جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 47
هگل و مسیحیت
نویسنده:
مجید حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
هگل و مشکل معناداری زبان دین
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
گرچه شهرت چنان است که مساله معناداری زبان، گزاره ها و مدعیات دینی از دهه بیست سده بیستم مطرح گردید لیکن بررسی نزاع های متفکران و مکاتب الهیاتی و فلسفی نشان می دهد که این مناقشه یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در تاریخ تاملات فلسفی - دینی به شمار می آید. از دوره تسلط رهیافت الهیات سلبی (نخستین رویکر در معناداری زبان دین) تا واپسین نظریه یعنی کارکردگرایی (دیدگاه آلستون از پیروان ویتگنشتاین متاخر) روش های گوناگون و گاه متضادی ارائه گردید. در یک تقسیم بندی کلان با سه روش سنتی و سه روش جدید در زبان دین مواجه هستیم. فلسفه دین هگل در کدام روش و رهیافت قرار دارد؟ الهیات سلبی از دوره افلاطون آغاز و با فلوطین به نحو نظام مند پایه گذاری گردید. (ر.ک.: Plotinus, 1996, vol. 2) و سپس با گزاره معروف دیونوسیوس آریوپاگی مبنی بر اینکه «هیچ سلب و ایجابی را به خدا نمی توان نسبت داد» (Dionysius, 1920, ch. 4 5) تبیین و تکمیل شد. از الهیات سلبی تا الهیات تمثیلی آکویناس هزار سال گذشت که مهم ترین پرسش آکویناس در زبان دین طرح شد. وی در اثر معروفش «جامع الهیات» سوال می کند که آیا انسان می تواند با زبان متعارف و طبیعی و با محدودیت های مربوط به عالم انسانی، از دین، خالق، امر نامتناهی و امور متعالی سخن معنادار بیان کرده و کسب معرفت نماید؟ وی بیان تمثیلی را تنها روش سخن گفتن معنادار درباره دین و خدا برمی شمارد ( Aquinas, 8006, I. C.32-33). آکویناس دو رویکرد را در نظریه تمثیل پایه گذاری کرد: تمثیل اسنادی و تمثیل تناسبی. هگل با بیان این گزاره که زبان دین اندیشه تصویری و استعاری است (هگل، 1382، 599) به نظریه تمثیلی نزدیک است اما گرایش هگل به تمثیل اسنادی است که خداوند به نحو حقیقی واجد محمولات و صفات بوده و از طریق خداست که سایر موجودات واجد این محمولات می شوند. لذا هگل خداوند را عینی وجود تلقی می کند که هدف همه ادیان ایجاد خودآگاهی انسان برای فهم جدایی از مطلق و کوشش (عبادت و پرستش در باور هگل) در اتحاد با اوست. به زعم هگل آگاهی در درون خود، سبب می شود که خدا را در آن بشناسد و با او اتحاد یابد (همان، ص 665). به دلیل اهمیت بسیار تمثیل اسنادی است که متفکران مهمی چون فردریک فره (Frederich Ferre) اعتقاد دارند که اساس نظریه آکویناس در الهیات تمثیلی بر تمثیل اسنادی است (Ferre, 1967. Vol. 1, p.). سومین روش سنتی، دیدگاه جان دانس اسکوتوس معاصر آکویناس می باشد. کاستی های الهیات تمثیلی او را واداشت که به اشتراک معنوی یا زبان تک معنا (univocal) میان زبان انسانی و زبان دین روی آورد. اسکوتوس معتقد بود که ما وحی و دین معنادار و معرفت بخش داریم لذا باید آن ها را در ساختار زبانی فهم کنیم. (Scouts, 1983, p. 604) وی نظریه سکوت و سلبی را که از آگوستین سرچشمه گرفت و تا دیدگاه اشتراک لفظی (equivocal) بسط یافت، به طور قاطع رد کرد. در سده بیستم سه گرایش عمده در زبان دین و معناداری آن شکل گرفت: نهضت پوزیتیویسم، نظریه ابطال پذیری و بالاخره نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین متاخر که هر سه رویکرد در مقاله جهت ایضاح منطق درونی روش ها مورد بررسی قرار می گیرند. پرسش اساسی مقاله این است: اندیشه های هگل در حوزه دین را در کدام رویکرد می توان قرار داد؟ آیا برای هگل مشکل معناداری زبان دین مطرح بود؟ هگل بر فرض توجه به معناداری زبان دین، گزاره ها و مدعیات دینی را معرفت بخش می داند؟ بدون توجه به دسته بندی های سه گانه دین در اندیشه هگل و تمرکز آراء او بر محتوا و حقیقت مطلق در مسیحیت می توان از معناداری زبان دین در اندیشه هگل سخن گفت؟ آیا اندیشه تمثلی یا تصویری زبان دین در تفکر هگل، همانندی با الهیات تمثیلی و خاصه تمثیل اسنادی آکویناس دارد یا خیر؟ فرضیه اساسی نوشتار آن است که هگل قائل به معناداری و معرفت بخشی دین بوده و با زبان انسانی می توانیم سخن معنادار درباره دین و امر متعالی بر زبان بیاوریم.
صفحات :
از صفحه 81 تا 107
مراتب تجلی روح در تاریخ (درآمدی بر دایره المعارف علوم فلسفی هگل)
نویسنده:
حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
اثر حاضر بر آن است که مراتب تجلّی روح در تاریخ، بسط آگاهی و تحقق آزادی را در نظام فلسفی هگل، به منزله جامع‌ترین نظام فلسفی، تبیین و تصویر نماید. امّا ارائه این تبیین و ترسیم آن تصویر، چنانچه بخواهد مقرون به صحت و بازنمای دقت نظام هگلی باشد، ناگزیر است که دایره المعارف علوم فلسفی هگل را مواقف این تجلّی و مدارج آن ترقی در نظر گیرد و بدان طریق، سیر تکاملی روح را در گام‌های بلند این کتاب به نظاره بنشیند. در این اثر، «آگاهی» یا «روح» در آغاز، چونان امری ذهنی و درون‌ذات در طلب مطلق و در قالب منطق به سیر در مقولات اندیشه می‌پردازد. اما به دلیل محدودیت‌های عالم اثبات و میل به عالم ثبوت، در کتاب «طبیعت»، این آگاهی به سمت امر برون‌ذات و «اشیا»ی موجود در جهان خارج سوق می‌یابد و سرانجام در «فلسفه روح» است که روح به حظ نفس و وحدت محض میان ذهن و عین، یا اندیشه و هستی که اوج آگاهی و کمال آزادی است، دست می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 127
اتحاد مدرک و مدرک در نظر هگل و ملاصدرا
نویسنده:
منصور محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم فلسفی، تبیین نحوه ارتباط عین و ذهن یا به عبارت دیگر چگونگی رابطه مدرک و مدرک می‌باشد. این مسئله پس از ارائه نظریات کانت در باب شناسائی و انقلاب کپرنیکی وی در باب معرفت عمق بیشتری یافت . کانت با بیان اینکه آدمی (مدرک ) تنها قادر به شناخت پدیداری است که پس از گذر از صور ما تقدم احساس و مقولات ما تقدم فاهمه به ادراک در می‌آید، شناخت حقیقت و نفس‌الامر را غیرممکن دانسته و با نارواشمردن ادعای فلسفه در شناخت حقیقت به آن فرمان توقف می‌دهد. مدتی پس از اینکه کانت به فلسفه فرمان توقف داد، هگل با یافتن تناقض موجود در (فرضیه شی نفسه) کانتی، تلاش نمود تا رسالت عظیم فلسفه که به اعتقاد وی، غلبه بر تضاد عین و ذهن است ، را به انجام رسانده و با فرو ریختن حائل میان عین و ذهن (مدرک و مدرک ) شناخت حقیقت را معتبر سازد. وی از طریق دستگاه فلسفی خود نشان می‌دهد که مدرک و مدرک هر دو رویه یک حقیقت واحد هستند، بدین معنی که عین (مدرک ) چیزی جز تجلیات ذهن (مدرک ) نیست . البته با یادآوری اینکه در اینجا منظور هگل روح یا ذهن کلی است ، فلسفه وی از زمره ایدئالیسم عینی را به خود می‌گیرد. در میان حکماء اسلامی نیز، صدرالمتالهین با اعتقاد به اصل وحدت عاقل و معقول و تعمیم آن به همه مراتب ادراک ، وحدت مدرک و مدرک را مستدول می‌نماید. در این مقاله ما تلاش خواهیم نمود پس از بیان تطبیقی آراء این دو فیلسوف درباره وحدت مدرک و مدرک ، وجوه اشتراک و اختلاف این دو نظریه را استنتاج نمائیم.
تفسیر چارلز تیلور از فلسفه هگل
نویسنده:
علی احقربازرگان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این مجموعه تلاشی است برای استخراج رویکرد تیلور به فلسفه هگل. آن‌چه تیلور در هگل جستجو می‌کند، تنها شناخت ساختار اندیشه هگلی نیست. تیلور در پی آن است که بخش‌هایی از فلسفه هگل را، که در نگاه وی، در حل معضلات جامعه مدرن کاربرد دارد، استخراج نماید و با کاربست آن جامعه و انسان امروز را به فهم در آورد.در این مسیر تیلور گایست یا مطلق را به کناری می‌نهد و آن را غیر قابل دفاع معرفی می‌کند اما، از طرف دیگر انسان‌شناسی و نگاه هگل به جامعه را پر‌رنگ می‌گرداند. تیلور با استفاده از این نگاه به نقد خوانش مرسوم در ادبیات فلسفه سیاسی آنگلوساکسون، یعنی لیبرالیسم، از فرد، جامعه و رابطه میان این دو می‌پردازد. از خلال این نقد جریان جدیدی در فلسفه سیاسی سر بر می‌آورد که به جامعه‌گرایی یا کامیونیتارینیسم مشهور است. این تغییر زاویه دید به هگل، یعنی کم اهمیت جلوه دادن مطلق، در کنار توجه ویژه به فهم هگلی از انسان و جامعه را می‌توان ویژگی اصلی تفسیر تیلور از فلسفه هگل دانست.
مقایسه معرفت شناسی ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل
نویسنده:
علی حجتی نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل با مبانی ادراک در این دو نظام فلسفی گره خورده است. ضمن آن که مبانی ادراکیِ رئالیسم صدرایی و ایدئالیسم هگلی، اولا نمی تواند از هستی شناسی این دو فلسفه جدا باشد و ثانیا بررسی این مبانی سبب می گردد چارچوب فلسفه صدرا به ایدئالیسم هگلی نزدیک شود. ادراک حضوری، درک حقیقتِ اصیل یا همان وجود با چنین درکی، بررسی حقیقت علم، صدوری بودن آن و اتحاد عالم و معلوم در این حکمت و نهایتا تساوق انسان و عالَم و یکی دانستن حقیقت این دو سبب می گردد که تفسیری ایدئالیستی از حکمت متعالیه شکل گیرد و در بستر چنین تفسیری، قابلیت انطباق اجزائی چون ادراک حسی فراهم گردد. بدین سبب نه تنها در مبانی، که در جزء جزء سیر ادراکی، چون درک محسوسات، نیز این دو فلسفه قابلیت تطبیق دارند
تحلیل و نقد حرکت دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیک با تأکید بر آرای شهید مطهری
نویسنده:
زینب شاوردی، طوبی کرمانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
هگل و صدرالمتألهین، هر دو حرکت را در کل طبیعت تعمیم داده‌اند؛ اما دقت در این نتیجه واحد و مقدمات آن، حاکی از اختلاف عمده این دو فیلسوف در مسئله حرکت است. صدرالمتألهین بر مبنای اصول حکمت متعالیه تحولات عمده‌ای را در بحث حرکت ایجاد کرد و بیشترین سهم در این تحولات، مربوط به اصل «اصالت وجود» است. هگل نیز با مبانی خاص خود به بحث حرکت پرداخته و در این زمینه آرای جدیدی ارائه داده است. مارکسیست‌ها با اَخذ برخی از اصول هگل و در آمیختن آنها با نظرات فوئرباخ، قرائت جدیدی از حرکت مطرح ساختند. شهید مطهری نیز از رهگذر تحلیل و نقد مارکسیست‌ها به بحث تطبیقی حرکت در فلسفه اسلامی و غربی پرداخت. این نوشتار که با رویکردی انتقادی به حرکت دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیک پرداخته است، از سه بخش تشکیل می‌گردد: بخش اول حرکت دیالکتیکی هگل، بخش دوم ماتریالیسم دیالکتیک و در قسمت سوم نقد دو بخش اول و دوم براساس اندیشه‌های استاد شهید مطهری، بررسی شده است. گفتنی است که استاد مطهری به مقتضای هر بحثی به تحلیل و نقد پرداخته است، به همین دلیل مباحث فوق در آثار استاد سیر منظم و منسجمی ندارد. در این مقاله سعی شده است که آرای ایشان به نحو منظم و منسجم استخراج و تنظیم شود.
صفحات :
از صفحه 109 تا 141
نظر هگل و آدام اسمیت درباره هدفمند بودن امیال انسانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
جستاری در باب گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل
نویسنده:
عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی و مقایسه اراده و خیر از دیدگاه کانت و هگل
نویسنده:
فرشاد رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زندگی انسان همواره با مسائل اخلاقی پیوندی ناگسستنی داشته است و در این میان دو مقوله اراده و خیر مورد توجه تمام فلاسفه بوده است. در این تحقیق سعی بر آن شد تا دو مقوله خیر و اراده از دیدگاهدو فیلسوف اثرگذار کانت و هگل مورد بررسی قرار گیرد. فلسفه اخلاق آنها از فلسفه نظریشان سرچشمه گرفته است. ولی روش استنتاج آنها کاملا متفاوت است و لذا نتایجی که از نگاه کلی آنها به فلسفه اخلاق و نتایجی که منجر به عمل اخلاقی می شود کاملا متفاوت است . در این رساله تلاش شده است با توضیح فلسفه نظری کانت و هگل ارتباط آن با فلسفه اخلاق مطرح شود.آنچه این دو متفکر به عنوان مبانی تفکر اخلاقی مطرح می کنند معیاری برای فعل اخلاقی در نظر گرفته می شود. هگل تمایل را به عنوان شوری برای انجام کار بزرگ لحاظ می کند در حالی که کانت فعلی را اخلاقی می داند که بر اساس تکلیف انجام شود و تنها زمانی این کار انجام می شود که اراده خیر که تنها چیزی است که فی نفسه خیر است در کار باشد. به نظر او کار بر اساس تمایل آن را از اخلاقی بودن ساقط می کند.از دیدگاه هگل این تمایل است که بر اساس خودآگاهی ابتدا به اراده جزیی و در نهایت تکاملش به اراد? کلی یا دولت تبدیل می شود. در حالی که کانت فلسف? اخلاق خود را اساسا با طرح مسأله اراده فی النفسه خیر آغاز می کند و تنها معیار فعل اخلاقی اراد? خیری است که به تکلیف عمل می کند. واژگان کلیدی : کانت ، هگل ، فلسفه ، اخلاق ، خیر ، اراده
  • تعداد رکورد ها : 47