جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
مبانی معرفت‌شناسی فتنه و سیمای فتنه‌گران در قرآن و حدیث
نویسنده:
معصومه رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان هابرای به سلامت گذشتن از فضایی که به سبب آمیخته شدن حق و باطل،غبارآلود و گم‏راه‏کننده شده است،باید ریشه ها وعوامل به وجود آورنده،شاخصه های اصلی به وجود آورندگان آن،و راه های رهایی از چنینفضایی را بشناسند.عوامل متعددی در ایجاد فضای شبهه‏آلود موثرند.«قدرت طلبی»و«انحرافات درونی»از جمله مهم ترین ابزارهایی‏ هستندکه همواره افراد مشرک و معاند در طی حیات اسلام از آنها استفاده نموده و سعی کرده‏اند زمانی با اجبار و ارعاب،آزادی انتخاب در دین و گزینش مذهب را از افراد سلب کنند، و گاهی با نیرنگ و فریب و با ظاهری آراسته،به انحراف در دین و در هم آمیختن حق و باطل بپردازند و در اعتقادات مسلمانان شبهه ایجاد کنند و از این طریق به فتنه گری در جامعه بپردازند.از سویی، شخصیت‏زدگی در طول تاریخ،اندیشه و وجدان مردم را تحت‏الشعاع قرار داده و چهره‏های به ظاهر حق به جانب،سبب ایجاد شبهه و تلبیس امر بر مردمان ساده‏لوح شده‏اند.از جمله شیوه‏های مهم تربیتی،شناخت درست فتنه ها در زندگی،علل و ریشه های ورود به آنها و راه‏های گریز از آنهاست.بر این مبنا پژوهش حاضر برآن است مبانی معرفت شناسی فتنه را از منظر قران و حدیث مورد بررسی قرار دهد.معناشناسی فتنه،علل و ریشه های ورود انسان به فتنه،شاخصه های اصلی فتنه گران،پیامدهای فتنه گری در جامعه و راه های برون رفت از فتنه ها، از جمله مهم ترین مباحثی است که در این رساله به آنها پرداخته شده است.لازم به ذکر است کهاز روش کتابخانه ای برای جمع آوری مطالب استفاده شده است.
مقایسه دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی.آلستون در باب زبان دینی (معناشناسی اوصاف الهی)
نویسنده:
قدسیه حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان دین یکی از موضوعات مهم در حوزه‌ی فلسفه دین است. از آن جا که این بحث به معناشناسی صفات الهی مربوط می‌شود، برای مومنان از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا معقول بودن گزاره‌های ناظر به خداوند، در گرو معناداری آن‌ها است. ما درپایان نامه حاضر، به بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون می‌پردازیم. این دو متفکر با وجود این که به دو فضای فکری متفاوت تعلق دارند و به لحاظ زمانی قرن‌ها از یکدیگر دور اند، هر دو ضمن اعتقاد به معناداری گزاره‌های دینی، به رویکرد کارکردگروی ملتزم هستند، یعنی صفات کمالی از قبیل علم، قدرت و...، و صفات فعلی نظیر درک کردن، ساختن و... را بر مبنای کارکرد و عملکردشان معناشناسی می‌کنند.
قلمرو دین در عصر پایان پیامبری
نویسنده:
اعظم شقاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعیین قلمرو دین یکی از مباحث مهم حوزه فلسفه دین و دین پژوهی معاصر است. گروهی قلمرو دین را حداقلی و محدود به نیازهای اخروی و یا دنیوی می-دانند، در مقابل گروهی نیز قلمرویی حداکثری برای دین قائلند و دین را پاسخ‌گوی تمام مسایل انسان می‌دانند. در پژوهش حاضر با تکیه بر دین اسلام، علل و عوامل موثر در تعیین قلمرو دین، یعنی نوع تفسیر از وحی و خاتمیت بررسی گردیده است و جامعیت، جاودانگی و پویایی دین نیز اثبات شده‌ است.پس از نقد و بررسی رویکردهای مختلف در تعیین قلمرو دین یعنی رویکرد برون دینی و درون دینی، با نگاه برون دینی نیازهای انسان بررسی شده است و در نهایت سعی شده است تا با کمک رویکردهای درون دینی و برون دینی پاسخ دین به هر کدام از نیازهای بشر مشخص گردد و محدوده و قلمرو واقعی دین تعیین گردد.
اخلاق کاربردی در آثار شهید مطهری
نویسنده:
فریده نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، بر آن است تا با نگاهی به آثار شهید مطهری، اندیشه اخلاقی وی را در برخی از حوزه‌های اخلاق کاربردی، استخراج و سامان‌دهی کند. اخلاق سیاست، اخلاق تکنولوژی و اخلاق علم‌آموزی از جمله این حوزه‌ها هستند. اخلاق کاربردی، نیاز به پایه و مبنایی دارد که پشتوانه‌ای برای آن باشد،انسان‌شناسی و خداشناسی، دو مقوله‌ای هستند که به عنوان مبانی اخلاق کاربردی شناخته می‌شوند، در این میان انسان‌شناسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و این مقوله نه فقط به دلیل آن است که انسان موضوع اخلاق است، بلکه تجزیه و تحلیل قوا و نیروهای انسانی نیز کلید تمامی حوزه‌های گوناگون تعلیم و تربیت، سیاست، تکنولوژی و.... است. در اخلاق سیاست، نظام سیاسی باید بیانگر قلمرو دین باشد و یکی از تجلیات آن مسئولیت‌پذیری انسان است و مسئولیت منهای دین و خدا معنا ندارد، و از عناصر اخلاق سیاست، حضور و استمرار عدالت در تمامی زمینه‌ها، رعایت حقوق مردم، آزادی و کرامت انسانی است. اخلاق تکنولوژی نیز مانند دیگر شاخه‌های اخلاق کاربردی باید منعکس کننده تعهد اخلاقی افراد و نهادهای تخصصی آن باشد و تکنولوژی باید در جهت توسعه و تکامل و بر هم نزدن ارزش‌ها سوق داده شود. در اخلاق علم‌آموزی، هدف اساسی، الهی شدن آدمی است و برای رسیدن به این هدف، باید استعدادهای عالی انسان به شیوه صحیح رشد کند و به فعلیت برسد زیرا تعلیم و تربیت، مهم‌ترین جنبه زندگی بشر است و هر نوع انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگیمی‌شود.
مقایسه دیدگاه غزالی و هیوم درباره معجزه
نویسنده:
معصومه قدیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معجزه به عنوان يك رويداد خارق العاده از مهمترين مسائل وحياني اديان است، كه منشأ الهي داشته، به اراده خداوند بدست پيامبران صورت مي گيرد، و هدف از انجام آن تأكيد بر ادعاي نبوت از جانب آورنده آن است. برخي از متفكران مسلمان مانند غزالي در مورد اين مسأله رويكردي مثبت داشته اند.او موافق امكان و اثبات پذيري وقوع معجزات است و آنرا امري ممكن دانسته است كه در قلمرو قدرت خداوند واقع مي شود. از نظر غزالي ميان پذيرش رابطه ضروري عليّت و پذيرش معجزات ناسازگاري وجود دارد، لذا او در جهت حمايت از امكان معجزات، رابطه ضروري عليّت را انكار كرده است و قانون طبيعت را در محدوده عادت و سنت الهي پذيرفته است. بنابراين معجزه را رويدادي دانسته كه خارق اين عادت و سنت است كه با اراده خداوند صورت مي گيرد و با استناد به اين مسأله كه معجزه خارق عادت و سنت پيشين است، به تبيين امكان آن پرداخته است. در نقطه مقابل اين ديدگاه، نظر ديويد هيوم، فيلسوف تجربه گراقرار دارد كه مانند غزالي به انكار رابطه ضروري عليّت روي آورده ، اما با وجود اين بر خلاف غزالي نسبت به اثبات پذيري معجزات رويكردي منفي داشته است، هيوم معجزات را اثبات ناپذير و نامحتمل مي داند، و بر آن دلیل اقامه نموده است و مشخصأ آنرا نقض قانون طبیعت دانسته است. با عنایت به مطالب پیشتر ذکر شده، نگارنده در پي آن است تا با مقايسه ديدگاه اين دو متفكر نشان دهد كه چگونه با وجود اينكه آنان مبناي مشترك در زمينه نفي رابطه ضروري عليّت داشته ا ند؛ به دو رأی متفاوت در رابطه با موضوع معجزه رسيده اند.
دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا در تعیین موضوع فلسفه و تمایز آن از سایر علوم
نویسنده:
نرجس عمرانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
کلام اسلامی , ذات (منطق) , علم , ارسطو , نحو , عَلِمَ , علم , علم (فضیلت اخلاقی) , علم(اسماء اول ، عرفان نظری) , علم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل را موضوع علم می‌خوانند و موضوع را ملام تمایز علوم از یکدیگر دانسته‌اند. موضوع فلسفه یکی از مباحث مهم و کلیدی فلسفه می‌باشد؛ به طوری که با تعیین موضوع فلسفه، حوزه فعالیت این علم و چگونگی مسائل آن شخص می‌شود. پرسش از چیستی فلسفه، متعلق به حوزه علم‌شناسی است. موضوع هر علم چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن بحث می‌شود؛ به تعبیر دیگر، محمولات مسائل علم از عوارض ذاتی آن هستند. لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. موضوع فلسفه و بررسی مسائل آن همواره مور توجه فیلسوفان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. اکثر فلاسفه اسلامی درباره موضوع فلسفه نظر یکسانی دارند؛ اما در مورد مسائل مطرح شده در آن اتفاق نظر ندارند و بعضاً مسائلی را در فلسفه وارد می‌کنند که مربوط به علمی دیگر بوده و سنخیتی با موضوع فلسفه ندارد. ازمیان فیلسوفان اسلامی شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین شیرازی، دو چهره برجسته این علم می‌باشند که دارای نظام فکری منسجم می‌باشند طبق دیدگاه این دو، موضوع فلسفه "موجود بما هو موجود" است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند که در رساله حاضر به این موضوع پرداخته شده است. برای اثبات موضوعیت "موجود بما هو موجود" برای ما بعد الطبیعه باید این نکته اثبات شود که محمول همه مسائل فلسفی از عوارض ذاتی "موجود بما هو موجود" است. اما نه تنها دلیلی بر اثبات این مطلب نیست، بلکه پاره‌ای از مسائل موجود در آثار این دو فیلسوف منطقاً از مسائل این فن بشمار نمی‌آیند؛ از جمله مباحث نفس، معاد، نبوت و امامت. تطبیق قواعد منطقی علم‌شناسی بر همه‌ی آن چه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش‌برانگیز است؛ چراکه در مقام تعریف، مسائل فلسفی باید از عوارض ذاتیه "موجود بما هو موجود" باشند اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می‌رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه به وجود می‌آید که باید برای پرکردن این شکاف تلاش‌هایی انجام شود. ازجمله اینکه در حوزه عملکرد، فلسفه و کلام اسلامی باید از هم جدا باشند، زیرا این دو، دو علم متفاوت با موضوع، مسائل، روش و غایت متفاوت می‌باشند و اگر بخواهیم فیلسوفانه به اثبات عقاید خود بپردازیم، می‌توان آنرا در علمی جداگانه یا در فلسفه‌های مضاف بررسی کرد لذا هیچ منعی به نظر نمی‌رسد که حوزه‌های گوناگون فلسفی را با شعاع‌های متفاوت و تعریف شده و با قراردادن موضوعات متفاوت و التزام به قاعده عوارض ذاتیه به فلسفه‌های اخص و اعم دست یافت.
بررسی قاعده قرعه در فقه اسلامی و نظام حقوقی ايران
نویسنده:
زینب ثمنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قاعده قرعه در اغلب کتابهای فقهی و اصولی وارد شده ولي نظر جامعي میان فقها پيرامون آن وجود ندارد. نهایت مطلبی که می توان ادعای اتفاق نظر فقها را در آن نمود، مشروعیت رجوع به قرعه در برخی موارد است.معنای قرعه در لغت و اصطلاح، همان بیرون آوردن یک سهم یا نصیب از میان اطراف آن است. و ملاک صحت آن عدم اطلاع بر سهم خارج شده است. این قاعده از گذشته مورد عمل عقلا قرار گرفته وموارد بسیاری از عمل به آن در تاریخ وجود دارد. پس این قاعده یک قاعده تاسیسی نیست.دو آیه شریفه از قرآن کریم دلالت بر حجیت قرعه در دین اسلام دارند؛ روایاتی که در مورد قرعه از ائمه معصومین علیهم السلام صادر شده است، در سه دسته قابل بررسی می باشد. 1- عام به نحو كامل 2-روایات عام فی الجمله 3-روایات مربوط به موضوعات خاص. فقهای امامیه به طور موجبه جزئیه بر حجیت قاعده قرعه اجماع دارند. سیره ی عقلاء و عقل نیزاز دلایل دیگر بر حجیت این قاعده هستند. موضوع قاعده قرعه در بین فقها مسئله ی اختلافی است. ولی اگر به روایات تکیه شود، آشکارا باید گفت: هر جا مطلق جهل صدق نماید و هیچ راه حلی موجود نباشد، باید به قرعه رجوع نمود. در لسان روایات اگر چه عناوین متفاوتی مثل مشتبه، مجهول، ملتبس و... وارد شده ولی در حقیقت موضوع تفاوتی ایجاد نمی نماید.اگر چه بعضی قاعده قرعه را در مواردی که مورد عمل اصحاب قرار گرفته، جاری می دانند؛ ولی در بسیاری از ابواب فقهی این قاعده جریان دارد.اگر قاعده قرعه در جایی جریان یابد که واقعیت معینی وجود داشته باشد، قرعه اماره بوده و طریقی برای کشف آن واقع است. و اگر واقعیتی موجود نباشد اماره یا اصل بودن این قاعده سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود. نسبت میان قاعده قرعه و دیگر اصول و امارات، ورود آنها بر قرعه است، زیرا هر یک از اصول و امارات رافع موضوع قاعده قرعه می باشند.وقتی راهی به جز قرعه برای رفع مشکل وجود نداشته باشد، وجوب یا جواز تمسک به قرعه بستگی کامل به موضوع دارد. اگرچه بعضی روایات و فتاوا دلالت برکیفیت خاصی در اجرای قرعه دارد، ولی نباید نحوه ی اجرا را در این طرق خاص منحصر نمود.اگر اجرای قرعه مختص به امام معصوم یا نائب خاص ایشان باشد، این حکمدر زمان غیبت تعطیل خواهد بود. لذا اگر مورد قرعه مربوط به امور قضایی باشد، باید مرجع قضا عهده دار این امر گردد. در غیر موارد قضایی شخصی که متصدی آن موضوع هست، خود مجری قرعه نیز می باشد.قرعه در قانون اساسی، قوانین مدنی و قوانین کیفری جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شده است. جایگاه این قاعده در قوانین مانند فقه آخرین راه حل بوده و برای جایی است که امکان ترجیح وجود نداشته باشد.
روش‌شناسی «مواهب الرحمن  فی تفسیر القرآن» با تأکید بر مبانی و قواعد تفسیری آن
نویسنده:
زهرا جدیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفسران در طول تاریخ تفسیر، با روش های گوناگون به تفسیر قرآن پرداخته و هر یک به مراد خداوند نزدیک و گاه از آن دور شده اند، از این‌رو شناخت روشهایی که مفسر را به کشف مراد حقیقی خداوند نزدیک می سازد، دارای اهمیت است. از شاخصه های مهم در روش شناسی تفسیر، شناخت مبانی تفسیری است که بر اساس آن، مفسر از قواعد تفسیری متفاوتی بهره می گیرد. سید عبدالاعلی سبزواری از مفسران شیعه در قرن پانزدهم تفسیر «مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن» را بر پایه ی چندی از مبانی تفسیری پایه ریزی کرده است؛ از مهم ترین مبانی تفسیری وی می توان به نزول قرآن بر اساس اسلوب های بیانی زبان عربی و شیوه ی عقلایی محاوره، ارتباط معنایی آیات با یکدیگر، اصالت متن موجود، الهی بودن الفاظ، حجیت ظواهر، جامعیت، ذوبطون بودن، جاودانگی و جهان شمولی قرآن اشاره نمود. از جمله قواعد به کار گرفته شده بر پایه‌ی این مبانی، توجه به جایگاه کلمات و گزینش الفاظ، نبودن حرف زائد در قرآن، استشهاد به ظواهر آیات، اقامه ی دلیل برای خروج از ظاهر، رعایت تناسب میان معنای ظاهری و باطنی، مطابقت تفسیر با قواعد محاوره ی عرفی، در نظر گرفتن قرائن، توجه به لایه های معنایی آیات و معنای عام آیه، سنجش قرائت با قواعد ادبی، ارجاع متشابه به محکم و مجمل به مبین، توجه به مخصّص و مقیّد آیات عام و مطلق، جری و تطبیق و استخراج پیام کلی آیه می‌باشد. شاخصه ی دیگر در روش‌شناسی تفسیر، شناخت منابعی است که مفسر در تفسیر بدان استناد می نماید. مهم ترین استنادهای تفسیری مواهب الرحمن عبارت از قرآن، روایات معصومان(ع) و عقل و اجتهاد است؛ لذا روش عمده در این تفسیر جمع بین عقل و نقل است. این تفسیر را به لحاظ گرایش نیز می توان تفسیری هدایتی، اجتماعی، فلسفی و ادبی معرفی نمود.
فقه‌الحدیث از نگاه شیخ‌طوسی و بیهقی (با تأکید بر تهذیبین و السنن‌الکبری)
نویسنده:
سیده‌محدثه رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مهم ترین منبع شناخت آموزه های دین اسلام پس از قرآن کریم، روایات معصومان علیهم السلام است؛ که در مجموعه های روایی گردآوری شده است. البته عواملی باعث شد تا این میراث گرانبها در مسیر واقعی خود قرار نگیرد. از این رو عالمان اسلامی درجهت بررسی روایات، قواعد و ضوابطی را مبتنی بر آموزه های معصومان استخراج کرده و به کار بسته اند و این امر زمینه ی شکل گیری فقه الحدیث را فراهم نمود. شیخ طوسی از عالمان شیعی و بیهقی از علمای اهل سنت در قرن پنجم هجری، در آثار خود احادیث را براساس ضوابط فقه الحدیثی مورد بررسی قرار داده و در این مسیر گام برداشتند. این دو عالم اسلامی در بررسی روایات به سند و متن حدیث توجه کرده و براساس معیارهای موجود صحت و سقم احادیث را مشخص کرده اند. ایشان در زمینه ی ضوابط فهم حدیث به عواملی چون شناخت نسخ، تصحیف، نقل معنا و تقیه پرداخته اند.نیز با تتبع در تهذیبین شیخ طوسی و سنن کبری بیهقی چنین به دست آمد که ایشان با بررسی احوال راویان و کیفیت سند حدیث، به نقد سندی حدیث پرداخته و نیز معیار های نقد متنی از قبیل عرضه روایات بر قرآن کریم، سنت، عقل و اجماع مورد توجه بوده است. البته معیارهایی هم چون عرضه حدیث بر تاریخ، رعایت شأن معصوم و قیاس از موارد اختلاف نظر میان ایشان است.
عفو در روابط اجتماعی از دیدگاه قرآن و عهد جدید
نویسنده:
سعیده قطبی طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار به بررسی جایگاهعفو در روابطاجتماعی در قرآن و عهد جدیدمی پردازد و سپس با مقایسه دیدگاه قرآن و عهد جدید ، زمینه ای برای احیای این فضیلت در جامعه فراهم می آورد . واژه عفو ، به معنای گذشت از اشتباه خاطی و چشم پوشی از گرفتن انتقام با وجود داشتن قدرت آن می باشد. واژه های قریب المعنای آن در قرآن ، صفح و غفران می باشد. گر چه واژه های عفو و غفران در قرآن برایبخشش الهی نیز استفاده شده است ، در این نوشتار بخشش انسانها در روابط اجتماعی مورد نظر است . در عهد جدید بیشتر از مصادیق و تمثیل هاو فقط گاهی از واژه عفو در تعالیم عفو استفاده شده است . نوع خطاب تعالیم عفو در قرآن و عهد جدید ، بیشتر به صورت توصیه موکد است و هر دو کتاب از روش های مستقیم و غیر مستقیم در دعوت مردم به این فضیلت بهره جسته اند . مخاطب آیات عفو در قرآن پیامبر (ص) و مردم هستند ، در حالی که مخاطب جملات عفو در عهد جدید ، فقط مردم هستند . در قرآن مردم به عفو گروه های مختلفی امر و یا توصیه شده اند ، در حالی که در عهد جدید مصداق خاص در توصیه به عفو مطرح نیست و ذکر مصادیق و تمثیل ها ، فقط برای تأکید بیشتر بر کسب این فضیلت می باشد . در قرآن پیامبر (ص) و مردم به عفو هم توصیه و هم امر شده اند ، ولی در عهد جدید مردم فقط به عفو توصیه شده اند . دلایل و پیامد های تأکید عفو در قرآن و عهد جدید دارای اشتراکات بسیاری هستند . در هر دو کتاب دلایل و پیامدهای دنیوی نظیر رواج صلح ، اصلاح خاطی و متخلق شدن به اخلاق الهیو دلایل و پیامدهای اخروی مانند پاداش الهی و بخشش الهی ذکر شده است . برخی موارد نیز فقط در یک کتاب مذکور است ؛ همچون پذیرفتن داوری نهایی الهی در عهد جدید و تحقق مقامات معنوی اخروی در قرآن . حد و مرز عفو در قرآن مشخص بیان شده است ؛ حال آن که در عهد جدید این مرز کاملاً مشخص نیست. هردو کتاب در مسائل شخصی و مصالح اجتماعی به عفو تأکید زیادی کرده اند ولی در عهد جدید تصمیم گیری در مورد مسایلی چون قصاص و جنگ ، به عهده کلیساها گذاشته شده است . در قرآن ، هنگام اشاعه مفسده و تهاجمدشمن حکم صریح تحریم عفو آمده است.
  • تعداد رکورد ها : 1252