جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 179
تفسیر علیّت به تشأن در فلسفه صدرالمتألّهين
نویسنده:
مرضیه صادق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از رابطه بین واجب وممکنات که در فلسفه به ربط علّی ومعلولی یاد شده، در نظام وجودی صدرایی نیز طبق دو دیدگاه بحث می شود؛ابتدا جناب صدرا بااثبات اصالت وجود، به توجیه این رابطه در دستگاه وجودی ودر قالب تشکیک خاصی پرداخته ومعتقد است که علّت ومعلول، به عنوان دو موجود مستقل ودر مقابل هم نیستند که رابطه بین آنها مثل آنچه مشاء قائل به آنند از نوع رابطه تباینی باشد؛بلکه ایشان با تبعیّت از استاد خویش، از وجود ربطی معلول در قبال علّت سخن گفته ورابطه میان آن دو را از نوع اضافه اشراقی می داند که معلول عین ربط به علّت است نه موجودی مرتبط با علّت، وبااین توجیه واستدلال بحث را ادامه داده ؛امّا در اواخر بحث علیّت، به این نتیجه می رسد که وقتی معلول هویّتی مباین با علّت نداشته باشد، علّت هم باید در مقابل آن موجود مستقل نامتناهیی باشد که عاری از هر نقصی باشد.ایشان با استدلال از طریق (بسیط الحقیقه کل الاشیاء)و پرداختن به حقیقت علّت ومعلول(ربط علّی)به اثبات خصوصیّات علّت حقیقی پرداخته ودر نهایت به این نتیجه می رسد که تنها وجود حقیقی ذات باری است ومابقی، شئون وظهورات واجب اند، نه اینکه وجودی-حتی به نحو ربطی ومستقل-در مقابل او باشند؛بدین طریق از تشکیک خاصّی وفقر وجودی معلول به منزله پلی برای رسیدن به وحدت شخصی استفاده کرده وبه مقصود خویش دست یافت؛ودر مباحث مختلف از تعابیر عرفانی که نشان دهنده رابطه(شأن و ذی شأن )است، استفاده کرده وبدین وسیله مطلب را از سطح معمول فلسفی بالا برده وبه کمال رساند.هر چند وی پس از اثبات وحدت شخصی صریحا به اثبات مظهر بودن کثرات وتأثیرات آن بر سایر مباحث نپرداخته، امّا از بیان صریح ایشان در دلایل واستفاده از تعابیر عرفانی مطابق بحث، می توان تأثیر آن را به عنوان یکی از مبانی اساسی، همچون تشکیک خاصّی برمباحث دیگر فهمید؛همانگونه که پیروان حکمت متعالیه کمابیش مطابق بیان ومبانی جناب صدرا، به طرح مباحث بر اساس مبنای وحدت شخصی پرداخته اند؛همچون علم تفصیلی واجب به اشیاء، مبحث جعل، صادر اوّل، توحید افعالی و...
عقل و کارکردهای آن در دین‎شناسی از منظر ملاصدرا وامام خمینی (قدس سرهما)
نویسنده:
رضا خانجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت عقل ومعرفت کارکردهای آن درحوزه دین شناسی،نقش مهمی در تعمیقباورهایدینی واعتقادات انسان دارد.بطوری که باعدم درک صحیح از این مقوله ونقش های آن، انحرافات وآسیب های فراوانی در فکر واندیشه انسانی ببار می آید.دراین تحقیقبانگاهی به آراءوتفکرات دوفیلسوف بزرگ؛جناب ملاصدرا وامام خمینی ،ابتدا به سراغ تعریف عقل رفته وازماهیتوتقسیمات آن سخن بمیان آمده است. درادامه نسبت عقل ودینوتعارضاتاحتمالی آنها مورد برسی قرار گرفته است وباتوجه به نظرات این دوفیلسوف پاسخهای این تعارضات داده شده است .باتکیه بر آراء این دوحکیم گرانقدر نقش وکارکرد عقل درسه حوزه معارف دینی واخلاقواستنباط احکام مشخص شده است وسپس رابطه عقل وایمان ونوع تاثیر گذاری عقل بر باور قلبی وخضوع روح وجانانسان مورد کنکاش قرار گرفته است .درنهایت به تاثیرات متقابل دین درباروری وشکوفایی عقل وخردانسان ازمنظر آن دودانشمند حکیم پرداخته شده است، ومشخص شده است که به همان اندازه که می توان از عقل دردین شناسی بهره گرفت ، درطرف مقابل می توان از دین نیز در باروری عقل بهره گرفت .
تبیین فلسفی درجات شناخت خدا با محوریت نهج البلاغه
نویسنده:
امین محمدی پارسا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه درجات شناخت خدا با محوریت خطبه اول نهج البلاغه و با بهره گیری از فرمایشات امیرالمومنین علی علیه السلام مورد بررسی قرار گرفته به طوری که امکان شناخت و همچنین محدوده شناخت خداوند( اعم از حضوری و حصولی ) مورد بررسی و تبیین واقع شده است.
تحلیل عقلی حقیقت نفس انسانی در کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام
نویسنده:
علی آل‌طیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که معرفت نفس از مهم ترین و اساسی ترین مسائل فلسفی است و در کلمات حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، بر آن تاکید شده است، نگارنده را بر آن داشت تا پژوهش خود را به «تحلیل عقلی حقیقت نفس انسانی در کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام» اختصاص دهد.ابتدا به بررسی نفس در لغت و قرآن کریم و کلمات امیرالمومنین علیه السلام و فلسفه پرداختیم و اثبات شد که مراد از آن همان حقیقت انسان است .در ادامه همخانواده بودن روح،قلب،فواد،صدر و عقل در لغت و قرآن کریم و کلمات امیرالمومنین علیه السلام و فلسفه، در برخی اطلاق ها ثابت شد.در فصل دوم با تحلیل عقلی کلمات امیرالمومنین علیه السلام،پیرامون ظرف بودن نفس برای علم ودو دلیل دیگر،وجود نفس اثبات شده است.و پس از تحقیق روایات نقل شده از امیرالمومنین علیه السلام پیرامون خلقت ارواح قبل از ابدان به این نتیجه رسیدیم که باید روایات را جزء احادیث «صعب مستعصب» برشمرد.در فصل سوم دلایل عدم امکان معرفت نفس،باطل و امکان معرفت نفس اثبات شده است وبا تحلیل معنای روح در کلام امیرالمومنین علی علیه السلام تجرد و بقای روح ثابت شد.وبا تحلیل عقلی حدیث کمیل از امیرالمومنین علیه السلام پیرامون نفس،جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و سیر نفس از جسمانی بودن آن تا رسیدن به عقل بالمستفاد ثابت گردید.و در پایان با تحلیل عقلی روایات نقل شده از امیرالمومنین علیه السلام، در ابعاد فردی و اجتماعی اموری به نفس نسبت داده شده است.در بعد فردی سه ویژگی اخلاق الهی و شیطانی، معرفتی و رفتاری به نفس نسبت داده شده است.در بعد اخلاقی محل اوصاف اخلاقی متقابلی مانند خشوع و تکبر می باشد، در بعد ادراکی هم،آن چه معرفت پیدا می کند،نفس است وانسان به واسطه نفس،به درک حق و شناخت علوم و حقائق می رسدو به خاطر همین ویژگی، نفس ظرف ایمان است و دارای حقیقتی مشکک.در بعد رفتاری، عامل اعمال و رفتار انسان، نفس است و بدن وسیله ای است که نفس عمل خود را با آن انجام دهد. در بعد اجتماعی،اتحاد و اختلاف مردم با یکدیگرونزاع حاکمان ناشی از الفت و دشمنی نفوس آنان با همدیگر است.
جایگاه عقل در دین
نویسنده:
تکتم مشهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بررسی مساله جایگاه عقل در دین می‌پردازد که یکی از بنیادی‌ترین مباحث فلسفه دین است. دیدگاه‌های متعددی همچون (ایمان‌گرایی، عقل‌گرایی حداکثری، عقل‌گرایی انتقادی) در این زمینه مطرح شده است. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌هااین نتیجه اخذ می‌شود که عقل و نقل در کنار هم و با هم معرفت شناسی دین را تامینمی‌کنند. با توجه به نیازمندی دین به عقل در مقام اثبا ت و ثبوت می‌توان گفت که تعارض بین این دو معنی نخواهد داشت و در صورت وجود تعارض ظاهری، عقل توان تخصیص نقل رادارد. کارکردهای عام و خاص عقل در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام در تعیین حدود و جایگاه عقلنقش بسزایی دارد.
رابطه اخلاق و دین از دیدگاه طباطبایی، مطهری،کی‌یر کگور
نویسنده:
روح‌الله هاشمی‌نژاد اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار تحقیقی است در مورد رابطه اخلاق و دین از دیدگاه سه متفکر بزرگ یعنی طباطبایی، مطهری و کی‌یرکگور. طباطبایی معتقد است حسن و قبح امری اعتباری است؛ حال آنکه بین اعتبار صحیح وناصحیح تمایز قائل می‌شود. از نظر او دین در تشخیص اعتبار صحیح نقش دارد. مطهری، اما، اخلاق را نوعی پرستش ناخودآگاه پروردگار می داند. بر این اساس اخلاقیات توسط فطرت انسان کامل و به صورت مستقل از دین بازشناحته می‌شود. دین در بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیات به او کمک می‌کند. و نیز از طریق ترمیم ناتوانی‌های او، به یاریش می‌شتابد. کی‌یرکگور امر اخلاقی را در حیطه عقلانیات می‌داند و دین را فراتر از این مرتبه می‌نشاند. او معتقد است هر که بخواهد زندگیِ دینی و مومنانه داشته باشد، لازم است به امکان وقوعِ هر پارادوکس و تناقضِ عقلی و اخلاقی از سوی پروردگار ایمان داشته باشد. بدین ترتیب در این دیدگاه دین و اخلاق در دو حیطه بدون اشتراک و کاملا متمایز قرار می‌گیرند.
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
قلب فلسفه اسلامی: پژوهشی در باب خودشناسی در آموزه‏های افضل‏ الدین کاشانی
نویسنده:
مجید پیرحسینلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه ترجمه‏ی بخش نخست کتاب ویلیام چیتیک با عنوان قلب فلسفه‏ی اسلامی : پژوهشی در باب خودشناسی در تعلیمات افضل الدین کاشانی است.این کتاب دو بخش دارد.چیتیک در بخش نخست به بررسی اجمالی زندگی ، آثار و اندیشه‏های بابا افضل می‏پردازد. دربخش دوم ، نویسنده منتخباتی از آثار بابا افضل را به انگلیسی ترجمه نموده است. بخش نخست مرکب از سه فصل با عناوین فیلسوف ایرانی ، جهان‏بینی فلسفه‏ی ‏اسلامی و مفاهیم بنیادین فلسفی است.فصل اول تا اندازه‏ای اهمیت کاشانی را در سنت فلسفی اسلامی بیان کرده و جزئیات اندکی را که در مورد زندگانی او معلوم شده به علاوه‏ی فهرستی از آثار معروف او در اختیار می‏گذارد. فصل دوم تصویری از فلسفه‏ی اسلامی در درون اندیشه‏ی اسلامی به دست می‏دهد و به طور کلی به سراغ جهان‏بینی فلسفی می‏رود.و آنگاه به برخی از مسائل عمده‏ی فلسفی که از کاشانی و نیز تعدادی از اسلاف او به دست آمده ، می‏پردازد .با درک این مطلب که برخی از خوانندگان با نحوه‏ی کاربرد واژگان کلیدی، آشنایی ندارند، فصل سوم را به توضیح برخی از مهم‏ترین اصطلاحات و شرح نحوه‏ی به کار گیری آن‏ها در متون ، اختصاص داده است.
تبیین و تحلیل انتقادی عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر
نویسنده:
محمدمهدی موسوی‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله (اهميت موضوع و هدف):هيدگر جزء اولين كساني است كه موضوع تكنولوژي را به طور جدي و به گونه اي فلسفي مورد مداقه قرار مي دهد. او با اشاره به مفهوم «بودن در جهان»، تحليل پديدارشناختي از محيط روزمره ارايه مي كند. اگرچه تمركز اصلی هايدگر بر موضوع تكنولوژي بعد از وجود و زمان و در "پرسش از تكنولوژي" شكل مي گيرد اما این اندیشه هیچ گاه پیوند خود را با عناصر اصلی اندیشه هیدگر از دست نداده است. ذات تكنولوژي به هيچ وجه امري تكنولوژيك نيست. علاوه برآن نبايد تكنولوژي را امري خنثي تصور كرد زيرا در آن صورت تسليم آن خواهيم شد. هيدگر براي بيان منظور خود درباره تكنولوژي، به سراغ افلاطون و ارسطو مي رود و از تحليل مفهوم پوئیسيس و تخنه كمك مي گيرد تا نشان دهد كه ماهيت تكنولوژي ربطي تام با انكشاف دارد. به نظر او انكشاف حاضر در تكنولوژي جديد، نوعي تعرض است. تعرضي كه همان چهارچوب بندی است و به دنبال اين است که طبيعت تامين كننده انرژي باشد.منشاء پيدايش علم جديد هم نگاه تكنولوژيكي است زيرا نگرش و رفتار متمایل به چهارچوب بندی در بشر، باعث پيدايش علوم دقيقه جديد مي شود. او قائل به اين نيست كه بايد با تكنولوژي به مبارزه پرداخت بلكه نظر او اين است كه نبايد نسبت به آن غافل بود. در نهايت راه چاره اي كه او براي رهايي از اين خطر مطرح مي كند وارستگي و تامل درباره تكنولوژي در قلمرو هنر است. اهمیت این تحقیق به ویژه با تاکیداتی که در جامعه ما بر آراء هیدگر وجود دارد اما عموما به نظریات او در باب علم کمتر توجه می شود، مضاعف خواهد بود. همچنین تحقیقاتی از این دست می تواند برخی سوء تعبیرها که درباره هیدگر وجود دارد را برطرف نماید.ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:تا قبل از هيدگر تعاريف معمولي از تكنولوژی و حتي تعاريف فلسفي نوعي تعاريف ابزاري و مبتني بر رويكردي جامعه شناختي بوده است. اما هيدگر با تبيين هستی شناختي كه از تکنولوژی ارايه مي دهد، افق جديدي را در فهم تكنولوژي مي گشايد كه مسبوق به سابقه نيست. اما اين تحليل از تكنولوژی چنان با تعابير پيچيده و دشوار فلسفي آميخته است كه استفاده از ديدگاه او براي اهل فلسفه و خصوصا غير اهالي فلسفه تا حدودي ناممكن مي شود. لذا لازم است براي برطرف كردن ابهامات و پيچيدگيهاي تبيين هيدگر از تكنولوژی و قابل استفاده كردن آن براي ديگر شاخه هاي علوم انساني و حتي علوم پايه نياز جدي به بررسي ديدگاه هيدگر باشد. بنابراین منظور اصلی از این تحقیق تبیین و تحلیل عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر و بیان نقاط مبهم آن است. پرسش هاي تحقيق :الف) پرسش اصلي :تكنولوژي جديد چگونه وجودي است كه ذات آن بايد بر اساس تعريف جديدي از عليت و در نسبت با حقيقت و هنر و معرفت معرفي شود؟ب) سوالات فرعی1- چگونه تكنولوژي از ماهيت (ذات) تكنولوژي متمايز مي شود؟2- تعريف جديد هيدگر از عليت چيست؟3- نسبت انكشاف با پوئيسيس و ماهيت تكنولوژي چيست؟4- نسبت تخنه با هنر و حقيقت چيست؟5- نسبت علم جديد و تكنولوژي چيست؟6- گشتل چيست؟7- نسبت گشتل با تقدير و آزادي و خطر و نجات بخشي چيست؟8- نسبت آزاد با تكنولوژي به چه معناست؟9- نسبت هنر و تكنيك جديد چيست؟فرضیه تحقیقاساسا چنین تحقیق هایی چون از نوع اکتشافی هستند نمی توانند با فرضیه آغاز شوند. پ. روش تحقيق شامل تعريف مفاهيم، روش تحقيق، جامعه مورد تحقيق، نمونه‌گيري و روش‌هاي نمونه‌گيري، ابزار اندازه‌گيري، نحوه اجراي آن، شيوه گرد‌آوري و تجزيه و تحليل داده‌ها:در این تحقیق با مراجعه به منابع دست اول شامل متون اصلي هيدگر و استفاده از منابع دست دوم، شامل کتاب ها، مقالات، شروح و تعليقه هاي موجود در باب فلسفه تكنولوژي که مرتبط با مباحث هيدگر است و همچنین مراجعه به مقالات و آثار منتشر شده در نمايه ها، پايان نامه ها و مجلات معتبر علمي داخلي و خارجي كوشش شده است بر اساس مطالعه كتابخانه اي به بررسي و تحليل مسايل مطروحه پرداخته شود.ت. يافته‌هاي تحقيق:در نظر هیدگر تکنولوژی هم هستی را به عقب نشانده است، هم تفکر را محدود و بی خاصیت کرده و هم زبان را از کار انداخته است. یعنی از همان دوره افلاطون که تکنولوژی تحقق یافته است به تدریج چنین پیامدهایی را به بار آورده است تا به امروز که در نقطه اوج تحقق تکنولوژی هر یک از عناصر یاد شده، در نهایت دوری از مراتب اصیل خود گرفتار آمده اند. بر این اساس می توان تحلیل هیدگر از تکنولوژی را زمینه ساز درک عمیق ذات تکنولوژی دانست و این همان چیزی است که هیدگر همواره بر آن تاکید کرده است. به همین دلیل امروزه در نظر بسیاری از محققین، فلسفه تکنولوژی هیدگر، مهم ترین گرایش در فلسفه تکنولوژی است و هیدگر هم به عنوان مهم ترین فیلسوف تکنولوژی شناخته می شود. چرا که مبانی یاد شده با روابطی در هم تنیده و در خلاقیتی بی نظیر تفکری را پیش روی ما می گزارد که می توان آن را فلسفه پدیدارشناسانه تکنولوژی نامید. عناصر موجود در فلسفه هیدگر توانسته اند نظامی استوار در باب تبیین و تحلیل تکنولوژی پدید آورند و این نظام مند بودن ناشی از این است که تفکری اصیل در پس این عناصر وجود دارد. زیرا از همان ابتدا که هیدگر تکنولوژی جدید را در نظر می آورد، متوجه هستی است و به دنبال این است که شیوه انکشاف هستی را در دوره معاصر بنمایاند. نتیجه ای که او بدان دست می یابد این است که شیوه انکشاف هستی در دوره معاصر «تکنولوژی» است.ذات تکنولوژی همان گشتل است و گشتل شیوه خاصی از انکشاف هستی در دوره معاصر است که در علم جدید بروز و ظهور می یابد و تحلیل هیدگر از انکشاف در حقیقت، همان بیان اصول هستی شناسانه فلسفه هیدگر است که وقتی به بررسی سرگذشت هستی – به ویژه در دوره معاصر- می پردازد به تحلیل تکنولوژی منجر می شود. بر این اساس می توان فلسفه تکنولوژی هیدگر را نه به عنوان یک فلسفه درجه دوم (به این معنا که موضوع تکنولوژی را اولا مفروض گرفته و به نحو غیر مستقیم مورد مداقه فلسفی قرار می دهد) بلکه به عنوان یک فلسفه درجه اول (که تبیین او مستقیما متوجه تکنولوژی است) در نظر گرفت.حتی شاید در یک نگاه عمیق تر به مبانی و محتوای فلسفه تکنولوژی هیدگر، بشود بر این سخن اصرار ورزید که می توان کلیت اندیشه هیدگر را در یک گونه تبیین تکنولوژیکی عرضه نمود. این قرائت و تحلیل از فلسفه تکنولوژی هیدگر واجد همه خصلت های یک اندیشه فلسفی عمیق و سترگ است. چرا که این قرائت ناظر بر تفکراتی است که از دوره پیش سقراطیان تا دوره معاصر وجود داشته است و می تواند کلیت تفکرات فلاسفه تبیین کند.
بررسی امکان تطبیق آراء ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان
نویسنده:
محمد رعایت‌جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امکان‌سنجی تطبیق اندیشه‌های ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان، موضوع محوری گفتار حاضر است. اما گنجانیدن تعبیر امکان‌سنجی و اصرار و ابرام نگارنده در التفات مخاطب بدان، بر ادله‌ای چند، مترتب بوده که از آن جمله است، واگرایی محتوایی سننی که ویتگنشتاین و گادامر را بدانها انتساب است. از دیگر سو، بدیع بودن موضوع و محتوا در ایران و اینکه تا کنون، پژوهشی در این باب، تبلور نیافته است، اخذ طریق امکان‌سنجی و استنکاف از تفصیل شتاب‌زده را، موجه می‌نماید.یکی از پیش‌فرضهای اصلی گفتار، این است که ویتگنشتاین و گادامر، در زمره آخرین حلقه‌های زنجیره‌ی سنن تحلیلی و قاره‌ای می‌باشند. به گونه ای که اگر شاخصه‌های کلیدی جریانهای تحلیلی و قاره‌ای را مفروض بداریم، برآیند این ویژگیها را می توانیم به صورت جامع در ویتگنشتاین و گادامر، ملاحظه کنیم. از نظر دور نمی‌داریم که مهم‌ترین و پرکاربردترین واژه در گفتار حاضر، مفهوم زبان است. ویتگنشتاین با دو نظام فلسفی متفاوت، از محوری‌ترین دغدغه‌ی خود یعنی زبان، تلقی دو‌وجهی ارائه کرده است. جایگاه و اهمیتی که در کمتر فیلسوف تحلیلی، مشهود است. از سوی دیگر گادامر، هستی و فهم را زبانی می داند و زبانمندی را محور بحثهای هرمنوتیک خود در حوزه‌ی هستی‌شناسی، قرار می دهد. فلاسفه قاره‌ای زیادی با دغدغه‌ی زبان، تفلسف کرده‌اند اما گادامر حتی به لحاظ زمانی نیز در کنار جنبه محتوایی، یکی از آخرین حلقه‌های این سنت است. امری که در باب ویتگنشتاین نیز صادق است. به هر روی، می توان زبان را کانونی‌ترین دغدغه‌یِ اندیشمندان دو سنت تحلیلی و قاره‌ای در دو قرن اخیر و بهترین پل برای ترابط میان آنها دانست. زبان، دغدغه‌ی مشترک ویتگنشتاین دوم و گادامر است. گره‌خوردگی و درهم‌تنیدگی زبان، با مقوله فرهنگ و اجتماع است که زمینه‌یِ اتصال ویتگنشتاین و گادامر را فراهم می‌آورد. گستردگی دایره شمول مفهوم زبان و اشتراکش به عنوان دغدغه‌ی محوری نزد اندیشمندان قاره‌ای و تحلیلی، باعث شده تا تمرکز گفتار حاضر در کنار سایر جنبه های فکری ویتگنشتاین و گادامر، برمفهوم زبان و چگونگی داد‌ و ستد فکری میان این دو در حوزه‌ی فلسفه‌ی زبان باشد. از ویژگیهای فکری دنیای معاصر، ترابط میان علوم مختلف، پیدایش مباحث بین رشته‌ای و داد و ستدهای علوم با فلسفه در قالب زایش فلسفه‌های مضاف است. یکی دیگر از ضرورتهای پرداختن به این موضوع در این گفتار، ظرفیتهای گسترده‌ای است که در ویتگنشتاین و گادامر برای تبیین مدعای حاضر یعنی بین رشته‌ای شدن علوم و درهم‌تنیدگی آنها با هم، وجود دارد. نتایج رهیافت اجتماعی ویتگنشتاین و گادامر برای علوم‌اجتماعی یا جامعه‌شناسی، یکی از همین، قابلیتها است که ضرورت تبیین و بسط آن، بدیهی است. ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:آنچه به طور مشخص، مسائل طرح حاضر را تشکیل می‌دهد، عبارتند از:1-
  • تعداد رکورد ها : 179