جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8900
بررسی علم واجب تعالی به جزئیات از دیدگاه فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: مرتضی علوی زاده میلانی ؛ استاد راهنما: ناصر فروهی ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله ی علم یکی از صفات واجب تعالی و یکی از مهمترین مسائل فلسفی و کلامی است که در آثار تمامی فلاسفه و متکلمان جایگاه ویژه ای دارد. بعضی از فلاسفه و متکلمان به طور مطلق علم را از ذات واجب تعالی نفی می کنند، و برخی دیگر علم را برای ذات او اثبات می کنند لکن بین آنها اختلافاتی وجود دارد. برخی قائل شده اند واجب تعالی تنها عالم به ذات خود است و عالم به غیر نیست. اما بیشتر قائلند که واجب تعالی عالم به ذات خود و غیر است لکن این علم به غیر بر وجه کلی است. برخی دیگر علم واجب تعالی به جزئیات را اثبات می کنند. فخر رازی با توجه به دلیل تشخص، علم واجب تعالی به جزئیات را اثبات می نماید و در حل مشکل علم واجب تعالی به جزئیات یعنی جهل و تغیر، قائل است همانطور که حقیقت علم چیزی جز نسبت و اضافه بین عالم و معلوم نیست، علم واجب تعالی نیز نوعی نسبت و اضافه بین علم او و معلوم است. بنابراین با تغیر معلول تنها آن نسبت و اضافه تغییر می کند نه اصل ذات. ملاصدرا با توجه به قاعده ی بسیط الحقیقه علم واجب تعالی به جزئیات را تبیین می کند. او با اثبات بساطت واجب تعالی به کل اشیاء بودن او می رسد و با کل اشیاء بودن واجب تعالی هیچ چیزی از علم او پوشیده نخواهد بود.
بررسی تطبیقی مساله عقل و وحی در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
پدیدآور: سیداحمد حسینی بهارانچی ؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی ؛ استاد مشاور: سیدمحمدکاظم طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی مسئله عقل و وحی در دو مدرسه کوفه و بغداد می پردازد و بر آن است تا با رویکرد تاریخی بین این دو مدرسه مهم شیعه که اندیشه-های آنها از قرن دوم تا پنجم بر افکار جامعه تشییع حکم فرما بود مقایسه ای انجام دهد. در سرتاسر این تحقیق و در گزارش هر دو مدرسه، دو مسئله مهم پی گیری شده است: 1- جایگاه عقل در نزد اندیشمندان این دو مدرسه، 2- بررسی آراء این اندیشمندان درباره نحوه تعامل عقل و وحی.متکلمین کوفه که عمدتاً شاگردان امام باقر، امام صادق و امام موسی کاظم: هستند مستقیماً از نعمت مصاحبت با منبع وحی برخوردار بودند؛ اما این نکته آنها را از فعالیتهای عقلانی باز نمی داشت و در بسیاری از گزارشهای رسیده درباره فعالیتهای کلامی آنها و همچنین در روایاتی که خود راوی آن هستند عقل گرایی و خردورزی به وضوح نمایان است؛ اما نکته ویژه ای که در این مدرسه به چشم می خورد قائل بودن اندیشمندان آن به حجیت توأمان عقل و وحی است به این معنی که آنها برای عقل در مسائل اساسی کلامی حجیت ذاتی و استقلالی قائل بوده، اما معتقد به حجیت انحصاری آن نیستند بلکه معتقدند عقل برای رسیدن به هدف خویش نیاز دارد تا دست تمنا به سوی وحی در زمینه مواد مورد نیاز برای خردورزی و حتی گاهی در کیفیت و نوع استدلال دراز نماید و در غیر این صورت اگر چه رسیدن به سرمنزل مقصود برای او غیر ممکن و محال نیست لیکن راهی پر خطر و پرفراز و نشیب است.و اما در مدرسه بغداد شرایط اجتماعی و جایگاه تفکرات شیعه در بین مسلمانان به گونه دیگری رقم خورد. متفکرین این مدرسه به علت داشتن فاصله زمانی با دوران حضور ائمه: و نیز به واسطه حاکمیت تفکرات معتزله در آن دوران بر قاطبه مسلمین، تفکرات شیعه و متفکرین آن با معتزله و دیگر تفکرات مطرح در آن دوران در رقابتی تنگاتنگ به سر می بردند. از این روی اندیشمندان تشیع در مدرسه بغداد که مهمترین آنها مرحوم شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی هستند تمام تلاش خود را به کار می گرفتند تا در عین حفظ کیان تشیع و تبیین و دفاع از آموزه های آن(نقل ها و گزارشات رسیده از ائمه) به گونه-ای با تفکرات حاکم تعامل برقرار نموده و عقلانی بودن آموزه های تشیع را در مباحث و مناظرات خود اثبات و تبیین نمایند. همین أمر باعث شد آنها دیدگاه خود در باب عقل و وحی را به گونه ای تبیین و مطرح کنند که متناسب با زبان علمی آن دوره باشد. به عبارت دیگر آنان در اصل نظریه ی عقل گرایانه ی شیعه تغییری ندادند بلکه با محدود ساختن دایره حجیت وحی در حوزه ی عقاید، زمینه ی حضور منابع وحیانی در کلام شیعه را کم رنگ کردند. به همین جهت در دو مدرسه ی کوفه و بغداد، عقل و وحی حجیت دارند لکن در میزان حجیت و همچنین نحوه ی استفاده ی دانشمندان این دو مدرسه از این دو منبع شناخت، اختلافات زیادی دیده می شود. ریشه های احتمالی این تفسیر حداقلی از جانب متکلمان بغدادی شیعه را اینگونه می توان برشمرد: ممکن ساختن برقراری ارتباط با اندیشه های رقیب به ویژه معتزله در زمانه ی حاکمیت اندیشه اعتزالی و انزوای کلام شیعه، کم رنگ شدن نظریه های متکلمین نخستین(در عصر حضور) و فقدان پشتوانه های نظری کافی برای حمایت و دفاع از دیدگاه آنان، فقدان فعالیتهای جدی حدیث پژوهی توسط اندیشمندان این مدرسه، پیچیدگی و دشواری نظریه های متکمان کوفه و فقدان زمینه های مناسب در آن عصر برای بازخوانی و تشریح آنها. تذکر این نکته به جا است که متکلمین بغداد در نوع برخورد با میراث به جای مانده از مدرسه کوفه رویه ای واحد نداشتند و به عنوان مثال شیخ مفید نسبت به سید مرتضی از این آموزه ها در تبیین های کلامی خویش بیشتر استفاده می کرد و به نوعی می توان گفت روش او به روش متکلمین کوفه نزدیک تر است؛ اما سید مرتضی جدای از مظنون بودن به بسیاری از گزارشهای رسیده از این مدرسه تحت عنوان عدم حجیت خبر واحد، ظاهر بسیاری از روایاتی نیز که صدور آن از جانب معصوم برای وی به اثبات رسیده بود را به خاطر هماهنگ نبودن با هندسه معرفتی مورد نظر خود به تأویل می برد.
بررسی تطبیقی نظریه دوگانه‌انگاری نوخاسته(هسکر) و حدوث جسمانی نفس(صدرالمتالهین) در نحوه تعلق یا تکون نفس
نویسنده:
فهیمه شریعتی ، یاسر خوشنویس
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دوگانه‌انگاری نوخاسته از جمله دیدگاه‌های معاصر در فلسفه ذهن است که طی عطف توجه دوباره به مبحث نوخاستگی در دهه‌های اخیر مطرح شده است. ویلیام هسکر، مبدع این نظریه درخصوص رابطه نفس و بدن، تا حدود زیادی از سایر دیدگاه‌های موجود در فلسفه ذهن معاصر که عموماً به تحویل امور ذهنی به امور فیزیکی و نهایتاً فیزیکالیسم منجر می‌شود، فاصله می‌گیرد و به نظریه حدوث جسمانی نفس در حکمت متعالیه نزدیک می‌گردد. یک نظریه کارآمد درباره نفس باید به دو مسئله پاسخ دهد: مسئله جفت شدن یا تعلق و مسئله تداوم نفس پس از مرگ بدن. دوگانگی نوخاسته به برآمدن امری نوخاسته از امری پایه با ویژگی‌های ذهنی و غیر قابل تحلیل به امر مادی معتقد است که هویت مستقل واقعی دارد. اگرچه در نحوه تعلق یا تکون نفس قرابت‌هایی میان نظر هسکر و صدرالمتالهین وجود دارد، اما نحوه بیان و بسترسازی در حکمت متعالیه با دوگانگی نوخاسته متفاوت است به طوری که موضع آن دو را در مسئله بقای نفس با یکدیگر متفاوت می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 289 تا 313
تطبیق «خودشناسی» ازمنظر کی‌یرکگارد و شیخ اشراق
نویسنده:
سیمین اسفندیاری ، آزاده الیاسی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقاله حاضر به بررسی موضوع خودشناسی از بعد عرفانی و فلسفی از دیدگاه شیخ شهاب‌الدین سهروردی و سورن کی‌یرکگارد با نگاهی مقایسه‌ای پرداخته می‌شود .کی‌یرکگارد معتقد است پرداختن به امور کلی و ماهیت اشیاء موجب شده که انسان از خویشتن را خویش غافل شود. شیخ اشراق نیز در آثار متعدد به خصوص در داستان‌های رمزی‌اش همواره به عوامل غفلت انسان از ذات خویش پرداخته است.آنچه کی‌یرکگارد به عنوان سیر اگزیستانس برای دست یافتن به «خودشناسی» در مراحل مختلف بیان می‌کند، او را بیش از همه به تعالیم عرفانی سهروردی نزدیک می‌کند؛ زیرا او دل سپردن به خداوند و کوشش توأم با ایمان و جدیت برای تحول در باطن را از مهم‌ترین ابزارهای خودشناسی معرفی می‌کند . البته در این خصوص تفاوت هایی با سهروردی دارد؛ زیرا در تفکر وی هیچ اعتقادی به استفاده از گزاره‌ها و تحلیل‌های عقلی البته از نوع عقل گرایی روشنگری ، در ارتباط با مسئله «خودشناسی» وجود ندارد؛ این درحالی است که سهروردی شیوۀ درست سیر به سوی حقیقت خود را استفاده از هر دو روش عقلی و عرفانی می‌داند که مکمل یکدیگرند.ضمن اینکه کی یرکگارد ایمان را فوق عقل می داند که البته این به معنای ایمان در مقابل و علیه عقل نیست .
صفحات :
از صفحه 315 تا 336
مسئله شر از دیدگاه ملاصدرا و نورمن گیسلر
نویسنده:
مهدی شجریان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به دنبال تبیین «مساله‌شر» و پاسخ‌های ارائه‌شده به آن در دیدگاه ملاصدرای شیرازی و نورمن گیسلر است. به‌رغم تمایزی که نامبردگان در غایت تبیین مساله‌شر دارند به‌گونه‌ای که ملاصدرا درصدد پاسخ به «شبهه ثنویت» و گیسلر در مقام حل «مساله‌منطقی‌شر» است اما این تحقیق با روش تحلیلی‌ ـ ‌‌انتقادی از خلال کتب آن‌ها سه محور مشترک را اصطیاد کرده، دیدگاه‌های آن‌ها را در این سه مقایسه تطبیقی نموده است. محور ابتدائی مسئله «چیستی‌شر» است در این مسئله هر دو باوجود برخی تمایزات جزئی، دیدگاهی قریب به هم دارند و در این‌میان نکات قابل‌تأملی نیز وجود دارد؛ دومین محور مربوط به مسئله «شر ادراکی» است که هر دو تصریحاً یا تلویحاً توجه ویژه‌ای به آن داشته، با پیش‌فرض قابل‌نقض «ملازمه میان شر ادراکی و فعل غیر حکیمانه» بحث از آن را پیش برده‌اند و حوزه سوم «پاسخ‌های انی و لمی» است که به مساله‌شر داده‌اند؛ پاسخ‌های انی هردو هرچند فی‌الجمله گوشه‌ای از حکمت برخی شرور را تبیین می‌کنند اما از حل شبهه با نظر به انواع و افراد متکثر شر توفیق چندانی ندارند؛ درمقابل پاسخ‌های لمی پاسخ‌های تامی هستند که با توجه به برخی نکات مکمل می‌توانند به‌صورت تفصیلی شبهه شرور را مرتفع سازند.
صفحات :
از صفحه 337 تا 364
بررسی تطبیقی اعلامیة جهانی حقوق حیوانات در غرب و اسلام با استناد به نامة 25 نهج‌البلاغه
نویسنده:
مینا شمخی ، محمد جواد سامی ، علی رضا خنشا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درباره حقوق حیوانات، از متون قرون اول اسلامی آثار مختلفی به‌جا مانده است. با رشد فرهنگ و جهانی‌شدن در دوره اخیر، توجه فزون‌تری به حقوق حیوانات شده است. بر همین اساس در مغرب‌زمین از این موضوع سخن بیشتر به میان آمده که نتیجة آن منشور حقوق حیوانات و کنوانسیون‌های متعدد منطقه‌ای بعد از جنگ جهانی است. در این دوره دانشمندان مسلمان پیرامون حقوق حیوانات متأثر از این تحول بین‌المللی سعی و تلاش‌ بسیار انجام داده‌اند، بااین‌وجود تحقیق درخور توجه، صورت نگرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه‌ای و با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوع را در دو مکتب اسلام و غرب مورد بررسی قرار داده است. با مقایسة منشور جهانی حقوق حیوانات و کنوانسیون‌های مربوطه، با قرآن و نامة 25 نهج‌البلاغه و دیگر قوانین حقوقی می‌توان به این نتیجه رسید که در فرهنگ اسلامی خیلی پیش­تر از غرب به حقوق حیوانات همراه با جزئیات آن، پرداخته شده و همچنین مفاد منشور جهانی در این زمینه کامل نبوده و افزون بر آن در مواردی نیز دچار افراط‌ و تفریط می­باشد. لازم به ذکر است که احکام اسلام در این‌باره جامع و فراگیر، و در ادبیات دینی رعایت حقوق حیوانات، تکلیفی الهی به‌شمار می­آید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 17
بررسی مقایسه ای نظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا درباره کارکرد ادراک حسی و میزان معرفت بخشی آن
نویسنده:
محمدحسین مختاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ادراک حسّی از جمله مسائل مهم در مباحث نفس و علم است. حس، محسوس و احساس در اندیشه فیلسوفان یونان باستان از زمان افلاطون به‏صورت جدی مطرح بوده است. ارسطو شاگرد و منتقد افلاطون تبیین استاد از ادراک حسّی را کافی نمی‏دانست، از این‌رو در مجموعه آثار خود به‏ویژه در دو اثر درباره نفس و حس و محسوس به تبیین ادراک حسّی پرداخته است. فیلسوفان مسلمان نیز به ادراک حسّی توجه کرده‏اند. ابن‏سینا و ملاصدرا در کتب مختلف خود به ادراک حسّی اشاره کرده‏ و کیفیت و انواع آن را مورد بررسی قرار داده‏اند. برای هر سه فیلسوف نفس و قوای آن در تبیین ادراک اهمیّت ویژه‏ای دارد و ادراک حقیقی را از آن نفس می‏دانند. آنها قوا را به ظاهری و باطنی تقسیم می‏کنند. ارسطو، ابن‏سینا و ملاصدرا قوای ظاهری را همان حواس پنج‏گانه و از بین قوای باطنی آنچه برای تبیین ادارک حسّی مهم است را حس مشترک می‏دانند. در این مقاله با توجه به گستردگی که بحث ادراک حسّی دارد تنها به سه مسأله خواهیم پرداخت: 1ـ اهمیّت، جایگاه و تعریف ادراک حسّی؛ 2ـ بررسی حواس ظاهری؛ 3ـ معرفت‏بخشی حواس. می‏توان گفت مباحث ابن‏سینا و ملاصدرا نسبت به ارسطو در این زمینه‎ها گستردگی بیشتر و نظم بهتری دارد. با توجه به سه محور یاد شده برآنیم تا به بررسی ادراک حسّی از دیدگاه ارسطو، ابن‏سینا و ملاصدرا بپردازیم و اختلافات و شباهت‏های این سه اندیشمند در موارد پیش‎گفته را بیان کنیم.
صفحات :
از صفحه 203 تا 214
بررسی تطبیقی «سعادت» از نظر صدرالمتألهین و اسپینوزا
نویسنده:
محمدرضا شمشیری ، زهرا علافچیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"سعادت" همواره و از دیرباز مطمح نظر آدمیان به طور عام و اندیشمندان به طور خاص بوده، چیستی ،چگونگی، مبانی، راه های کسب، جلب و حفظ آن مورد بحث واقع شده است. جستار حاضر به شیوه ی تحلیلی –استنباطی دیدگاه دو فیلسوف هم عصر یکدیگر (صدرالمتألهین و اسپینوزا) را ، در حوزه تفکر اسلامی و فلسفه غرب ، به بحث گذاشته هدف دراین مقابله وتطبیق ضمن بیان مبادی و مقاصد این دو در این باره توجه به مبانی فکری هریک و در عین حال تشریح نقاط اشتراک، از جمله اکتسابی و تدریجی الحصول بودن سعادت، ارزش لنفسه و از سنخ ادراک دانستن آن، و اختلاف ایشان در مفهوم معرفت شهودی ، سعادت عقلانی و وحدت وجود بوده است. نتیجه آن که جامعیت، انسجام و استحکام در تفکر صدرا به دلیل این که نگرش او در بحث از سعادت در بستر وحی وعقلانیت مبتنی بر وحی شکل گرفته کاملاً مشهود بوده دامنه بحث از سعادت نه فقط دنیا که در برگیرنده آخرت نیز خواهد بود حال آن که اسپینوزا سعادت را از دریچه عقلانیت صرف وخود بنیاد نگریسته است.
صفحات :
از صفحه 177 تا 191
بررسی تطبیقی معرفت‌شناسی فمینیستی و حکمت صدرایی
نویسنده:
مهناز مظفری فر ، علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فمینیست‌ها معتقدند معرفت زنانه و مردانه متفاوت است. آن‌ها در زمینه معرفت‌شناسی با فردگرایی مخالفت می‌کنند و تأثیر بسزایی برای شرایط اجتماعی و جنسیت در فرایند کسب معرفت قائلند. آنان معتقدند فاعل شناسا به دور از اجتماع، یعنی به‌تنهایی و با درون‌نگری، به معرفت دست نمی‌یابد، بلکه معرفت دارای سرشتی اجتماعی و مشروط به ارتباط با سایر افراد است و در جریان این روابط و با تأثیرپذیری از جنسیت فاعل و موقعیتی که در آن قرار گرفته به دست می‌آید. از نظر ملاصدرا، عوامل مادی، اجتماعی و جنسیت در معرفت مُعدات به حساب می‌آیند. فمینیست‌ها به جای جداکردن فاعل شناسا و متعلَق شناسایی، بر ارتباط این دو تأکید دارند و ارتباط را خصیصه‌ای زنانه می‌دانند که در کسب شناخت نقش دارد. ملاصدرا نیز در علم حصولی به ارتباطی قائل می‌شود که نفس با رب النوع برقرار می‌کند. بنابراین ملاصدرا به سطح عمیق‌تری از ارتباط فاعل شناسا و متعلَق شناسایی «ارتباط با ارباب الانواع» توجه کرده است. همچنین در دیدگاه ملاصدرا، فاعل شناسا ذاتاً مجرد اما فعلاً محتاج ماده است، برخلاف فمینیست‌ها که آن را بدن می‌دانند. علاوه بر این، هر دو معتقدند ارتباط عقلی و عاطفی در فرایند کسب شناخت را نمی‌توان نادیده گرفت.
صفحات :
از صفحه 109 تا 129
الاهیات سلبی در حوزه هستی‌شناسی صفات الاهی در اندیشه افلوطین و قاضی سعید قمی
نویسنده:
محمد اکبری ، محمدعلی اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الاهیات سلبی» نظریه‌ای مهم و پرطرفدار در حوزه «زبان دین» در میان الاهیدانان یهودی، مسیحی و مسلمان است. الاهیات سلبی در سه حوزه هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و معناشناسی صفات الاهی مطرح است که میان آن‌ها پیوند ناگسستنی برقرار است. افلوطین در حوزه الاهیات مسیحی و قاضی سعید در حوزه الاهیات اسلامی و میان اندیشوران امامیه از جایگاه ویژه‌ای در میان پیروان الاهیات سلبی برخوردارند. نوشتار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی این دو دیدگاه را تبیین و ارزیابی کرده است. از رهگذر این جستار مشخص می‌شود که در اندیشه افلوطین، «واحد» فراهستی است و تمام صفات ایجابی مربوط به «هستی»اند؛ بنابراین باید این صفات را از واحد سلب کنیم. قاضی سعید نیز ضمن نقد الاهیات ایجابی زیادت و عینیت، الاهیات سلبی را در پرتو فرهنگ دینی و ادله عقلی توجیه کرده است. الاهیات سلبی در این دو دیدگاه کاستی‌هایی نیز دارد که نوشتار حاضر آن‌ها را ضمن اشتراکات و افتراقات این دو دیدگاه مطرح می‌کند.
صفحات :
از صفحه 87 تا 110
  • تعداد رکورد ها : 8900