جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 253
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
مبانی انسان‌شناسی در دعای عرفه با تکیه بر حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی افشاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دعای عرفه یادگار علمی امامحسین (ع) دارای مفاهیم بلندی است که اگر از زاویهحکمت متعالیه بدان نگریسته شود عمق بیشتری از ژرفای محتوای آن نصیب انسان می شود. درمورد دعای عرفه شروح و مباحث فراوانی وجود دارد ولی تأکید بر ارتباط مفاهیم این دعا با حکمت متعالیه از نو آوری های این پژوهش است. با احصاء مسائل انسان شناسی در دعای عرفه به روش کتابخانه ای و مطالعه مبانی انسان شناسی در حکمت متعالیه در جمع آوری مسائل و ثبت فهم و ادراک خود از فرازهای دعا کمک گرفته ایم. دعای عرفه در مکان و زمان مقدسی ازنفس شریف امام حسین(ع) انشاء شده است. این دعا دارای محتوایی بسیار غنی است و معارف عمیقی ازخداشناسی، معاد شناسی، پیامبر شناسی، جهان شناسی و انسان شناسیدر جوهره ی آن مندرج است. مباحث خلقت انسان به نحوی جامع و با ابعاد جسمانی و روحانی در پیکره ی این دعا نقش یافته و مباحث مربوط به فطرت در آن به منزله یچراغی است که در نفس انسان تعبیه شده تا در مسیر تکاملی خود راه را از بیراهه تشخیص دهد. در دعای عرفه معرفت انسان به خدای عالم جایگاه ویژه ای دارد به طوری که همه ی مسیر نیل اوبه کمال حقیقی اش را در بر می گیرد. استعانت از طهارت به منزله ی شایستگی ظرف نفس برای در یافت معارف الهی، عبور از موقف استدلال به استظهار، رویت جمال حق و درک حضور و قرب الهی که منجر به وصال و توحید حق متعال است سیری است که در انسان شناسی دعای عرفه موجود است. در روح کلی دعا رابطه عاشقانه انسانی خداباور به مبدأهستی ادراک می شود. حکمت متعالیهبا اثبات وحدت وجود که از مبانی انسان شناسی و هستی شناسی تجرد نفس، حدوث جسمانی و بقای روحانی آن وحرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول و تطابق نفس ناطقهانسان با عوالم سه گانه نتیجه شده است و علامه حسن زاده آملیتوحید صمدی را از آن استخراج نموده در فهم این روش کمک شایانی نموده است. تبیین ارتباط مفاهیم مرتبط با انسان شناسی در دعای عرفه و حکمت متعالیه و اینکه این دعا از مبانی وحیانی نشأت گرفتهو اینکه حکمت متعالیه جیره خوار این سفره می باشد، رابطه عاشقانه انسان با خدا و آثارش برخیاز نتایج این پژوهش است.
بررسی ارتباط مفاهیم اسلام، ایمان و یقین در تفسیر مجمع‌البیان طبرسی و أنوارالتّنزیل بیضاوی
نویسنده:
نعمت‌اله اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«ایمان» و ماهیّت آن و تفاوت آن با «اسلام» از کلیدی‌ترین مباحث اسلامی به شمار می‌رود که مورد توجّه بیشتر مفسّران و متکلّمان اسلامی قرار گرفته است. از سوی دیگر علاوه بر دو مفهوم «اسلام» و «ایمان»، مقوله‌ی دیگری که در احادیث معصومین علیهم السّلام از جایگاه والایی برخوردار است، مفهوم «یقین» می‌باشد. هدف از این پژوهش بررسی و تبیین مفهوم دقیق سه واژه «اسلام» و «ایمان»، «یقین» از دیدگاه دو مفسّر بزرگ شیعه و اهل سنّت می‌باشد. این تحقیق که از نوع پژوهش‌های بنیادی است با شیوه کتاب‌خانه‌ای به تحلیل و بررسی درون متنی دو تفسیر «مجمع البیان» فضل بن حسن طبرسی و «أنوار التّنزیل و أسرار التّأویل» بیضاوی می‌پردازد و با تکیه بر مطالب تفسیری این دو مفسّر در جست‌جوی موارد اشتراک و افتراق دیدگاه‌های آن‌ها درباره معنا و ماهیّت «اسلام»، «ایمان» و «یقین» و تفاوت آن‌ها با یک‌دیگر و تبیین و بررسی تقدّم و تأخّر مفهومی و ارکان و درجات و مراتب آن‌ها باشد. بنابر نظر طبرسی، «اسلام» به معنی «انقیاد» و «تسلیم» بوده و «ایمان» به معنی «تصدیق» می‌باشد. وی معتقد است که «ایمان» دارای دو رکن اساسی «معرفت» و «تصدیق قلبی» می‌باشد و قابل زیادت و نقصان نیست و «عمل» از حوزه مفهومی «ایمان» خارج است. طبرسی «یقین» را مرتبه عالی «ایمان» و به معنی علم دانستن مسائل مبهم می‌داند که بعد از استدلال نظر توأم با آرامش برای انسان فراهم می‌شود. در مقابل بیضاوی، «اسلام» را «انقیاد» و «دخول در سلامتی» و «اظهار شهادتین» دانسته و «ایمان» را «تصدیق توأم با آرامش» می‌داند و معتقد است که «عمل» جزء ارکان «ایمان» نیست. وی در تبیین ماهیّت «یقین» با طبرسی هم‌عقیده می‌باشد. بنابراین، از برخی جهات دیدگاه این دو مفسّر در تعارض با آیات الهی و روایات معصومین می‌باشد، به طوری که «اسلام» به معنی «اقرار به شهادتین» و «ایمان» به معنی «عقیده قلبی و رفتار عملی» طبق موازین دین شریف است. هم‌چنین ایمان ذو مراتب و امری مشکّک بوده و «یقین» به عنوان مرتبه عالی ایمان تلقّی می‌شود.
بررسی شرایط و اوصاف امامت از نظر (امام فخر رازی، قاضی عضدالدین ایجی و شیخ طوسی)
نویسنده:
زینب نظیفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث امامت از زنده ترین و ارزنده ترین بحثهای کلامی، فقهی و اجتماعی است , که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام راجع به برخی مسائل مهم اسلام نظیر:ضروت وجوب امام درجامعه اسلامی، انتخابی یا انتصابی بودن امام، اوصاف و ویژگی های امام، و...،اختلاف نظرها و دیدگاه های مختلفی درمیان مسلمانان به وجود آمد که پاسخ به این مسائل باعث بوجود آمدن مذاهب وفرق مختلفی گردید. لذا بناست دراین تحقیق به حول و قوه الهی جهت روشن شدن برخی از سوالات و ابهامات در بحث شرایط و اوصاف امامت، برخی از دیدگاه ها و نظرات ، سه شخصیت مهم کلامی : قاضی عضدالدین ایجی و امام فخررازی از متکلمان معروف اشاعره وشیخ طوسی از علمای گرانقدر شیعه مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی در 6فصل گرد آوری شده است کهفصل اول شامل طرح مساله، فصل دوم به بررسی امامت در آیات قرآن ، روایات و تفاسیر مختلف از منظر متکلمان شیعه و سنی پرداخته است. فصل سوم ، شرایط اوصاف امامت را از نظر فخر رازی بیان می کند، در فصل چهارم شرایط و اوصاف امامت از نظر قاضی عضدالدین ایجی و در فصل پنجم نظرات شیخ طوسی در باب شرایط و اوصاف امامت بیان گردیده است. در فصل ششم به مقایسه آراء سه متکلم و وجوه تشابه و تفاوت در باب شرایط و اوصاف امامت پرداخته شده است .نوع و روش تحقیق بررسی فرضیه ها و پاسخ گویی به سوالات توصیفی و تحلیل محتوا می باشد. حاصل این بررسی این است که ،در بحث وجوب امامت هرسه متکلم نصب امام را واجب می دانند ولی متکلمان اشعری من جمله فخر رازی و عضدالدین ایجی نصب امام را بر مردم واجب می دانند به صورت سمعا و نقلی ولی شیخ طوسی و سایر متکلمان شیعه با استناد به دلایل عقلی متعدد نصب امام را از باب قاعده لطف بر خدا واجب می دانند.فخر رازی و ایجی تعیین امام را به انتخاب مردم صحیح می دانند اما شیخ و سایر علمای شیعه تعیین امام را از طریق نص ممکن می دانند.در خصوص شرایط و اوصاف امام، فخر و ایجی عصمت امام را نمی پذیرند و تقدیم مفضول بر فاضل را اولی می دانند زمانیکه تقدیم فاضل سبب شرو فتنه ای شود.شیخ طوسی از این نظر قائل به عصمت امام ازهر گونه خطا و اشتباه و معتقد به انتخابی بودن امام از طریق نص، افضلیت، که علاوه بر متکلمان شیعه، مورد قبول جمعى از متکلمهاى اهل سنت نیز بوده است.قریشى بودن ،که مورد قبول متکلمهاى شیعه و اهل سنت است.
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
مفهوم قدرت در اندیشه میشل فوکو
نویسنده:
توحید میلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
میشل فوکو(‏Michel Foucault‏)، متفکر معاصر فرانسوی در حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌های گوناگون فلسفه و علوم اجتماعی چهره‌ای ‏شناختهشده و مطرح می‌باشد. حرکت فکری او و چشم‌اندازی که وی به روی علوم انسانی گشوده است، تحول ‏شگرفی را در مبانی این علوم موجب شده است تا حدی که او را ویرانگر علوم انسانی به معنای متعارف و متداول آن ‏دانسته‌اند. یکی از حوزه‌های اساسی اندیشه‌ی فوکو و حتی به تعبیر برخی مفسرین، مهمترین دستاورد نظری او، تحلیل ‏مفهوم قدرت‎ ‎با رویکردی منحصر به فرد و در چهارچوب نوعی معرفت شناسی تاریخی است. وی در تعداد زیادی از ‏شاخه‌های علوم انسانی اعم از فلسفه، جامعه شناسی، تاریخ، سیاست، روان‌شناسی، انسان‌شناسی و... وارد شده و در ‏نهایت همه مباحث را در راستای تحلیلی واحد و در جهت طرح ایده‌‌ی واحد و مرکزی قدرت پیش برده است. ‏بر اساس یک تقسیم‌بندی کلی دو دیدگاه و خط سیر مدرن و پست‌مدرن را در جریان شکل‌گیری فلسفه‌های ناظر ‏بر مقوله قدرت می‌توان شناسایی کرد: بر طبق دیدگاه مدرن، قدرت با عاملی انسانی آغاز، از مجرای روابط علی بیان و ‏بر حسب شاخص‌های مکانیکی قابل محاسبه و اندازه‌گیری می‌باشد و نگرش به مقوله قدرت در این دیدگاه از دریچه-‏ی بحث‌های حاکمیت صورت می‌گیرد. این مدل، قدرت را ابزاری در مالکیت دولت می‌داند که برای تحمیل نظم بر ‏جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در الگوی پست‌مدرن که با فوکو آغاز می‌شود و در اساس منکر وجود حیطه‌ای ‏خاص و عملکردی یک‌سویه برای قدرت است، شیوه‌ی نگرش مدرن به قدرت به معنی نادیده گرفتن ساختارهای ‏مدنی و چگونگی کاربست قدرت در نهادها و گفتمان‌های سراسر حوزه‌ی اجتماعی است. فوکو از قدرت به صیغه ‏جمع سخن می‌گوید و آن را در عرصه‌های گوناگون زیست جمعی انسان قابل‌ بحث می‌داند. قدرت در همه‌ جا ‏هست نه بدان دلیل که همه چیز را در‌بر‌می‌گیرد؛ بلکه بدان دلیل که از همه جا نشات می‌گیرد. بنابراین تحلیل آن به‌ ‏هیچ‌ وجه کلی، تاریخ‌گریز و مطلق نیست. به طورکلی هدف فوکو بر‌ملاساختن بی اعتباری حقیقت‌های مسلم، ‏درهم‌شکستن یکپارچگی‌ها و از مرکز انداختن قدرت و معرفت و تاکید بر بی‌همتایی عوامل موثر در پدیده‌هاست.‏
کاربرد دیدگاه‌های اسطوره‮شناسی در مطالعه‌ی نقوش حیوانی صنایع‮دستی ایران قبل از اسلام
نویسنده:
مهزاد صابری بیدگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسطوره یکی از مهم‮ترین و کهن‮ترین حوزه‮های فرهنگی در هر جامعه‮ای می‮باشد. مطالعه‮ی علمی اسطوره از عصر روشنگری که توجه به علوم انسانی آغاز شده، انجام پذیرفته است و اسطوره از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته که باعث پیدایش دیدگاه‮های مختلف شده است. رابطه‮ی هنر و اسطوره نیز همواره یکی از مسایلی است که مورد توجه پژوهندگان رشته‮های گوناگون قرار می‮گیرد. هنر ایران باستان، در موارد زیادی به‮شکل صنایع‮دستی جلوه نموده و دارای نقوش مختلفی است که در بسیاری موارد، به غیر از مسئله‮ی زیبایی، دارای مفاهیمی نیز می‮باشند. نقوش جانوری یکی از مهم‮ترین طبقه‮بندی‮های نقوش را تشکیل می‮دهد.
رابطه امامت و خاتمیت در آموزه شیعی
نویسنده:
سیمین‌سادات وهاب‌زاده مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت و خاتمیت یکی از مباحث سرنوشت ساز در حوزه دین شناسی است . اهتمام بسیاری از فیلسوفان و متکلمان با رویکردهای متفاوت به مسأله « رابطه میان امامت و خاتمیت» نشان دهنده اهمیت این موضوع است. از آنجا که مسأله خاتمیت و امامت مستند بر شواهد عقلی و نقلی فراوان –اعم از قرآن و روایت- میباشد این موضوع جزء ضروریات دین اعلام شده است. درباره تفسیر و رابطه آن دو، رهیافتهای مختلفی وجود دارد و نسبت به دوره های قبل بحث بر انگیز و پر چالشتر شده است. از طرفی متفکران پیشین با پشتوانه برخی ادله درون دینی و عرفانی مسأله خاتمیت و امامت را مفروض گرفته بودند؛ اما در دوره اخیر آرای مختلف و نقدهای برون دینی وارد شده بر این موضوع، بحثهای دامنه داری را در کلام جدید اسلامی ایجاد کرده که توجه به آنها ضرورت دارد. در نوشتار حاضر متکلمان شیعی به طور کلی به معنای اعم، امامت را مقدم بر خاتمیت دانستند و به معنای اخص، دنباله رو خاتمیت میدانند . پس میتوان گفت این دو(امامت وخاتمیت) نزد متکلمین شیعی ملازم یکدیگر میباشند.
دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا در تعیین موضوع فلسفه و تمایز آن از سایر علوم
نویسنده:
نرجس عمرانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
کلام اسلامی , ذات (منطق) , علم , ارسطو , نحو , عَلِمَ , علم , علم (فضیلت اخلاقی) , علم(اسماء اول ، عرفان نظری) , علم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل را موضوع علم می‌خوانند و موضوع را ملام تمایز علوم از یکدیگر دانسته‌اند. موضوع فلسفه یکی از مباحث مهم و کلیدی فلسفه می‌باشد؛ به طوری که با تعیین موضوع فلسفه، حوزه فعالیت این علم و چگونگی مسائل آن شخص می‌شود. پرسش از چیستی فلسفه، متعلق به حوزه علم‌شناسی است. موضوع هر علم چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن بحث می‌شود؛ به تعبیر دیگر، محمولات مسائل علم از عوارض ذاتی آن هستند. لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. موضوع فلسفه و بررسی مسائل آن همواره مور توجه فیلسوفان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. اکثر فلاسفه اسلامی درباره موضوع فلسفه نظر یکسانی دارند؛ اما در مورد مسائل مطرح شده در آن اتفاق نظر ندارند و بعضاً مسائلی را در فلسفه وارد می‌کنند که مربوط به علمی دیگر بوده و سنخیتی با موضوع فلسفه ندارد. ازمیان فیلسوفان اسلامی شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین شیرازی، دو چهره برجسته این علم می‌باشند که دارای نظام فکری منسجم می‌باشند طبق دیدگاه این دو، موضوع فلسفه "موجود بما هو موجود" است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند که در رساله حاضر به این موضوع پرداخته شده است. برای اثبات موضوعیت "موجود بما هو موجود" برای ما بعد الطبیعه باید این نکته اثبات شود که محمول همه مسائل فلسفی از عوارض ذاتی "موجود بما هو موجود" است. اما نه تنها دلیلی بر اثبات این مطلب نیست، بلکه پاره‌ای از مسائل موجود در آثار این دو فیلسوف منطقاً از مسائل این فن بشمار نمی‌آیند؛ از جمله مباحث نفس، معاد، نبوت و امامت. تطبیق قواعد منطقی علم‌شناسی بر همه‌ی آن چه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش‌برانگیز است؛ چراکه در مقام تعریف، مسائل فلسفی باید از عوارض ذاتیه "موجود بما هو موجود" باشند اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می‌رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه به وجود می‌آید که باید برای پرکردن این شکاف تلاش‌هایی انجام شود. ازجمله اینکه در حوزه عملکرد، فلسفه و کلام اسلامی باید از هم جدا باشند، زیرا این دو، دو علم متفاوت با موضوع، مسائل، روش و غایت متفاوت می‌باشند و اگر بخواهیم فیلسوفانه به اثبات عقاید خود بپردازیم، می‌توان آنرا در علمی جداگانه یا در فلسفه‌های مضاف بررسی کرد لذا هیچ منعی به نظر نمی‌رسد که حوزه‌های گوناگون فلسفی را با شعاع‌های متفاوت و تعریف شده و با قراردادن موضوعات متفاوت و التزام به قاعده عوارض ذاتیه به فلسفه‌های اخص و اعم دست یافت.
پیوستگی اسامی و اوصاف قیامت در قرآن
نویسنده:
جمیله لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت اسامی و اوصاف روز قیامت از مهم‌ترین راه‌های شناسایی این روز عظیم است. توجه به پیوستگی این اسامی و اوصاف چهره‌ای روشن از قیامت ارائه می دهد و مضامین نهفته در این اسامی و اوصاف را جهت هدایت و بهره‌گیری از این معارف در زندگی دنیا، آشکار می کند. تعداد اسامی قیامت که به طور صریح در قرآن از آن‌ها یاد شده بیست و یک نام است. برخی از این اسامی مانند القارعۀ ناظر بر حوادث قیامت است. برخی دیگر مانند یوم الحسرۀ حاکی از حالات مواجهه‌ی انسان با پدیده‌های قیامت است. شماری از اسامی مانند الحاقۀ ناظر بر برخی از اسماء و صفات خداوند سبحان است. قرآن از طریق هر یک از اسامی روز قیامت، بُعدی از ابعاد این روز عظیم را برای مخاطب خویش ترسیم می‌کند از کنار هم گذاردن این اسامی تصویر کاملی از روز قیامت به دست می‌آید. اوصاف روز قیامت، حوادث واقع در روز قیامت، احوال گوناگون انسان‌ها و سرانجام کار نیکوکاران و تبه‌کاران در آن روز را بیان می‌کند. اوصاف قیامت، به شرح و بسط حقایق و رویدادهایی می‌پردازد که اسامی به آن اشاره دارد. به این ترتیب عناوین و اوصاف قیامت هم‌چون یک مجموعه‌ی به هم پیوسته هستند که با یکدیگر تناسب و ارتباط دارد. پیوستگی میان آیات مشتمل بر اسامی و اوصاف روز قیامت با آیات پیشین و پسین خود بُعد دیگری از پیوستگی است که این تحقیق بدان پرداخته است. اغلب این آیات به اثبات معاد می پردازد. پر بسامدترین برهان مطرح شده، برهان قدرت است. برهان حقیقت و برهان حکمت نیز بسیار مورد تاکید است.
  • تعداد رکورد ها : 253