جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 40
کلام فلسفی در نگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدرضا صمدی فروشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام با توجه به ماهیت پویا و متحول خود، تحولات زیادی را تجربه کرده است. کلام فلسفی به عنوان سبک خاص این علم، یکی از این دگرگونی هاست که در دوران خواجه نصیرالدین طوسی به بلوغ خود رسید.کلام فلسفی ، رهیافتی خاص در علم کلام است که در آن متکلم با پذیرش پیش فرض ها و مبانی دین خاص ، از استدلال عقلی و فلسفی جهت تحقق اهداف علم کلام بهره می برد.هرچند آغازگر این روش در علم کلام را معتزله دانسته اند، لکن در میان متکلمان شیعی ، نوبختی ها قبل از زمان خواجه این ابتکار را در کتب کلامی خود وارد کردند. گواه این مسئله، کتاب الیاقوتِ ابواسحاق نوبختی است که چند قرن قبل از خواجه تألیف شده است و اسلوب این کتاب بسیار نزدیک به کتاب تجریدالاعتقاد ِخواجه است. با وجود این مطلب ، خواجه نصیرالدین طوسی به وسیله ی تألیف کتاب تجرید ، این نظام کلامی را به اوج رسانید.کلام فلسفی مغایر با کلام سنتی نیست ، بلکه تنها با روش استدلال و تبیین سعی دارد به وسیله مبانی یقینی ، مسائل کلامی را اثبات ، تبیین و از آنها دفاع کند، لذا ویژگی مهم کلام فلسفی را باید استفاده از اصطلاحات و قواعد فلسفی و به کارگیری براهین عقلی ـ متشکل از مواد یقینی ـ دانست.خواجه نصیر به اقتضای مسئله کلامی و سطح فهم و زبان مخاطب ـ این دو عنصر مهم در تعیین روش متکلم ـ در بعضی از مسائل ناگزیر به استفاده از نقل است همچون شناخت شخص معصوم به عنوان امامکه منحصر در نصّ است؛ و در برخی موارد مثل اثبات صانع صرفاً به دلیل عقلی استناد می کند چون استناد به نقل مشکلاتی همچون دور محال به دنبال دارد. فلسفی بودن نظام کلامی خواجه ، به معنای اختصار بر یک روش یا نوع استدلال خاص نیست ، بلکه وی به دنبال ارائه سیستم عقیدتی متقن بر اساس مبانی و دلائل یقینی و به فراخور مسائل مطروحه است.خواجه در اثبات صفات ثبوته حق و پاسخ به شبهات مطرح در این مورد، از اصطلاحات و قواعد فلسفی همچون عمومیت وصف امکان برای ماسوی الله ، تلازم تعقل و تجرد، محال بودن ارتفاع نقیضین و تسلسل بهره برده است.ایشان از مهمترین لوازم فلسفی وجوب وجود یعنی «غنی» و «فعلیت تام واجب» و« نیاز ذاتی ممکنات به او» در جهت اثبات بعضی صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی استفاده کرده است.وی ازقاعده ی «حسن و قبح عقلی » و قاعده ی «لطف » در اثبات و دفاع از گزاره های دینی ـ خصوصا در بحث افعال حق ، نبوت ، امامت و معاد ـ به کرات استفاده کرده است . فلسفی دانستن روش ایشان در این مسائل بستگی زیادی به یقین آور دانستن این گونه قواعد دارد.با توجه به ماهیت مباحث کلامی ، متکلم ناگزیر است دربعضی مسائل از ابزارهای فلسفی کمک بگیرد ، لذا استفاده ی این ابزار در مسیر تکامل علم کلام بایسته است. نکته قابل توجه آنکه میزان استفاده متکلماز چنین ابزارهایی متفاوت و دارای شدت و ضعف است . چرا که متکلم عهده دار تثبیت آموزه های دینی است ، باید به گونه ای این آموزه ها را ارائه کند که گذشته از اقناع عقول مخاطبان، مسیر رسیدن آن ها به ایمان را نیز سهل الوصول تر کند. تقدس و نورانیت متون وحیانی ظرفیت مناسبی است در جهت انتقال مخاطب به این سمت . لذا خواجه کراراً سمع را موید دلیل عقلی خود دانسته است.
تاتیر متقابل کلام و فلسفه نزد خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
عظیم حمزییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رشد حیات عقلی و فکری مسلمین، تا حدی مرهون اختلاف آراء میان فیلسوفان و متکلمان است . هر یک از این دو گروه، با اشکالات خود بر دیگری، موجبات گسترش مباحث عقلی و تعمیق دیدگاههای یکدیگر را فراهم آورده‌اند و ضرورت طرح بسیاری از مسائل را در حوزهء دیگری، گوشزد کرده‌اند. در این میان شخصیت خواجه نصیر طوسی نقطهء عطفی به حساب می‌آید. تحقیق ما تلاشی است در روشن ساختن این مسائل که آیا استفاده از فلسفه در علم کلام، از سوی خواجه طوسی، ضرورتی داشته است ؟ آیا او توانسته است ، با توجه به اهدافی که داشته، از مسائل امور عامه در اثبات مسائل الهیات به معنی الاخص بهره جوید؟ و اساسا" در این کار، درجه مسائلی گرایشهای کلامی و یا فلسفی، داشته است ؟ روش تحقیق ما بر پایهء تحقیقات کتابخانه‌ای، مقایسه افکار و نظریات با یکدیگر و نتیجه‌گیری از آن‌هاست ، در این راستا در ابتدای هر بحث به ذکر تاریخچه‌ای اجمالی از آن پرداخته، به دیدگاههای متکلمان و فیلسوفان مسلمان در آن مساله اشاره نموده، سپس نظریهء اختصاصی خواجه طوسی، و گرایش فلسفی یا کلامی وی را بازگفته‌ایم. در تنظیم موضوعات و مسائل تحقیق از شیوهء مرسوم فیلسوفان در کتابهای فلسفه پیروی کرده‌ایم و برهمین اساس ، پس از ذکر مقدمه و تاریخچه‌ای مختصر از اختلاف فکری میان متکلمان و فیلسوفان، مسائلی را از طبیعیات ، پس از آن امور عامه و در پایان امور خاصه فلسفه، ذکر کرده و در هر قسمت فقط مسائل اساسی و پایه‌ای آن را، طرح نموده‌ایم. در تمامی این تحقیق، آزمون فرضهای خود را نشان داده و گفته‌ایم: که علم کلام در قالب گذشته‌اش (پیش از آمیخته شدن با فلسفه) نمی‌توانست به وظیفهء خود عمل کند، تاسیس کلام عقلی، فقط در حوزهء تفکر شیعی، امکان‌پذیر، بود، کلام اهل سنت ، از نظر روش تغییرات عمده‌ای از خود نشان داد و استفاده از فلسفه در کلام با توجه به محدودیتهایش برای کلام، مفید بوده است . نتایج تحقیق را می‌توان به دو بخش نتایج عام و نتایج خاص تقسیم نمود. در قسمت اول مسائلی را که به واسطهء این تقابل افکار، به کلام و فلسفه افزوده شده‌اند، مورد استفصاء قرار داده‌ایم. در قسمت دوم، گرایشهای فلسفی محقق طوسی چه در مسائل طبیعیات یا امور عامه و خاصه فلسفه، مورد نظر قرار گرفته‌اند. در پایان به موارد اختلاف او با حکمای مشائی پرداخته‌ایم و تاثیراتی را که بر هم عصران و اندیشمندان پس از خود داشته است ، بیان نموده‌ایم.
عملکرد سیاسی و فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی در دورهء ایلخانیان
نویسنده:
میرهادی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اولین فصل این پایان‌نامه، تاریخچه‌ای از عقلگرائی سیاسی در ایران مطرح گردیده است . فصل دوم، طرح شخصیت خواجه نصیر به همراه ارتباط او به اسماعیلیان است . اینکه خواجه قبل از تقابل یا تعارض با صاحبان قدرت بویژه در قهستان و سپس درالموت چگونه روزگار را می‌گذارنده، بخشی از موضوع این فصل را تشکیل می‌دهد. سپس کیفیت حضور و راه‌یابی خواجه نصیر به قلعه قهستان بررسی شده است . در این بخش به این سئوال که آیا خواجه نصیر داوطلبانه به خدمت اسماعیلیان شتافت یا نه؟ پاسخ داده خواهد شد. سپس به حضورش در الموت پرداخته شده است . جواب این سوال کماکان مورد اختلاف نظر مورخان معاصر است لذا سعی گردیده با نگرشی واقع‌بینانه، فراخنای اندیشه خواجه در حضور اجباری یا داوطلبانه‌اش در میان اسماعیلیان کاوش شود. فصل سوم، اختصاصا به حضور خواجه در دربار ایلخانان منحصر می‌شود. این دوره از حیات خواجه آنقدر اهمیت دارد که می‌تواند موضوع رساله‌ای جداگانه گردد. در این فصل همچنین به حساسترین و سوال برانگیزترین نقش خواجه در جهان اسلام، یعنی نقش عملی یا تقویتی او در حمله هلاکو به بغداد پرداخته شده است . فصل چهارم به اندیشه سیاسی خواجه نصیر و میزان تحقق عملی آن در اقدامات وی پرداخته شده است . خواجه نصیر به عنوان یکی از برجسته‌ترین متفکران قرون وسطای اسلام، جزو منحصر بفردترین شخصیتهائی است که توانست در طول حیات خود نقش دوگانه‌ای را ایفا کند. وی در حالی که نیمی از عمر سیاسی و علمی خود را در خدمت اسماعیلیه بود، به خدمت مغولان رسید. بررسی شیوهء عملکرد و تفکر خواجه در این فصل نشان می‌دهد که او بیش از هر چیز، علم‌گرا بود. به همین منظور برجستگی فعالیتهای علمی او در ریاضی و نجوم به مراتب از تالیفات سیاسی و اخلاقی او بیشتر است . در آخرین فصل این پایان‌نامه، آثار فرهنگی و علمی برجای مانده خواجه در ایران بررسی خواهد شد. بدون تردید وی دهها اثر مکتوب از خود بجای گذاشته و تحقیقات وسیعی را در ریاضیات ، هندسه، منطق کلام و ... داشته است .
حسن قبح، از نظر امام محمد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
سهام مخلص
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر پژوهشی است پیرامون دو اندیشه متفاوت در مساله حسن و قبح که هر کدام از اندیشه‌ها، معرف یکی از مکاتب مشهود کلامی است . مکتب اشاعره که حسن و قبح را شرعی می‌داند و مکتب معتزله که قائل به حسن و قبح عقلی و ذاتی است . ضمنا تا حد امکان به مسائل و مشکلات فلسفه اخلاق در عصر حاضر نیز خواهیم پرداخت .
معجزه از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی، قاضی عبدالجبار معتزلی و فخر رازی
نویسنده:
سیاوش میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمین اسلامی در معنا وشرایط معجزه ودلالت آن بر صدق مدّعی دارای اختلاف نظراتی می باشند.این تحقیق به بررسی این اختلافات ازدیدگاه سه متکلم بزرگ جهان اسلام یعنی:قاضی عبدالجبار با گرایش معتزلی وفخر رازی با گرایش اشعری وخواجه با گرایش شیعی پرداخته است.نگارنده به شیوه تحلیلی-توصیفی واستفاده از منابع وآثار مهم این سه متکلم کوشیده است تا درسه فصل مجزا پس ازتعریف لغوی ،به بررسی شرایط معجزه از نظر هریک از این سه متکلم ودر فصل آخر به بررسی شباهت ها وتفاوت های آنها بپردازد.ونتیجه این بررسی این است که: عبدالجبار در تعریف معجزه می‌گوید؛معجزه،فعل حادث وخارق‌العاده ای که خداوند برای تایید انبیاء بر ایشان جاری می‌سازد.و دارای شرایطی از قبیل :1-یا خارج ازقدرت هر موجود محدود باشد یادرحدّ قدرتش.2- پس ازادعای نبوّت باشد.3-مطابق ادّعا باشد.4-مخالف جریانات عادی باشد.5-حقیقتاً یاتقدیرا ازسوی خدا باشد.6-از اموراتی باشد که انجام آن از جهت جنس وصفت سخت ودشوار است. امّا فخر می‌گوید؛معجزه امر خارق‌العاده،مقرون به تحدّی با عدم معارضه که دارای قیودی می‌باشد؛1-قید امر:از جهت این که معجزه عادی وغیر عادی می‌باشد.2-قیدخارق‌العاده:جهت متمایز ساختن مدّعی از غیر مدّعی.3-قیدمقرون به تحدّی:برای شناخت کاذب از صادق ومتمایز ساختن معجزه از ارهاص وکرامت آمده. 4-قید عدم معارضه:برای متمایز ساختن معجزه ازسحر وشعبده آمده است.خواجه درتعریف معجزه می‌گوید:کارهای خارق‌العاده‌ای که دیگران از آوردن آن چه درقسمت سلبی وچه درقسمت اثباتی ناتوانند. و دارای شرایطی ازقبیل:1-مردم ازآوردن آن عاجز باشند.2-ازجانب خدا باشد.3-در دوران تکلیف باشد.4-توام با ادّعا باشد.5-خارق‌العاده باشد. وازطریق این معجزات نبوّت پیامبررا به ثبوت می‌رساند.
تحلیل و تطبیق اندیشه‌ها و آموزه‌های تربیتی دانشمندان مسلمان ایران زمین؛ فارابی، غزالی، سعدی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مهدیه سعادتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی اندیشه ها و آموزه های تربیتی چهار دانشمند مسلمان ایران زمین (فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی) می پردازد. هدف کلی آن، تحلیل و تطبیق دیدگاه های هر یک از دانشمندان یاد شده در زمینه ارکان تربیت (هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز) است. جامعه مورد مطالعه شامل آثار به جامانده از چهار دانشمند مسلمان و ایرانی؛ فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی است که این بزرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهشی با مطالعه کتب مربوط به این موضوع، منابع دست اول و دوم، پایان نامه ها، مقالات، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوری و سپس با استفاده از روش بردی (توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که هر چهار دانشمند نگاهی مشابه به تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزیی داشته اند. آنان از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند، تربیت جسم را لازمه تربیت روح می دانند. اعتدال اخلاقی را لازمه رشد می دانند و در اکثر مباحث آموزشی از قبیل خداشناسی، اعتقاد به رسول خدا و جانشینانش، داشتن اخلاق پسندیده، رعایت بهداشت، آمیختگی علم و عمل، استعدادیابی، تکرار و تمرین، روش تدریجیو تشویق و تنبیه هم رای و هم عقیده هستند. اگر هم اختلافی باشد بسیار کوچک است و در حد شدت و ضعف تاکیدات است. برنامه از نظر ایشان بر اساس سنت تدریج، دین، ورزش و بازی می باشد که تفاوت های فردی نیز در آن لحاظ می شود. معلم هم فرد عاقل، دیندار و معتدلی است که به تفاوت های افراد توجه دارد و با دانش آموزان با محبت رفتار می نماید. دانش آموز هم از نظر ایشان فردی پرهیزکار و توانا است که با دانش آموزان دیگر همکاری می نماید و هدفش از تحصیل کسب رضای خداوندی است.در یک جمع بندی کلی، فارابی نگاهی دینی-فلسفی، غزالی نگاهی دینی، خواجه نصیرالدین نگاهی دینی- طبیعت گرایی، و سعدی نگاهی اخلاقی، اجتماعی به تربیت دارد.در آخر هم می توان گفت هر چهار دانشمند راجع به هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز نظرات مشابهی دارند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است در حالی که اندیشمندان دیگر با آن مخالفتی نداشته اند.
رابطه‌ی دین و اخلاق از دیدگاه غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
حسن نامور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمتری مباحث فلسفه اخلاق ، رابطه ی دین واخلاق می باشد . مساله ای که در این مبحث بیشتر مورد توجه می باشد میزان وابستگی واتکاء اخلاق به دین است .آنچه در این تحقیق پی گرفته شده ، پاسخ به سه پرسش ذیل از دیدگاه غزالی وخواجه نصیر الدین طوسی است .1-
مقایسه آموزه‌های اخلاقی (تربیتی) در گلستان سعدی و اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدکریم لطیفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق و تربیت، نقش بسیار مهمی در شکل گیری فرهنگ و تمدّن و تعامل بشری در افراد و جوامع انسانی در طول تاریخ داشته و همین آموزه ها در اخلاق، رفتار، آداب، تربیت، معاشرت و مدنیّت آینده جهان سهم عظیمی خواهد داشت.موضوع این پایان نامه مقایسه ای بین آموزه های اخلاقی (تربیتی) در گلستان سعدی و اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی است. که هر دو در قرن هفتم نگاشته شده اند.مطابق تعالیم ادیان توحیدی، مسیر سعادت و نهایت بشری که از بدایت خدای یگانه شروع شده به نهایت وصول و کمال توحید و قرب الهی منتهی خواهد شد.این مهّم با توجه به امر تعلیم و تربیت و اصلاح اخلاقرفتار و کردار در دو بُعد مادّی و معنوی حیات انسان و پرورش قوای جسمی و روحی او میّسر است.از یافته های این پژوهش این است که سعدی و خواجه نصیر انسان را با همه ی ابعاد روحانی و جسمانی به نیکی شناخته اند و برای اخلاق و تربیت ورساندن او به کمال در دو اثر خود راه کارهای مناسب با عقل وشرع ارائه کرده اند .
تبین نسبت بین شناخت و عمل در حوزه اخلاق از منظر اندیشمندان مسلمان (خواجه نصیرالدین طوسی، فیض کاشانی، مهدی نراقی) و دلالتهای آن برای تربیت اخلاقی (اهداف، اصول، روشها)
نویسنده:
لیلا قربانزاده کلنگستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق درحیطه تربیت اخلاقی ،به منظور بررسی رویکرد های مختلف به تربیت اخلاقی از نظر به کارگیری شیوه های ایجاد تعهد والزام درونی درافراد نسبت به حفظ ارزشهای اخلاقی می باشد. با توجه به این هدف، رویکردهای مختلف به تربیت اخلاقی درساحت اندیشه اسلامی وازنگاه سه متفکر مسلمان ،خواجه نصیرالدین طوسی بارویکرد عقلی-فلسفی،فیض کاشانی با رویکرد دینی-عرفانی وعلامه مهدی نراقی با ترکیبی ازهرسه رویکرد (عقلی، دینی،عرفانی) به منظور درک بهترکیفیت ارتباط بین شناخت وعمل اخلاقی مورد بررسی و با توجه به چگونگی این نسبت دلالتهای تربیت اخلاقی ازمنظر آنان استنباط گردیده است.روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی ومنابع اصلی تحقیق، اخلاق ناصری تألیف خواجه نصیرالدین طوسی ، محجه البیضاء تألیف فیض کاشانی وجامع السعادات تألیف عالم ربانی علامه مهدی نراقی بوده است. براساس یافته های تحقیق ،تربیت اخلاقی دارای ابعاد شناختی،عاطفی وعملی می باشد و بین این ابعاد ارتباط متقابل برقراراست.شناخت وبینش صحیح درتحریک اراده ونهایتاً صدورعمل اخلاقی موثراست وچنانکه این ارتباط توسط انگیزه ای قوی چون نیروی ایمان حمایت گردد اراده جهت انجام عمل اخلاقی تقویت شده وانجام عمل وتکرارآن نیز ضمن تأثیر دراستواری وثبات اراده ،سبب تعالی شناخت وایمان می گردد وبدین جهت با تقویت مبدءمعرفتی ومبدءمیلی بازدرتحکیم اراده تأثیر گذار خواهد بود.ضرورت پرورش بعد شناختی ورشد قوای فکری متربیان به منظورتشخیص وداوری درست دراموراخلاقی که ازدیدگاه خواجه نصیربه شدت مورد تأکید قرار دارد ، یکی ازعوامل موثر در تحریک اراده وبرانگیختن اعضا نسبت به انجام فعل اخلاقی محسوب می شود. ضرورت پرورش بعد عاطفی نیز درتربیت اخلاقی که ازدیدگاه فیض بیش ازسایرابعاد مورد توجه قراردارد ،به منظور تقویت اراده ازطریق ایجاد انگیزه های معنوی قابل توجه می باشد. فراهم نمودن زمینه التزام به وظایف اخلاقی به منظورایجاد عادات مطلوب نیزازعوامل مهم تحکیم اراده درتربیت اخلاقی است که مورد توجه وتأکید خواجه نصیرو فیض قراردارد.ازآنجا که ابعاد فوق هریک دربروز وکیفیت ظهور سایر عوامل موثرمی باشد،لذا لازمه موفقیت یک برنامه تربیتی درزمینه اخلاق رشد وپرورش ابعاد شناختی ، عاطفی وعملی است که ازدیدگاه مهدی نراقی لزوم توجه به هرسه بعد مشهود است.
بازتاب اندیشه های خواجه نصیرالدین طوسی در کنش های سیاسی و فرهنگی او
نویسنده:
زینب معرفیون
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابوجعفرمحمد بن محمدبن حسن بن ابوبکر طوسی معروف و مشهور به نصیرالدین طوسی در سال 597ه.ق در طوس بدنیا آمد.شناخت اندیشه ها وعملکردهای سیاسی وفرهنگی وی بدون درک مناسبی از فضای سیاسی، فکری واجتماعی دوران حیات او امکان پذیر نیست .زیرا وی شاهد وقایع سیاسی و اجتماعی نظیر حملات مغولان واستیلای آنان وانقراض دولت اسماعیلیان و خلافت عباسیان بود.به همین جهت برای به ثمر رسانیدن هدفهای سیاسی وفرهنگی خود در دورانی مملو از هرج ومرج سیاسی، دست به کارهای دیوانی وسیاسی ودر نتیجه ملازمت امراء وپادشاهان زد.نخست حضور وی در دستگاه اسماعیلیان وسپس مغولان دلیل روشنی براین مدعاست.البته همراهی وی با آنها صرفا به این جهت نبود که تحت نفوذ آنها قرار بگیرد,بلکه برای اصلاح وهدایت آنها بود، تا از اقتدار آنها جهت پیشبرد اهداف خود بهره ببرد.لذا ضمن تحقیق وتألیف که آن را مبنای کار خویش قرار داده بود، رصدخانه ای را در مراغه تأسیس کرد که مهمترین اقدام علمی وفرهنگی وی به شمار می آید. البته خواجه نصیر همزمان که توجه اش به امر دانش وقدرت بود,به سیاست نیز معطوف بود ودر زمینه های سیاسی ومدیریت سیاسی دارای نظریه های خاص است.که با عملکردهای سیاسی وفرهنگی وی منطبق هستند.به نحویکه کتابی در این زمینه بنام اخلاق ناصری را به رشته ی تألیف در آورد که مباحثی پیرامون سیاست وحکومتداری راطرح میکند.همین امرنشان ازاهمیت طرح اندیشه سیاسی وی در تاریخ اندیشه های اسلامی می باشد.در این پژوهش سعی می گردد تا بازتاب اندیشه های خواجه ورابطه ی معنا دار آنها با کنش های سیاسی و فرهنگی او مورد واکاوی قرار بگیرد.
  • تعداد رکورد ها : 40