سیاسی اسلام در سرنوشت مسلمانان و جهان بشریت در آینده خواهد بود. کلید واژه‌ها: ولایت فقیه، اندیشه سیاسی، امامت، عدالت، امام شافعی.
جایگاه عدالت  در اندیشه‌های سیاسی اسلام
نویسنده:
بهرام اخوان کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر شامل هفتگفتار است . در گفتار اول بحثی لغوی و مفهومی پیرامون عدالتاز دیدگاه اندیشه سیاسی غرباسلام مطح می‌گردد. اشاره به اندیشه غربدر بابعدالتعلاوه بر اینکه به تبیین پیشینه چنین پژوهشی مساعدتمی‌نماید زمینه انجام بحثهای تطبیقی محتمل را ممکن می‌سازد. در گفتار دوم عدالتدر قرآن و سنتنبوی مطرح می‌گردد و در گفتار سوم عدالتدر اندیشه سیاسی امام علی (ع) مورد مداقه قرار می‌گیرد. انتخابعلی (ع) بخاطر آن استکه کلیه فرق اسلامی بر فضیلتو منقبتایشان (حال چه به عنوان امام اول مسلمین، و یا خلیفه چهارم) معترفبوده و بر احترام والای وی پای می‌فشارند. گفتار چهارم به عدالتدر کلام دینی و سیاسی و فرق آن یعنی شیعه، معتزله و اشاعره و خوارج و مرجئه در پنج بخشمجزا می‌پردازد. به دلیل تاثیری که فلسفه یونانی افلاطون و ارسطو، و اندیشه سیاسی ایرانشهری بر اندیشه‌های سیاسی متفکرین اسلامی داشته است ، گفتار پنجم در دو بخشبه ترتیببه عدالتدر فلسفه سیاسی افلاطون و ارسطو، و عدالتدر اندیشه ایرانشهری می‌پردازد. گفتار ششم اختصاصبه عدالتدر نحله‌های مختلفاندیشه‌های سیاسی اسلام دارد. بخشاول عدالترا در فلسفه سیاسی فارابی، ابوعلی‌سینا و خواجه‌نصیرالدین طوسی بررسی می‌کند و بخشدوم مختصعدالتدر اندیشه سیاسی اندرزنویسان و ادبا دارد. در فصول این بخشآراء خواجه نظام‌الملک ، و پاره‌ای از ادبا - با تاکید بر نظریاتو آثار سعدی - در مورد عدالتپژوهششده است . بخشسوم گفتار ششم اختصاصبه بررسی عدالتدر اندیشه سیاسی مورخ و فیلسوفاجتماعی، ابن‌خلدون دارد، که برخی نحله فکری او را جزء مورخین و برخی جزء فلاسفه برشمرده‌اند همچنانکه پاره‌ای او را به داشتن نحله یا گرایش"سیاسی - اجتماعی" منصفکرده‌اند. بخشچهارم هم اختصاصبه عدالتدر اندیشه سیاسی فقهای شیعه و اهل سنتدارد و نظر مذاهبپنج‌گانه (شیعه جعفری، حنفی، مالکی، حنبلی، شافعی) در این موارد به تفصیل سنجیده شده و خصوصا در فصل سوم، اهمیتسیاسی جایگاه فقهی عدالتو ارتباط آن با مباحث"مشروعیت " و "امنیت " مطرح گشته است . نکته حائز اهمیتآن استکه در بررسی نظرگاههای مذاهبو فرق و اندیشمندان در بابعدالت ، به نوع موضع آنها در مواجهه با نظامها و حکام خودکامه و جائر اشاره گشته و سعی شده استکه با این شاخصبه تبیین بهتر رابطه "نوع نظریه‌پردازی در بابعدالتو رکود کاربرد این نظریات "، و "خودکامگی و میزان آن" کمکشود. به عنوان مثال تجویز یا عدم تجویز قیام علیه حاکم جائر و خودکامه از شاخصهای مهم نوع مواجهه با حکام مزبور است . همچنین به علتاهمیترابطه‌ای که میان دو مفهوم عدالتو آزادی وجود دارد، ضمیمه‌ای جهتتبیین این ارتباط اختصاصیافته است .
فلسفه ی انتظار و آثار آن در جهان بینی سیاسی شیعه
نویسنده:
مهدی اله یاری بیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از نیک‌بختی‌های انسان‌های سده‌ی اخیر این بود که شاهد شکل‌گیری موج مواج بیداری دینی در سراسر دنیا بودیم؛ به ویژه در جهان اسلام و آن هم در منطقه‌ی خاورمیانه که برای ما ایرانیان این مسئله دو چندان اهمیت دارد. زیرا ما شاهد اولین موج برانگیزاننده بیداری اسلامی بودیم که به یکی از مهمترین انقلاب‌های جهان منتهی شد و عظمت و شکوهش دنیا را به حیرت و تحیر واداشت که در سایه ایدئولوژی شیعی و نظریه امامت و مهدویت شکل گرفت.دامنه‌ی این رویداد شگفت‌انگیز آنقدر گسترده بود که نظریه‌پردازان گوناگون در سراسر گیتی در پی چون و چرائی انقلاب اسلامی 1357 ایران برآمدند و دوست و دشمن به این نکته معترف بوده و هستند که عامل اصلی هم‌پیوندی و خیزش و قیام مردم ایران، ایدئولوژی شیعی بوده است. پس جا دارد که دانش‌پژوهان ایرانی برای شناخت این ایدئولوژی و ابعاد گوناگونش که بی‌گمان درون‌مایه‌ی اصلی آن «انتظار» است، هرچه بیشتر کوشا باشند.نیک می‌دانیم که در دنیای اسلام نخستین شکاف‌ها و شقاق‌ها خاستگاه سیاسی داشت و در پی آن پیامدهای سیاسی مهمی در بر داشت. به تعبیر اسلام‌شناسان فتنه‌ی کبری که موجب شکاف جامعه اسلامی گردید، بر سر جانشینی پیامبر اسلام (ص) پدیدآمد.به بیان دیگر «امامت» که در نظر شیعیان ادامه‌ی رسالت و نبوت بود و بر مبنای وصایت تعیین می‌گردید، در سقیفه شکل دیگری یافت و قدرت‌پرستان و دنیا دوستان، شکار حکام دینی شدند و زلال امامت را که به مهدویت منتهی می‌شد، با گِل طمع و با فریب دیو دنیا، تیره و تار کردند.مسأله‌ی امامت اساساً مسأله‌ای است تالی تلو نبوت، ولی نه به این معنی که مقامش از هر نبوتی پایین‌تر است، بلکه مقصود این است که چیزی است شبیه نبوت که انبیای بزرگ الهی این را هم داشته‌اند. یعنی نبوت را با امامت توأم داشته‌اند.در بینش شیعی، فلسفه اصلی ظهور و انتظار از دیدگاه سیاسی این است که عدالت در سراسر گیتی گسترش یابد و جور و بیداد از میان برود و مدینه کمال مطلوب و فاضله‌ای ایجاد شود که رهبری آن در دستان مهدی موعود (عج) است.از این‌روی می‌توان گفت جهان‌بینی سیاسی شیعه همراه با نوعی بینش مثبت روی به کمال دارد و هرچه که تاریخ پیش می‌رود، شیعه به آن کمال مطلوب نزدیکتر می‌گردد. حال آنکه در بینش غیرشیعی این رویکرد مثبت نسبت به تاریخ وجود ندارد، فرقه‌ها و مذاهب غیرشیعی اسلامی بر این اعتقادند که جامعه کمال مطلوب را پشت سرگذاشته است و هرچه که جلوتر می‌رویم فاصله‌ی ما از آن جامعه کمال مطلوب بیشتر می‌شود! این تفاوت میان دو گروه اسلامی مسأله‌ای بسیار مهم و بنیادین است که در این رساله به تبیین آن خواهیم پرداخت.
قدرت در اندیشه سیاسی امام جعفر صادق (ع) (رئیس مکتب جعفری)
نویسنده:
قاسم سیدآقائی احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگاه به مفهوم و معنای قدرت از گذشته تا کنون و باپیشرفت علوم و تفکیک علوم انسانی از هم، باعث ارائه تعریفی فراتر از تعریف لغوی و فراوانی تعاریف شده است. نقش کلیدی مفهوم قدرت در علم سیاست متفکران سیاسی را برآن داشت تا نسبت به، روز رسانی تعریف و تطبیق آن با زمان و کشف لایه های پنهان آن اقدام فراوانی انجام دهند.دیدن قدرت به صورت خرد و شبکه ای و حضورش در همه لایه ها و سطوح زندگی اعم از سیاست؛ اقتصاد، اجتماع و علم و فرهنگ و ... حتی بدون اجبار و زور از مشخصه های تعریفی نو از آن است.سیره نظری و عملی ائمه معصومین (ع) به خصوص امام جعفر صادق (ع) به عنوان رئیس مکتب جعفری و ایجاد شبکه ای کرسی تدریس و نشر دانش و فرستادن شاگردانش به دیگر نقاط از مواردی است که در چارچوب تعریف شده قدرت مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.کشف رابطه بین اندیشه شیعه و قدرت ازاهداف این تحقیق است .پاسخ به سئوالاتی همچون نگرش امام صادق (ع) به قدرت ، تاثیر عنصر زمان و مکان بر اندیشه و رفتار امام(ع) و در نهایت شیوه امام(ع)، ما را در رسیدن به هدف تحقیق رهنمون خواهد کرد. در نهایت فرضیه تربیت نیروی انسانی، ایجاد کرسی های فقهی و علمی و نهادینه‌کردن علوم عقلی و نقلی به عنوان مولفه های قدرت، و جایگزین کردن جهاد علمی به جایقیام مسلحانه مورد بررسی قرار می گیرد.با نگاهی به سیره نظری و عملی امام در می یابیم امام هم به قدرت سخت و هم به قدرت نرم اعتقاد داشت و اما با توجه به شرایط زمانی و مکانی شیوه نرم را ترجیح می دادند و تربیت نیروی انسانی، ایجاد کرسی های فقهی و علمی و نهادینه ‌کردن علوم عقلی و نقلی را به عنوان مولفه های قدرت، مورد توجه قرار دادند.
بیداری اسلامی و تحول در اندیشه سیاسی اهل سنت
نویسنده:
سمیرا سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحلیل تحولات مربوط به بیداری اسلامی از منظر های مختلفی می تواند صورت بگیرد. رساله حاضر درصدداست تا از منظر اندیشه سیاسی و با رویکرد روش شناسی بازتابی به ارزیابی این تحولات و نسبت آن با اندیشه سیاسی اهل سنت اقدام نماید. با توجه به یکسری شاخص ها و ویژگی های بنیادین اهل سنت، علی القاعده هیچ یک از انقلاب ها و تحولاتی که در کشور های اسلامی رخ داده، محقق نمی شد.از این رو به نظرمی رسد، تحولات اخیر در این کشور ها حکایت از تحولی در اندیشه های اهل سنت دارد. سنتز و تعامل میان وجوه سوبژکتیو و ابژکتیو در رویکرد روش شناختی رفلکسیو ما را به این دیدگاه رهنمون می کند که؛ تحولات اخیر در قالب بیداری اسلامی زمینه تحول در اندیشه سیاسی اهل سنت را فراهم کرد و متقابلاً اندیشه سیاسی جدید اهل سنت نیز مقوّم شکل گیری و تداوم بیداری اسلامی شد. پیامد نهایی این تحول؛ همگرایی دو تفکر اهل سنت و شیعه را نوید می‌دهد.
  • تعداد رکورد ها : 203