جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
راهکارهای قرآن برای تحقق سبک تربیتی مبتنی بر تکریم شخصیت
نویسنده:
سمیه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از‌جمله سبک‌های تربیتی قرآن، سبک تربیتی مبتنی بر تکریم شخصیت است. با راهکارهای قرآنی این سبک تربیتی تحقق می‌پذیرد. سعادت انسان در گرو تربیت قرآنی است. انبیا هدف خود را تعلیم و تزکیه معیّن کرده‌اند. یکی از شیوه‏های مهم تربیت و هدایت «شخصیت دادن» به افراد است چنان‌که تحقیر و کوچک‌شمردن انسان زمینه دنیاپرستی و گرایش به امور پست و یکی از عوامل مهم انحراف اوست. هرکس از افراد ملاک منش و شخصیت ایده‌آل خویش را در چیزی به اشتباه یا به واقعیت می‌جوید، بعضی‌ها داشتن ثروت، شوکت، مقام و لباس و... را ملاک تکریم‌شخصیت خود می‌دانند؛ اما قرآن تکریم شخصیت فرد را به تقوا، پرهیزگاری، پاکدامنی و دانش می‌داند. تکریم شخصیت از مباحث مهم در حوزه انسان‌شناسی است؛ در علوم مختلف مانند: فلسفه، عرفان، کلام، فقه و... مورد بحث است. تکریم شخصیت با عنوان کرامت انسان درمنابع دینی وجود دارد. در کتاب‌های دیگر هم، به عنوان یکی از روش‌های تربیتی مورد بحث است. جایگاه تکریم شخصیت در رویکرد قرآنی، رفیع‌ترین جایگاه است. منابع استفاده شده در پایان‌نامه، کتابهای تربیتی مرتبط با موضوع تحقیق وکتابهای تفسیری، کتابهای فهرست موضوعی تفاسیر و فرهنگها، منابع الکترونیکی و... است. روش تحقیق، روش توصیف و تحلیل محتوا است. از ابتکارهای تحقیق، جدید بودن موضوع و ساختار آن است. تحقیق شامل پنج فصل است. در فصل اول عنوان تحقیق، سوالات و مباحث مربوط به آن تفهیم شده است. در فصل دوم عواملی که باعث حقارت شخصیت فرد می‌شود، تحت عنوان آسیب‌شناسی آمده است. فصل سوم مربوط به تکریم‌هایی است که به خاطر انسان بودن فرد صورت می‌گیرد. فصل چهارم عهده‌دار تکریم‌هایی است که به فرد مومن به خاطر ایمانش به او از جانب خداوند اعطا می‌شود. در فصل پنجم برخی افراد تکریم شده معرفی ‌گردیدند و این خود یک راهکار ملموس برای ترویج و تحقق این نوع از سبک تربیتی است. ست.
تحلیل و بررسی مبادی اجتهاد با تأکید بر دیدگاه فقهاء معاصر
نویسنده:
وحید هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اجتهاد از دیر باز دارای اهمیت فراوانی در حوزه احکام اسلام بوده است، زیرا اجتهاد به عنوان یکی از مهمترین راه کار های استخراج نظریات عملی اسلام در حوزه احکام و حقوق شرعی است. بررسی مبادی و مقدمات اجتهاد نیز به واسطه تاثّر مقدمه از ذی المقدمه دارای اهمیت فراوانی است، تا جایی که در عصر جدید بررسی مبادی علوم، خود به شکل علمی مستقل درآمده است. لغویون و اصولیون در معنای لغوی و اصطلاحی اجتهاد اختلاف نظر هایی دارند. به طور کلی اجتهاد به معنای سعی و تلاش برای تحصیل حجت شرعی است. از آنجایی که شناخت تکلیف شرعی و وظیفه عملی دارای ارزش و اهمیت به سزایی است، لذا اجتهاد نیز دارای اهمیت قابل توجهی است. از طرفی اجتهاد دارای مبادی و مقدماتی است که علوم دیگری متکفل بحث از آن ها و برررسی آن ها می‌باشند، اما بر فقیه لازم است پیش از ورود به مباحث اجتهادی آنها را فراگیرد. مبادی در اصطلاح در دو معنای عام و خاص به کار می‌رود. در معنای عام هر گونه مطالبی که قبل از ورود به یک علم نیاز به طرح و بررسی داشته باشد، مانند رؤوس ثمانیه و غیر آن را شامل می شود و در معنای خاص برخی از علوم مقدماتی برای ورود به علم هستند. از طرفی دیگر مبادی در دو حوزه مبادی تصوری و تصدیقی قابل بررسی است. مبادی یا مقدمات علمی اجتهاد، به سلسله دانش هایی گفته می‌شود که فراگیری آنها، برای مجتهد، جهت استنباط احکام لازم است. همانطور که از فقهاء تایید کرده اند؛ اجتهاد در عصر ائمه معصومین (ع) متوقف بر مقدمات علمیه نبوده است و اجتهاد در استفاده و کسب کلام معصوم خلاصه می‌شده و نهایتا برخی از قواعد عرفی مانند حمل مطلق بر مقید، ظاهر بر اظهر و غیره مورد نیاز واقع می‌شد اما اجتهاد در عصر غیبت و پس از آن به شناخت علومی برای استنباط حکم شرعی متوقف است؛ و این علوم مقدمات اجتهاد نامیده می‌شود. برخی از مبادی اجتهاد عبارتند از: علوم عقلی همچون فلسفه و منطق و کلام و اصول فقه، علوم نقلی همچون احادیثو تفسیر قرآن ، علوم ادبی همچون صرف، نحو، معانی و بیان. این نوشتار به بحث و بررسی مبادی اجتهاد و حیطه نیاز به آن ها در اجتهاد می‌پردازد. از یک منظر کلی علوم با یکدیگر رابطه دارند و لذا نمی توانند به صورت کاملا مستقل رشد و پیشرفت چشمگیری داشته باشند. اما گاهی برخی از علوم با یکدیگر تمایز موضوعی کلی داشته و در یکدیگر تاثیر ندارند. یکی از مهترین نمونه ها تمایز فقه و فلسفه است زیرا فقه به امور تشریعی و فلسفه به امور تکوینی می پردازد. علوم دیگری مانند منطق و کلام و اصول فقه و نیز تفسیر قرآن و علوم حدیثی و علوم ادبی از جمله علومی هستند که تاثیر آن ها در اجتهاد غیر قابل انکار است. در این نوشتار به ذکر مبانی و مثال هایی از تاثیرات این علوم در حوزه های مختلف در اجتهاد پرداخته شده است.
هویت و بحران هویت دینی، پی‌آمدها و راه‌کارها از نظر امام علی (ع)
نویسنده:
رحیم انور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در روزگار حاضر، سقوط معنویت و ارزش‌‌های دینی، جایگزینی ضدارزش‌ها به جای ارزش‌ها و بی‌هویتی و خودباختگی به جای بیگانه ستیزی از جمله دردهاى مزمن و خطرناکى است که بر اثر استیلای فرهنگ بیگانه از خدا، دیانت و معنویت، انسانیت انسان را تهدید مى‏کنند. بدین لحاظ طرح مبحث هویت و بحران هویت دینی، در ابعاد مختلف از جمله نیازهای ضروری جامعه کنونی می‌‏باشد. در این راستا،نگارنده،با روش‌توصیفی‌ـ تبیینی از نوع تحلیل محتوا ‌‌ابتدا با گذری اجمالی بر مفهوم‌شناسی و تعاریف واژگان هویت و بحران هویت به چگونگی پیدایش هویت دینی و بحران آن از منظر امام علی × پرداخته است. و با استفاده از بیانات بلند امیر بیان علی × و مطالب جدید از کتاب‌‌های روز و تطبیق آن‌ها با هم به هدف اصلی خود که همان نایل شدن به این مدعا که «خود آگاهی فرد نسبت به خویشتن» عامل اساسی هویت‌یابی دینی است؛ دست یافته است. و نیز این نکته را اثبات کرده است که بشر امروز که از غیبت گوهر تابناک دین و دین مداری در حیات خود در عالم بحران‌زدگی دینی رنج‌‌های بی‌شماری را متحمل می‌شود زایید? «بحران معرفتی و جهل به خود» است.بر این اساس، ابتدا مطلب را با کلام آسمانی علی × «هر که خود را شناخت به نتیجه و غایت هر شناخت و دانشی دست یافته است» و «خود فراموشی و غفلت از فطرت عالمه» انسان را به بحران‌زدگی دینی گرفتار و در نتیجه او را به حیوانی به صورت، انسان که جز خور و خواب و شهوت فکری در سر نمی‌‌پروراند؛ به اثبات مدعا پرداخته است.اما هرگز هویت دینی و در کسوت دین بودن به معنای نفی تجددگرایی و مدرنیته نیست بلکه می‌توان با نظر تفکیک، میان عنصر ثبات و تغییر دین در یک هم کنشی و هم نشینی میان هویت دینی و تجددگرایی آشتی بر قرار نمود به نحوی که هستی یکی مستلزم نا بودی دیگری نشود.در نهایت با استناد به کلمات گهر بار امام علی × احساس پوچی و هیچ انگاری، وازدگی در مقابل فرهنگ بیگانه و تردید یا انکار دین را از جمله پی آمدهای بحران هویت دینی دانسته و برای برون رفت از این بحران، راه کارهایی هم چون؛ برداشت صحیح از مفاهیم دینی، ایجاد انسجام میان عقیده، گفتار و کردار، دین باوری معنا گرایانه با توانمندی عقلانی، و بالاخره درونی کردن دین را ارائه کرده است.
روش شناسی تفسیر الکاشف
نویسنده:
محمد محمدی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهتفسیر الکاشف تألیف محمدجواد مغنیه از علمای لبنان در قرن معاصر است که مفسر سعی دارد قرآن را بر اساس نیازهای جامعه و نسل جوان تفسیر نماید. ویژگی این تفسیر گرایش تربیتی و هدایتی آن است. مرحوم مغنیه با مبنا قرار دادن الهی بودن متن قرآن، توجه به قرائت صحیح، حجت بودنظواهر و پذیرش قواعدی چون توجه به سیاق آیات، نسخ برخی آیات و ارجاع متشابهات به محکمات، به تفسیرقرآن پرداخته است .مرحوم مغنیه در موارد بسیاری از تفسیر خود از روش تفسیر قرآن به قرآن استفاده کرده است و همه قرآن را در حکم کلام واحد می داند که برای پی بردن به مفهوم و مراد واقعی در هر آیه باید به آیات مشابه آن مراجعه کرد.ایشان، همچنین، رجوع به کلام اهل بیت? را قبل از هر چیز در تفسیر لازم می داند.مغنیه از روش عقلی نیز در تفسیر آیات استفاده نمودهاست.مهمترین گرایش این تفسیر، گرایش اجتماعی است که مولف سعی در حل مشکلات عصر خود و جستجوی پاسخ آنها از لابلای آیات قرآن دارد. البته گرایشهای دیگری مانند گرایش ادبی، کلامی، علمی و تقریبی نیز در این تفسیر وجود دارد .درباره گرایش علمی، علامه مغنیه(ره) معتقد است قرآن کتاب هدایت و سعادت بشر است و هر آنچه دراین باره لازم بوده، در قرآن آمده است. اما قرآن کتاب علمی نیست و تلاش برای ایجاد ملائمت بین قرآن و علم جدید صحیح نمی باشد، البته کمک گرفتن از حقائق علمی برای فهم بعضی آیات اشکال ندارد.این تفسیر از تفاسیر ترتیبی و منظم است و روش مفسر این است که در آغاز، واژه های مشکل را معنا می کند و سپس اعراب و نکات ادبی را بیان می کند. پس از آن با کمک آیات دیگر و احادیث اهل بیت ? به معنا و پیام آیات می پردازد. بحثهای تاریخ یا اعتقادی یا اخلاقی را پیرامون آیات مطرح می نماید. ایشان اعتقادی به تناسب آیات و سور و پیوند آنها به دلیل نزول تدریجی آیات، ندارد. جناب مغنیه در مورد نقل اسباب نزول و حوادث تاریخی بسیار محتاطانه عمل می نماید و تنها به نقل موارد یقینی و قطعی اکتفا می کند.
بررسی نقدهای فریتیوف شوان بر مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم
نویسنده:
محمد جاودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فریتیوف شوان از دانشمندان طراز اول سنت گرا در آثار پر شمارش، مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم را نقد بسیارکرده و بدین شیوه، خبط و خطاهای تجدد مسلکی را بر ملا ساخته است. برخی از نقدها، بدیع نیستند؛ اما نوع پرداخت آنها در کنار جامعیت، سازش ناپذیری، رسوخ تا پایه‌ای‌ترین بنیادهای تجدد و افشای پیامدهای آنها، برنامۀ انتقادی‌ای را که از جنبۀ سلبی تمام به نظر می‌رسد عرضه می‌کند. برنامه‌ای که می‌تواند در اصلاح عیوب جهان متجدد، ما را یاری رساند، خود باختگی‌ها را در برابر هیمنه و سیطرۀ تجدد بی مایه سازد و در دگرگونی رویکرد جهان متجدد به دین و سنت، کارساز افتد و اسباب اقبال به ارزش‌های بسیار آنها را فراهم آورد. فصل نخست این تحقیق، به ملاحظات کلی، ایضاح مفاهیم اصلی مثل سنت، مدرنیسم، و سیر تاریخی آن از نظر شوان و فصل دوم به زندگی، آثار و اندیشه‌های شوان پرداخته است. فصل سوم و چهارم، به ترتیب، نقدهای ناظر به تجدد مسلکی فلسفی و تجدد مسلکی علمی را ذیل عناوینی اصلی چون: عقلی مسلکی، تجربی مسلکی، مادی مسلکی، بشری مسلکی، تکامل مسلکی، روانشناسی مسلکی و مانند آنها گزارش کرده‌اند که ده‌ها عنوان فرعی ذیل آنها گرد آمده است. هریک از این عناوین سنگ بنایی از عمارت تجدد مسلکی است که به نحو مستقیم فلسفی و غیر مستقیم کلامی است. پیش داوری در عین وانمود به خلوّ تحقیق از آن، مسلک سازی در عین مخالفت با هر دین و مسلک، مقصور ساختن عقل در عقل جزوی، محصور نمودن علم در علم تجربی و بدین شیوه نفی خدا و تعالی، انسان را بر مسند خدا نشاندن و به حکم صدفه و تکامل، او را در عداد حیوانات شمردن، دین ستیزی و سنت زدایی و در نتیجه هدیه کردن پوچی، نومیدی، اضطراب، بمب هسته ای، ویرانیِ زیست محیط به بشر و جز اینها، شماری از نقد‌های بسیار شوان بر مبانی مزبور است. فصل فرجامینْ به بررسی خودِ آن نقد‌ها پرداخته است: نقدهایی که از یک سو جامع، قاطع، مبنایی و بنیادی می‌نمایند؛ از سوی دیگر دشواریاب، مبهم، گاه زیاده روانه و بیشتر ذوقي و اقناعي به نظر می‌نمایند تا استدلالی. درمجموع، این نقدها از جهت سلبی کامیاب به نظر می‌رسند، چون کاستی‌ها، ضعف‌ها، مشکلات و ناروایی‌های تجدد و تجدد مسلکی را آفتابی می‌کنند. اما از جهت ایجابی ناکام نشان می‌دهند؛ چون بدیلی برای تجدد و دنیای برآمده از آن پیش نمی‌نهند. گویا نتيجۀ کلّ برنامۀ انتقادی شوان، آن است که انسان بر سر دوراهيِ انتخابِِِ يکي از دو بديلِِ تجدد و سنت است: یا تجدد یا سنت. اين نتيجه، درست، به يکي از نقدهاي رايج شوان که آن را «دوراهه انگاري» ناميده، دچار می‌نُماید. اگر راه چاره، کنار نهادن تجدد و بازگشتن به عهد سنت است، این راه نه ممکن است و نه مطلوب. پس راه و چاره‌ای دیگر می‌باید. آن چاره چیست، آن راه کدام است؟ درپاسخ بدین پرسش مهم، آثار شوان خموش‌اند.
نجات‌‌بخشی ادیان از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
حسین سیاح گرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ب‍ی‌گمان سترگ‌ترين انديشناكی آدمی، در جملگی دورانها و سامانها، چگونگی سرنوشت و فرجام كار او است. در اين ميان آسمان‌باوران را نگرانی افزون‌تر است؛ چه مرگ از نگاه ايشان پايان كار نيست و آدمی را در سرای ديگر، زندگی ديگر و جاودان است. پرسش سرينه آنان اين است كه برای خوشبختی در جهان بازپسين چگونه بايد بود و چه بايد كرد؟ كارگزار و كاردار آفرينش، كه از اين سترگ‌ترين پرسش آدمی‌زاده آگاه بود، آيين خويش را با پيامبران خويش گسيل داشت تا پاسخ آن فراهم آيد. اسلام، فرجامين و برترين نمود آيين ايزدی است؛ از اين رو بهترين پاسخ را برای بشر گرد آورده است، اما پرسش ديگر آن است كه چنانچه پس از فرو آمدن اسلام، گروهی آن را برنتابند و به فرمان پيام‌‌آورش سر ننهند، سرنوشت آنان در ديگرسرای چگونه خواهد بود؟ آيا از آن رو كه مسلمان نيستند جملگی دوزخی‌اند؟ يا از راه آيينهای ديگر نيز می‌توان رستگار شد؟ آشكار است كه هيچ كس را يارای آن نيست كه بهتر از قرآن و حديث چنين پرسشی را پاسخ گويد. نوشتاری كه پيش رو است بر آن بوده است تا نگرگاه اين دو چشمه پاک يزدانی را در اين باره بكاود. گزيده بايد گفت كه از نگرگاه قرآن و حديث، اسلام آيين بهی است و از پسِ فرود آن جملگی آدميان را، بر هر آيينی كه باشند، شايسته و بايسته است تا در برابر پيام‌‌آورش كرنش كنند، به او و آيين او باور آورند و فرمان‌اش را بر ديده نهند و چنانچه دانسته چنين نكنند، ستمگرند و دوزخ سزای ايشان است. آيين خداوندگار يكتا يكی است؛ چه حق را دويی نيست و در هر دوران به فراخور پيامبری كه بر او فرود آمده نمودی كرده است؛ از اين رو جملگی حق است، ولی پس از برانگيختگی محمد امين ـ درود پروردگار دانا بر او و خاندانش باد ـ ديگر آيينها را دوران به سر آمده و اينک فرمان، فرمان محمد است، ولی با اين همه رستگاری تنها از آنِ مسلمانان نيست؛ چه نه اين است كه رستگاری تنها با راست‌كيشی فراهم آيد. چنانچه كسی آيين خويش را آيين بهی می‌‌دانسته و در انديشه گمان جز اين نمی‌برده و آن را پايبند و فرمانبردار بوده، رستگار است و پاداش كردار نيک خويش را خواهد گرفت؛ نيز چنانچه كسی در دريافت آيينی كه پيروی از آن بايسته است كوتاهی كرده، ولی نه از سر غرّه‌گی و كين‌ورزی، بلكه از آن رو كه ناتوان بوده، رستگار است. ناتوانی او از هر گونه‌ای كه باشد بخشودنی است؛ برای نمونه می‌توان از ناتوانی در انديشه، ناتوانی در پيكره، ناتوانی در رفتن به جايی كه می‌توان آموزه‌های آيين استوار را در آن آموخت يا زيستن در جايی كه در آن از آيين پيروی‌بايسته خبری نبوده و آموزگاری نيامده است تا آن آیین را به مردم بياموزد ياد كرد.
مستندات قرآنی مولفه های امامت در حدیث حضرت رضا (ع)در مرو
نویسنده:
محمد ابراهیم اخوان دردشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که از سویی پیامبر خدادر طول 23 سال رسالت خویش، بارها بر این امر تأکید فرمودند که تنها راه هدایت پس از ایشان، کتاب خدا و عترت ایشان یعنی اهل بیت × است؛ و از سویی دیگر شرط رهایی از مردن به مرگ جاهلیت، شناخت نسبت به امام هر زمان است که :« من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه »هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.لذا به منظور فهم بهتر قرآن کریم و نیز فهم کلی تر دین خدا و یافتن راه نجات، معرفت نسبت به امام و مقام امامت، ضروریِ اعتقادِ هر مسلمانِ مومن است.بی شک در این رابطه از مهمترین و با ارزش ترین اسناد امام شناسی، حدیث زیبا و پر مغز امام ابوالحسن الرضا ×به "عبد العزیز بن مسلم" دربار? مقام امام است. حدیثی که در آن نه تنها دریافت، بلکه توصیف حتی شأنی از شوون مقام امامت را، فراتر از عقول پرّان عالمان و موجب حیرت حکما معرفی شده است؛ این مقام جایگاهی است که جز به انتخاب و انتصاب از جانب خدای متعال، در هیچ فرد دیگری محقق نمی شود. در این پژوهش، سعی شده است تا عبارات نورانی این حدیث شریف، از لابه لای آیات قرآن، در روشنای احادیث نورانی اهل بیت و نشانه های قرآن یابیده شود و صحه ای بر حدیث نبوی گذارده شود که هر کدام از آن دو ـ یعنی قرآن و اهل بیت ×_ از دیگری خبر می دهند و از هم جدا نخواهند شد.واژگان کلیدی: قرآن کریم، امام معصوم ×، علم، عصمت، انتصاب الهی، حجت، وارث، هدایت
گستره قرآن در عرصه مبانی علوم انسانی (با تأکید بر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم تربیتی)
نویسنده:
حسین نقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رجوع به قرآن با رویکرد تفسیری نشان می دهد قرآن کریم در عرصه مبانی علوم انسانی ورودی حداکثری دارد. هستی ماوراء ماده (مفاهیمی مانند غیب، عرش، ملائکه، جن و ...)، خداشناسی توحیدی (توحید در خالقیت و ربوبیت)، پیوند دین و دنیا و دنیا و آخرت به عنوان مهم‏ترین مبانی هستی شناختی؛ وجود مستقل و تجرد روح، پیوند روح و بدن، اختیار، تأثیرپذیری توأمان فرد و جامعه از یکدیگر، فطرت، کرامت و خلافت انسان و قرب الهی به عنوان مهم ترین مبانی انسان شناختی و امکان معرفت مطابق با واقع، عدم انحصار ابزار، روش، قلمرو و انواع معرفت در محدوده تجربه یا عقل، معرفت شهودی و وحیانی، معرفی قلب به عنوان مهم ترین ابزار کسب معرفت، معرفی شرایط (همچون ایمان و تقوا) و موانع (همچون گناه و غفلت) کسب معرفت، معرفی خداوند به عنوان معلِّم معرفت، حق محوری و رد نسبی گرایی و کثرت گرایی معرفتی به عنوان مهم‏ترین مبانی معرفت شناختی علوم انسانی است که قرآن کریم بیان می کند. قرآن کریم در اکثریت قریب به اتفاق موارد، مبانی علوم‏انسانی موجود را رد می کند؛ اما صحت معرفی مبانی قرآنی کشف شده به عنوان مبانی علوم انسانی و همچنین نحوه تأثیرگذاری مبانی قرآنی بر نظریات علوم انسانی موجود، مسائلی هستند که سعی شده در هر بخش با ذکر مثالها و نمونه هایی از نظریات جامعه شناسی، روان شناسی، علوم تربیتی و حتی اقتصاد بدان پرداخته شود.
نقد و بررسی دیدگاه‌ها و شبهات مربوط به خاتمیت از دیدگاه آیات و روایات و عقل (نقل و عقل)
نویسنده:
محسن یاراحمدی قرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین آموزه‌های اسلامی، مساله خاتمیت است، مساله خاتمیت و این‌که پیامبر اسلام (ص) آخرین پیامبر الهی است از مسائلی است که همه مسلمین از هر گروه و مذهبی به آن معتقدند و نه تنها دانشمندان بلکه فرد فرد توده‌های مردم مسلمان نیز با آن آشنا هستند و به اصطلاح از «ضروریات اسلام» است که هر کس مختصر معاشرتی با پیروان این مکتب داشته باشد به زودی در می‌یابد که آنان پیامبر اسلام (ص) را آخرین پیامبر الهی می‌دانند، آیات و روایات فراوانی، اسلام را به عنوان آخرین دین الهی و پیامبر اکرم (ص) را به عنوان پایان‌دهنده سلسله پیامبران معرفی کرده‌اند. ارتباطی که این مساله با مسائلی مانند امامت و رهبری و جاودانگی و جامعیت دین دارد، اندیشمندان اسلامی را بر آن داشته است تا در اطراف رازها و اسرار این حقیقت دینی، تاملات بیشتری داشته باشند. شبهاتی که در این پایان نامه به بررسی آنها پرداخته شده است به شرح ذیل می‌باشد: الف) شبهات بخش اول (تشکیک در ادله خاتمیت): 1ـ خاتم النبیین در آیه 40 سوره مبارکه احزاب دلالت بر ختم نبی دارد نه ختم رسل (فرق بین نبی و رسل). 2- تاویل خاتم به انگشتر، زینت، مهر تصدیق (شبهه اول). 3ـ حدیث پیامبر(ص( که فرمودند : من اولین انسان و نخستین پیامبر هستم (شبهه دوم). 4ـ نبی شدن ابراهیم فرزند پیامبر در صورت زنده ماندن (شبهه سوم). ب) شبهات بخش دوم (استدلال بر استمرار نبوت با تکیه بر آیات قرآن): 1ـ استدلال به آیه 35 سوره مبارکه اعراف مبنی بر تداوم ارسال رسول (شبهه اول). 2ـ استدلال به آیه 15 سوره مبارکه مومن مبنی بر تداوم ارسال رسول (شبهه دوم). 3ـ استدلال به آیات 47 و 49 سوره مبارکه یونس و حدیث پیامبر مبنی بر استمرار ارسال رسول بعد از پیامبر(ص) (شبهه سوم). 4ـ دلالت تعدای از آیات قرآن ]نبأ،28 ـ ق،41 و 42ـ مطففین،6ـ فجر،22ـ انعام،158[ مبنی بر استمرار ارسال رسول بعد از پیامبر(ص) (شبهه چهارم). همچنین در بحث عقلی خاتمیت به نقد نظریات اقبال لاهوری، سروش و مجتهد شبستری با تاکید بر آراء ونظریات شهید مطهری پرداخته شده است.
بررسی آموزه تثلیث از دیدگاه متکلمان مسیحی (آگوستین و ... و مقایسۀ آن با توحید از دیدگاه متکلمان مسلمان (خواجه نصیرالدین طوسی و ...)
نویسنده:
ژاله خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مهمترین و در عین حال، مناقشه برانگیز‌ترین مباحث مطرح در دو دین اسلام و مسیحیّت، بحث از خداوند و یکتایی اوست. مسلمانان، ضمن اینکه توحید را در چهار سطح ذاتی، صفاتی، افعالی و توحید در عبادت مطرح می‌کنند، بر اصل جزمی توحید به شدت تأکید کرده و هیچ چیز را در ذات و صفات و افعال، هم‌مرتبۀ خداوند نمی‌دانند و مقام شامخ خداوند را برتر و بالاتر از آن می‌دانند که بتوان برای او شریک و یا فرزندی در نظر گرفت. این در حالی است که مسیحیان، قائل به اصل «تثلیث» هستند، یعنی از میان صفات خداوند، سه صفت او را همراه با ذات او قدیم و ازلی می‌دانند و اینکه طبیعت واحد خداوند، بر این صفات ازلی استوار است. آنان مسیح را کلمۀ خداوند قلمداد می کنند که تجسّم پیدا کرده و برای نجات بشریت از گناه، بر زمین فرود آمده. قرآن، بارها در آیات متعدد، این اعتقاد آنها را مورد حمله قرار داده و مسیحیان را برای داشتن چنین اعتقادی مورد سرزنش قرار داده، اما مسیحیان معتقدند که قرآن، یک آیین سه خدایی را نفی می‌کند که با اصل جزمی مسیحی که ایمان به خدای واحد در سه شخص است، تفاوت دارد و تأکید کلام قرآن بر این حقیقت که خداوند، نه همسری دارد و نه فرزندی را مطابق با تعریف کلیسایی خود می دانند که می گوید، خداوند نه کسی را زاده و نه از کسی زاده شده است. در حقیقت، مفهوم تجسّد، آنگونه که دریافتۀ دانشمندان مسیحی علوم الهی است، اصل جزمی یکتایی خداوند تعالی و لا یتغیّر بودن او را خدشه‌دار می‌سازد. به اعتقاد آنان، خداوند، یکتا و مطلقاً بسیط است اما ماهیت او میان سه شخص الهی: پدر، پسر و روح‌القدس، مشترک است. هدف، در اینجا مقایسه‌ای است میان دو دین اسلام و مسیحیت در بحث از توحید و ارائۀ برخی از همانندی‌ها و ناهمانندی‌ها در این زمینه، و اینکه در نهایت، آنچه حاصل می شود، آن است که آنچه مسیحیت تحت عنوان تثلیث ارائه می‌دهد، منافی با اصل جزمی توحید و یکتایی خداوند بوده و نیز، منافی با تمام سطوح توحید در اسلام است و لذا نمی‌توان به تفاهم میان دو دین مسیحیت و اسلام، در بحث از توحید و یکتایی خدا قائل شد.
  • تعداد رکورد ها : 1287