جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4171
الأمن النفسی عند العلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان و محمد عثمان النجاتی(دراسه مقارنه)
نویسنده:
پدیدآور: صدام عذاب حسین الابراهیم استاد راهنما: سجاد مهدی زاده استاد مشاور: جاسم دریس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمد نقاتی را یکی از مشهورترین پیشگامان روانشناسی اسلامی معاصر در مصر می دانند که به دلیل تعصب نسبت به آرای قرآن کریم مشهور بود و قرآن را داور و منتقد اصلی روانشناسی مدرن می دانست. همانطور که می گوید: (اولین گام در فرآیند تأسیس روانشناسی اسلامی، توافق بر اصولی است که مدنظر قرار می گیرد. اصولی که ما را در تحلیل انتقادی خود از موضوع روانشناسی مدرن راهنمایی می کند تا بدانیم چه چیزی را می توان از آن پذیرفت و چه چیزی. قابل قبول نیست و بر اساس آن تحقیقات جدید خود در روانشناسی را نیز ارزیابی می کنیم که باید به آن توجه داشت که با مبانی اسلام و با ادراک اسلامی مطابقت داشته باشد. ، ایمان به فرشتگان ، کتب خدای متعال و رسولان او و روز قیامت ، وحدت حق ، خداوند متعال انسان را از ماده و روح آفریده است ، انسان ذاتاً نیکو است ، انسان در انتخاب و اراده آزاد است ، قرآن [محمد نقاتی روانشناسی اسلامی 1/97-108]: «ان و حدیث دو منبعی هستند که برای اطلاعات یقینی ما در مورد انسان ضروری است.» بنابراین لازم است نظرات نجاتی را بررسی کنیم تا بدانیم او تا چه اندازه است. نظریه و شعارهای خود را به کار می گیرد و برای اینکه بدانیم ایشان تا چه اندازه این اصول را به کار می گیرند، باید نظرات وی را به آرای شخصیت های موافق بر سلامت اندیشه و آرای ایشان و مقایسه بین آن ها، علامه طباطبایی را برگزیدیم. بدین منظور، یعنی ارائه نظرات نقطی به آرای علامه طباطبایی و مقایسه نظرات نکتی با آرای علامه، و به دلیل کثرت مباحث روانشناسی، امنیت روانی را برای بحث در آن انتخاب کردیم. فکر دکتر
الآثار التربویه للقول بالمعاد من منظور العلامه الطباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محسن داودآبادی فراهانی استاد مشاور: محسن داودابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«باور به معاد» یکی از مهمترین باورهای دینی پس از اعتقاد به توحید می باشد. باور به زندگی در جهانی پس از این دنیا و حیات دوباره فطری بوده و در تعالیم انبیاء و ائمه معصمومین(ع) قرار داشته است. باور به معاد و معادباوری تاثیراتی بر تربیت فردی و اجتماعی هر انسانی دارد. باور به این امر دینی تاثیرات سازنده و مثبت در زندگی فردی و اجتماعی ایجاد می کند و باعث فراهم سازی تربیتی سازنده می شود. علامه طباطبایی بیانات بسیاری پیرامون معاد و معادباوری نگارش نموده اند و از ایشان در این زمینه کتاب های زیادی چاپ شده است. هدف از این تحقیق بررسی آثار تربیتی معادباوری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) با تاکید بر تفسیر المیزان می باشد که تاثیرات تربیتی معاد در ساحتهای مختلف عبادی، اقتصادی و سیاسی- اجتماعی تشریح شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار اعتقاد به معاد در ساحت تربیت عبادی شامل مواردی مثل افزایش تقوا، جلوگیری از غفلت و ... و در ساحت تربیت اقتصادی شامل کمک به فقرا و عدم حرص و ... و نیز در ساحت تربیت اجتماعی- سیاسی شامل عدالت اجتماعی و مسئولیت پذیری و ... می شود.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
بررسی تطبیقی سیرهای تجدید در روش های تفسیری ابن عاشور و علامه طباطبایی در دو کتاب آنها (التحریر والتنویر والمیزان)
نویسنده:
پدیدآور: محمد نهاد خلیل خلیل استاد راهنما: أحمد الأزرقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مسیرهای تفسیر و روش های آن مشخص شده است.ببین آنچه در مورد تحقیق و مطالعات تفسیری و روش شناختی نوشتم می بیند که از تألیف در کتب تفسیری و نیز در سایر کتاب ها و روش های تفسیری در دانشگاه کمک شایانی کرده است. در عین حال با ایرادات فراوانی همراه بود که برخی از آنها به مسیرهای تحلیلی و توصیفی نوشته ها محدود می شددر تفسیر قرآن و روش‌های آن بدون شناسایی تفاوت‌ها از نظر سازگاری و تفاوت روش‌ها و منابع تفسیری که مشکل تحقیق ما در تعادل یا مقایسه بین دو رویکرد و تفسیر معاصر است که نیاز به برخوردهای انضباطی دارد. به دلیل ضعف در برخی از سایت های تفسیر برای جلوگیری از مشکل عدم وجود چنین مطالعاتیبین مفسران معاصر مدارس جبهه و عموم رویکرد پژوهش در جست‌وجوی و آشکار کردن معانی آیات قرآن و تفاوت‌های تفسیری مفسران (طباطبایی و ابن عاشور) است که از طریق آنچه مفسران در هدف پژوهش تجسم یافته‌اند. تا در تبیین معانی آن متون قرآنی با تکیه بر توازن میان آراء و روش بررسی و استنباط و بررسی آنها از طریق تحلیل آنهابرای متون قرآن کریم بر این اساس، اهمیت این پژوهش مبتنی بر تبیین معانی متن قرآنی و ایستادگی بر آنچه مفسران نزد دو عالم (طباطبایی و ابن عاشور) چه در یک آیه و چه در یک متن و برجسته ساختن آنها است. و سپس توازن آراء آنها و در نظر گرفتن آنها با اشاره به نزدیکترین استنباط به معنای آیات. و اما آنچه در این پژوهش جدید است، شامل دانشکده های تبیین و تجدید است که مطالعات تفسیری کمتر به تبیین و برون یابی ظرایف تبیینی بین دو رویکرد و تفسیری که برای مکتب جمهور و امامیه اهمیت فراوانی دارد، پرداخته است.بر این اساس، روش مطالعه در این پژوهش، بررسی روش توصیفی تحلیلی است که تعادل بین دو ایده از دو جهان را به همراه داشت.در مورد نتایج تحقیق برای این تحقیق، محقق به نتایج بسیاری رسیده است که برجسته‌ترین آنها این است که عالم طباطبایی و محقق ابن عاشور دارای علم تبیینی متفاوت از سایرین هستند.
بررسی آیات رضوان در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و میبدی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه خسروی زنجانی استاد راهنما: رحیم آقاعلی استاد مشاور: حسین رحمانی تیرکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره انسان در پی یافتن شادی و نشاط و آرامش قلبی بوده است تا بتواند با طیب خاطر روزگار بگذراند. در تعالیم الهی و متون روایی نیل به این خواسته فقط با جلب رضایت پروردگار میسّر خواهد بود. مقام رضوان یکی از برترین مقام‌های عرفانی است که از بهشت برین و جنات عدن نیز باارزش‌تر توصیف شده است، برتر بودن این مقام از نعمت‌های بهشتی بدین سبب است که منشا همه تفضّلاتی است که نصیب مومن می‌شود. رضوان به معنای رضایت وخشنودی خداوند از انسان نعمتی معنوی است که حالتی روحانی در شخص ایجاد می‌کند که لذّت و موهبت آن وصف‌ناپذیر است. یکی از راه‌های وصول به این مقام درک مقام رضاست، اگر بنده به تقدیر الهی رضا دهد، به مقام رضوان و رضایت الهی دست می‌یابد. از آنجا که دست یافتن به بطن آیات قرآن نیاز به شرح و تفسیر دارد، از دو کتاب تفسیر از علمای بزرگ تفسیر و عرفان مدد جستیم و از دیدگاه ایشان آیات را درباره مقام رضوان مورد بررسی قرار دادیم. در آثار تمام عرفای متقدم و متأخر درباره مقام رضا مطالبی آمده است، با توجه به این‌که امامان معصوم علیهم السلام همه مورد خطاب آیه شریفه «یا ایتها النفس المطمئنه...» بوده‌اند، برای رسیدن به این طمأنینه و آرامش قلبی باید از تعالیم آن بزرگواران بهره جست. این پایان‌نامه با هدف درک عمیق معنای رضوان و چگونگی دستیابی به این مقام والای عرفانی از طریق تحقیق تحلیلی-توصیفی انجام شده است. در این پژوهش برای رسیدن به این امر مهم ابتدا به معنای لغت رضوان در قرآن و واژه‌های همنشین و جانشین پرداخته و سپس به شرح راهکارهای دستیابی به این مقام مبادرت نموده است. دراین مسیر الهام بخش و پرخطر عوامل محرومیت از رضوان الهی نیز شرح داده‌ شده است، امیدوارم پژوهش حاضر مورد استفاده رهروان طریق قرب وتعالی روحی وفکری قرار گیرد.
بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و متولی الشعراوی
نویسنده:
پدیدآور: کوثر المحنه استاد راهنما: روح الله محمدی استاد مشاور: روح الله محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشریح ابعاد مسأله، بیان ضرورت، کاربرد و هدف آن) علوم قرآنی، علومی است برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق‌تر قرآن، از این جهت می توان ضرورت وفایده بحث در علوم قرانی را مطرح کرد که تا این مسئله به طور کامل شناخته نشود وکلام الهی بودن قران اثبات نگردد پیگیری محتوای این معجزه الهی خالی از اشکال نیست. به همین خاطر شناخت دقیق این علوم برای هر مفسر ومحقق قرانی لازم است. باید به این نکته اشاره کرد که از همان ابتدای نزول قران بحث درباره قرآن کریم و شناخت مسایل مختلف پیرامون آن در طول تاریخ توسط بزرگان و دانش پژوهان مطرح بوده که ثمره ی انها اثار گران بهایی است که به یادگار مانده است. این موضوع توجه ویژه قران پژوهان فریقین -اعم از دانشمندان علوم قرانی ومفسران -را به خود معطوف داشته واز جهات مختلف دارای اهمیت واعتبار است. به طوری که از قرون اولیه اسلامی ،مفسران ودانشمندان مسلمان به تحقیق در وجه اعجاز قران همت گمارده و وجوه مختلفی را با مصادیق وشواهد قرانی ذکر کرده اند .بعضی از این وجوه بر جنبه های لفظی وبلاغی تاکید دارد همانند: فصاحت وبلاغت ،اسلوب ونظم وبرخی دیگر به جنبه های معنوی همچون : اشتمال بر معارف وحقایق عالی وهدایت وراهبری بشر. از انجا که در مساله وجوه اعجاز قران آراء ونظرات گوناگونی وجود دارد تا آنجا که برخی تنها یک وجه را پذیرفتند وبرخی دیگر تا هشتاد ویک وجه ذکر کرده اند در این میان می توان به دو اندیشمند بزرگ ومعاصر شیعه علامه طباطبایی که تفسیر المیزان ایشان از جمله مهمترین منابع پژوهشگران عرصه دین و به گفته ی برخی دایره المعارف بزرگ شیعه وحتی اسلام است. و دیگری سنی اشعری مذهب متولی الشعراوی که در پرتو ارائه بحث های توضیحی قران، به مباحث ادبی ولغوی مانند بقیه تفاسیر نمی پردازد، اشاره کرد. هر یک از این دو بزرگوار مفصل در این بحث دامنه دار وکهن قرآنی قلم زده و ارائه نظر داشتند. علامه مفصل ذیل آیات مربوط به اعجاز در تفسیر المیزان و شعراوی علاوه ذیل آیات در تفسیرش، کتابی مستقل در باب اعجاز با عنوان معجزه القرآن در 10 جلد بحث کرده اند. البته بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با تکیه بر نظرات علامه در تفسیر المیزان کتابی با عنوان اعجاز قرآن به رشته تحریر درآورده است. از این رو می توان گفت که هر یک کتابی مستقل در بحث اعجاز قرآن نگاشته اند که حاوی نظرات ایشان درباره ابعاد مختلف اعجاز قرآن است. علامه طباطبایی به عنوان دانشمند و مفسر نوگرا که بنای استوار تقسیر قرآن به قرآن را احیا و بازسازی کرد و دیگری متولی الشعراوی در اهل سنت که در تفسیر ساده و روان قرآن سرآمد است. این گزینش شاید بتواند از دید دو مفسر با گرایش های متفاوت اعجاز را تشریح نماید. با توجه به این که هنگام بررسی اراء اندیشمندان تطبیق و مقایسه، کاری بس ارزشمند و سود بخش است واز انجا که در برخی نقاط افتراق ودر برخی نقاط اشتراک سبب شناسایی گزاره های جدید می گردد. از این رو، این پژوهش در پی آن است که با رویکرد مقایسه ای به بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قران از دیدگاه این دو مفسر بپردازد.
نقش سیاق در تفسیر قرآن از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی (بررسی موردی سوره‌های طواسیم)
نویسنده:
پدیدآور: حسین علی هلیل هلیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهشگر در این پژوهش از سیاق به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول علم تفسیر سخن گفته است. این امر از طریق بررسی تحلیلی تفسیر سوره‌های طواسیم نزد علامه طباطبایی و فخر رازی صورت گرفته و پژوهشگر کوشیده است معنای سیاق را در لغت و اصطلاح نزد مفسرین و علمای اصول و نیز اهمیت آن را نزد مفسرین تبیین کرده و انواع سیاق را معرفی نماید. بنابر یافته‌های پژوهش سیاق‌های نحوی، دلالی و شأن نزول نسبت به دیگر سیاق‌ها از حضور پررنگ‌تری برخوردارند. پژوهشگر در این پژوهش به نتایج متعددی دست یافت که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: هر دو عالم در به کارگیری این سه سیاق اشتراک دارند، اما میزان به کارگیری آن‌ها به ویژه در دو سیاق نحوی و دلالی متفاوت بوده است. اما سیاق شأن نزول توسط علامه طباطبایی برای فهم غرض اصلی سور مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در سوره شعراء برای تسلی‌بخشی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در سوره نمل برای بشارت و انذار و در سوره قصص برای ارائه وعده‌های زیبا به مؤمنان به کار رفته است در حالی که فخر رازی از سیاق شأن نزول برای بیان اهدافی دیگر در این سور همانند، حسن توکل به خدا و عدم بدبینی و بازداشتن از پیروی از هوای نفس استفاده کرده است.
تبیین الگوی ارتباط میان معلم و شاگرد مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره) در معرفت النفس، با نظر به اجتماعیات
نویسنده:
پدیدآور: لیلا حسین زاده عمرانی استاد راهنما: مرضیه عالی استاد راهنما: مرضیه عالی استاد مشاور: مهدی سپهری استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش نظری-کاربردی که روش تحقیق آن تحلیلی-استنتاجی می‌باشد، بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی در معرفت النفس و با نظر به اجتماعیات، به راه‌حل مسئله رابطه شیء انگار و غیر صمیمی میان دو رکن اصلی مدرسه یعنی معلم و شاگرد که منجر به ازخودبیگانگی و فردگرایی دانش آموزان گردیده است، پرداخته شد که این مهم، از جنبه‌هایی ست که در تحول آموزش‌وپرورش بسیار مؤثر بوده و باید مورد توجه قرار گیرد. ازاین‌رو، جهت تبیین الگو یا صورت‌بندی نظری این ارتباط، ابتدا بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی به مبانی نظری و پیش انگاره‌های فلسفی حوزه‌های «معرفت النفس»، «من انسانی» و «نسبت معرفت النفس و اجتماعیات» و همچنین «رابطه معلم و شاگرد» بر اساس دیدگاه‌های مختلف، پرداخته شد و سپس مفاهیم بنیادین در ارتباط میان معلم و شاگرد بر اساس «معرفت النفس» و «نسبت معرفت النفس و اجتماعیات» از دیدگاه علامه طباطبایی به روش توصیفی-تحلیلی به دست آمد که شامل انگاره‌های «توجه نفس»، «نفی خواطر و تمرکز ذهن»، «من شامل جمع»، «استکمال جمعی» و «اخلاق توحیدی جمعی (اخلاق تشکیلاتی)» می‌باشد و در ادامه، رابطه معلم و شاگرد در مدرسه و کلاس درس بر اساس آن‌ها تحلیل گردید. درنتیجه، در فصل چهارم نیز، اصول و روش‌های ارتباط میان معلم و شاگرد مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی در معرفت النفس با نظر به اجتماعیات، از مباحث فصل‌های دوم و سوم، استنتاج گردید که شامل هدف غایی «تربیت انسان توحیدی» و 6 هدف میانی، 25 اصل ارتباطی و 25 روش ارتباطی می‌باشد که سعی شد روش‌ها یا مثال‌هایی که برای آن‌ها آورده می‌شود،کاربردی ارائه گردد تا برای معلمان نیز مفید بوده و صرفاً مفاهیم کلی مطرح نشده باشد.
آزادی انسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر التحریر و التنویر إبن‌عاشور (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: محمد حامد ابراهیم الخفاجی استاد راهنما: محمد علی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به آزادی انسان و شناسایی آزادی در قرآن پرداخته‌ایم و دو تفسیر المیزان علامه طباطبایی و التحریر و التنویر ابن عاشور در تفسیر و تبیین آیات مرتبط با موضوع بحث را بررسی کردیم و این امر به دلیل بار علمی است که در علم تفسیر و یافتن اشتراکات و اختلاف نظرهای این دو تفسیر و نیز انحراف آراء سایر منابع و مآخذ وجود دارد. آزادی در قرآن کریم به صراحت و به صورت همین کلمه بیان نشده است اما به صورت (الحًر, التحریر, مُحرَّرًا) آمده است، همچنین با معانی (نفی اجبار، نفی اختیار، نفی انواع اجبار، ظلم و سلطه) آمده است. همچنین آیات فراوانی وجود دارد که بر انواع آزادی همچون (آزادی عقیده، آزادی اندیشه، آزادی عقیده، آزادی نظر، آزادی و بردگی، آزادی در قرآن، آزادی همه جانبه برای همه ابعاد زندگی) دلالت دارد. هدف این پژوهش به طور کلی نشان دادن بخش کوچکی از جنبه های اجتماعی در قرآن کریم است مانند: آزادی انسان و نفی از بردگی و اینکه آزادی نور و بردگی ظلمت است. روشی که نگارنده در نگارش این پایان نامه به دنبال آن بوده است، روش تحقیق، تحلیل و مقایسه‌ای و روش تحلیلی-تبیینی است که مبتنی بر تصمیم گیری در بررسی آن و نتیجه گیری از آن است. هر دو تفسیر بر نیاز ذاتی به آزادی تأکید می کنند و اینکه انسان لزوماً و به طور غریزی موجودی آزاد است، به تعبیر طباطبایی ذات انسان نیازمند چیزی است که او را در رهایی از تنهایی و رهایی وجودش یاری دهد. ابن عاشور ظهور ذاتی آزادی را تایید می کند. علّامه طباطبائی می‌گوید: « آزادی ذاتی، آزادی است که ما آن را آزادی هدیه شده به انسان می نامیم»
تفسیر قرآن با قرآن در اولین جزء از قرآن کریم کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر الفرقان دکتر صادقی طهرانی و تفسیر أضواء البیان شیخ شنقیطی و تفسیر السعدی شیخ سعدی
نویسنده:
پدیدآور: علی رحیم رهیف السلامی استاد راهنما: صاحب علی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی روش "تفسیر قرآن با قرآن" است که اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، و دکتر صادقی طهرانی صاحب تفسیر الفرقان، و مفسر اصولی شیخ شنقیطی صاحب تفسیر أضواءالبیان و نیز شیخ سعدی از مفسران اهل تسنّن از آن بهره جسته‌اند، که از میان جمع بسیاری از آیات قرآن کریم پیرامون موضوع تفسیر پس از جست‌وجوی این آیات در تفسیر قرآن کریم به شکلی تلاش گردیده تا در عین اداء حق تفسیر اندیشمندان این دانش آن هم به صورت تمام و کمال، موجب تفهیم حقیقت آن و هرآنچه که به آن مرتبط می‌شود نیز باشد. و از همینجا آیاتی از قرآن کریم که ظاهر برخی از آن‌ها متشابه با یکدیگر و ظاهر بعضی دیگر متعارض با هم است را مورد بیان و بررسی قرار می‌دهیم، به جهت اثبات اینکه با استفاده از روش تفسیر قرآن با قرآن می‌توان گره از فهم این آیات گشود و در عین حال با دورنماندن از راه و روش صحیح اسلامی در گمراهی نیز نیافتاد. و در همین راستا تبیین روش تحلیلی/وصفی نیز استوار می‌شود، همچنین بحث به نتایج و دستاوردهای گوناگونی می‌رسد که از مهم‌ترین آن می‌توان به این مطلب اشاره نمود که روش تفسیر قرآن با قرآن در میان اهل تسنّن و شیعیان از مفهوم عامّی برخوردار است که با توجه به تفسیر آیات توسط این دو گروه و استناد آنان به فنون علم بلاغت و علم نحوی که از آن برای تفسیر بهره می‌برند، و نیز باتوجه به تکیه آنان بر راه‌نمایی‌های ذهنی عقل برای درک کلام عرب، درمی‌یابیم که روش آنان به طور کلی مشابه یکدیگر می‌باشد. به علاوه هر دو گروه برای تخصیص زدن عامّ و بیان مجملات آیات و تقیید مطلقات آن از همین روش تفسیر آیات با آیات بهره می‌برند و در این راستا از دو روش پیروی می‌کنند که یکی عرضه‌ی آیه به آیه‌ی دیگری است که نظیر یکدیگر شمرده می‌شوند و دیگری تکیه بر روش تفسیر الفاظ قرآن کریم با الفاظ دیگر آن و کلمات آن با سایر کلمات آن است، بنابرین آبشخور موارد تفسیری برای هر دو روش یکی بوده و آن هم قرآن کریم است.
  • تعداد رکورد ها : 4171