جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 109
حقیقت و قلمرو علم امام از منظر قاضی عبدالجبار، فخررازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدصادق موحدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به بیان دیدگاه قاضی عبدالجبار، فخر رازی و علامه طباطبایی(ره) دربارهگستره و قلمرو علم امام پرداخته است. قاضی عبدالجبار آگاهی و علم امام به احکام دین را در دو قسم بیان نموده است: قسم اول، مواردی است که با اجتهاد و استنباط حاصل می‌شود که در این قسم امام باید مجتهد و اهل تحقیق و اجتهاد باشد وگرنه با علماء مشورت کند و صحیح ترین نظر را برگزیند. قسم دوم، مواردی است که علم و معرفت به آن در منابع است؛ در این صورت یا باید مستقیم به آن موارد عالم باشد یا راه رسیدن به آن را بلد باشد؛ چون اقتضای وظایفی که بر عهده او گذاشته شده همین است وگرنه قادر به انجام مسئولیت امامت نخواهد بود. فخر رازی، علم امام را در حد اجتهاد مربوط به اصول و فروع می‌داند و به قلمرو و گستره ای که شامل علم به موضوعات و تفاصیل و نوع خاصی از علم مانند علم لدنی و حضوری باشد قائل نیست. قاضی عبدالجبار و فخر رازی به دلیل نگاه ساده و ظاهری به امام، علم او را محدود به امور دین و سیاست و از نوع علم اجتهادی مقرون به خطا می‌دانند و برای امامت شأن و جایگاه زمینی و بشری قائلند. از نظر علامه طباطبایی، قلمرو علم امام بسیار وسیع و گسترده است که شامل علم به همه احکام، عقاید و همه موضوعات و حقایق گذشته و حال و آینده می‌شود و نیز امام هم از علم ظاهری بشری و هم از علم باطنی الهی و لدنی برخوردار است؛ زیرا شأن و وظایف مهم او اقتضا و استدعای چنین علمی را دارد؛ همان‌گونه که برای انبیا لازم و ضروری است و نیز علم امام خطاناپذیر و معصومانه است.
ماهیت وجود ذهنی و نقش آن در شناخت از دیدگاه بوعلی، فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پژوهش که باموضوع وجود ذهني بر مدار سنجش نظرگاه‌هاي سه فيلسوف (ابن سینا، فخررازی و ملاصدرا) جهت يافته است، بر آن است تا از رهگذر اين مقايسه، زواياي مسأله وجود ذهني را در حد امکان پوشش و عياري مطمئن جهت راستي آزمايي مشکل شناخت براي مخاطب خود به ارمغان آورد. از اين روي و با همين دغدغه، رويکرد هر يک از اين سه فيلسوف را در چهار مقام ماهيت، ادله، اشکال‌ها و ارزش شناخت واکاوي و سعي بليغ داشتیم تا اين پژوهش را به غايت قصواي خود که پوشش دادن زواياي نهان و عيان مسأله وجود ذهني و ارزش شناخت است، نزديک سازيم. در اين ميان تلاش شده اتهام عدم پرداخت ابن‌سینا به مسأله و تهافت کلمات فخر در این زمینه رفع گردد و با اصطیاد نظرگاه صدرا در آن و سنجش ميان اين سه، ابهامات مسأله برطرف شود؛ چه آنکه به اين نتيجه منتهي شديم که جناب بوعلي اول حکيمي بوده که به تفصيل اما پراکنده در اين موضوع قلم زده و همو خوان اين نعمت را براي آيندگان گسترانيده است. رازي نيز اول کسي بوده که با عنوان وجود ذهني اين مبحث را رسما به حلقه مباحث فلاسفه وارد نموده و هرگز خود را ميان منکران وجود ذهني نديده است، چراکه افزون بر ارائه ماهيت، ادله و اشکالات اين موضوع، به وضوح مجال تهمت انکار را نسبت به خويش از همگان ربوده است. (گرچه پژوهشگر را در جمع بندي نظر خويش به تکلف خاصي گرفتار مي‌آورد.) صدرا نيز که با استعانت از گذشتگان و به ويژه بوعلي دست به ابتکاري بديع در مسأله زده، کمتر مجالي براي قيل و قال ديگران گذاشته است. با اين همه، مشکل مسأله شناخت به طور تمام و کمال پس از او التيام نيافته است. گفتني است که برآيند تطبيق نظرات سه فيلسوف و اصطياد وجوه اشتراک و افتراق آنان، کمک شاياني به فهم درست‌تر مقصود آنها مي‌تواند داشته باشد. ان‌شاءالله.
حقیقت کلام خدا ازدیدگاه قاضی عبد الجبار، فخررازی وملاصدرا
نویسنده:
محسن پیرهادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده تکلم یکی از اوصاف خداوند است، در اتصاف خدوند به تکلم همه اتفاق نظر دارند، ولی در کیفیت اتصاف اختلاف وجود دارد، اختلاف نظردر میان معتزله واشاعره وحکماء است، قاضی عبدالجبارمعتزلی قائل است به اینکه کلام خداوند عبارت است از: اصوات و حروف که خداوند ایجاد می کند و قائم به ذات او نیست. این همان کلام لفظی است که مورد اتفاق همگان است.بحث در این است که آیا قسم دیگری وجود دارد؟ فخررازیِ اشعری، معتقد است ورای این الفاظ در ذهن متکلم معانی قرار دارد و حقیقت کلام همین معانی است که آن را کلام نفسی می نامند. در پاسخ گفته شدهکه در ذهن متکلم ورای الفاظ معانی قرار دارد؛ امااین که به این معانی کلام گفته شود مورد قبول نیست، و دلیلی بر اثبات آن وجود نداردو در عرف به معانی کلام گفته نمی شود، در جملات خبریه غیر از علم و در جملات انشایی غیر از اراده و کراهت چیزی به نام کلام نفسی وجود ندارد و هر چه است همان علم و اراده است. ملاصدرا در معنای کلام، توسعه قائل می شود و بر اساس این توسعه می فرماید: کلام عبارت است از انشاء و ایجاد چیزی که بر درون و ضمیر متکلم دلالت کند. با این تعریف، کلام شامل تمام موجودات وافعال می شود؛ چرا که کشف از نهان وغیب می کنند و همان خصوصیت کلام لفظی داراست. در این نوشتار بعد از تحقیق و دقت و نظر میان انظار سه گانه احراز گردید که از میان این سه نظریه، دیدگاه صدرالمتالهین دارای جامعیت است و از آیات و روایات بر این نظریه موید وجود دارد، وبر اساس آن می توان به روشنی مراد آیات و روایاتی که در آنها کلام بر غیر از کلام لفظی اطلاق شده است را تبیین کرد.واژگان کلیدی: کلام خداوند، قاضی عبدالجبار، فخررازی، ملاصدرا
مبانی هدایت و ضلالت از دیدگاه سید مرتضی علم الهدی (ره) و فخر الدین رازی امام المشکّکین
نویسنده:
تقی ایزدجو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق پس از نقل تعاریف و اقسام هدایت و ضلالت از دیدگاه این دو عالم برجسته به مبانی آنها که عبارت از: توحید افعالی، علم ازلی الهی، اراده مطلقه الهی و قدرت قاهره الهی است دست یافتم. البته این دو دانشمند اگر چه در ظاهر عناوین این مبانی اشتراک نظر دارند ولی هرکدام تفسیر و معنای خاصی را از این مبانی اراده می‌کنند. پس از دقت و بررسی دیدگاه های این دو دانشمند و عرضه آنها به آیات قرآن، به این جا رسیدم که هدایت به ابتدایی و پاداشی تقسیم می شود. هدایت ابتدایی از آن همه انسان هاست و هدایت پاداشی به انسان هایی تعلق می گیرد که مسیر ایمان و عمل صالح را می پیمایند. در قلمرو ضلالت، خداوند اضلال ابتدایی ندارد و اضلال کیفری او هم از آن گنهکاران و ظالمان است. از این رو تفسیری که فخر رازی از مبانی هدایت و ضلالت نموده اند با دلایل عقلی ناسازگار دیدم همانگونه که با هدف از ارسال رسل و انزال کتب و آیات قرآنی که مبتنی بر اختیار و اراده انسان است در ناسازگاری کامل است، ولی تفسیری را که سید مرتضی علم الهدی از مبانی هدایت و ضلالت ارائه نموده اند سازگار با عقل و نقل یافتم.واژگان کلیدی: هدایت، ضلالت، قضا وقدر، مرتضی علم الهدی، فخر رازی
مقایسه دیدگاه عبدالجبار معتزلی، فخر رازی و خواجه طوسی در باب گستره‌ عصمت انبیاء
نویسنده:
علی پریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فخر رازی، قاضی عبدالجبار و خواجه نصیر الدین طوسی بر عصمت پیامبران به اعتبار بعد نظری که شامل دریافت، حفظ و انتقال وحی می‌‌باشد، وحدت نظر دارند. اما ‌‌‌در این باب، به اعتبار بعد عملی اختلاف نظرهایی میان ‌‌‌این سه شخصیت وجود دارد. قاضی عبدالجبار، صدور گناهان کبیره را به طور مطلق، اعم از پیش از بعثت و پس از بعثت و سهوی یا عمدی، جایز ندانسته، اما از دیدگاه‌‌‌ ایشان صدور گناهان صغیره غیر ‌‌‌نفرت‌آور، جایز دانسته شده است. از سوئی دیگر از نظر فخر رازی اگرچه عصمت پیامبران بعد از بعثت ضروری است، اما در عین حال، ‌‌‌ایشان عصمت قبل از بعثت را برای پیامبران لازم ندانسته و معتقد است که اگر چه پیامبران گناه کبیره عمدی انجام نمی‌‌دهند، اما صدور گناه کبیره سهوی از ‌‌‌ایشان ممتنع نیست. اما از نظر خواجه طوسی، عصمت پیامبران به اعتبار بعد عملی مطلق بوده و شامل قبل و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، ‌‌‌نفرت‌آور و غیر ‌‌‌نفرت‌آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی تشخیص مصالح و مفاسد امور و حتی مسائل عادی زندگی هم می‌شود. نظریه مختار در خصوص گستره عصمت انبیاء، عصمت به نحو مطلق در هر دو بعد نظری و عملی است؛ بدین معنا که علاوه بر ‌‌‌اینکه پیامبر در دریافت، حفظ و ابلاغ وحی از هر گونه اشتباه عمدی یا سهوی معصوم است، در قبل یا بعد از بعثت، گناه کبیره یا صغیره عمدی یا سهوی، آشکار یا پنهان، ‌‌‌نفرت‌آور یا غیر ‌‌‌نفرت‌آور هم انجام نداده است.. بنابراین گستره عصمت، عام بوده و همه عرصه‌‌های زندگی پیامبران حتی شئون فردی زندگی آنها را نیز شامل می‌‌شود. ‌‌‌این نظر، دیدگاه مختار اکثر متکلمان امامیه بوده و نظریه‌ای برتر در مواجهه با شبهاتی است که مبتنی بر ظواهر برخی از‌‌‌ آیات و روایات، در موضوع عصمت انبیاء، مطرح می‌‌شود.
امام شناسی جلد 7
نویسنده:
محمد حسین حسینی طهرانی
نوع منبع :
کتاب
وضعیت نشر :
مشهد: موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«امام شناسى» از مهمترین آثار علامه طهرانى بشمار مى رود که در 18 جلد تدوین شده است این کتاب مجموعه اى است از بحث هاى تفسیرى، فلسفى، روائى، تاریخى، اجتماعى درباره امامت و ولایت به طور کلى و درباره امامت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) ائمه معصومین علیهم السلام بالخصوص که به صورت درس هاى استدلالى علمى متخذ از قرآن کریم و روایات وارده از خاصه و عامه و ابحاث حلى و نقدى پیرامون ولایت مى باشد. این مجموعه که شامل 270 درس است در سال 1391 هجرى قمرى در ماه مبارک رمضان براى برخى از دوستان ایمانى تدریس شده است.
جستاری در چیستی و چگونگی مسخ انسان
نویسنده:
محمدتقی شاکر اشتیجه، محمود قیوم زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
مسئله مسخ انسان ازجمله موضوعاتی است که در قرآن کریم به آن اشاره رفته است. البته مسخ مطرح­ شده در قرآن، تفاوتی ماهوی با تناسخ در سایر ادیان و مکاتب دارد. درخصوص تبیین چیستی مسخ و بیان چگونگی دگرگونی و تبدل - که آیا ظاهری و در صورت یا باطنی و در سیرت است - دیدگاه ­های متفاوتی ابراز گردیده است. مقاله حاضر با تبیین و تحلیل داده ­ها و یافته­ های مطالعاتی در این موضوع، با رویکردی توصیفی - تحلیلی پس از تبیین مسئله مسخ و انواع و چگونگی آن از نگاه قرآن و روایات، به تبیین دیدگاه­ها در این­خصوص می ­پردازد و امکان جمع میان این نظرات یا تقابل آنها را بررسی می­نماید؛ همچنین زوایای مهمی از این مسئله را آشکار کرده و مجهولاتی چند در این حوزه را پاسخ گفته و به این نتیجه رسیده که مسخی که قرآن بیانگر آن است، گونه­ ای خاص از دگرگونی است و تعارضی میان آن و مبانی عقلی و نقلی نیست و تحقق تجلی تام و کامل آن در عالم آخرت خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 107
تحلیل و بررسی حسن و قبح عقلی از دیدگاه فخر رازی و خواجه طوسی ناظر به کتاب تلخیص المحصل
نویسنده:
سارا راستی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , خلاصه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه‌ی طوسی از متکلمین امامیه است که داعیه‌ی حسن و قبح عقلی را دارد. بنابراین او باید در هر امری به عقل و روش عقلی مراجعه کند و حال آنکه روش نقلی و استفاده از آیات و روایات برایش غیر معمول نیست. خصوصا در بحث ایمان، دلایل نقلی بسیاری را مطرح می‌کند. فخر رازی نیز متفکر پر آوازه‌ی اشعری است که او را بر خلاف اشعری بودنش، فردی عقل‌گرا می‌یابیم. در این زمینه چند احتمال به ذهن متبادر می‌شود:الف- عقل گرایی فخرالدین رازی، به این معناست که او به حسن و قبح عقلی معتقد است. ب- فخر رازی به زبان حسن وقبح شرعی را تایید می‌کند، ولی در عمل ملتزم به آن نیست.ج- فخر رازی کاملا معتقد به حسن و قبح شرعی است و برای عقل گرایی‌اش توجیه دیگری وجود دارد.در استخراج مبانی حاصل از استدلال‌های فخر، برای مورد بموارد متعدد پیدا می‌کنیمفخر هم به کافی نبودن عقل اذعان دارد و هم عدم استفاده از آن را تاب نمی‌آورد. امر دیگری که پیرامون فخر مورد مناقشه است، تهافت و تناقض گویی‌های او در کتب و نوشته‌های مختلف درباره‌ی موضوعات مختلف است.آیا فخر رازی با عقل به شکل مطلق مخالف است؟ پاسخ این سوال، قطعا منفی خواهد بود، زیرا کسی که با عقل به شکل مطلق مخالف است، در نقلیات از آن بهره نمی‌برد. آنچه فخر رازی شدیدا با آن مخالف است، چیزی جز عقل مستقل نیست. اتفاقا فخر موافق عقل منفعل از دین و عقل ابزاری است و چنانکه آورده شد در سمعیات نیز از آن استفاده‌ها کرده و بهره‌ها برده است. ممکن است سوالی پیش بیاید که آیا ممکن است کسی با اصل تناقض مخالف باشد ولی بتواند عقل منفعل از دین را بپذیرد؟ به نظر می‌رسد که چنین چیزی ممکن نباشد. هر چند فخر با اصل تناقض مخالفت می‌کند ولی نیک می‌داند که نفی اصل تناقض، نقل را هم زیر سوال می‌برد. بنابراین با عقل مستقل به شکل مطلق مخالفت نمی‌کند اما نقش عقل مستقل را در حد درک ناتوانی‌های عقل می‌داند و به عبارتی برای آن نقشی سلبی قائل می‌شود.با توجه به این نکته نباید فخر را فردی متضاد در عقیده و عمل دانست. او از این روش برای محدود کردن عقل بهره می‌جوید، زیرا غیر از این طریق، راه دیگری برای این مهم، قابل تعریف نیست.بنابراین به نظر می‌آید تنها عملی که فخر عقل را در آن، مستقل از نقل می‌داند، تعیین نقشی سلبی برای اوست و آن این که عقل در چه محدوده‌ای نمی‌تواند وارد شود. شاید بتوان به همین دلیل او را امام المشککین دانست. زیرا او به تمام آن چه حاصل عقل است می‌تازد و در تمامی آن‌ها تشکیک وارد می‌کند تا آن‌ها را از قطع عقلی بیرون آورد.در مقابل، خواجه‌ی طوسی قرار دارد که چون پیرو حسن و قبح عقلی است، در مقابل نقل صریح، سر تسلیم فرود می‌آورد. زیرا عقل برای او حجیت صد درصدی ندارد. برای او نیز عقل تعیین کننده‌ی محدوده‌ی جولانگاه عقل است و این یعنی محدوده‌ی عقل در حسن و قبح رانیز عقل تعیین می‌کند.
تحلیل تطبیقی دیدگاه علامه طباطبائی و فخر رازی درباره تکلم الهی
نویسنده:
عبداله نصری، معصومه مرزبان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی(ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرمخاطره‌ترین مسائل در تاریخ اندیشه‌های کلامی، مسئله کلام خداوند است. متکلّمان مسلمان، نخست تحت تأثیر آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و آنگاه در مواجهه با اندیشه‌های مسیحی درباره تثلیث و فلسفه یونان، مسئله صفات را ارائه داده‌اند. پس از آن بر مبنای تلقی‌های متفاوت از صفات الهی، اختلاف‌ها و مشاجره‌هایی درباره متکلّم بودن خدا به‌وجود آمد. با توجّه به دیدگاه‌های متکلّمان مسلمان درباره کلام خدا می‌توان گفت که در طول تاریخ این مسئله دغدغه بسیاری از متفکّران بوده و در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی، صورت‌های متفاوتی به خود گرفته است. اندیشمندان مسلمان در پی پاسخی مستدل به پرسش حقیقت کلام خداوند، مباحثی را مطرح کرده‌اند که در این میان اندیشه فخر رازی و نظریّه علاّمه طباطبائی از ژرف‌نگری خاصّی برخوردار است و نوشتار پیش رو، با هدف مقایسه و ارزیابی این دو نظریّه تدوین شده است. فخر رازی معتقد است ورای این الفاظ، در ذهن متکلّم معانی قرار دارد و حقیقت کلام همین معانی است که آن را کلام نفسی می‌نامند. در پاسخ گفته شده است که در ذهن متکلّم ورای الفاظ، معانی قرار دارد، امّا اینکه به این معانی کلام گفته شود، مورد قبول نیست و دلیلی بر اثبات آن وجود ندارد و در عرف به معانی، کلام گفته نمی‌شود، در جمله‌های خبری غیر از علم و در جمله‌های انشایی غیر از اراده و کراهت، چیزی به نام کلام نفسی وجود ندارد و هر چه است، همان علم و اراده است. در مقابل، نظرات علاّمه طباطبائی دالّ بر مجهول بودن حقیقت کلام الهی دارد. به اعتقاد علاّمه، از آیات قرآن چنین به دست می‌آید که خداوند با برخی از بندگان خود حقیقتاً سخن گفته است و سخن گفتن خداوند همانند سخن گفتن ما با عبور هوا از حنجره و نیز به ارتعاش درآوردن تارهای صوتی نیست، امّا اینکه حقیقت این سخن گفتن چیست، برای ما نیز معلوم نیست و تنها این را می‌دانیم که آثار کلام الهی همان «کشف ما فی الضّمیر» است و از این نظر، بین کلام خداوند و کلام بندگان تفاوتی نیست. کلام حق همان افاضه، افاده و ظهور علوم مکنونه و اسرار مخزونه غیبیّه بر کسانی است که حضرت الهی اراده فرموده، مورد اکرام او قرار گیرند و این کتاب‌های آسمانی که مجموعه‌ای از حروف و کلمات هستند (قرآن و سایر کتاب‌های الهی) همگی کلام الهی می‌باشند. کلام نسبت به هر متکلّمی نوعی خاصّ است و در باب حق تعالی از نظر ظهور آن در عوالم روحانی، برزخی، حسیّ و نیز از نظر متعلّقات کلام یا مخاطب‌های مختلف، متنوّع و ذو مراتب می‌گردد، امّا در جهت ذات حق مراتبی ندارد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 60
تجرد نفس: سنجش استدلال به آیه روح
نویسنده:
مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معتقدان به تجرد نفس به آیات فراوانی از قرآن استدلال کرده اند که مهم ترین آنها آیه 85 سوره اسراء است. فخررازی با ضمیمه کردن این آیه به برخی از آیات دیگر و حمل «امر» در این آیه بر عالم مجردات، اولین مفسری است که به این آیه برای تجرد نفس استناد میکند. پس از وی، برخی از مفسران دارایِ گرایش های عرفانی یا فلسفی نیز چنین استدلالی را مطرح کرده اند. در این مقاله با بررسی تفسیرهای مقدم بر فخررازی و نیز شواهد لغوی، این استدلال ارزیابی میشود. علامه طباطبایی با حمل «امر» بر ملکوت، استدلال مشابهی را مطرح کرده است. برخی از معاصران نیز به این آیه برای تجرد نفس استدلال کرده اند؛ این استدلال ها معتبر نیست و آیه روح بر تجرد نفس دلالت نمیکند.
  • تعداد رکورد ها : 109