جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2078
بررسی رابطه ایمان و عقل از دیدگاه شهید مطهری و کرکگور
نویسنده:
نویسنده:دادرحیم بلوچی؛ استاد راهنما:علی زنگویی؛ استاد مشاور :سیدحسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان و عقل در راستای رسیدن انسان به سعادت، از نقش و جایگاه تعیین کننده‌ای برخوردارند. نگرش به ایمان و عقل در الهیات از پیشنه‌ای دیرین برخوردار است. یکی از مسائلی که در ارتباط با این مسئله‌ همواره ذهن متفکران را به خودش مشغول داشته، رابطه این دو با یکدیگر می‌باشد. بر این اساس این سوال مطرح است که آیا عقل در فرآیند ایمان آوردن نقشی دارد یا خیر؟ گروهی ایمان را برتر از عقل دانسته و برخی دیگر عقل را منبع معرفتی برتر تلقی کرده‌اند و برخی دیگر راه میانه و اعتدال را در پیش گرفته‌اند. بر این اساس در تحقیق حاضر کوشیده شده است تا با استناد به آثار این دو متفکر، مبانی فکری آن‌ها درباره مفهوم ایمان و مفهوم عقل و نیز رابطه میان آن دو با یکدیگر مورد واکاوی قرار گیرد. در این پژوهش این مسئله یعنی تبیین رابطه عقل و ایمان در دو محور اسلام و مسیحیت از دیدگاه شهید مطهری و کرکگور مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به چهارچوب مفهومی ‌طراحی شده تبیین شده است که کرکگور مهم‌ترین ویژگی ایمان را ماهیت ضد عقلی آن دانسته که فرد نمی‌تواند با تفکر عقلانی به ایمان دست یابد. ایشان ایمان و باوری را مطلوب می‌داند که بر پایه شواهد و دلایل قابل قبول نیست. باوری مرجح است که شخص آن را به شکل درونی و به صورت عملی انتخاب کند و انجام دهد. از سویی دیگر، شهید مطهری به ترسیم رابطه‌ای از عقل و ایمان می‌پردازد که می‌توان آن را با عنوان عقل گرایی اعتدالی بیان داشت. بدین معنی که عقل را به عنوان یک اصل و مبدأ پذیرفته و به رسمیت شناخته است و تضادی را در رابطه میان عقل و ایمان معتقد نیست؛ بلکه عقل را یک معیار در راستای پذیرش و سنجش افکار و اندیشه‌ها معرفی کرده است.
نسبت اندیشه‌های تفسیری شهید مطهری با گفتمان‌های علمی ـ اجتماعی عصر خود
نویسنده:
نویسنده:مهدی طاهری؛ استاد راهنما:یحیی میرحسینی؛ استاد مشاور :علی محمد میرجلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سراسر تاریخ اسلام، تفسیر قرآن در شمار مهم‌ترین تلاش‌های دینی و علمی مسلمانان بوده است. علمای زیادی در جهت فهم بهتر آیات از علم تفسیر بهره جسته و در پی آن، به اصلاح ساختارهای فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه خود ‌همت گماشته‌اند. از کسانی که در دوره معاصر به این مهم پرداخته، استاد شهید مرتضی مطهری است که در لباس یک‌ مصلح و روشنگر فکر دینی، در تلاش برای تصحیح انحراف عقیده جامعه خویش و با اعتقاد بر اینکه اصلاح در مراجعه به قرآن و مبانی و آموزه‌های دینی و عمل به آنها امکان‌پذیر است، در تمام گستره عمر علمی خود به مبارزه با این انحرافات پرداخت. این دغدغه باعث شد گفتمان‌های جهانی، منطقه‌ای و ملی بویژه فضای اجتماعی ایران آن روز، نمود روشنی در آثار ایشان داشته باشد؛ به نحوی که تفسیر ایشان را به یک تفسیر کاملا اجتماعی و عصری نزدیک کرده است. عطف توجه به دوره زندگانی سرشار از اتفاقات سیاسی و تحولات اجتماعی آن دوره نشان می‌دهد شرایط برای حمله به مبانی دینی فراهم آمده بود و شهید مطهری به عنوان یکی از برجستگان حوزوی – دانشگاهی آن زمان، با بهره‌گیری از آیات قرآن نقش مهمی در دفاع از مبانی دینی ایفا کرد. حال این نوشتار، با روش توصیفی تبیینی می‌کوشد نسبت اندیشه‌های تفسیری شهید مطهری با گفتمان‌های علمی- اجتماعی عصر خویش در تفسیر قرآن را و به طور کلی مراجعه ایشان به آیات قرآن کریم و استفاده از آن‌ها را در آثار خویش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. از نتایج این پژوهش می‌توان به این موضوع اشاره کرد که شهید مطهری در مباحث تفسیری خود به محورهای «دینی ـ مذهبی»، «سیاسی ـ اقتصادی» و بیش از همه «فکری ـ فرهنگی» ورود کرده است. تقابل با مکاتب فکری و فلسفی غرب همچون اومانیسم، سکولاریسم، ناسیونالیسم، اگزیستانسیالیسم و مارکسیم و موضوعاتی همچون مبارزه با غربزدگی، فمنیسم، نفی استعمار خارجی و استبداد داخلی، به وفور در مباحث قرآنی شهید مطهری یافت می‌شود. همچنین از مباحث درون‌مذهبی می‌توان به دفاع از باورهای اصولیان شیعه (در برابر اخباریان) و در مباحث درون‌دینی می‌توان به حمایت همه جانبه از وحدت مسلمان و رویکرد درست به اصلاح و اصلاح طلبی دینی اشاره کرد.
تحلیل بازسازی اندیشه دینی از نگاه استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری و دکتر سید حسین نصر
نویسنده:
نویسنده:علیمردان خطیبی کشکک؛ استاد راهنما:سیاوش (محمد جواد) رودگر؛ استاد مشاور :مصطفی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دنیای معاصر با توجه به پیشرفت علوم و تغییر سبک زندگی انسانها، عده‌ای معتقد شدند که انسان از اصول انسانی خویش که در گرو دین قرار دارد افول کرده و به انحطاط گرویده است لذا در صدد بازسازی اندیشه دینی متناسب با روزگار معاصر برآمدند. شهید مطهری و دکتر سید حسین نصر دو اندیشمندی هستند که برای بازسازی اندیشه دینی دیدگاه‌هائی حائز اهمیت دارند که در این رساله بدان پرداخته شود. درمنظومه فکری استاد شهید مطهری تعبیر احیای تفکر دینی، یادشده است وآن را دستوری قرآنی خوانده و درساحات اعتقادی، اخلاقی،و در اعمال و رفتار تعمیم داده که بازسازی مفاهیم دینی کاربست کلیدی در نظریه احیای تفکر دینی ایشان دارد.وی براین باور است که حقیقت اسلام به صورت مسخ‌شده و بی‌خاصیت در ضمیر ما نهادینه شده و نیاز به انقلاب فکری- فرهنگی و نوعی رستاخیزمعرفتی در قالب "احیاء" دارد. ایشان بین بازسازی دین و بازسازی اندیشه دینی تفاوت مبنائی قائل است و درمسیر احیای تفکر دینی با جریانهائی مثل:1- تحجرگرائی 2- تجددگرائی 3- الحاداندیشی 4- انحراف و تحریف ظاهری و باطنی، تفسیرمادی کتاب و سنت بخصوص ماتریالیسم منافق، مواجه بوده و با آنها به مبارزه عقلانی و درعین حال شجاعانه برخاسته و بر دو عنصر: 1- توانائی، جامعیت و کمال 2- خلوص و ناب بودن دین و تفکر دینی تأکید ورزیده است. دکترسید حسین نصر نیز نسبت به دین و اهمیت تجدیدتفکر دین، از حساسیت خاصی برخوردار بوده و از زاویه سنت‌گرایی بدان نگریسته است. ناگفته نماند که منشا دغدغه نصر نیز مانند سایر اندیشمندان دینی که درصدد بازسازی اندیشه دینی بر آمده‌اند، هجوم اندیشه غربی و به‌طور خاص مدرنیته بوده است. دکتر نصر بر اساس سنت‌گرایی و حکمت جاوید، بر این باور است که همه ادیان از یک اصل و مبدأ ریشه گرفته و دارای جنبه‌ای از حقانیت هستند، هر چند ممکن است به‌خاطر حضور بعضی از شرایط جنبه حقانیت دینی مانند اسلام بیشتر باشد. نصر، فجایع دنیای مدرن را نتیجه روی‌آوردِ انسان‌ها به منطق محاسبه و عقل ابزاری دانسته و بر این باورند که سنت اصیل اسلامی، می‌تواند منشأ اصول و معیارهای جامعه‌ای متفاوت از جامعه کنونی باشد. بنابراین مسئله محوری رساله حاضر معطوف به بازسازی اندیشه دینی است که درمجموع با عنایت به دیدگاه هرکدام از مطهری و نصر نظریه احیای اندیشهو تفکر دینی دربرابر نظریه بازسازیتفکر دین براساس مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی،انسان‌شناختی و دین‌شناختی خاصی است که البته در جزئیات مبانی بین دو متفکر اسلامی یعنی استاد شهید مطهری و دکتر نصر در اکثر موارد تفاوت‌های بنائی و گاهی مبنائی وجود دارد. در مجموع نتیجه تحقیق حاضر بر این است که دو متفکر مذکور در بازسازی اندیشه دینی در مواردی مانند فلسفه صدرائی و حکمت متعالیه، نیاز انسان معاصر به معنویت و ... دارای اشتراک دیدگاه هستند ولی در مواردی چونان کثرت‌گرائی دینی، حاکمیت سیاسی، مدرنیته، عمل‌گرائی و باطن‌گرائی و ... دیدگاه‌های متفاوتی دارند. روشی که در این رساله پیروی شده، روش تحلیلی- تطبیقی است که بعضا با نقل و نقدِ اجمالی تحقق یافته است.
مفهوم شناسی و تبیین آزادی از دیدگاه جان استوارت میل و شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
نویسنده:زهرا سادات؛ استاد راهنما:زهرا کاشانیها؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت انکارناپذیر مفهوم آزادی در زندگی بشر، هم‌چنین تأثیرگذاری آراء جان استوارت میل و شهید مرتضی مطهری در سیر تاریخیِ این مفهوم، نگارنده را بر آن داشت تا این موضوع را برگزیند و براساس عناصری چون مفهوم، دامنه، موانع، مبانی انسان‌شناختی و رابطه تعالی معنوی و آزادی به تبیین آن بپردازد. سوال اصلی این تحقیق، بررسی چگونگی و ماهیت ابعاد مختلف مفهوم آزادی در آراء جان استوارت میل و شهید مرتضی مطهری است. دستاوردهای تحقیق حاضر بدین شرح است: در زمینه مفهوم آزادی، جان استوارت میل آزادی را رهایی از موانع اجتماعی- سیاسی می‌داند در حالی که شهید مرتضی مطهری آزادی را رهایی از موانع معنوی، اجتماعی و سیاسی می‌داند. در باب‌ دامنه‌آزادی، جان میل قلمرو آزادی را اصل صیانت از ذات می‌داند و آن را برای مؤلفه‌هایی چون پرورش قدرت ابتکار، اجرای عدالت، شخصیت و استکمال نفس در دو بعد فردی و اجتماعی به‌کار می‌برد، در حالی که شهید مطهری بر اساس تعالیم مذهبی خویش قلمرو آزادی را مشخص می‌نماید و آن را برای رسیدن به رشدِ معنویتِ توحیدمحور در دو بعد معنوی و اجتماعی مطرح می‌نماید؛ وی چنین رشدی را شرط اساسی رشد و پرورش استعدادها می‌داند. در خصوص موانع آزادی، جان استوارت میل بیشتر به موانع سیاسی و اجتماعی توجه دارد در حالی که شهید مطهری علاوه بر دو مورد مذکور، به نقش خودِ فرد در ایجاد این موانع نیز توجه دارد. در باب مبانی انسان‌شناختی، جان میل محور مبانی را انسان می‌داند در حالی که شهید مطهری از طریق بینش توحیدی به تبیین مبانی آزادی می‌پردازد. در باب رابطه تعالی معنوی و آزادی جان میل غالباً معنویت را به معنای همان بعد اخلاقی بشر در نظر می‌گیرد و معتقد است برای تحقق آزادی در این بعد، باید بستر اجتماعی- سیاسی کافی فراهم گردد در حالی که شهید مطهری، بعد معنوی انسان و آزادی او را بر اساس روح الهی او معنا می‌کند. آراء این دو اندیشمند از آن جهت که هر دو خواهان عدالت اجتماعی، حمایت از اقشار ضعیف، تعهدمداری نسبت به قوانین، نقد آداب و رسوم- قدرت سیاسی- قوانین ناکارآمد و تلاش برای طرح ساختار سیاسی مناسب هستند نزدیک و شبیه به هم است.
عرفان اجتماعي در منظومة فكري استاد شهيد مطهري
نویسنده:
محمدجواد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عرفان اجتماعي در منظومة فکري استاد شهيد مطهري به‌مثابة دانشي است که اصول و مسائل عرفان اسلامي را در مباني، مقولات و غايات علوم اجتماعي متناظر به ساحات بينشي، گرايشي و کنشي عارفان اصيل متجلي مي‌سازد. بدين ‌جهت، بيان و تبيين عرفان اجتماعي از اهميت، ضرورت و حساسيت خاصي در نظام انديشة فردي و زيست اجتماعي و به‌ويژه تمدني فرد و جامعة اسلامي برخوردار است که استاد شهيد با نگاه فيلسوفانه، فلسفة مضافي و معرفت‌شناسي درجة دوم، به اين امر اهتمام ورزيده و در اين مسير به نقد ايجابي عرفان موجود با رويکرد بازشناسي و بازسازي مفاهيم، مباني و مقامات عرفاني و نقد سلبي عرفان و تصوف تاريخي با منطق قرآني، سنت و سيرة معصومان پرداخته‌اند. مسئلة اصلي مقالة حاضر اين است كه آيا عرفانِ اجتماعي در منظومة فکري استاد شهيد مطهري قابل بيان و تبيين است؟ پاسخ مسئله را مي‌توان با روش توصيفي ـ تحليلي در انديشه و آثار استاد اصطياد کرد که برونداد آن عبارت است از: 1. ارائة قرائت درست و دقيق از آموزه‌ها، گزاره‌ها و معارف عرفاني با سوية اجتماعي؛ 2. تبيين مفهومي و تعيين مصداقي عرفان اجتماعي در شعاع انديشه و زيست عارفان مسلمان؛ 3. بيان نمونه‌هايي از توصيف و توصيه‌هاي معطوف به عرفان اجتماعي در آثار گفتاري و نوشتاري استاد شهيد؛ 4. ارائة نمونة بازشناسي و بازسازي مفاهيم و مقامات عرفاني، مثل توبه و توکل، تا ظرفيت عرفان اصيل و دانايي و توانايي عارفان مسلمان و شيعي در تکوين و تکامل تمدن نوين اسلامي روشن شود.
صفحات :
از صفحه 131 تا 144
تحلیل و بررسی پاسخ‌های استاد مطهری بر نقدهای هیوم بر برهان نظم
نویسنده:
نویسنده:مرتضی افراخته؛ استاد راهنما:سیدمهدی بیابانکی؛ استاد مشاور :احمد عبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نگاه بسیاری از فلاسفه و الهی‌دانان عمومی‌ترین برهانی که بر وجود خدا اقامه می‌شود برهان نظم است. بر اساس این برهان از تجارب ممتد در مورد طبیعت می توان شباهت نسبتا کاملی میان طبیعت و مصنوعات بشری به دست آورد، آنگاه به حکم یک قاعده کلی می‌توان از شباهت معلولات به شباهت علل پل زد. و از آنجا که معلولات و مصنوعات بشری از یک طراح هوشمند ناشی می‌شوند، می‌توان نتیجه گرفت که جهان نیز از یک طراح حکیم ناشی شده است. بر خلاف خود برهان، نقد آن به گذشته‌های دور باز نمی‌گردد. به نظر می‌رسد نخستین انتقاداتی که در فلسفه غرب به ‌طور جدی به برهان نظم وارد شده‌ است، حاصل کار دیوید هیوم است. هیوم بخش قابل توجهی از کتاب «محاورات درباره دین طبیعی» را که حدود 25 سال روی آن کار کرده بود و در اواخر عمرش آن را تکمیل نمود، به نقد برهان نظم اختصاص می‌دهد. هیوم بر مبنای فلسفه تجربه‌گرایی خود استدلال می‌کند که برهان نظم، ماهیت تجربی دارد و بر این اساس می‌گوید همه استدلالات در دلیل نظم به تجربه بر می‌گردد و از تجربه نمی‌توان این استنباط حقیقی و خطاناپذیر را انجام داد. بعلاوه هیوم معتقد است الهی‌دانان درصدند نظم جهان را از طریق علت بیرونی تفسیر کنند، در حالی که به زعم او می‌توان این نظم را به درون ماده مستند کرد، بدین صورت که ماده ذاتاً دارای ویژگی هایی است که دائماً در حال تکامل است و این حرکت تکاملی، معلول عوامل داخلی است. با فرض چنین احتمالی هیوم نتیجه می‌گیرد که برای تفسیر نظم طبیعی نیاز به دخالت عوامل فراطبیعی نیست. او همچنین معتقد است که بیان تمثیلی نظم، مستلزم باور به خدای انسان وار خواهد بود و نمی‌تواند خدایی را نشان دهد که از هر گونه خطا و اشتباه و عدم انسجام در عملش مبرا است. از نگاه برخی از فلاسفه، نقدهای هیوم بزرگ‌ترین تکیه‌گاه الهی‌دانان در اثبات وجود خدا را متزلزل نموده است. استاد مطهری معتقد است بی اعتبار شدن براهین اثبات خدا بویژه برهان نظم یکی از علل اصلی گرایش به مادیگری در جهان غرب است. ایشان با پاسخ به نقدهای هیوم نشان می‌دهد که برهان نظم یک برهان تجربی محسوب نمی‌گردد، بلکه یک برهان عقلی است. بعلاوه ایشان این ایده که نیرویی‌ درونی در ماده وجود داشته باشد که لازمه آن نیرو، نظم و سامان یافتن جهان است را امری درست و حقیقی می‌داند و در عین حال آن را خدشه‌ای بر برهان نظم تلقی نمی‌کند. در تاریخ فلسفه غرب در اکثر موارد، برهان غائی را همان برهان نظم می‌شمارند. اما شهید مطهری از جمله متفکران معاصر است که با تفکیک برهان نظم از برهان هدایت، هوشیارانه سعی داشته این گروه از استدلال ها با یکدیگر خلط نگردد. از نظر ایشان، برهان نظم به ساختار طبیعت مربوط است، یعنی مطالعه در تشکیلات ساختمانی اشیا نشان می دهد که در ساختمان آنها عقل و حکمت نقش داشته است. اما زاید بر نظام خلقت و ساختمان موجودات، موجودات عالم نشان می دهند که پس از آن که اینگونه کامل آفریده شده‌اند در کاری که انجام می دهند نیز به گونه‌ای رهبری می‌شوند. شهید مطهری این برهان را برهان هدایت می‌نامد که می‌توان آنرا تقریری از برهان غائی دانست.
بررسی سلوک معنوی شهید مطهری و ارتباط ایشان با مرحوم سید هاشم موسوی حداد و مرحوم علامه آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیهم
نویسنده:
نویسنده:محمدحسین شجری؛ استاد راهنما:رحمان بوالحسنی؛ استاد مشاور :محمدرسول ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به صورت توصیفی به بررسی سلوک معنوی شهید مطهّری و ارتباط ایشان با مرحوم سیّد هاشم موسوی حدّاد و مرحوم علامه آیه الله سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیهم پرداخته است، استاد شهید مطهّری، که بهره های فراوانی از میراث عرفای اسلامی همچون محیی الدین ابن عربی، مولوی، حافظ و صدرالمتألّهین شیرازی و سایرین برده است. گمشده ای داشتند که آن را در سیر و سلوک الی الله جستجو می‌کردند. این معنای مهمّ، با توجّه به آثارش و دقّت در سعی وافر ایشان در طول سالیان متمادی شاگردی اساتید متعدّد اخلاقی و عرفانی، و مطالعه کلمات مطّلعین در غایت ظهور است. در عرفان عملی مکاتب مختلفی وجود دارد، امّا مکتب عرفانی نجف اشرف که از ملای جولا آغاز شده و تا مرحوم آقای قاضی کبیر و تلامذه واقعی ایشان ادامه یافته، کامل‌ترین مکتب است، به نحوی که می‌توان در آن مکتب تلمّذ کرد، و مشتاقان معرفت الله را بدان دلالت نمود. فیلسوف شهید در خدمت عارف معاصر مرحوم آقا سیّد هاشم حدّاد گمشده خویش را می‌یابد. این معنا از اقرار خود ایشان که «این سیّد حیات بخش است.» کاملا مشهود می‌باشد. ارتباط سلوکی شهید مطهّری با علامه حسینی طهرانی، بعد از سالیان متمادی آشنایی و رفاقت بین این دو عبد الهی شکل می‌گیرد، و تا پایان عمرش ادامه می‌یابد. نحوه آشنایی استاد شهید مطهّری با دو عارف الهی مرحوم حدّاد و مرحوم علامه طهرانی، و دادن دست ارادت به ایشان، آن هم از چنین شخصّیّت ممتازی، و بعد از سالیان متمادی شاگردی در محضر اساتید و آیات متعدّد اخلاقی و عرفانی، در دهه پایانی حیاتش، بسیار عجیب و خاصّ و شاید بی‌نظیر است. استاد شهید مطهّری در ارتباط با مرحوم آقا سیّد هاشم حدّاد در زمان بسیار اندک، بسیار متأثّر شده، و از طرف دیگر مایه علاقمندی شدید مرحوم حدّاد به ایشان گشته تا حدّی که پس از شهادت او تأسّف خوردند تا حدّی که مرحوم علامه طهرانی را خطاب نموده که چرا گذاشتید این طور بشود؟! در مدّت هشت ساله ارتباط سلوکی میان شهید مطهّری و علامه طهرانی، می توان به تأثیرات خاصّی در ابعاد گوناگون زندگی آن شهید والامقام همچون «پختگی آثار و حرارت در قلم و تغییر محتوایی قلم استاد»، «مشورت ایشان با مرحوم علامه در مسائل گوناگون از جمله امور سیاسی و انقلاب»، «شرکت در جلسه خصوصی» و «اخذ دستور ذکر» اشاره نمود.
بررسی و تطبیق دیدگاه استاد مطهری و توین بی درباره علل و عوامل ظهور و سقوط تمدن‌ها ( با تکیه بر تمدن اسلامی)
نویسنده:
نویسنده:یوسف رمضانی مالبیجار؛ استاد راهنما:محسن ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع اصلی ما در این پایان‌نامه « بررسی و تحلیل دیدگاه مرتضی مطهری و توین‌بی درباره ظهور و سقوط تمدن‌ها»، است. تاکید این پژوهش بیشتر بر روی تمدن اسلامی است. در همین راستا، دیدگاه توین‌بی که یکی از مشهورترین فیلسوفان تاریخ در عصر جنگ جهانی و پس از آن به شمار می‌رود، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. از آن‌جایی که او ـ به عقیده بسیاری از اندیشمندان ـ دید عرفانی، شهودی یا الهی به منشاء و راز اصلی تمدن دارد، لذا این قرابت آراء و تطبیق و تحلیل دیدگاه وی با مرتضی مطهری که فیلسوف، متکلم و متأله مسلمان و ایرانی است تا حد زیادی چالش‌برانگیز خواهد بود. در پژوهش پیش‌ِرو، علل ظهور و سقوط تمدن‌ها از دیدگاه اندیشمندان گوناگون، از جمله مطهری و توین‌بی مطرح شده است تا بر ما مشخص گردد که تمدن‌های امروز با چه چالش‌هایی پیش رو بوده و برای برون‌رفت از آن چه باید کرد. دیدگاه توین‌بی و مطهری در باب ظهور و سقوط تمدن‌ها مورد تحلیل قرار گرفته و نقاط اشتراک و افتراق آراء این دو مشخص شده است. بر این اساس مطهری بر این باور است که راه برون‌رفت از این خمودگی، پیروی از خداوند و پیامبر اوست و در مقابل نیز توین‌بی راه نجات تمدن‌ها را رجعت به مبانی و آموزه‌های کلیسا می‌داند. در جامعه اسلامی امروز چیزی که بیش از سایر موارد مخل پیشرفت‌شان شده، همانا چندصدایی و عدم وحدت است. مطهری نقد و رد نظریه نژادی و استعماری خواندن ناسیونالیسم، عوامل مذکور را مخل وحدت امت اسلامی برمی‌شمارد
نقد و بررسی آراء تفسیری استاد مطهری
نویسنده:
نویسنده:لیلا علی خانی؛ استاد راهنما:امیر جودوی؛ استاد مشاور :احمد زارع زردینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استاد مرتضی مطهری از اسلام شناسان برجسته معاصر است که به رغم آکندگی آثارش با مباحث و استنباطهای قرآنی، می‌توان یکی از کوشش‌های قابل توجه وی را در عرصه تفسیر قرآن دانست. هندسه فهم صحیح آیات نزد متفکر شهید با کاربست لوازم و ابزارهای فن تفسیر تحقق می‌یابد و بر این اساس می‌کوشد تا فهمی روشمند از آیات وحی داشته باشد؛ از این رو هدف رساله حاضر ارزیابی آراء تفسیری استاد مطهری است. برای تحقق هدف مزبور روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی مورد استفاده قرار گرفت و دیدگاه‌ها در سه محور پیش‌فرض‌ها(چندمعنایی)، مبانی(روایات) و مراحل تفسیر(موضوعی، ترتیبی و سیاق) سازماندهی شد. بررسی آراء در محور اول، اعتقاد متفکر شهید در جواز چندمعنایی آیات و ظهور مراتب معنا با توجه به مراتب مخاطبان، یادکرد عوامل زمینه‌ساز چندمعنایی و کاربست قاعده مزبور در فرآیند فهم برخی آیات و غفلت از آن را در بعضی دیگر از آیات نشان می‌دهد. بررسی آراء در محور دوم، گواه اهمیت روایات معتبر در فرآیند فهم قرآن در نزد متفکر شهید با وجود اذعان به تقدم تفسیر قرآن به قرآن بر سایر طرق است. بررسی نقادانه نظرگاه‌ها در این محور، مؤید شکل‌گیری برخی دیدگاه‌ها با عنایت به بیان تفسیری روایات و فهم منقطع از احادیث در پاره‌ای دیگر از آنهاست. بعضی‌ دیگر از دیدگاه‌های تفسیری ایشان نیز در این محور که به رغم یادکرد بخشی از روایات ناظر به موضوع صورت گرفته با احصای جامع‌تر احادیث تأیید گشته است. در محور سوم و در بخش مراحل تفسیر موضوعی، به رغم اینکه استاد مطهری صرفاً به مرحله احصای آیات در این فرآیند اشاره می‌کند اما عنایت وی به مجموع مراحل را در برخی آثار با صبغه تألیفی می‌توان نظاره‌گر بود. بررسی نظرگاه‌های موضوعی با صبغه خطابی نشانگر لغزش در گام‌های گردآوری و دسته‌بندی روشمند آیات، استخراج مدلول آیات بر اساس مبانی تفسیر، استنتاج نظرگاه‌های قرآن با مقارنه و چندسونگری و ارزیابی است. آراء استاد مطهری در بخش بررسی نقادانه آراء با تکیه بر مراحل تفسیر ترتیبی تحت دو قسمتِ مراحل تعیین هدف سوره و مراحل تفسیر آیات سامان یافته‌اند. تعیین هدف سوره در تفسیر استاد مطهری بدون یادکرد مراحلِ دستیابی به آن، صورت گرفته است. در قسمت مراحل تفسیر آیات، عدم یادکرد و یا پرداختن ناقص به برخی مراحل در فرآیند فهم برخی آیات مشاهده می‌شود که گاه پیمودن گام مزبور، خدشه‌پذیری و گاه تقویت و تأیید آن را به همراه دارد. در بخش سوم و بررسی نقادانه نظرگاه‌های تفسیری با تکیه بر قاعده سیاق که در دو بخش بررسی آراء با تکیه بر سیاق آیات و بررسی آراء با تکیه بر سیاق جملات سازماندهی شده است، اهتمام متفکر شهید به قاعده سیاق از رهگذر اعتقاد به چینش توقیفی آیات مشخص می‌شود. به رغم کوشش استاد مطهری به فهمی موافق با سیاق اما گاه نگرش جزء‌انگارانه و خطی به آن با وجود آنکه سیاق را فراتر از ارتباط خطی آیات می‌انگارد، عدم دستیابی به فهمی بایسته از آیات و گاه عدول از ظاهر را به رغم اعتقاد به حجیت ظواهر آیات سبب گشته است. بررسی آراء در این بخش نشان داد که شالوده برخی از نظرگاه‌های تفسیری ایشان انگاره نشئت یافته از روایات در عدم لزوم وحدت مضمونی میان جملات یک آیه و نیز آیاتی است که به دنبال هم آمده‌اند. انگاره مزبور که در برخی موارد بستر فهمی خارج از سیاق آیات گشته، تقویت شده است.
چیستی، مبانی، راهکارها و آسیب های وحدت اسلامی از دیدگاه آیت الله شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:سلیم خان اکبراو؛ استاد راهنما:جواد قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شهید مطهری به عنوان یکی از متفکران معاصر جهان اسلام در موضوعات مختلفی اندیشه‌ورزی نموده است، وحدت اسلامی نیز از مسائل مهمی است که از نظر این متفکر شهید دور نمانده و در جای‌جای آثار و سخنرانی‌هایشان به آنها پرداخته است، یافته‌های تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و جمع‌آوری کتابخانه‌ای صورت گرفته حاکی از آن است که وحدت در مفهوم ایجابی به معنای یکپارچگی و پیوستگی است و در مفهوم سلبی به معنای عدم تفرق است و در اصطلاح عبارت است از ‌اشتراک گروهی در یک مرام و مقصد، اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد، دین و مذهب؛ از دیدگاه شهید مطهری مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف، در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؛ مبانی وحدت از نظر شهید مطهری همچون توجه به سیره و روش ائمه اطهار(ع) در حفظ و ایجاد وحدت با مذاهب اسلامی می‌باشد و نیز ایشان وحدت را ضروری‌ترین نیاز عصر کنونی می‌داند که جامعه اسلامی را از هرگونه پراکندگی مصون می‌دارد. از دیگر مبانی توجه به وحدت از منظر آیات قرآن است که همگرایی در جامعۀ اسلامی را ستایش و واگرایی را نکوهش نموده است و اینکه اتحاد را زمینه‌ساز قدرت جامعه می‌باشد. راهکارهای ایجاد وحدت اسلامی از منظر شهید مطهری شامل اتحاد بر محور اسلام؛ تأکید بر نقاط مشترکی همچون توحید، نبوت، قرآن، قبله، کعبه، حج، روزه، اهل‌بیت(ع) و اشتراکات تاریخی. همچنین روشنگری و بصیرت افزایی، رفع سوء تفاهمات، معرفی دقیق شیعه، پرهیز از مسائل اختلاف انگیز، عدم توهین به دیگر مذاهب، شناخت متقابل مذاهب اسلامی، رفتار مسالمت‌آمیز با پیروان مذاهب مختلف و احترام به عقاید و فرهنگ‌های مذاهب دیگر و همراهی در امور اجتماعی و مذهبی از دیگر راهکارهای وحدت در اندیشه شهید مطهری است؛ از دیدگاه شهید مطهری کج‌فهمی و بی‌اطلاعی، زوال دین؛ عدم امکان تبلیغ دین؛ عدم نشر دین در جهان؛ تعصب و قوم‌گرایی، استعمار، وهابیت و تکفیر، از آسیب‌های وحدت اسلامی می‌باشند.
  • تعداد رکورد ها : 2078