جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مطالعۀ تطبیقی آراء کریستیان بوبن و سهروردی در هستان‌شناسی آفرینش
نویسنده:
معصومه احمدی ، صدیقه شرکت مقدم
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برداشت‌های اسطوره‌ای از آفرینش، منعکس‌کنندۀ ذهنیت انسان از هستی و خلقت ‌است که اغلب، هدف از آن‌ها رفع ابهام از مرحلۀ پیش از آفرینش و خود آفرینش است. کریستین بوبن در آثار ادبی ـ عرفانی خود گاه با زبانی توصیفی، گاه ادبی و استعاری، به هستان‌شناسی آفرینش پرداخته‌ است. بینش او به نظام هستی، تشابه قابل توجهی با آراء سهروردی پیرامون «انوار قاهره» و «انوار مدبره» دارد؛ بوبن نیز عواملی ماورایی همچون نور الهی و فرشتگان را در کنار عوامل دیگر، مؤثر در خلقت طبیعت و مدیریت آن‌ها می‌بیند. هدف از این جستار با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی‌ بازخوانی عمقی‌تر آثار ادبی ـ عرفانی بوبن و شناخت بهتر جهان‌بینی او در تطبیق با فلسفۀ اشراقی سهروردی است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که کریستین بوبن با نوعی خودآگاهیِ اشراقی و با نگاهی بوطیقایی ـ عرفانی، اسطورۀ آفرینش را در تداوم همیشگی با «وجه خدا» و یا به عبارت ما، مصداق بارز «کل یومٍ هُو فی شَأن» می‌بیند. در آثار وی این اسطوره، زایشی زنجیروار و جاویدان از «هستی» را در ارتباط نزدیک با ابدیتی نورانی ترسیم می‌کند. بوبن همانند سهروردی نور را مبنای وجود و عامل تداوم آن می‌بیند، که از نظر ما نوعی نگاه شِبه اشراقی است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 64
شواهدی بر تعمیم نظریۀ ابصار سهروردی به دیگر ادراکات حسی و برخی از کارکردهای آن
نویسنده:
حسین خوردوستان ، محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی دریافتِ محسوسات همواره در فلسفۀ اسلامی مورد بحث بوده‌است. چهار نظریه در تبیین فرایند ادراک حسی پایه‌ریزی شده‌است. پیش از شیخ اشراق، مشائیان در ادراکات حسی به انطباع و ریاضی‌دانان در خصوص ادراک بصری به خروج شعاع قائل بودند. سهروردی با نقد نظریات پیش از خود در خصوص ادراک بصری، بر اضافۀ اشراقی و ارتباط مستقیم نفس انسانی با مبصَرات خارجی تأکید دارد. او گرچه دربارۀ کیفیت ادراک بصری به تفصیل سخن گفته‌است، اما به طور آشکار دربارۀ کیفیت ادارک در دیگر حواس ظاهری سخنی به میان نیاورده‌است. این امر موجب شده‌است عده‌ای در تعمیم نظریۀ او به دیگر ادراکات حسی تردید کنند. ما در نوشتار پیش رو کوشیده‌ایم شواهدی بر تعمیم نظریۀ ابصار سهروردی به دیگر حواس ظاهری اقامه کنیم. و برای آنکه میزان اثر گذاری این نظریه را در نظام فلسفی او نشان دهیم، برخی از کارکردهای این نظریه را در نظام فلسفی او مورد مطالعه قرار داده‌ایم. در این نوشتار، سه شاهد بر تعمیم نظریه او به دیگر حواس ظاهری اقامه می‌کنیم که از میان این سه شاهد، دو شاهد از نوآوری‌های این نوشتار به شمار می‌رود. و در پایان،کارکردها این نظریه را در نظام الهیاتی ـ فلسفی سهروردی مورد کنکاش قرار خواهیم داد.
صفحات :
از صفحه 515 تا 531
زشتی‌شناسی در اندیشۀ سهروردی
نویسنده:
صفورا فضل‌اللهی ، امیرحسین چیت‌سازیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم زشتی در جهان اسلام، مفهومی وابسته به زیبایی است و هنگامی در عرفان اسلامی هویت می‌یابد که عارف، قصدِ توضیح مفهوم زیبایی را داشته باشد و اشاراتی به همتای مخالفِ زیبایی یعنی زشتی ‌کند. سهروردی از جمله حکمای مسلمان است که علاوه بر توضیح و تفسیر زیبایی به توصیف عالم خیال و قوۀ متخیله می‌پردازد که نقش عمده‌ای در آفرینش زیبایی و به تعبیر دیگر در توصیف مفهوم زشتی دارد. در نوشتار پیش‌رو ضمن بررسی مصنفات شیخ اشراق به جست‌و‌جوی مفهوم زشتی در آثار شیخ پرداخته‌ایم. در ادامه به مظاهر و نمودهای مختلف زشتی در آثار سهروردی پرداخته و انواع زشتی از قبیل زشتی‌های محسوس، زشتی‌های معقول و زشتی‌های خیالی را در دستگاه فکری وی مشخص کرده‌ و در پایان نشان داده‌ایم که چگونه زشتی به مثابه ظلمت و تاریکی، با نور در جدال است. نوری که در بنیان‌های فلسفی سهروردی از مصادیق آشکار زیبایی و حُسن به شمار می‌رود.
صفحات :
از صفحه 491 تا 509
تطورحکمت نبوی از سهروردی تا ملاصدرا
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از ویژگی­های دور دوم تاریخ فلسفۀ اسلامی که با ظهور حکمت اشراق سهروردی آغاز و با حکمت متعالیۀ ملاصدرا استمرار یافت، ادغام فلسفه اسلامی با عرفان وحدت شهود ایرانی و عرفان وحدت وجود ابن عربی است. سهروردی به قصد تجدید حیات حکمت حقیقی و با انتقاد از حکمت مشاء نشان داد که واژۀ فلسفه مترادف با فلسفۀ مشائی مرسوم و منحصر به اندیشه‌های ارسطویی نیست، بلکه حکمت راستین را سرچشمۀ دیگری است که با سرچشمۀ وحی و الهام انبیاء و اولیاء منطبق است. بنابراین، اصل معنای «حکمت»، به معنای«حکمت الهیه» مورد توجه و تأکید سهروردی و حکمای متأخر چون ملاصدرا بوده است. مسئله این پژوهش، بررسی روش، رویکرد و مبنای سیر تغییر و تطور معنای «حکمت» در نزد سهروردی و ملاصدرا است. چگونه حکمت در این مسیر تدریجاً به دین اسلام و تشیع تقرب یافته است؟ یافته‌ها: تغییر روش، توسع در معنای عقل و توسع در روش عقلی با کشف و شهود و قرآن و احادیث و مبنای نظریه انوار در سهروردی و نظریه اسماء و صفات در ملاصدرا است. بر این اساس سهروردی با قصد احیای حکمت نوری ایرانی، مسیر بومی‌سازی را شدت بخشید و ملاصدرا با پیوند با عرفان ابن عربی و نظریه ولایت آن هدف را به کمال رساند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 172
«انسان کامل» در اندیشه اشراقی سهروردی و در نظام فلسفه فارابی: بررسی تطبیقی نظریه «قطب» و «حاکم آرمانی»
نویسنده:
طاهره کمالی زاده ، محمد کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه‌ورزی و تأملات نظری پیرامون «انسان کامل» در بین متفکران جهان اسلام، اعم از نظریه‌پردازی پیرامون حقیقت انسان و سعادت قصوای او یا توصیف ویژگی‌های حکمران آرمانی و خلیفه الهی، در حضور یا غیاب خلافت حاکم حقیقی و خلیفه الهی، یکی از مهم‌ترین مباحث مورد مطالعه در حوزه فلسفه است که با نام بزرگانی چون فارابی، خواجه نظام الملک، سهروردی، ملاصدرا و دیگران پیوند خورده است. در همین زمینه، این پژوهش در رهیافتی تطبیقی به دنبال بررسی و تحلیل آرای فارابی و سهروردی در مورد انسان کامل و حاکم آرمانی با رویکردی حِکمی است. بر مبنای چنین رویکردی، فارابی سعادت حقیقی و غایت قصوای کمال انسانی را در تجرد عقلی و اتصال به عقل فعال می‌داند، و سهروردی در مقام حکیمی متأله از تأله و خداگونگی و تجرد از ماده و توانایی بر خلع بدن سخن می‌گوید. نزد هر دو اندیشمند، توانایی عقل انسانی در غلبه بر وجود مادی معیار سعادت و کمال است. اتصال به عقل فعال یا اشراق عقل فعال، علاوه بر افاضه معرفت حقیقی، سبب و علت غلبه بر بدن عنصری و سلطه بر جهان عناصر است. لذا اشراقات انوار الهی اکسیر علم و قدرت است. همچنین سعادت غایی نیل به مرتبه عقل فعال است. «حاکم آرمانی» و «قطب» هر دو به این مقام نائل می‌شوند. بر مبنای نتایج این پژوهش، به رغم تفاوت در روش و رویکرد فلسفی این دو حکیم مسلمان، هر دو در صدد ارائه حقیقت واحدی هستند، یکی به اجمال و دیگری به تفصیل. این امر حاکی از سیر تکاملی اندیشه‌های فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی است. مهم‌ترین وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه را باید در مضامین و مفاهیمی چون نسبت حکمت نظری و عملی، سعادت قصوا، انسان کامل و حاکم آرمانی جستجو کرد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 162
نظریۀ فرآیند معکوس و کاربرد آن در تبیین نحوۀ مشاهده و اطلاع از امور غیبی توسط ابن سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
سعید انواری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا نحوۀ مشاهدۀ موجودات غیرمادی (عقلی) را دارای فرآیندی معکوس مشاهدۀ موجودات مادی دانسته است. پس از وی شیخ اشراق به کمک این فرآیند، نحوۀ مشاهدۀ موجودات عالم مثال را نیز از همین طریق تبیین کرده است. در این فرآیند به جای آنکه حسگرهای پنج‌گانۀ بیرونی اطلاعاتی به حس مشترک ارسال کنند، این اطلاعات از نفس و یا مستقیماً از متخیله به حس مشترک منتقل می‌شوند. شرط لازم برای این اتفاق، آن است که قوای ظاهری و باطنی مشغول نباشند و این فرصت وجود داشته باشد که ادراک نفسانی بر مغز و حس مشترک تأثیر گذاشته و از این طریق موجود مجرد برای فرد متمثّل شود. این فرآیند در مواردی نیازمند تعبیر یا تأویل است که در این مقاله شرایط و نحوۀ تبیین ایشان بررسی شده است. همچنین این فرآیند کاربردهای مختلفی در فلسفۀ اسلامی دارد و به کمک آن نحوۀ مشاهده و تمثل فرشتگان، اجنه و شیاطین و نیز نحوۀ الهام و نزول وحی و مشاهدۀ رؤیای صادقه و انجام سحر و جادو و اطلاع از علم غیب و نیز هذیان‌گویی برخی از بیماران تبیین شده است. همچنین می‌توان از این طریق مشاهدات و ادراکات حسی و شنیدن اصواتی را که شیخ اشراق در مراحل سلوک توصیف کرده است، تبیین کرد. در این مقاله فرآیند معکوس و کاربردهای آن بیان و نقد و بررسی شده و نشان داده شده است که شیخ اشراق در این بحث تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 100
جایگاه روش شهودی در فلسفۀ اسلامی
نویسنده:
رسول نادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفۀ اسلامی دانشی است که هویت اصلیش، استفاده از برهان و روش است، اما مراجعه به متون فلسفی در سنت اسلامی از کاربرد و اصالت‌دهی به روش شهودی نیز حکایت دارد. مراد از روش شهودی، انتفاع از شهود و مکاشفه و کشف عرفانی برای رسیدن به شناخت یقینی است. روش شهودی در هر سه مکتب اصلی فلسفۀ اسلامی مورد توجه بوده، اما بهره¬‌وری از این روش، در حکمت متعالیه سامان یافته است. ملاصدرا در عین پایبندی بر روش عقلی، از روش شهودی نیز بهره¬های بسیار برده است. این کاربردها را میتوان در دو مقام: گردآوری و داوری، دسته‌بندی نمود. فلاسفۀ مسلمان در مقام گردآوری، از روش شهودی برای تبیین مسائل فلسفی جدید و نیز ارائۀ تصویری صحیح از برخی مسائل فلسفی استفاده کرده، و در مقام داوری، برای کشف حد وسط، کشف مغالطه و بازسازی برهان و اصلاح نتیجه و بعنوان مؤیدی بر استدلالهای عقلی، از شهود بهره گرفته¬اند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 66
شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی
نویسنده:
غلامحسین ابراهیمی دینانی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات حکم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این کتاب به اندیشه فیلسوف مسلمان شیخ شهاب الدین سهروردی می پردازد. دکتر دینانی از شهاب الدین سهروردی با عنوان " فیلسوف فرهنگ " یاد می کند و نظر بسیاری از فلاسفه را به اندیشه ها و افکار فلسفی سهروردی جلب می کند. موضوع برخی از فصل های این کتاب عبارتند از: نور در فلسفه شیخ اشراق، حق و صدق در نظر سهروردی، موضع سهروردی در برابر ابوالبرکات بغدادی، صدرالمتالهین و سهروردی و ... می باشد.
ادراک بی‌واسطه در فلسفه سهروردی و هایدگر
نویسنده:
مهدی عباس زاده ، زینب شکری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شهاب‌الدین سهروردی و مارتین هایدگر، در بحث از معرفت (علم) و در نقد سنت‌های فلسفی پیش از خود، هر دو بر این باورند که ادراک اصیل، قسمی علم حضوری و بی‌واسطه به حقیقت و ذات امور است، نه حصول صورت یا مفهوم شیء در ذهن. سهروردی با تکیه‌ بر هویت نوری نفس و معرفت، جمله مراتب و اقسام ادراک را از سنخ علم بی‌واسطه حضوری و شهودی می‌داند. هایدگر نیز با طرح انسان (دازاین) همچون «هستندة در ـ جهان»، ضمن تأکید بر گشودگی ذاتی انسان، بر آن است که او در راستای ارتباطی عملی، از خود، هستندگان و جهان رفع حجاب می‌کند و لذا فهم اصیل از سنخ حضوری و وجودی است. اگرچه هر دو متفکر بر خصوصیت پیشامفهومی ادراکِ اصیل تأکید دارند، لیکن در مرحلة پس از آن، ادراک مفهومی (حصولی) را نیز می‌پذیرند. با این حال، با نظرداشت تفاوت در فرهنگ و سنت فکری این دو متفکر، طبعاً اختلاف‌نظرهایی نیز میان آن دو وجود دارد. نوشتار حاضر، با روش تحلیلی ـ مقایسه‌ای، مشابهت‌ها و اختلاف‌نظرهای این دو فیلسوف را در بحث از ادراک بی‌واسطه مشخص کرده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 24