جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8939
معاد از دیدگاه علامه مجلسی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مرضیه سعیدی تمبگاوانی ؛ استاد راهنما: شهاب‌الدین وحیدی مهرجردی ؛ استاد مشاور: نجف یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از دلمشغولی های انسان از گذشته تا اکنون مسأله غایت و پایان زندگی این جهانی اوست، از این رو است که اهمیت فهم مسأله معاد و عالم قیامت بیشتر آشکار می‌شود. و نیز پیامبران الهی یکی از مسائل محوری رسالت خود را دعوت به فهم این مسأله و باور درست به آخرت دانسته اند و پیروان خود را به روزی وعده می‌دهند که به حساب همگان رسیدگی می شود. متکلمان و حکیمان مسلمان نیز در اصل اعتقاد به معاد اتّفاق نظر دارند امّا در کیفیّت حیات پس از مرگ و چگونگی وجود انسان و حیات او اختلاف دارند. در این تحقیق برآنیم تا با بررسی در آثار علامه مجلسی به عنوان یک اندیشمند و محدّث شیعی و علامه طباطبایی به عنوان یک اندیشمند، فیلسوف و مفسّر شیعی در باب معاد بپردازیم، اگر چه نظرات هر دو در اثبات حقیقت مرگ، قبر، عالم برزخ، نفخ صور، حشر، میزان، حساب، احباط و تکفیر و بهشت و دوزخ نظرات نسبتاً یکسانی دارند امّا اختلافاتی در زمینه معاد جسمانی دارند، علامه مجلسی معتقد است که معاد جسمانی آن است که این بدن ها در قیامت برمی‌گردند و بار دیگر ارواح به آن ها تعلّق می‌گیرند امّا علامه طباطبایی معاد را بازگشت ارواح به بدن ها نمی‌داند، بلکه معتقد است که بدن ها هستند که به ارواح می‌پیوندند.
بررسی حشر نفوس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیده‌زهرا هاشمیان ؛ استاد راهنما: علیرضا فاخرزاد ؛ استاد مشاور: محسن مروی‌نام بغدادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد و حشر نفوس یکی از اصول دین و ضروریات اسلام و اصول اعتقادی تمامی مسلمانان است. همچنین از مسائل مورد توجه در فلسفه است. اما در مورد اینکه حشر نفوس به چه گروهی از موجودات تعلق می گیرد، و چگونه است، دیدگاه های مختلفی توسط فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان مطرح شده است. به دلیل پیچیدگی و دشواری موضوع می توان با بررسی و تحلیل دیدگاه متفکران به رفع ابهامات موجود دراینبار کمک کرد. لذا این مقاله با تحلیل دقیق دیدگاه های فلاسفه ای همچون ابن سینا و ملاصدرا در تشریح این مسئله مهم، گذری بر مبحث معاد و تفاوت دیدگاه های این بزرگان، مراتب و اقسام نفوس، تجرد خیال و نحوهی حشر نفوس پس از مرگ را ترسیم و سرانجامِ هریک را تشریح می کند. ابن سینا با تقدم بر سایر حکیمان و فیلسوفان مسلمان ازجمله مهمترین اندیشمندانی است که در این عرصه نظراتی خاص داشته است و بر اساس سیر فلسفی خود به تشریح و تحلیل حشر نفوس پرداخته است. تحلیل ملاصدرا در مسئله حشر نفوس با وجود برخی اختلاف در جزئیات مانند تحلیل ابن سینا است و از مکتب او نشات گرفته است. در بحث حشر نفوس بین دیدگاه های ابن سینا و ملاصدرا تفاوت هایی وجود دارد از جمله معاد جسمانی،حشر موجودات اعم از نباتات، حیوانات و جمادات که بیان خواهد شد.
بررسی تطبیقی پوچ گرایی از دیدگاه ملاصدرا و اروین دی یالوم
نویسنده:
پدیدآور: سودابه منصورسمائی ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در هر عصر و دوره‌ای براساس سیر تفکر و اقتضائات آن مسائلی پر رنگ‌تر از سایر مسائل نمود پیدا می‌کند، که اندیشمندان آن دوره پیرامون آن به طرح نظر و ایده و نقد نظرات دیگران می‌پردازند. پوچ-گرایی در زندگی عصر حاضر که عصر صنعت و پیشرفت علم است به عنوان مقوله‌ای که تأثیر منفی آن تمام زوایای زندگی انسان نظیر اخلاقی، اجتماعی، سیاسی،و...مشهود و رو به گسترش است؛ افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر این مقوله‌ی منفی را براساس آراء دو اندیشمند ملاصدرا و اروین یالوم بررسی می‌کند. سؤال اساسی این مقوله که پژوهش در پی پاسخ آن در بررسی نظرات این دو اندیشمند است این است: چه تلقی و تفسیری از پوچ‌گرایی زندگی و مسائل پیرامون آن از نظر صدرا و یالوم وجود دارد؟ که دستاورد پژوهش عبارت است از: 1- ملاصدرا به عنوان فیلسوف و متأله مسلمان زندگی را بدون حضور خدا معنادار نمی‌داند. 2- او با طرح قوس نزول و صعود در ممکنات علاوه بر اعتقاد به حرکت از نقص به کمال رسیدن موجودات براساس حرکت در جواهر، یکی بودن مبدأ و معاد را گوشزد می‌کند.3-ملاصدرا بر اساس اصالت وجود، زندگی را از جهت وجود داشتن دارای ارزش می‌داند و مرگ را جهت استکمال نفس ضروری دانسته و آن را پایان زندگی و نابودی نمی‌داند.4- ملاصدرا با بیان لزوم جاودانگی نفس، فناپذیری انسان که یکی از بنیان پوچی است را مردود اعلام می‌کند. 5-او با اصل وحدت شخصی و تشکیکی وجود، ریشه و اصل همه موجودات را یک حقیقت می‌داند و انسان را بی‌هدف و بیگانه‌ای در جهان هستی نمی‌پندارد. برخلاف دیدگاه صدرا، یالوم معتقد است:1-خلقت جهان و انسان را بدون هدف و تصادفی است.2- اساساً اعتقادی به مبدأ و معاد و یکی بودن آن ندارد 3- او مرگ را پایان زندگی می‌پندارد 4- یالوم زندگی را در اصل پوچ و بی‌معنا می‌داند و معتقد است این خود فرد است که باید به آن معنا دهد.5- یالوم انسان را موجودی تصادفی و بی‌هدف و پرتاب شده به جهان هستی فرض می‌کند. ولی او هم مانند صدرا زندگی را بی-ارزش نمی‌داند.6-تاکید او بر ارتباط صمیمانه انسان‌ها با یکدیگر است که هم هراس از مرگ را کاهش می‌دهد و هم بر معنای زندگی می‌افزاید. بنابراین، ملاصدرا با رویکردی غایت‌گرایانه و الهی و یالوم با رویکردی پوچ‌گرایانه و غیر الهی در صدد پاسخ به این سؤال برآمدند.
بررسی دیدگاه های تفسیری امام علی (علیه السلام)درتفاسیر «الدرالمنثور» و«البرهان»
نویسنده:
پدیدآور: محمد خاکپور ؛ استاد راهنما: محمد هادی امین ناجی ؛ استاد مشاور: محمود ویسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
کنکاش در سایه روشن هزار توی دنیای نقل و نشر حدیث، مفسران فرق اسلامی را به سمت و سوی تفاسیر روایی سوق داده است. از این جمله‌ جلال الدین سیوطی نگارنده‌ی کتاب الدر المنثورفی تفسیر الماثور و سید هاشم بحرانی نویسنده‌ی «البرهان فی تفسیر القرآن» که به ترتیب از صاحبان بزرگ‌ترین تفاسیر روایی اهل سنت و شیعه می‌باشند. با توجه به شیوه‌ی تفاسیر روایی، مولفان این دو تفسیر با استفاده از روایات صادر شده از بزرگان دین، به تفسیر آیات قرآن همت گماشته‌اند. پر واضح و آشکار است که منزلت و جایگاه امام علی (علیه‌السلام) در هر دو مکتب به‌گونه‌ای است که مفسران دو فرقه را به نقل روایات و اعتماد به گفته‌های ایشان وا داشته است. با توجه به این موضوع به بررسی دیدگاه‌های تفسیری ایشان که یکی از برجسته‌ترین صحابه‌ی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در دانش تفسیر قرآن به‌شمار می‌روند، پرداخته شده است. در موارد قابل توجهی هر دو مفسر از روایات صادر شده از امام علی (علیه السلام)در تبیین مقاصد آیات الهی بهره برده اند. با در نظر گرفتن گرایش هر مفسر و نوع استفاده‌ی آنها از روایات امام علی (علیه‌السلام) موارد اشتراک و اختلاف در نحوه‌ی استفاده از روایات ایشان به‌چشم می‌خورد. با توجه به مواردبهره‌مندی صاحبان دو اثراز روایات امام علی (علیه‌السلام) اشتراک های موضوعی، لفظی، لفظی ومعنوی در نقل روایات از سوی هر دو مفسر وجود دارد. جنبه‌های اختلاف در نوع بهره‌گیری از روایات را می توان با توجه به پیشینه‌ی مذهبی هر دو مولف در موارد عقیدتی پررنگ تربه حساب آورد.گونه‌شناسی و بررسی دیدگاه‌های تفسیری ایشان در روایات به‌کار برده شده در این تفاسیر اهمیت پرداختن به این جستار را نشان می‌دهد. در مطلع این جستار به بیان کلیات ومفاهیم پرداخته شده و پس از آن و در فصل سوم به گونه‌های روایی در الدر المنثور اشاره شد و پس از آن همین گونه‌ها در کتاب «البرهان» مورد کنکاش قرار گرفت. در واپسین بخش این جستار نیز ضمن مقایسه، وجوه اشتراک و افتراق این گونه روایات بررسی شد. نهایتاً جستار با نتیجه‌ای برآمده از متن به فرجام رسید که روش انجام این جستار کتابخانه‌ای بوده است.
ماهیت انسان و نقش آن در علوم انساني؛ بررسى تطبيقى ديدگاه آيت ‏الله مصباح و آبراهام مزلو
نویسنده:
علی مصباح ، اسماعیل نجاتی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
در حوزه انسان‌شناسی، دو رویکرد عمده «انسان‌شناسی فلسفی» و «انسان‌شناسی تجربی» دنبال می‌شود. این پژوهش به دنبال آن است که آرای دو انسان‌شناس معاصر را به نمایندگی از این دو رویکرد درباره ذاتیات انسانی مقایسه کرده، آثار اشتراکات و اختلافات مبنایی آنها را در علوم انسانی بررسی کند. ازاین‌رو از میان فیلسوفان مسلمان آرای آیت‌الله محمدتقی مصباح متکی بر منابع اسلامی و حکمت متعالیه، و از میان روان‌شناسان انسان‌گرا آرای آبراهام هارولد مزلو متکی بر فلسفه رمانتیک، فلسفه اگزیستانسیالیسم و دیدگاه تجربه‌گرایی را مدنظر قرار داده است. این پژوهش در نتیجه‌گیری، متوجه اشتراکات محدود و ظاهری و اختلافات بسیار و ریشه‌ای این دو متفکر درباره این مسائل اساسی شده است؛ به گونه‌ای که اختلافات یادشده موجب شده تا ایشان در مقام توصیف پدیده‌های انسانی، تبیین روابط میان آنها، تعیین موضوعات و مسائل تحقیق، و انتخاب ابزار و منابع شناخت، به گونه متفاوت بیندیشند، و در مقام دستور و تعیین هنجارهای رفتاری نیز در ارزش‌گذاری، سیاست‌گذاری، و توصیه نسبت به رفتارها و مسائل انسانی، داوری‌هایی متعارض داشته باشند.
نگرشی تطبیقی بر مبانی انسان‌شناسی تعلیم و تربیت از دیدگاه هایدگر و صدرالمتألهین
نویسنده:
محسن ایمانی ، نجمه وکیلی ، سمیه مرحبا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تعلیم و تربیت انسان» از یک سلسله مبانی انسان‌شناسی برخوردار است که بیانگر پیوند مسئله تعلیم و تربیت با سلسله مباحث نفس‌شناسی فلسفی است و همواره مورد توجه اندیشوران حوزه تعلیم و تربیت ازیک‌سو و پژوهشگران حوزه انسان‌شناسی از سوی دیگر بوده است. در این میان، اندیشه‌های مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور و تأثیرگذار قرن بیستم در حوزه فلسفه غرب، و صدرالمتألهین، بنیان‌گذار حکمت متعالیه در حوزه فلسفه اسلامی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از رهگذر این جستار مشخص می‌شود که از سویی نقطه آغازین مباحث انسان‌شناسی در اندیشه هر دو شخصیت، سلسله مباحث هستی‌شناسی است؛ از سوی دیگر، هر دو اندیشمند با نگرش وجودی به نقد تعریف مشهور انسان به «حیوان ناطق» پرداخته‌اند. اندیشه‌های این دو فیلسوف در کنار اشتراکات، نقاط افتراقی نیز دارد که در نوشتار حاضر به آنها پرداخته شده است.
بررسی وجودی-استعلایی نسبت «علیت و آگاهی» از دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا
نویسنده:
محمدحسین کیانی ، محسن جوادی ، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا دربارۀ نسبت علیّت و آگاهی را می‌توان مبتنی بر رویکرد وجودی – استعلایی حاکم بر فلسفۀ ایشان به نحو تطبیقی بررسی نمود. هر دو اندیشمند، علیّت را به‌مثابه قاعده‌ای متعلق به عالم عینی لحاظ کرده و معتقدند علیّت در رابطه با هستی جهان و در مقام تحلیل روابط موجودات، نسبتی عمیق با شناخت برقرار کرده است و براین اساس علیّت را در مقام اثبات، ثبوت و تحقق شناخت مد ‌نظر قرار داده‌اند. اما در عین حال وجوه تمایزی میان دیدگاه ایشان به شرح ذیل وجود دارد: نخست، در مقام اعتبار اصل علیّت در شناخت مطلقِ هستی و هستیِ انسان؛ با توجه به اصالت وجود در اندیشة ملاصدرا، علیّت نقشی اساسی در شناخت آدمی برعهده دارد، اما از نگاه یاسپرس، شناخت این مسائل از دایرۀ جهان‌شناسی سنتی و مقولات پدیدارشناسانه خارج است. دوم؛ معنا و حدود آزادی، ناظر به نگرش آن‌ها به اصل علیّت، متمایز است، چنانچه یاسپرس، علیّت و ضرورت علّی را به دلیل مخالفت یا ایجاد محدودیت در آزادی انسان، نفی می‌کند، اما ملاصدرا، اختیار آدمی را به علم و آگاهی از مبادی اعمال و رفتارش نسبت می‌دهد و اعتقاد دارد انسان، مختار است از آن ‌جهت که مجبور است و مجبور است از آن‌ جهت که مختار است. در نهایت به نظر می‌رسد ملاصدرا با توجه به قوس صعود و عین‌الربط دانستن انسان، علیّت را موضعی برای قوام استعلای آدمی می‌‌داند، حال‌ آنکه یاسپرس، انکار علیّت در حوزة اراده و رفتار انسان را مبنایی برای توجیه استعلا قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 36
بررسی تطبیقی سیالیت انسان در حرکت جوهری نفس ملاصدرا و اطوار دازاین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
حسن عبدی ، محمدتقی یوسفی ، منصور مهدوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مباحث حکمت صدرایی حرکت جوهری است. بر اساس تشکیک وجود، وقوع حرکت جوهری به نحو اشتدادی، امری ممکن، بلکه واقع‌شده است. تشریح این نظریه که انسان وجودی سیّال دارد، یکی از راهبردی‌ترین مباحث درباره نفس انسانی را روشن می‌سازد. از دیگر سو، دازاین به مثابۀ مسئله‌ای محوری در اندیشه هایدگر، حقیقتی ثابت نیست؛ بلکه دارای ابعاد و اطوار گوناگونی است. با توجه به جایگاه حکمت صدرایی و نیز اندیشۀ هایدگر، مقایسه میان سیالیت انسان در نظریۀ حرکت جوهری صدرایی و اطوار دازاین در نگرش هایدگر می‌تواند زوایای پنهان و ابعاد وجودی بیشتری از انسان را روشن سازد. بر این اساس، در نوشتار حاضر، برای فهم چگونگی سیالیت انسان، نخست ابعاد شش‌گانه حرکت جوهری نفس از منظر صدرا و سپس اطوار دازاین از منظر هایدگر توضیح داده شده است تا زمینه برای مقایسه این دو نظرگاه فراهم گردد. فضای فکری این دو فیلسوف، بیانگر مبانی متفاوت آنهاست. با این‌ همه، در برخی ابعاد حرکت مانند مسافت، میان دو فیلسوف اشتراک ‌نظرهایی را می‌توان یافت. البته نقاط اختلاف بین این دو متفکر دربارۀ انسان و مسیر‌های ممکن او در زندگی بسیار است
صفحات :
از صفحه 111 تا 140
مطالعه تطبیقی آرای فخررازی و ملاصدرا  دربارۀ عالمان به تاویل متشابهات با تأکید بر اصطلاح  قرآنی «الراسخون فی‌العلم»
نویسنده:
عبدالکریم کشوری ، جهانگیر مسعودی ، جعفر مروارید
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأویل پذیربودن یانبودن متون مقدس و کتب آسمانی از جمله مسائل مطرح میان اندیشمندان مسلمان وغیرمسلمان بوده است.به گونه ای که در دستگاه سنتی تفسیرکتاب مقدس،از تعابیری چون «بطن»،«معنای ناپیدا»،«معنای آشکار»،و«عالمانبهتاویل» در مبحث تاویل استفاده شده است.ودر این باب اینکهچهکسانیصلاحیتتاویلمتشابهات رادارند؟ازجمله مسائل موردمناقشه بین پژوهشگران،بوده است . وجودچنین تعارضی مارابرآن داشت که پژوهشی انجام داده ونظرات فخررازی وملاصدراراموردمقایسه قراردهیم.برخی ازاندیشمندان تاویل متشابهات راصرفا"مخصوص خداونددانسته اند.وبرخی دیگرآنرامنحصربرای خداوندنمی دانند .ملاصدرا ((تاویل))راازمحدودبودن به حوزه زبان بیرون آورده ومعتقداست که هرپدیده ای تاویل وتفسیری دارد .نظرملاصدرادرباب آیات متشابه براصول ومبانی عقلانی-شهودی ابتناء داردوازسنخ ((وجودشناختی))است. ملاصدرامیان فهم آیات متشابه وفهم جهان هستی هماهنگی خاصی راقائل بوده ومصداق کامل راسخان درعلم راعلاوه برمعصومین،عالمان غیرمعصوم نیزمی دانددرمقابل فخررازی معتقداست تنهاخدای متعال به تاویل متشابهات آگاه است.ازدیدگاه ایشان عدم علم به تاویل متشبهات به معنای انکاروجودخداوندنیست بلکه آنهابانگ برمی آورندکه "آمنابه کل من عندربنا" یعنی ماعلاوه برآیات محکم،به آیات متشابه هم ایمان داریماگرچه علم به آیات متشابه نداشته باشیم.
نقد و بررسی نظریات دو شیعه‌شناس انگلیسی زبان قرن بیستم پیرامون مهدویت (بانگاهی ویژه به دیدگاه‌های برنارد لویس و مارشال گودوین سیمز هاجسن)
نویسنده:
پدیدآور: مهدی حسینی ؛ استاد راهنما: حجت‌اله ایزدی ؛ استاد مشاور: حامد فروزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
جایگاه پر اهمیت «مهدویت» در میان مسلمانان جهان و خاصه شیعیان ، ایجاب می کند که این مسئله از زوایای گوناگون مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نظرات و آراء اندیشمندان غربی درباره مهدویت یکی از مقولات شایسته بحث در این حوزه می باشد. پس از شکل گیری مطالعات شرق شناسی در مقطع زمانی بعد از رنسانس؛ دو موضوعِ دین اسلام به عنوان کامل ترین دین و نبی اکرم (6) به عنوان ختم المرسلین مورد توجه مستشرقان قرار گرفتند. فراگیری دین اسلام و حوزه های مختلف آن، مقولات متنوعی را برای تحقیق و پژوهش شرق شناسان فراهم آورد. با گذشت زمان و در پی بروز برخی تحولات تاریخی، کانون توجه شرق شناسان به موضوع «مهدویت» نیز جلب شد. مستشرقان در تحقیقات خود پیرامون مهدویت به منابعی مراجعه کردند که از نظر صحت با منابع اصیل اسلامی و شیعی تفاوت معنی داری داشتند. آنها با بررسی فرقه های دروغین و افراد مهدی نما ، از راه صحیح تحقیقات خارج شدند. بالطبع این گونه تحقیقات ، آنهم از جانب کسانی که از کمترین اعتقاد درونی نسبت به مهدویت بی بهره بودند ، نتیجه ای جز انحراف از مسیر اصلی به بار نمی آورد. لذا ، در این تحقیق تلاش می شود شناخت کلی پیرامون دیدگاه های دو شیعه شناس به نام های «برنارد لوئیس» و «مارشال گودوین سیمز هاجسن» در زمینه مهدویت به عمل آید. این دو اندیشمند معاصر ، از مستشرقان با سابقه در انجام تحقیقات و پژوهش در مورد شیعه می باشند. تالیفات آنها در موضوع فرقه اسماعیلیه ، نشان از علاقه مندی مشترک آنان نسبت به تشیع دارد. با لحاظ نمودن برجستگی این دو اندیشمند در عصر خود و الگو قرار گرفتن آنان می توان حدس زد که حتی اندکی انحراف در عقاید آنان می توانسته موجب گمراهی بسیاری از محققین بعدی بشود. در این پایان نامه ضمن بررسی دیدگاه های آنها در مورد مهدویت ، انحرافات و کژاندیشی های آنها در این زمینه ریشه یابی و علاوه بر آن علت بروز انحراف نیز مشخص می شود. در نهایت هم با مراجعه به منابع شیعی و در نظر گرفتن اعتقادات شیعه دوازده امامی ، به شبهات آنان در مورد مهدویت پاسخ لازم داده خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 8939