جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 21
جلوه‌هایی از زندگی پیامبران در قصاید سنایی غزنوی
نویسنده:
قدرت‌اله فرهمندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در ادبيّات عرفاني ،مظاهر كمال انساني ،پيامبران و اوليايند كه خداي تعالي آنان را به ملكوت خويش رهنمون گشته و به عزّ قرب خود مباهي فرموده است . پيامبران و اولياءو همۀ مومنان از نورواحدي هستند. هر كدام از پيامبران به منزلۀپیامبري ديگر و همۀ آنان مظهر صفات نيك و اعمال خير هستند .در مقابل،دشمنان آنان كه بنده و بردۀ نفس سركش و دل بستۀ علايق و شهوات مادي وحيواني هستند همه مظهر شرارت و پليدي اند . بنابراينانسانيكهباترك تعلقات وكشتن نفس امّارۀ خويش و با عنايت خداوند ، به كمال رسيده است ، انسان كاملي است كه حق در او و او در حق زندگیمي كند . چنين انساني در شمار انبياءو اولياء و وارث نور الهي است .با توجه به آنچه گفته شد ،داستان پيامبران ديگر واقعۀ تاريخي نيست كه فقطيك بار اتفاق افتاده و تمام شده باشد .اين داستان ها ممكن است در وجود هر انساني تكرار شود .پيامبران و شخصيت ها و حوادث و اشياء مربوط به آنان ، مظاهر نيروها و و استعدادهايموجود در وجود انسانهستند . انسان مي تواند اين نيرو و استعداد ها را در دو جهت متفاوت سوق دهد و بالقوّه بودن آنها را در وجود خود به فعل تبديل كند.نفس مستعد انسان مانند زمين حاصل خيزي است كه هر دانه كه در آن كاشته مي شود همان دانه نيزمي رويد . اين نفس اگر با عنايت الهي و به درستي تربيت شود و خود را دل بستۀ مادّيات وشهوات نكند، آدم (ع) مي شود كه مفتخر به تاج « كَرَّمنا » مي گردد و اگر درست تربيت نشود و خشم وشهوت بر او غلبه كند ابليس لعين مي شود كه مردود درگاه حق مي گردد.گاهي ابراهيم (ع) مي شود كه مظهر حق و خير و نيكي است ويا نمرودي مي شود كه مظهر همۀ صفات بد وشر و شرك و كفر است . محمد (ص) خاتم الانبياء مي شود كه سراسر وجودش رحمت و عطوفت و مهرباني است و يا ابولهبي مي گرددكه با آتش شرارت و جهل خود همه چيز را مي سوزاند .و بالاخره اينكه موسي (ع) مي شودكه نور الهي بر او متجلّي مي شود و عصا در دستش به اژدهامبدّل مي شود ويا فرعوني مي شود كه جز تكبر و شرارت و فساد چيزي از او سر نمي زند . نتيجه اينكه هر كدام از پيامبران و شخصيت ها و چيزهايي كه به آنان وابسته است نماد و رمزي است كه مي تواند در وجود هر يك از افراد بشر تحقق يابد.
رابطه فقه و اخلاق از دیدگاه غزالی
نویسنده:
مهدیه استاداحمدی بغدادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوحامد محمّد غزّالی از اندیشمندان و متفکّران برجسته و تأثیرگذار در تاریخ اندیشه‌ی اسلامی است. از وی می‌توان با عنوان «فقیه متکلّم» در دوران غزّالی متقدّم و «عارف اخلاقی» در دوران غزّالی متأخّر نام برد. غزّالی هم در زمینه‌ی کسب معرفت و هم در زمینه‌ی پی بردن به احکام و مسائل اخلاقی، روش تلفیقی در پیش گرفته و به عقل و وحی و شهود توجّه می‌نماید.با توجّه به روند حیات علمی غزّالی و با توجّه به بحران روحی که در اواسط عمر او پدید آمد، بجاست که دوران حیات وی را به دو بخش تقسیم کنیم و از آن با نام دوران غزّالی متقدّم و دوران غزّالی متأخّر یاد کنیم. در این تحقیق، دیدگاه غزّالی در مورد رابطه‌ی فقه و اخلاق با تأکید بر این دو دوره از حیات علمی وی بررسی شده است و وجوه تفاوت و تشابه دیدگاه غزّالی متقدّم و غزّالی متأخّر مورد تأکید قرار گرفته است.غزّالی، به صراحت می‌گوید: فقه به خودیِ خود علمی مذموم است و در کنار علوم دنیوی قرار می‌گیرد، مگر این‌که صبغه‌ای اخلاقی به خود بگیرد و هر قاعده‌ی فقهی به نتیجه‌ی اخلاقی بینجامد. وی اخلاق را عبارت از اصلاح و پیراستن قوای سه‌گانه‌ی تفکّر، شهوت و غضب می‌داند و با تأکید بر اصول و فضایل اخلاقی چهارگانه‌ی حکمت، شجاعت، عفّت و عدالت، اخلاق را صبغه‌ای عرفانی می‌بخشد.وی با هدف احیاء علوم دین در کتاب اخلاقی- عرفانی خود با همین عنوان فقه، اخلاق و عرفان را به ترتیب با تعابیر شریعت، طریقت و حقیقت تطبیق می‌دهد و اخلاق را به عنوان گمشده‌ی خود در فقه و عرفان را به مثابه‌ی گمشده‌ی خود در اخلاق جستجو می‌کند و این چنین «فقه اخلاقی» و «اخلاق عرفانی» راترسیم می‌کند و بسیاری از اندیشمندان را متأثر از خود می‌سازد. با بررسی تأثیر متقابل فقه و اخلاق می‌توان از نتایج این پژوهش، در جهت آسیب‌شناسی فقه و تقویت فقه اخلاقی در جامعه استفاده نمود. هم‌چنین می‌توان ریشه‌ی برخی ناهنجاری‌های اخلاقی را مورد مطالعه و پیش‌گیری قرار داد.
وادی های سلوک در چهار مثنوی عطار و مقایسه آن با سفرهای چهارگانه عرفا
نویسنده:
منصوره برزگرکلورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عطار در منطق‌الطیر طریق سلوک را دارای هفت وادی می‌داند: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا. در این مثنوی سالک با شیخ عطار سفر اول را طی می‌کند. هفت وادی همان اطوار سبعه سفر اول هستند که او به زبان عارفانه خود آنها را بیان می‌کند و در نهایت سالکان عطار نیز چون عارف در سفر اول به فنا در ذات الهی می‌رسد.در دومین مثنوی عطار که مصیبت‌نامه است، سالک که فکر قلبی است سیر آفاقی و انفسی در میان تمام کائنات آغاز می‌کند و سرانجام پیامبر اکرم او را به سوی پنج وادی راهنمایی می‌کند که عبارتند ازحس، خیال، عقل، دل و جان. سالک در وادی آخر متوجه می‌شود، در تمام جهان تنها یک حقیقت است و آن ذات اقدس خداوند است. این منظومه در واقع با سفر دوم عرفا مرتبط است چرا که در این مثنوی، سالک سفر در ذات دارد و او در دریای جان غرق می‌شود و برای ادامه سفر خود آماده می‌شود که شیخ عطار آن را در کتاب دیگری آورده است.آن کتاب الهی‌نامه است که در آن شیخ برای جان، شش پسر در نظر می‌گیرد در واقع شش وادی که سالک باید‌ از آنها عبور کند. نفس، آرزوی شهوت دارد. شیطان با وساوس خود او را گمراه می‌کند. عقل خواهان جاه است. علم در پی چیزهای بی‌اهمیت می‌رود در حالیکه علم واقعی، علم کشف اسرار است. فقر پادشاهی ناپایدار دنیوی را می‌طلبد و در نهایت توحید کل است که دین و دنیا را با هم می‌خواهد. این مثنوی ادامه سفر دوم است که سالک در آن به عبودیت می‌رسد و دیگر خود را در میان نمی‌بیند.درآخرین منظومه، اسرارنامه شیخ وادیی نیاورده است و خطاب به انسان هیجده مقاله را سروده و در آنها بتدریج همراه سالک سفر سوم نیز به پایان می‌رساند. در این سفر سالک در عوالم جبروت و ملکوت و ناسوت سفر می‌کند و از صفات و افعال الهی خبر می‌دهد اما به مقام نبوت نمی‌رسد. در پایان این سفر است که سالک عطار به مقام علوی می‌رسد و پند و اندرز می‌دهد و می‌تواند از ذات و صفات الهی خبر دهد.شیخ عطار سفر چهارم را چون برای انبیا و کاملان راه است و نه برای سالکان، در مثنوی‌های خود نیاورده است.
شخصیت مرکب انسان در قرآن و حدیث
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
دلیل سوم طرفداران وجوب پوشش چهره زن و پاسخ به آن
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
جایگاه غریزه جنسی در میان حاجت های طبیعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
دلیل دوم طرفداران وجوب پوشش چهره زن و پاسخ به آن
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
کیفیت روابط زن و مرد نامحرم از نظر اسلام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
نسبت شهوت و مودت با عشق
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
منشأ ظلم به نفس از نظر تعالیم دینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 21